دریافت لینک صفحه با کد QR
گفت و گوی اختصاصی با مرادعلی پیوند معاون توسعه استانداری کهگیلویه و بویراحمد؛
پیوند: من آقای احمدزاده و منصوری را باهم آشنا کردم / میگویند آقای پیوند هر که را بیشتر در بغل گرفت، بیشتر به او ضربه میزند، درست است؟
17 شهريور 1403 ساعت 18:44
معتقدم برای اینکه ۱۴ هزار میلیارد تومان تبدیل به نقدینگی برای استان شود، جز با یک مطالبه عمومی و تلاش رسانهها و تلاش استاندار و مدیران انجام نمیگیرد. به کلاه نمدی پرداختی، ممنونم، ولی چقدر به مسیرهای دستیابی به ۱۴ هزار میلیارد تومان پرداختید؟ مسئولان را زیر سؤال ببرید. این مصوبه دولت است و باید پیگیری شود. در این مدت بیشترین مطلب علیه یک معاون علیه منزده شد ولی هیچگاه هم نگرانی و ناراحتی نداشتم. برای اولین بار در استان ما سهمیه معلولین در استخدامیها در این دوره احیاء شد.
مرادعلی پیوند عضو هیئت علمی دانشگاه یاسوج بوده که فرمانداری شهرستان دنا و رئیس سازمان ملی جوانان کهگیلویه و بویراحمد در دوره ریاست جمهوری دکتر محمود احمدینژاد را در کارنامه مدیریتی و کاری خود دارد. وی از چهره های اصولگرایی نزدیک به ستار هدایت خواه نماینده ادوار هفتم و هشتم مجلس شورای اسلامی بوده است.
گفت و گوی اختصاصی کبنانیوز با پیوند را در ادامه می خوانید:
چطور وارد استانداری شدید؟
من برای دولت رئیسی تلاش کرد و ستاد برایشان زدم، وظیفهام بود، و صراحتاً اعلام میکنم بعدتر از آقای جلیلی نیز حمایت میکنم، آقای احمدزاده آمدند و وظیفهام بود حمایتش کنم، نسبتهای خویشاوندی هم باایشان داریم، که خودشان در جریاناند.
ایام پاییز ۱۴۰۱ آقایان از ما خواستند که همراهیشان کنیم، که به دلایل مختلف نپذیرفتم.
آقای منصوری نقشی نداشت؟
هیچ گاه. من آقای منصوری و آقای استاندار را با هم آشنا کردم، ولی تا زمانی که من وارد استانداری شدمایشان نمیدانستند من آمدهام. آقای استاندار گفتند که این جایگاه به دلایل مختلف خالی است، رئیس دفتر آقای منصوری آمدند و صحبت کردند، من گفتم که مصلحت نیست و تکلیف من هم نیست. گفتند چرا؟ گفتم به این دلیل که اگر در این جایگاه قرار بگیرم و بخواهم از آقای احمدزاده دفاع کنم میتوانم این کار را بکنم، ولی اگر بخواهمایشان را نقد کنم دیگر نمیتوانم. دوم اینکه معتقدم مدیران فعلی استانداری میتوانند در این جایگاه قرار بگیرند. ۲۲ روز پیگیر بودند، روز بیست و دوم قبول کردم.
گاهی اوقات خانه نمیرفتم برای اینکه در خانه نیایند. بزرگانی تماس گرفتند، و اصرار کردند. نهایتاً فشار به گونهای بود که اگر نمیپذیرفتم جریان عنوان میکرد که من کم کاری کردهام. بنابراین پذیرفتم که بیایم. حقوقم را دانشگاه پرداخت میکند. آقای احمدزاده محبت داشت، به بنده اعتماد کردند و هم برای کار به من اختیار دادند و اینطور شروع به کار کردیم.
یک جایی و در همه ادوار یک نفر بیاید بگوید پیوند خودش برای خودش تلاش کرد. امکان ندارد.
در فضای سیاسی گفتند کاندیدا شوید، با وجود اینکه بزرگان نیز موافق بودند میدیدیم که مصلحت نیست و وحدت وجود ندارد. اگر آقای احمدزاده برای این پُست اصرار نمیکرد قطعاً من این جایگاه را نمیپذیرفتم. اینکه آقای احمدزاده به چه دلیلی این نظر داشتند نمیدانم. قبل از اینکه در استانداری حضور پیدا کنم، فقط یک بارایشان را ملاقات کردم و موضوعی را باایشان در میان گذاشتم.
میگویند آقای احمدزاده از شما میترسد، چون شما با آقای منصوری در ارتباط بودهاید؟
اصلاً چنین چیزی نیست، این دروغ است، من آقای احمدزاده را مثل برادر خودم میدانم، ایشان یکی از شجاعترین نیروهای استان است.
مدیریتایشان را قبول دارید؟
همه چیز نسبی است، قرار نیست صفر و صدی برخورد کنیم، اگر بخواهیم با دولت قبل بسنجیم، زحمات و تلاشیشان قابل مقایسه نیست. بخشی از کار نیز به شخصیت مدیریتی فرد مرتبط است، تم مدیریتیایشان مدیریت تلاش و جهاد بود. آیا میتوانست بهتر باشد؟ همه چیز ممکن است. در نحوه تعامل با نمایندگان نظراتمان متفاوت بود، شاید اقتضای سن و نوع نگاهایشان بود.
شما معاون یکِ استاندار بودید؟
من یک و دو را قبول ندارم، شاید نمود کار من بیشتر بود. به جهت شناختی که مردم از من داشتند، جنس تقاضاها به بنده در همه سطوح وجود داشت، تقاضای اقتصادی و... نزد من میآمد و در ۹۰ درصد موارد نیز درخواستها را به خود معاون مربوطه ارجاع میدادیم. ولی مردم انتظار داشتند و میگفتند خودت ورود کن.
یک بخشی که خیلی چالش برانگیز است حوزه نیروی انسانی و چینشها است که در حوزه معاونت بنده است. مثلاً حوزه کاری معاون سیاسی این هست که اگر استاندار برداشته شود معاون سیاسی جایگزینایشان میشود. معاون سیاسی در حوزه انتصابات فرمانداران و بخشداران وظیفه دارد، در بقیه موارد معاون توسعه وظیفه دارد.
مواردی بوده که تهران از ما اظهارنظر میخواست، که من یکجا به عنوان مدیر اعلام میکردم، و تصمیم مدیریت استان را اعلام میکردم و همینطور نظر شخصی خودم را به عنوان شخص نیز عنوان میکردم، این طبیعی است.
مثلاً فلان مسئول تصمیمگیری در کمیته انتصابات وزارتخانه با ما رفیق است، قطعاً اظهارنظر میخواهد. اگر مواردی به مصلحت استان بوده و در عین حال نیز مدیریت استان روی آن توافق داشتند همان را اعمال میکردیم. و مواردی هم بوده که بنده نظر شخصیام را اعلام میکردم. ولی اینکه بگوییم معاونت اول و دوم داشتیم، این نبوده است.
میفرمایید به عملکردها ربط داشت، تصور من این است که آقای پیوند جایگاه معاونت توسعه و پشتیباتی را برای همه روشن کرد، درست است؟
صادقانه آن موضوعی که به نظرم میآمد باید ورود کنم ورود میکردم. معتقدم مثلاً در فلان مدیریت گزارشاتی میرسید و به یک جمعبندی در خصوص مدیر میرسیدیم، ولی استاندار تصمیم گیرنده بود. سعی کردم تعارضی با نظرات رسمی استاندار نداشته باشم، و ذیل آقای استاندار نیز کار کردیم، اما تصورات متفاوت است، ارزیابی مدیریتها، نظارت بر کارکردها، ورود و خروج، استفاده از امکانات، نحوه مراوده با مردم، در حوزه ما است، و بیشتر دیده میشد.
ببخشید که صریح میگویم؛ میگویند آقای پیوند به فلان مدیرکل زنگ میزد و میگفت میخواهیم شما را برداریم، مدیر دست پاچه خدمت شما میآمد و میگفتید که اگر میخواهی برنداریم، یا این مقدار پول و کارت هدیه بیاور یا اینکه این تعداد نیرو در اداره بکار بگیر؟
اگر یک مورد وجود دارد شما عنوان کنید. وضعیت مالی مرادعلی پیوند قبل و بعد از استانداری مشخص است، بنده با افتخار مستأجر هستم.
هیچ زمین و باغی هم در این مدت نخریدهاید؟
زمین هم ندارم. از دانشگاه وامهای زیادی گرفتم، با توجه به اینکه رشته تخصصیام بهینهسازی است، و برای کارایده داشتم، ولی چون در فضای سیاسی بودم نتوانستم ورود کنم.
یکبار هم با مدیرانی که قبولشان نداشتم ننشستم، خودشان هم میدانستند، حتی ممکن است بالاجبار در معارفه هم شرکت کرده باشم، و تجربه نشان داد که این افراد مدیران بدردبخوری برای مردم نیستند. اما در جایگاه تغییر، استاندار باید مکاتبه کند و کسی را تأیید یا رد کند.
میگویند شما طوری حرف میزدید که مدیر میترسید؟
مدیر خودش میداند که آیا او را برمی دارند یا خیر. یا از تهران به او میگویند، یا استاندار تصمیم میگیرد. ممکن است مدیرانی باشند که نسبت به عملکرد آنها بحث داشته باشیم، وظیفه بنده است که تذکر دهم. یک مدیر بیاورید که برای بنده نیرو بکار گرفته باشد! برادرزاده من نیروی شرکتی بود که شما هم به آن پرداختید، و اتفاقاً چون نظر مخالف من داشت بکارگرفته شد.
میگفتند شما پیشنهادایشان را دادید؟
اصلاً، اگر میخواستم پیشنهاد بدهم، میتوانستم بالاتر از این پست پیشنهاد بدهم، چرا نیروی شرکتی. همین الان در دولت جدید، اگر بخواهم کسی را جایی بکار بگیرم، میتوانم. در همین دولت جدید دوستانی دارم و میتوانم از اطریق آنها اقدام کنم. ولی واقعاً اینطور نبوده و نمیخواستم وارد این مسائل شوم. خانوادهام تحصیل کردهاند و در شأن آنها هم نیست که چنین کاری کنم. میتوانستم با قرارداد کار معین در دستگاه بهتریایشان را بکار بگیرم. در دورههایی برای افراد دیگری که فحشش را هم خوردیم کار کردم و انکار نمیکنم.
من اگر میخواستم نیرویی بکار بگیرم نیاز به تهدید نیست، با مدیر تماس میگیرم میپرسم آیا ظرفیت هست که نیرویی بکار بگیرید یا خیر؟ شایعات و حواشی همیشه وجود دارد.
در مورد ۱۰ نفری که در طرح شهید زین الدین جذب کردهاید صحبت کنید، بیرون از استانداری میگویند این افراد تحت عنوان نخبه بکار گرفته شدهاند.
اصلاً اینطور نبود. طرح شهید زین الدین سه قسم بود. برای ۸۰ نفر آزمون برگزار شد. دومین قسم این بود که ۱۰ نفر نخبه توسط دستگاههای اجریی استخدام شوند، بر اساس نیازهایی که دستگاهها داشتند، نیازها را به بنیاد نخبگان ارائه کردیم، مرجع تشخیص نخبگی بنیاد نخبگان است. تاکنون چند نفر جذب شدهاند و حدود ۷ نفر هنوز جذب نشدهاند. سومین قسم هم درخصوص قرارداد کار معین بوده است که از یک سری افرادی با یک سری ویژگیهایی مثل اینکه (تحول آفرین باشد، دارای سوابق باشد)، به عنوان مدیر جذب شوند، این ۱۰ نفر در اختیار استاندار بود که در رده مدیریتی بکار گرفته میشدند، مدیریت پست است، بنابراین آزمون ندارد. طبیعتا باید انتخاب میکردیم. آیا ساز و کار تعریف کردیم و به این ۱۰ نفر رسیدیم؟ بله. جاهایی که در استانداری کمبود نیرو دارشتیم، مثلاً در بحث مدیریت بحران، در بحث عمرانی، در بحث اداری و مالی، فناوری اطلاعات و هوشمندسازی سیستمهای مالی و اداری نیاز به تحول داشتیم و با حضور این مدیران این کار انجام گرفت.
طبیعتا اگر بخواهیم مدیر انتخاب کنیم باید همسو با دولت باشد. از گروههای مرجعی که وجود داشت و مطرح شدند، به ۳۰۰ نفر رسیدیم. ما میخواهیم نیرو انتخاب کنیم ولی نمیخواهیم استخدام کنیم. با توجه به پایگاههایی که در بخشنامه آمده و میتوانستند نیرو معرفی کنند، از اینها معرفی شده و انتخاب کردیم، مثلاً از بسیج دانشجویی و همینطور افرادی که این دولت را قبول داشتند.
پس طرف مشورت شما پایگاههای بسیج، بسیج دانشجویی و تشکلهای سیاسی بود؟
کسانی بودهاند که به عنوان حامیان دولت شناخته میشدهاند. بصورت پیش فرض طیف وسیعی از این تعداد خط خوردند، چون رشتههایشان مرتبط نبود. سؤالی که پیش میآید، این هست که آیا این افراد بهترین بودهاند؟ شاید بهترین نباشند، ولی سعی کردیم در پست خودشان بهترین را انتخاب کنیم. ممکن است شخصی فوق لیسانس معماری بوده باشد که برترین شخص باشد، ولی ما وارد بررسی نشدیم، چون نیاز به نیروی معمار نداشتیم. به یک جمع ۱۰۰ نفرهای رسیدیم، پالایش اولیهای صورت گرفت، برخی از آنها نیز در استعلامات رد شدند، و سپس تلاش کردیم در این ۱۰ نفر عدالت شهرستانی رعایت شود نه تساوی شهرستان. مثلاً گفتیم در وزارت کشور سهم گچساران و باشت تا الان کمتر بوده، بنابراین از گچساران و باشت بیشتر گذاشتیم.
همه این ده نفر از نظر مدرک و توانایی بهتر هستند. مدارک مرتبطی دارند، در حالی که قبل از این معاون مدیرکل مدرک مرتبط با حوزه کاری خود نداشته است. دکترای علوم سیاسی آوردیم، در حالی که نفر قبلی لیسانس داشت.
بخشی از کار نیز سلیقه و نظر افراد است، مثلاً الان آیا آقای عارف که معاون اول رئیس جمهور هستند، بهترین فرد برای این پست هستند؟ رئیس جمهور اینطور تشخیص داده که این فرد بهترین گزینه است. ما قرار بوده مدیر بیاوریم، نه اینکه استخدام کنیم.
در مورد ۸۰ نفر دخالت نداشتید؟
خیر اصلا. آزمون این ۸۰ نفر بصورت هماهنگ با تمام استانها برگزار شد، جهاد دانشگاهی آزمون برگزار کرد، در مورد نخبگان، ساز و کار جدا بوده است و این از افتخارات دولت شهید رئیسی بوده که مصوب کردند ۱۰ نفر از بنیاد نخبگان، بر اساس نیاز، در دستگاههای اجرایی بکار گرفته شوند، که تعداد ۷ پست نیز فعلا خالی است.
ماجرای ۳۸ نفر شرکتی که در استانداری بکار گرفته شدند چیست؟ آیا شما نفعی در این موضوع دارید؟
در سال ۱۴۰۱ با توجه به اینکه استانداری بازنشستگی تعدادی از نیروهای خدماتی را داشت، به این تشخیص رسیدند که نیاز به نیروی خدماتی داریم. صدور مجوز نیروهای شرکتی در استان انجام میگرفت، آقای شهابی رئیس سازمان برنامه و بودجه در شهریور سال ۱۴۰۱ مجوز ۵ نیروی خدماتی داد، که در آن موقع بنده حضور نداشتم. همچنین به این نتیجه رسیدند که به دلیل زیاد بودن متقاضیان برای نیروهای شرکتی آزمون برگزار کنند. مهرماه ۱۴۰۱ فراخوان آزمون را زدند، بهمن ماه بنده در استانداری حضور پیدا کردم. نهایتاً شرکت صاحب مجوزی از تهران برای برگزاری آزمون انتخاب شد و آزمون با نظارت دستگاههای ناظر برگزار شد، پروسه انتخاب ۳۸ نفر در استانداری به سال ۱۴۰۲ رسید، به دلیل اینکه ۱۲ نفر بصورت شرکتی در فرمانداریها حضور داشتند و نیروی شهرداری بودند، ۱۲ نفر را از ۳۸ نفر کم کردیم، که حقوق این افراد توسط استانداری پرداخت شود. شروع به کار صورت گرفت. ولی در این بین با بند ب تبصره ۲۰ قانون مواجه شدیم که میگوید هر گونه بکارگیری نیروی انسانی در ددستگاههای دولتی دارای ترتیبی است، اختلافی با برنامه و بدجه ایجاد شد و مکاتباتی صورت گرفت و نهایتاً مجوز جذب این افراد را گرفتیم. سال ۱۴۰۳، همین ۳۸ نفر موجود هستند و یک نفر اضافه نشده است.
آیا شرکتی که این افراد را آورده تغییر کرده است؟
بله سال گذشته شرکت تغییر کرد.
شرکت از بستگان و آشنایان شما است؟
اگر یک نفر از این ۳۸ نفر از طایفه بنده باشند، عنوان کنید. اگر صاحب شرکت از بستگان من باشد شما عنوان کنید.
رفیق شما نیست؟
رفیق من باشد یا نباشد، این شرکت قبل از حضور من در استانداری در سال ۱۴۰۰ تا ۱۴۰۳ برای استانداری کار میکرد. اما پارسال شرکت دیگری برای استانداری کار میکرد، شرکت خودرویی همیشه در همه چیز با نظم عمل میکرد، شرکت خدماتی در خصوص پراخت حقوق بینظم بود و به این نتیجه رسیدیم که به جهت رضایتی که از شرکت قبلی داشتیم، با همان شرکت کار کنیم. پولی که به شرکت پرداخت میکنیم و ذی حساب تأیید میکند، برای ۳۸ نفر است، قرارداد کاملاً شفاف و روشن است، برای ۳۸ نفر حقوق و بیمه پرداخت میشود.
هیچ کدام از این ۳۸ نفر از وابستگان به مدیران استانداری نیستند؟
این ۳۸ نفر با آزمون آمدهاند. سازمان بازرسی، هراست و دستگاههای نظارتی برای اولین بار در کشور بر این آزمون نظارت داشتند. گرفتن نیروی شرکتی نیاز به آزمون ندارد، ولی آقای احمدزاده گفتند حتماً باید آزمون برگزار شود.
در انتخابات مجلس شنیدیم ۲۳ میلیارد تومان هزینه شده، درست است؟
دروغ است، در انتخابات ۱۴۰۰ حدود ۱۰ میلیارد و ۶۰۰ میلیون تومان هزینه شده است، در حالی که در انتخابات ۱۴۰۲، با وجود تورم و گرانی، در انتخابات مجلس کمتر از ۹ میلیارد تومان هزینه کردیم، بخاطر تدبیری که داشتیم.
ما شنیدیم که شما با کارخانه سیمان و سینره و شرکت نفت و... هماهنگ کردهاید که هزینه غذای انتخابات بویراحمد، گچساران و سایر شهرها را تأمین کنند و پول اینها را برداشتهاید.
اینطور نیست، ما فقط یک کار جدید کردیم، همیشه شرکت نفت بخش زیادی از خودروهای انتخابات را تأمین میکرد، در انتخابات ۱۴۰۰، تعداد ۴۳۰ ماشین در اختیار ما گذاشت، در انتخابات مجلس ۳۳۰ خودرو در اختیار ما گذاشت. یعنی به نسبت انتخابات گذشته کمک کمتری کرد. استان ما از نظر امکانات مشکلات زیادی دارد.
برای اولین بار یک طرح جهادی مدیریتی اجرا کردیم، بجای اینکه با رستورانها قرارداد ببندیم، اقلام غذایی خریدیم، آشپز اجاره و غذا پخت کردیم، درانتخابات مجلس شورای اسلامی مجبور شدیم از استان فارس خودرو اجاره کنیم. با همه اینها نسبت به انتخابات دو سال قبل هزینههای کمتری کردیم. در دو مرحله انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۳ قطعاً کمتر از ۱۴ میلیارد تومان هزینه کردیم.
شما سود مالی از این انتخابات نبردید؟
چه سودی دارد؟ مگر چنین چیزی ممکن است؟ همه چیز شفاف است. تا الان کمتر از ۷ میلیارد و ۴۰۰ میلیون تومان از انتخابات به دست ما رسیده است. باید افتخار کنیم به مدیریتی که انجام گرفت.
حاضرید اسناد را در اختیار رسانهها بگذارید؟
همه اسناد موجود است، بگذارید دولت بعد بیاید و ببینند واقعاً چه شده است. بر اساس برآوردها باید ۳۴ میلیارد تومان هزینه میشد، در حالی که فقط ۱۴ میلیارد تومان هزینه شد.
در مورد سفر ریاست جمهوری حرف و حدیثهای زیادی وجود دارد، مثلاً میگویند بنر ۱۵۰ میلیون تومانی ۷۰۰ میلیون تومان سندزده شد، یا اینکه ۲۰۰ میلیون تومان برای خرید کلاه نمدی هزینه شد، آیا درست است؟
کل پولی که برای سفر ریاست جمهوری به ما دادند ۲ میلیارد تومان بود. اسناد موجود است، دولت بعد میآید، بررسی کنید.
از بودجه پروژهها برداشته نشد؟
از پروژه برداشتن جرم است، امکان ندارد که از پروژه عمرانی برای فاکتور بدهند. این سفر ۱۳ میلیارد تومان آورده برای استان داشت. اگر بخواهیم به حاشیهها بپردازیم فایدهای ندارد. من فردی سیاسیام ولی معتقد به وفاق هستم.
ممکن است ظرفیتهای دیگری پای کار آمده باشند، ولی از بیت المال فقط ۲ میلیارد هزینه شد. برای کلاه نمدی دولت خرج نکرد. فرد دیگری هزینه کرد و بصورت استیجاری آورده شد.
هیچ رانت یا نفعی نمیخواست؟ مثلاً پروژه یا استخدام فرزندش.
خیر چنین نیست. کلاه نمدی را فردی برای ترویج فرهنگ عشایری آورد و ما هم پولی ندادیم. تمام تلاشمان این بود که کمتر هزینه شود و آقای رئیس جمهور نیز نظرشان این بود که کم هزینه شود. غذایی که بنده خوردم رئیس جمهور هم همان را خوردند.
بالاترین تعداد نامه و درخواست را داشتیم، حدود ۲۵۰ هزار نامه از طرف مردم داده شد، حدود ۱۳ روز ۴۰ نفر این نامهها را دستهبندی و تنظیم کردند. چرا نمیپرسید دستاورد سفر آقای رئیسی چه بود؟ بجای اینکه درباره کلاه نمدی حرف بزنیم.
شما به شفافسازی اعتقاد دارید؟
بیشتر از هر کسی. ولی معتقدم برای اینکه ۱۴ هزار میلیارد تومان تبدیل به نقدینگی برای استان شود، جز با یک مطالبه عمومی و تلاش رسانهها و تلاش استاندار و مدیران انجام نمیگیرد. به کلاه نمدی پرداختی، ممنونم، ولی چقدر به مسیرهای دستیابی به ۱۴ هزار میلیارد تومان پرداختید؟ مسئولان را زیر سؤال ببرید. این مصوبه دولت است و باید پیگیری شود. در این مدت بیشترین مطلب علیه یک معاون علیه منزده شد ولی هیچگاه هم نگرانی و ناراحتی نداشتم. برای اولین بار در استان ما سهمیه معلولین در استخدامیها در این دوره احیاء شد.
قضیه اینکه آقای راستا راه و شهرسازی خودرویی به واسطه یکی از پیمانکاران به شما داده که در مدت مدیریتیتان در اختیارتان باشد چیست؟
چنین چیزی وجود ندارد، در اختیار گذاشتن خودروها برای استانداری یک موضوع معمول است، دو دستگاه خودرو از اداره راه و شهرسازی، یک دستگاه از راهداری، یک دستگاه از نوسازی، یک دستگاه از دهیاری سرابتاوه، یک دستگاه از فرودگاه، جمعاً ۸ خودرو به جهت کمبودی که داشتیم در استانداری بکار گرفتیم. این خودروها در اختیار معاونان و استفاده استانداری بوده است. قبل از این هم ماشین اداره راه در اختیار آقای حاجیزاده و شهامت و الان هم در اختیار آقای روستا است.
در ۱۰ سال قبل از ما کمتر از ۴ماشین به استانداری تزریق شد، و از نظر خودرو دچار مشکل بودیم، در حالی که استانداری دستگاه حاکمیتی است، و شأن دستگاه حاکمیتی باید حفظ شود، برای اولین بار تعداد ۶ دستگاه تیگو ۸ پرو مکس برای استانداری آوردیم، هر کدام از خودروها ۲ میلیارد و ۴۰۰ میلیون تومان شد. برای اولین بار ماشین شاسی کاپرا، ۸ ماشین سمند سورن آوردیم، ۶ سمند نیز در ادامه میآید. ۱۰ سال ناوگان خودرویی استانداری مستهلک شده بود. معاون توسعه بعدی هم میآید و خواهیم دید که تفاوت در جایگاه است یا در فرد.
میگویند آقای پیوند هر که را بیشتر در بغل گرفت، بیشتر به او ضربه میزند، درست است؟
یکی از الطافی که خداوند به من داده این است که سعی کردهام با دوست و دشمن یک طور باشم، بجز نامحرم، جنس مذکری بیاید او را در بغل میگیرم و تحویل میگیرم، چون معتقدم مردم استان کهگیلویه و بویراحمد بیش از اینکه مستحق خدمت باشند، متوقع محبت هستند. مثلاً نمایندهای بهخاطر نرفتن به فاتحهخوانی از میدان انتخابات حذف میشود و کسی که هیچچیزی بلد نیست، انتخاب میشود. در مخالفت با همکارانم، خیلی شفاف میگویم، کسی نیست که دفتر من آمده باشد و او را بغل کنم و مخالفش عمل کرده باشم. نهایت امر این بود که مسیر مخالفت من با آن همکار به استاندار محترم ختم میشد و در این جا هر چه استاندار تصمیم میگرفت، ما هم میپذیرفتیم. صادقانه، من آدم رفیقبازی هستم؛ اما نزدیک به عدالت. حاضرم برای رفقایم جان بدهم. حاضرم برای مردمان استانم که آنها را رفقای خودم میدانم، جان بدهم. من وقتی میخواستم یک موضوعی را گزارش بدهم، میدیدم، کامنتهای زیادی بیربط و علیه ما منتشر میشد. کامنتهایی که گزارش را تحت شعاع خود قرار میداد. بین خود و خدای خودم تلاشم بر این بوده که با مردم صادق باشم.
زمانی شما فرمودید ۹۳ نفر، ( منظور گزارشی درخصوص تعداد مراجعان به معاون توسعه در یک روز کاری است)، فیلمش موجود هست، از دم در استانداری دو ردیفایستاده بودند. دلیل نمیشود که این ۹۳ نفر تک به تک با من صحبت کرده باشد، ممکن است ۵ نفر برای یک کار آمده باشند، و با یک نفر صحبت کردهام. همگی یک درخواست داشتهاند. گاهی اوقات مشکل ۵ نفر در ۳ دقیقه حل میشود.
استان ما در حوزه اشتغال وضعیت خوبی ندارد و انباشت بیکاری زیاد است و برای بکارگیری در بدنه دولت جا وجود ندارد. اما در این چند سال جذب و استخدام در آموزش و پرورش، سهمیه ایثارگران و معلولین بینظیر بود. با این حال بیکاری همچنان وجود دارد. در خانواده من هم بیکار هست. ولی هیچ گاه به خودم اجازه ندادم که درخواست شخصی داشته باشم و از موقعیتم سوء استفاده کنم. همیشه سعی کردم شفاف و صادق باشم. اگر مستندی بدست آوردی، تیتر کن و صوت من را هم پخش کن.
به نظر میرسد با وجود نتیجه انتخابات، اصولگرایان در استان کهگیلویه و بویراحمد تمام شدهاند، آیا پایان عمر سیاسیشان است؟
معتقد به پایان هیچ فکر واندیشهای در نظام نیستم، به نظر من جریان انقلابی مثل ققنوس است که وقتی وارد آتش شد زندهتر بیرون میآید، معتقدم دوران شکوفایی جریان انقلابی تازه شروع میشود، و در بویراحمد و دنا نیز سرزندهتر خواهد بود. ممکن است نیاز به هماهنگی و وحدت اقدام و عمل باشد.
مدیران در ادارات عملاً کار را رها کردهاند و کار انجام نمیدهند، و مردم از این بابت نارضایتی زیادی دارند.
من امروز صبح ۳ اداره را سرزنی کردم، اتفاقاً مدیران جناحی که انتخابات را باختهاند سر کار بودهاند و کسانی که انتخابات را بردهاند کمتر حضور داشتند. بررسی کردیم و تذکراتی هم دادهایم ولی مخالف این هستم که کلیت دستگاهها و مدیران را زیر سؤال ببریم. ۵۰ مدیر در این استان هستند، شاید ۸ مدیر در بدبینانهترین حالت وضعیت بدی داشته باشند. بحث ما با آقای هاشمی هم این بود که نباید کلی حرف بزنیم، مصداق باید بیاوریم. اینکه تفاوت زیادی قبل ریاست جمهوری و بعد از ریاست جمهوری وجود داشته باشد نبوده است.
لطفاً در انتها یک جمعبندی بفرمایید
از شما تشکر میکنم، با خودم و خدای خودم عهد کردهام که آنچه در توان دارم بصورت تحولی کار کنم، در حوزه رفاهی استانداری بعد از ۱۸ سال ماده ۵۰ را دادیم، کسی که در دوره خود اضافه کار به زور میداد حالا منتقد شده است. امسال سعی هم میآید و برای پول گرفتن میروند.
معاونت توسعه قبل از من مشخص بوده و بعد از من هم همه چیز مشخص است. در حوزه اشتغال ما تصمیم گیرنده نبودیم. در خصوص پتروشیمی حواشی را برای اولین بار جمع کردیم، شهرستان گچساران معترض بودند و ما سعی کردیم که برای استان سهمیه ایجاد کنیم. همه ما ذیل یک نظام هستیم، ممکن است صلاحیتهای متفاوتی داشته باشیم، اما همیشه معتقد بودهام که ما باید احترام همدیگر را داشته باشیم. درخصوص اصل ولایت فقیه و منفعت ملی و قانون اساسی وحدت داشته باشیم. برای منافع استان هم آوا باشیم. غیر از این باشد بخش وسیعی از انرژی ما صرف تنشها و تعارضات میشود.
دولت جدید آمده است، و توقعی نیست، بنده صراحتاً از آقای جلیلی حمایت کردم و توقعی نیست. هر کاری از دستم برمی آید انجام میدهم، امام و رهبر ما فرمودند که دولت آقای پزشکیان موفق شود موفقیت همه ما است، عدم موفقیتایشان نیز عدم موفقیت همه ما است. هر کاری از دستمان برمی آید میکنیم، گاهی موفقیت نقد است، گاهی پیشنهاد است، گاهی دفاع ست، گاهی ندیدن اشتباهات ریز است.
در جلسهای امام فرمود مردم ما از مردم عهد حضرت رسول در حجاز بهتر هستند، من در خدمت یکی از بزرگان ریاست جمهوری عرض کردم که این برای مردم استان ما بصورت ویژهتری تجلی پیدا کرده است. گفتند چطور؟ گفتم حدود ۲۵ درصد مردم ما در جنگ حضور پیدا کردند، اگر بپذیریم ۵۰ درصد این مردم خانم و ۵۰ درصد آقا هستند، این ۲۵ درصد از آقایان بودند، بنابراین ۵۰ درصد مردان استان ما در جنگ حضور یافتهاند. بخشی از اینها نوجوان و پیرمرد بودهاند که وارد جنگ نشدند. بنابراین قریب به ۷۸ درصد کسانی که میتوانستند در جنگ حضور پیدا کنند، رفتند. بنابراین این مردم مستحق خدمت بیشتری هستند، بضاعت و امکانات ما کم بوده است. یک روز مأموریت در استانداری نگرفتم و نخواهم گرفت. سعی کردهام از نظر مالی شفاف باشم و همه چیز روشن است. شرمنده خانوادهام هستم که گاهی بخاطر مسائلی تحمل کردهاند.
کد مطلب: 490390
کبنانیوز
https://www.kebnanews.ir