تاریخ انتشار
جمعه ۱۶ خرداد ۱۴۰۴ ساعت ۱۳:۱۳
کد مطلب : ۵۰۰۳۴۳
گفتوگو اختصاصی کبنانیوز با مدیرکل کتابخانههای عمومی کهگیلویه و بویراحمد:
نهاد علم در خلأ کار میکند و ناظر به مسائل عینی اجتماعی نیست / سیاست نباید انگشت در چشم همه چیز کند / مدیر فرهنگی نباید حواسش باشد که آسیب نبیند، این وضعیت در حوزه فرهنگی کهگیلویه و بویراحمد غمانگیز است / رسانهها باید از اقتضائات روزمره، ملالآور و دمدستی فاصله بگیرند / حکمرانی فرهنگی با مدیران سیاسی و طایفهای، راه به جایی نمیبرد /نسل جدید را نمیتوان با زبان دهه ۶۰ قانع کرد / نهادهای فرهنگی اسیر ساختارهای بروکراتیک و تشریفاتیاند / اصلاحطلبان و اصولگرایان ما نگاه ملی ندارند
۰
کبنا ؛مدیرکل کتابخانههای عمومی کهگیلویه و بویراحمد، در گفتوگویی تفصیلی با کبنا نیوز، با تأکید بر نقش بیبدیل مردم در حکمرانی فرهنگی، هشدار داد: «هر جا مردم کنار گذاشته شدند، فرهنگ دچار بحران شد». وی ساختارهای بروکراتیک، روزمرگی رسانهها، و فاصلهگرفتن از اندیشههای اصیل انقلاب را مهمترین موانع پیشروی حکمرانی فرهنگی دانست.
محسن جبارنژاد، مدیرکل کتابخانههای عمومی کهگیلویه و بویراحمد در گفتوگو با پایگاه خبری کبنا نیوز، با بیان اینکه «انقلاب اسلامی، انقلابی مردمی و برخاسته از اراده عمومی بود»، تأکید کرد: انقلاب اسلامی ما یک انقلاب مردمی بود. برای اولین بار در تاریخ ایران، اراده عمومی عاملیت یافت. پیش از جمهوری اسلامی، نظم شاهی حاکم بود که طبیعتاً اراده عمومی نقشآفرینی چندانی نداشت. بسترهایی که منتهی به انقلاب شد، رستاخیز جمعی مردم بود؛ ملتی که مانند اقیانوس تلاطم یافت و نقشآفرینی خود را نشان داد. این حرکت، نگاه آدمیان را نسبت به هستی، انسان، تاریخ و همه چیز تغییر داد. مردم در زندانهای درون خود با انقلابی مواجه شدند که جامعه را از حالت کنترلی و انضباطگر به سمت سامانبخشی درونی سوق داد.
وی در پاسخ به این پرسش که «حکمرانی در انقلاب اسلامی چه تفاوتی با دورههای گذشته دارد و این حکمرانی از چه اندیشهای بهره میبرد؟» اظهار داشت: پیش از جمهوری اسلامی، اراده مردم در نظام پهلوی بیاثر بود، اما انقلاب اسلامی حرکتی عظیم و مردمی بود که موجب تحول در نگاه جامعه به انسان، هستی، تاریخ و مفهوم مشارکت شد. این انقلاب، جامعه را از حالت کنترلشده و انضباطزده به سوی یک سامانبخشی درونی سوق داد.
جبارنژاد با اشاره به همراهی اجتماعی بیسابقه ملت ایران در زمان ورود حضرت امام خمینی (ره) به کشور، افزود: امام خمینی (ره) وقتی به ایران بازگشتند و بدرقه شدند، همراهی اجتماعی بیسابقهای در تاریخ ایران شکل گرفت. جریان مردمی در کشور به وجود آمد، اما متأسفانه دولتها بعد از جنگ هشت ساله که مردم در این جنگ تمامقد کنار انقلاب و امام (ره) بودند، اعم از چپ یا راست، در همان پارادایم باقی ماندند و نتوانستند آنطور که باید و شاید، نقش مردم را حفظ کنند. مردمسالاری دینی، که ادامه گفتمان جمهوری اسلامی و اندیشههای امام بود، بهتدریج تضعیف شد. انتخابات، که از ارکان مهم این نظام است، به سمتی رفت که نقش مردم صرفاً به لحظه رأی دادن محدود شد. این ضربهای بود به مشارکت سیاسی. برای مثال، در انتخابات اخیر، مشارکت در دوره اول حدود ۴۰ درصد بود که نگرانکننده است و نتوانستند نقش مردم را در حکمرانی تثبیت کنند.
وی افزود: انقلاب اسلامی ایدههای بسیار خوبی برای واگذاری امور به مردم داشت، اما در ساختارهای فرهنگی و حکمرانی، این نقش به نظر من تضعیف شد. خروجی این وضعیت را در انتخابات میبینیم که مطلوب امام (ره) و مقام معظم رهبری نیست. ایشان [رهبر معظم انقلاب] بارها تذکر دادهاند که مشارکت پایین قابل قبول نیست. برای مقام معظم رهبری، مشارکت سیاسی در آستانه انتخابات حیاتی است. اگر آقای پزشکیان با ۸۰ درصد مشارکت برنده شود، ارجحیت دارد به اینکه آقای جلیلی با ۲۰ درصد مشارکت برنده شود. اندیشههای رهبری برای همه مهم است، اما گروهها گاهی بهخاطر نگاه سیاسی، این را درک نمیکنند.
وی در پاسخ به پرسشی دیگر درباره چشمانداز حکمرانی فرهنگی با توجه به اندیشههای امام خمینی (ره) و رهبر معظم انقلاب، گفت: فرهنگ باید پیوست همه برنامهها، حتی جلسات اقتصادی و عمرانی باشد. آینده ما به توجه به بنیادهای فرهنگی و سنتی بستگی دارد. رهبر معظم انقلاب از سال ۱۴۰۰ بارها به شاهنامه ارجاع دادهاند، اما متأسفانه، دستگاهها و ساختارهای فرهنگی این توجه را نهادینه نکردهاند. توجه به شاهنامه هنوز در قالب نظریههای شخصی باقی مانده و به التفات ساختاری تبدیل نشده است؛ چرا که یک بعد شاهنامه پهلوانی، حماسه و رزم است و بعد دیگر و پایان آن اخلاق و عرفان است.
وی افزود: فرهنگ باید مردمی باشد و اگر این اتفاق بیفتد، قطعاً رشد فرهنگی محقق میشود. ما ملتی هستیم متأثر از هویت شیعی و اسلامی، اما در عین حال با فرهنگ مدرن نیز مواجهایم و باید با آن تعامل عاقلانه داشته باشیم، بیآنکه هویت خود را از دست بدهیم.
جبارنژاد با اشاره به علاقهمندی جوانان به معنویت و اخلاق، اظهار داشت: برخلاف تصور برخی، نوجوانان ایرانی از بنیادهای اخلاقی و معنوی دل نبریدهاند، بلکه شاید از ما فاصله گرفتهاند. بهطور مثال، یکی از موسیقیهای ساسی مانکن که اشعار مبتذلی داشت، را دیدم، جالب است که ۸۰ تا ۹۰ درصد کامنتهایی که جوانان، حتی دختران و پسران عادی که شاید مذهبی به نظر نیایند، گذاشتهاند، در نقد این موسیقی بوده و نشان میدهد که بنیادهای اخلاقی و معنویتگرایی، که همیشه در تاریخ ایران سیطره داشته، هنوز برایشان مهم است. ما گاهی قضاوت بدی درباره نوجوانان میکنیم.
برای ساخت آینده، باید از گذشته درس گرفت و نهاد علم، سیاست و حکمرانی را بهدرستی به هم پیوند زد. وی افزود: آینده از آن ماست و ما و نسل بعد آن را میسازیم، اگر به این بنیادهای فرهنگی و سنتی دقت کنیم و تعامل عاقلانهای با فرهنگ مدرن داشته باشیم.
مدیرکل کتابخانههای عمومی استان کهگیلویه و بویراحمد در ادامه بیان کرد: برای بهبود آینده اجتماعی و فرهنگی، باید از تجربیات گذشته بهره ببریم. حکمرانی فرهنگی باید عمیقاً متفکرانه باشد و با نهاد علم ارتباط بگیرد. امروز، نهاد علم ما در خلأ کار میکند و ناظر به مسائل عینی اجتماعی نیست. خودکشی، طلاق، اعتیاد، سبک زندگی، محیط زیست، مسئولیت اجتماعی، رسانهها، کافهها و تنهایی بچهها مسائلی هستند که نیاز به پرسشگری دارند. نهاد علم، سیاست و حکمرانی باید به هم متصل شوند. وقتی این حلقه مفقود است، مشکلات به وجود میآید.
جبارنژاد در پاسخ به این پرسش که «چالشهای اجرای اندیشههای امام و رهبری چیست؟» گفت: مهمترین مانع، عدم درک صحیح از حکمرانی است. مدیری که آشنایی با اندیشههای امام، مطهری، فردوسی، عرفان و اخلاق نداشته باشد، نمیتواند نقشآفرین باشد.
برای عبور از چالشها، نیاز به ابزار و نیروی انسانی داریم که بنیادهای فکری و اخلاقی قوی داشته باشند. سیاست فرهنگی باید اتفاق بیفتد. شخصیتی که در مقام تصمیمگیری در قوه قضائیه، مقننه یا مجریه است، باید این بنیادها را داشته باشد.
او افزود: کسی که میخواهد بهعنوان مدیر یا مسئول برای جامعه حرف بزند، بهقول غضنفر علیجانی، باید 50 کتاب بهدردبخور در قفسه کتابخانه خانهاش باشد و آن را مطالعه کرده باشد. در انتخاب مدیران، بیشتر به مسائل دیگری توجه میشود، اما کسی نمیپرسد که آیا این مدیر میتواند چند دقیقه درباره وضعیت جامعه، فرهنگ و اندیشههای انقلاب سخن بگوید یا خیر؟
وی ادامه داد: عبور از این چالشها نیازمند نیروی انسانی متفکر و متعهد به ارزشهای اخلاقی است. شخصیتهای تأثیرگذار در قوا باید این بنیانها را بشناسند. وی از نبود نگاه ملی در حکمرانیهای استانی گلایه کرد و گفت: تا زمانی که این نگاه فراگیر نباشد، پیشرفتی حاصل نخواهد شد.
مدیرکل کتابخانههای عمومی استان در پاسخ به سؤالی درباره نقش رسانهها در استمرار حکمرانی انقلاب اسلامی، گفت: رسانهها اغلب دچار روزمرگی شدهاند و نتوانستهاند جامعه را به سمت تفکر سوق دهند. رسانه باید قدرت تحلیل به مردم بدهد و به جای دادن ماهی، ماهیگیری یاد دهد. او افزود: رسانههای ما زحمت میکشند، اما کمتر به مسائل بنیادین فرهنگی و فکری میپردازند و باید به مسیر عدالتخواهی و حقطلبی بازگردند.
وی تأکید کرد: کار ویژه ذاتی رسانه، انتشار آگاهیهای درست و دادن قدرت تحلیل به مردم است، ضریب دادن بیش از حد به خطاهای رسانه، کملطفی است. رسانههای ما زحمت میکشند، اما توجه به فرهنگ و اندیشههای بنیادین کم است. متأسفانه، به ندرت پیش میآید که رسانهها به مسائل بنیادین فرهنگی و اندیشهای بپردازند. رسانهها باید در مسیر عدالتطلبی و حقطلبی گام بردارند و از اقتضائات روزمره و ملالآور و دمدستی فاصله بگیرند تا در تداوم حکمرانی انقلاب اسلامی مؤثر باشند.
وی در ادامه صحبتهای خود، اظهار کرد: نیروهای انقلابی و مردم مطالبهگر اندیشههای رهبری در حوزههایی چون محیط زیست، سیاست خارجی و بیانیه گام دوم انقلاب هستند، اما گاهی این مطالبهگری به حاشیه رانده میشود. انقلاب از هسته اولیه خود، با بار اصلی افرادی مثل طالقانی، شکل گرفت. استقرار و استمرار آن با تفکر سیاسی و اندیشه بود، نه استانداردهای دوگانه. عدالت در زمان یک دولت پیگیری میشود، اما در دولت دیگر نه. اگر همخط ما باشد، مطالبهگر میشویم؛ اگر نباشد، کنشگر به نفع دولت میشویم. این بسیار مهم است. بهطورکلی اصلاحطلبان و اصولگرایان ما نگاه ملی ندارند.
جبارنژاد در پاسخ به این پرسش که «با توجه به فرهنگ و ساختار بروکراتیک موجود، وضعیت حوزه فرهنگی چگونه است؟» گفت: اگر اسیر ساختار بروکراتیک شویم، پیشرفت نمیکنیم. راه بازگشت، توجه به نسخههای شفابخش اندیشههای امام و رهبری است. کلیدواژه اصلی این اندیشهها، حکمرانی مردمی است. اگر مردم در عرصه فرهنگ وارد شوند، بسیاری از مشکلات حل میشود. وی با انتقاد از سیاستزدگی در حوزه فرهنگ استان، تأکید کرد: فضای سیاستزده کار فرهنگی را دشوار کرده است. در استان ما، متأسفانه این ذهنیت وجود ندارد. فاصله زیادی تا آوردن مردم پای کار فرهنگ داریم. بخش عمده علتش، سیاستزدگی فرهنگ ماست. سیاست نباید انگشت در چشم همه چیز کند. واقعاً برای مدیران فرهنگی کار کردن دشوار است، چون فضای سیاستزده اجازه نمیدهد. مدیر فرهنگی گاهی نمیداند کار فرهنگی کند یا حواسش باشد که آسیب نبیند. این وضعیت در حوزه فرهنگی استان ما غمانگیز است. گاهی وقتی کار فرهنگی میکنید، سنگپرانیها و تهمتها زیاد میشود، اما نباید پا پس کشید. مردم ما شایسته اتفاقات بسیار خوب هستند. فرهنگ سنتی ما غنی است، سرشار از ایثار، مودت و فتوت، که ریشه در شاهنامه و فرهنگ استان ما دارد. اما از این فرهنگ غفلت کردهایم و به همان اندازه که از فرهنگ سنتی دور شدهایم، مدرنیته هم تکانهایی به ما داده و بخشهایی از هویتمان را حذف کرده است. باید مدیرانی بیایند که اولاً از لحاظ معرفتشناختی و ثانیاً از لحاظ روحی و وجودی شیفته حوزه فرهنگ باشند، نه اینکه صرفاً ادعا کنند فرهنگ خوب است. وقتی مدیر این دو ویژگی را داشته باشد—شناخت حوزه فرهنگ و عشق به آن—قطعاً حوزه فرهنگی در استان به نقطه مطلوبی خواهد رسید.
جبارنژاد در پاسخ به این پرسش که «در مدیریت فرهنگی، تعهد و تخصص چه نسبتی با یکدیگر دارند؟» گفت: شهید چمران این موضوع را حل کرده و میگوید: «تعهد مهمتر است، اما کسی که بدون تخصص مسئولیتی را بپذیرد، بیتقواست».
وی تأکید کرد: مدیر فرهنگی باید هم شناخت فرهنگی داشته باشد و هم عاشق فرهنگ باشد؛ در این صورت، قطعاً پیشرفت فرهنگی حاصل خواهد شد. و ما نباید از فرهنگ غنی سنتی خود غفلت کنیم.
.jpg)
-----------------------------
خبر و فیلم: سید محمدی
محسن جبارنژاد، مدیرکل کتابخانههای عمومی کهگیلویه و بویراحمد در گفتوگو با پایگاه خبری کبنا نیوز، با بیان اینکه «انقلاب اسلامی، انقلابی مردمی و برخاسته از اراده عمومی بود»، تأکید کرد: انقلاب اسلامی ما یک انقلاب مردمی بود. برای اولین بار در تاریخ ایران، اراده عمومی عاملیت یافت. پیش از جمهوری اسلامی، نظم شاهی حاکم بود که طبیعتاً اراده عمومی نقشآفرینی چندانی نداشت. بسترهایی که منتهی به انقلاب شد، رستاخیز جمعی مردم بود؛ ملتی که مانند اقیانوس تلاطم یافت و نقشآفرینی خود را نشان داد. این حرکت، نگاه آدمیان را نسبت به هستی، انسان، تاریخ و همه چیز تغییر داد. مردم در زندانهای درون خود با انقلابی مواجه شدند که جامعه را از حالت کنترلی و انضباطگر به سمت سامانبخشی درونی سوق داد.
وی در پاسخ به این پرسش که «حکمرانی در انقلاب اسلامی چه تفاوتی با دورههای گذشته دارد و این حکمرانی از چه اندیشهای بهره میبرد؟» اظهار داشت: پیش از جمهوری اسلامی، اراده مردم در نظام پهلوی بیاثر بود، اما انقلاب اسلامی حرکتی عظیم و مردمی بود که موجب تحول در نگاه جامعه به انسان، هستی، تاریخ و مفهوم مشارکت شد. این انقلاب، جامعه را از حالت کنترلشده و انضباطزده به سوی یک سامانبخشی درونی سوق داد.
جبارنژاد با اشاره به همراهی اجتماعی بیسابقه ملت ایران در زمان ورود حضرت امام خمینی (ره) به کشور، افزود: امام خمینی (ره) وقتی به ایران بازگشتند و بدرقه شدند، همراهی اجتماعی بیسابقهای در تاریخ ایران شکل گرفت. جریان مردمی در کشور به وجود آمد، اما متأسفانه دولتها بعد از جنگ هشت ساله که مردم در این جنگ تمامقد کنار انقلاب و امام (ره) بودند، اعم از چپ یا راست، در همان پارادایم باقی ماندند و نتوانستند آنطور که باید و شاید، نقش مردم را حفظ کنند. مردمسالاری دینی، که ادامه گفتمان جمهوری اسلامی و اندیشههای امام بود، بهتدریج تضعیف شد. انتخابات، که از ارکان مهم این نظام است، به سمتی رفت که نقش مردم صرفاً به لحظه رأی دادن محدود شد. این ضربهای بود به مشارکت سیاسی. برای مثال، در انتخابات اخیر، مشارکت در دوره اول حدود ۴۰ درصد بود که نگرانکننده است و نتوانستند نقش مردم را در حکمرانی تثبیت کنند.
.jpg)
وی در پاسخ به پرسشی دیگر درباره چشمانداز حکمرانی فرهنگی با توجه به اندیشههای امام خمینی (ره) و رهبر معظم انقلاب، گفت: فرهنگ باید پیوست همه برنامهها، حتی جلسات اقتصادی و عمرانی باشد. آینده ما به توجه به بنیادهای فرهنگی و سنتی بستگی دارد. رهبر معظم انقلاب از سال ۱۴۰۰ بارها به شاهنامه ارجاع دادهاند، اما متأسفانه، دستگاهها و ساختارهای فرهنگی این توجه را نهادینه نکردهاند. توجه به شاهنامه هنوز در قالب نظریههای شخصی باقی مانده و به التفات ساختاری تبدیل نشده است؛ چرا که یک بعد شاهنامه پهلوانی، حماسه و رزم است و بعد دیگر و پایان آن اخلاق و عرفان است.
وی افزود: فرهنگ باید مردمی باشد و اگر این اتفاق بیفتد، قطعاً رشد فرهنگی محقق میشود. ما ملتی هستیم متأثر از هویت شیعی و اسلامی، اما در عین حال با فرهنگ مدرن نیز مواجهایم و باید با آن تعامل عاقلانه داشته باشیم، بیآنکه هویت خود را از دست بدهیم.
جبارنژاد با اشاره به علاقهمندی جوانان به معنویت و اخلاق، اظهار داشت: برخلاف تصور برخی، نوجوانان ایرانی از بنیادهای اخلاقی و معنوی دل نبریدهاند، بلکه شاید از ما فاصله گرفتهاند. بهطور مثال، یکی از موسیقیهای ساسی مانکن که اشعار مبتذلی داشت، را دیدم، جالب است که ۸۰ تا ۹۰ درصد کامنتهایی که جوانان، حتی دختران و پسران عادی که شاید مذهبی به نظر نیایند، گذاشتهاند، در نقد این موسیقی بوده و نشان میدهد که بنیادهای اخلاقی و معنویتگرایی، که همیشه در تاریخ ایران سیطره داشته، هنوز برایشان مهم است. ما گاهی قضاوت بدی درباره نوجوانان میکنیم.
برای ساخت آینده، باید از گذشته درس گرفت و نهاد علم، سیاست و حکمرانی را بهدرستی به هم پیوند زد. وی افزود: آینده از آن ماست و ما و نسل بعد آن را میسازیم، اگر به این بنیادهای فرهنگی و سنتی دقت کنیم و تعامل عاقلانهای با فرهنگ مدرن داشته باشیم.
مدیرکل کتابخانههای عمومی استان کهگیلویه و بویراحمد در ادامه بیان کرد: برای بهبود آینده اجتماعی و فرهنگی، باید از تجربیات گذشته بهره ببریم. حکمرانی فرهنگی باید عمیقاً متفکرانه باشد و با نهاد علم ارتباط بگیرد. امروز، نهاد علم ما در خلأ کار میکند و ناظر به مسائل عینی اجتماعی نیست. خودکشی، طلاق، اعتیاد، سبک زندگی، محیط زیست، مسئولیت اجتماعی، رسانهها، کافهها و تنهایی بچهها مسائلی هستند که نیاز به پرسشگری دارند. نهاد علم، سیاست و حکمرانی باید به هم متصل شوند. وقتی این حلقه مفقود است، مشکلات به وجود میآید.
جبارنژاد در پاسخ به این پرسش که «چالشهای اجرای اندیشههای امام و رهبری چیست؟» گفت: مهمترین مانع، عدم درک صحیح از حکمرانی است. مدیری که آشنایی با اندیشههای امام، مطهری، فردوسی، عرفان و اخلاق نداشته باشد، نمیتواند نقشآفرین باشد.
برای عبور از چالشها، نیاز به ابزار و نیروی انسانی داریم که بنیادهای فکری و اخلاقی قوی داشته باشند. سیاست فرهنگی باید اتفاق بیفتد. شخصیتی که در مقام تصمیمگیری در قوه قضائیه، مقننه یا مجریه است، باید این بنیادها را داشته باشد.
او افزود: کسی که میخواهد بهعنوان مدیر یا مسئول برای جامعه حرف بزند، بهقول غضنفر علیجانی، باید 50 کتاب بهدردبخور در قفسه کتابخانه خانهاش باشد و آن را مطالعه کرده باشد. در انتخاب مدیران، بیشتر به مسائل دیگری توجه میشود، اما کسی نمیپرسد که آیا این مدیر میتواند چند دقیقه درباره وضعیت جامعه، فرهنگ و اندیشههای انقلاب سخن بگوید یا خیر؟
.jpg)
مدیرکل کتابخانههای عمومی استان در پاسخ به سؤالی درباره نقش رسانهها در استمرار حکمرانی انقلاب اسلامی، گفت: رسانهها اغلب دچار روزمرگی شدهاند و نتوانستهاند جامعه را به سمت تفکر سوق دهند. رسانه باید قدرت تحلیل به مردم بدهد و به جای دادن ماهی، ماهیگیری یاد دهد. او افزود: رسانههای ما زحمت میکشند، اما کمتر به مسائل بنیادین فرهنگی و فکری میپردازند و باید به مسیر عدالتخواهی و حقطلبی بازگردند.
وی تأکید کرد: کار ویژه ذاتی رسانه، انتشار آگاهیهای درست و دادن قدرت تحلیل به مردم است، ضریب دادن بیش از حد به خطاهای رسانه، کملطفی است. رسانههای ما زحمت میکشند، اما توجه به فرهنگ و اندیشههای بنیادین کم است. متأسفانه، به ندرت پیش میآید که رسانهها به مسائل بنیادین فرهنگی و اندیشهای بپردازند. رسانهها باید در مسیر عدالتطلبی و حقطلبی گام بردارند و از اقتضائات روزمره و ملالآور و دمدستی فاصله بگیرند تا در تداوم حکمرانی انقلاب اسلامی مؤثر باشند.
وی در ادامه صحبتهای خود، اظهار کرد: نیروهای انقلابی و مردم مطالبهگر اندیشههای رهبری در حوزههایی چون محیط زیست، سیاست خارجی و بیانیه گام دوم انقلاب هستند، اما گاهی این مطالبهگری به حاشیه رانده میشود. انقلاب از هسته اولیه خود، با بار اصلی افرادی مثل طالقانی، شکل گرفت. استقرار و استمرار آن با تفکر سیاسی و اندیشه بود، نه استانداردهای دوگانه. عدالت در زمان یک دولت پیگیری میشود، اما در دولت دیگر نه. اگر همخط ما باشد، مطالبهگر میشویم؛ اگر نباشد، کنشگر به نفع دولت میشویم. این بسیار مهم است. بهطورکلی اصلاحطلبان و اصولگرایان ما نگاه ملی ندارند.
جبارنژاد در پاسخ به این پرسش که «با توجه به فرهنگ و ساختار بروکراتیک موجود، وضعیت حوزه فرهنگی چگونه است؟» گفت: اگر اسیر ساختار بروکراتیک شویم، پیشرفت نمیکنیم. راه بازگشت، توجه به نسخههای شفابخش اندیشههای امام و رهبری است. کلیدواژه اصلی این اندیشهها، حکمرانی مردمی است. اگر مردم در عرصه فرهنگ وارد شوند، بسیاری از مشکلات حل میشود. وی با انتقاد از سیاستزدگی در حوزه فرهنگ استان، تأکید کرد: فضای سیاستزده کار فرهنگی را دشوار کرده است. در استان ما، متأسفانه این ذهنیت وجود ندارد. فاصله زیادی تا آوردن مردم پای کار فرهنگ داریم. بخش عمده علتش، سیاستزدگی فرهنگ ماست. سیاست نباید انگشت در چشم همه چیز کند. واقعاً برای مدیران فرهنگی کار کردن دشوار است، چون فضای سیاستزده اجازه نمیدهد. مدیر فرهنگی گاهی نمیداند کار فرهنگی کند یا حواسش باشد که آسیب نبیند. این وضعیت در حوزه فرهنگی استان ما غمانگیز است. گاهی وقتی کار فرهنگی میکنید، سنگپرانیها و تهمتها زیاد میشود، اما نباید پا پس کشید. مردم ما شایسته اتفاقات بسیار خوب هستند. فرهنگ سنتی ما غنی است، سرشار از ایثار، مودت و فتوت، که ریشه در شاهنامه و فرهنگ استان ما دارد. اما از این فرهنگ غفلت کردهایم و به همان اندازه که از فرهنگ سنتی دور شدهایم، مدرنیته هم تکانهایی به ما داده و بخشهایی از هویتمان را حذف کرده است. باید مدیرانی بیایند که اولاً از لحاظ معرفتشناختی و ثانیاً از لحاظ روحی و وجودی شیفته حوزه فرهنگ باشند، نه اینکه صرفاً ادعا کنند فرهنگ خوب است. وقتی مدیر این دو ویژگی را داشته باشد—شناخت حوزه فرهنگ و عشق به آن—قطعاً حوزه فرهنگی در استان به نقطه مطلوبی خواهد رسید.
جبارنژاد در پاسخ به این پرسش که «در مدیریت فرهنگی، تعهد و تخصص چه نسبتی با یکدیگر دارند؟» گفت: شهید چمران این موضوع را حل کرده و میگوید: «تعهد مهمتر است، اما کسی که بدون تخصص مسئولیتی را بپذیرد، بیتقواست».
وی تأکید کرد: مدیر فرهنگی باید هم شناخت فرهنگی داشته باشد و هم عاشق فرهنگ باشد؛ در این صورت، قطعاً پیشرفت فرهنگی حاصل خواهد شد. و ما نباید از فرهنگ غنی سنتی خود غفلت کنیم.
.jpg)
-----------------------------
خبر و فیلم: سید محمدی
حرفهای کتابی زدن که نشد کارکرد وعمل!!!