در گفتوگو کبنانیوز با سروش بهرامی، پارکوکار دهدشتی مطرح شد
داد پارکورکار دهدشتی از بی مهری مسوولان (+ فیلم و تصاویر )
15 آذر 1399 ساعت 1:38
بهرامی نژاد، بدون از هیچ امکانات و حمایت مسئولی، از صفر شروع کرد و توانست مقامهای مختلف داخلی و خارجی را کسب کند. این جوان با انگیزه که مورد تمجید بهترینهای دنیا در ورزش پارکور است، نام دهدشت را هم جهانی کرده است ولی در استان کهگیلویه و بویراحمد و کهگیلویه سر سوزنی به تواناییهای او بها داده نمیشود تا به راهی جز مهاجرت فکر نکند!
پارکور یکی از رشتههای بسیار مهیج ورزشی است که امروزه در سراسر جهان مقبولیت بسیاری را به دست آورده است، اما به هر روی آنچه که از اوضاع حرفهای این ورزش و دیگر رشتههای ورزشی در عموم مردم جلوه میکند، از کم توجهی مسئولان ورزشی به ویژه در کهگیلویه به این مهم حکایت دارد.
در ادامه گفت و گویی با «سروش بهرامی نژاد» پارکورکار ۲۳ ساله دهدشتی داشتهایم که در زیر میخوانید.
بهرامی نژاد، بدون از هیچ امکانات و حمایت مسئولی، از صفر شروع کرد و توانست مقامهای مختلف داخلی و خارجی را کسب کند.
این جوان با انگیزه که مورد تمجید بهترینهای دنیا در ورزش پارکور است، نام دهدشت را هم جهانی کرده است ولی در استان کهگیلویه و بویراحمد و کهگیلویه سر سوزنی به تواناییهای او بها داده نمیشود تا به راهی جز مهاجرت فکر نکند!
میطلبد استاندار، مدیر کل اداره ورزش و جوانان، مسولان شهرستانی و به ویژه نماینده کهگیلویه بزرگ، گلایه ورزشکاران را بشنوند، مسیر پیشرفت آنها را فراهم کنند پیش از آنکه در آسیبهای اجتماعی غرق شوند.
کبنا؛ خودتان را معرفی کنید؟
سروش بهرامی نژاد هستم، 23 سالمه، دهدشت زندگی میکنم.
کبنا؛ چند وقت است که پارکور،کار میکنید؟ چگونه با این ورزش آشنا شدید؟
همه چیز به 9 سال پیش برمی گردد، یک روز برادرم، فیلمی از یک پارکور کار نشونم داد و آنجا بود که فهمیدم پارکور یعنی چه.
من هم که از بچگی همیشه دنبال کارهای سخت و پرهیجان بودم، با دیدن کلیپ، خیلی به پارکور علاقمند شدم.
مربی برای این رشته ورزشی در دهدشت نبود، برادرم فیلمهای این ورزش را برای من دانلود میکرد چون مجبور بودم تمرینها را از روی فیلم کار کنم.
بعد هم که با چند تا از رفیقهایم آشنا شدم و با هم شروع به تمرین کردیم.
کبنا؛ به چند تا از موفقیتها و مقامهایی که کسب کردید، اشاره کنید؟
مقام اول کشوری سال 94 در بهبهان، مقام اول مسابقات کشوری سال ۹۸ در بندرعباس، انتخابی تیم ملی با اختلاف خیلی کم دوم شدم و عضو تیم ملی پارکور ایران شدم.
برای مسابقات جهانی قرار بود به چین اعزام بشویم که متاسفانه بودجه جور نشد.
سال 99 دوباره عضو تیم ملی پارکور ایران شدم.
امسال 3 مرتبه قهرمان مسابقات آنلاین جهانی «تمپست آمریکا» شدم که به دلیل کرونا مجازی برگزار شد.
در این مسابقات، لقب«شاه آسفالت» یا همان زمینهای سخت را به من دادند، چون معمولاً روی زمینهای سخت مثل آسفالت اجرا میکردم.
از کشورهای مختلف با بهترین امکانات دعوتنامه برای من فرستادند ولی به خاطر عشقی که به خاک اینجا داشتم مهاجرت نکردم.
اینجا هم متاسفانه نه تنها هیچ حمایتی از من نشد بلکه مانع تمرین کردنم هم شدند!
تقریباً بهترینهای جهان که در این رشته فعالیت میکنند کارهای من را دنبال میکنند، در صفحههای مجازی با هم در ارتباط هستیم. از من به عنوان یکی از خلاقترینهای این رشته یاد میکنند و مطمئند که من پتانسیل شرکت در مسابقات جهانی و کسب مقام را دارم. با هیچگونه امکاناتی توانستم که چندین حرکت جدید در این رشته ابداع کنم به اسم خودم ثبت کنم.
سر گروه شرکت کنندههای عصر جدید به اسم پسران پارکور بودهام که توانستیم 4 رأی مثبت داوران رو هم کسب کنیم.
کبنا؛ با سوابقی که در پارکور دارید، مشکلاتی که ورزش پارکور در کهگیلویه دارد چیست؟
متاسفانه تا الان نه تنها هیچ گونه حمایتی از ما از طرف مسوولان شهرستان و استان نشده است، حتی در بعضی مکانها هم با ما به دلیل تمرین کردن برخورد شد. میشود گفت نمیخواهند فعالیتی اینجا داشته باشیم ولی دلیل آن را نمیدانم!
میتوانم با قاطعیت بگویم که بیشترین افتخاراتی که در ورزش شهرستان و استان کسب شده است از طرف رشته پارکور بوده است.یک سانس در سالن ژیمناستیک به ما دادند با ده ماه رفت و آمد بالاخره با اجاره بالا که آن هم دیگر نداریم.
کبنا؛ اداره ورزش و مسوولان استانی تاکنون چگونه از شما حمایت کردند؟ آیا مشکلی از مشکلات پارکور کم کردهاند یا خیر؟
تنها به یک نمونه از بی مهریهایی که به من شده است اشاره میکنم،
در آخرین بار که میخواستم برای مسابقات آنلاین جهانی ویدیو ضبط کنم، دو تا از حرکاتی که باید ضبط میکردم خیلی سنگین بودند.
باید ابتدا در باشگاه تمرین میکردم و بعد بیرون در جاهای سخت اجرا میکردم تا احتمال آسیب دیدگی کمتر میشد.
به اداره ورزش رفتم و التماس کردم، خواستم که اجازه دهند یک روز در باشگاه دوتا حرکت را تمرین کنم که به دلایل نا موجه اجازه ندادند!
به هر حال در بدترین حالت ممکن بیرون باشگاه حرکات را رفتم، ویدیو هم ضبط شد که آسیبهای زیادی هم دیدم ولی نتیجه شیرین بود توانستم آن ویدیو را بفرستم و مقام اول را کسب کنم.
این قصه سر دراز دارد تنها به یک بخش کوچک مشکلات اشاره کردم.
آخرش این است که الان، نه باشگاهی به من میدهند، همان بیرون هم در بدترین شرایط جایی که میتوانستم تمرین کنم هم من را بیرون انداختند، چارهای جز مهاجرت از دهدشتی که دوستش دارم برایم نمانده است!
ظلم بزرگی در حق من و خیلی از ورزشکاران با استعداد و انگیزه در دیگر رشتههای ورزشی شهرستان میکنند.
کبنا؛ پاسخ مسوولان به شما چه بود برای حمایت کردن؟ علت بی توجهی مسوولان را چه می دانید؟
اصلاً نمیتوانم به این سؤال شما پاسخ دهم، چون هیچ پاسخی به من ندادهاند که با عقل جور در بیاید و بتوان آن را درک کرد که چرا نباید تمرین کنم.!
حتی در بیشتر مواقع به من گفتند که «اصلاً ورزش نکن، ورزش آیندهای ندارد!»
با این حرف خودتان تا آخر داستان را بخوانید.
کبنا؛ حرف دلتان را به عنوان یک جوان و ورزشکار به مسوولان بگویید.
همهی تلاشم را کردم که فقط اسم شهرم دهدشت را در ایران و جهان شناخته کنم.
در هر شهری در ایران از کسانی که پارکور کار میکنند بپرسید، اسم دهدشت را ببرید، اسم من و دهدشت را با هم می گویند.
45 هزار دنبال کننده من در اینستاگرام که نصف آنها از کشورهای مختلف هستند هم من را با اسم دهدشت میشناسند.
این اولِ راه من است و هدفهای خیلی بزرگتری دارم، جایی که الان هستم بدون کمک هیچ یک از مسوولان توانستم برسم و بعد از این هم با کمک خداوند و پشت کار خودم به جاهای خیلی بالاتری خواهم رسید.
اگر مهاجرت کردم، این را بدانید که مقصر شما مسوولان بودید.
دلم به حال این همه جوان و استعداد نا شناخته در دهدشت میسوزد که به دلیل بی مسئولیتی برخی از مسئولان هیچوقت به هدفشان نمیرسند و ددر نهایت گرفتار آسیبهای اجتماعی هم میشوند.
کبنا؛ حال که شرایط برای پیشرفت شما در شهرستان نیست، تصمیمتان برای آینده چیست؟
از شهرهای مختلف به من پیشنهادهایی شده است، احتمالاً به آنجا بروم و کارم را ادامه دهم تا وقتی که شرایط پیش بیاد و بتوانم از ایران مهاجرت کنم.
یک تیم انگلیسی فعلاً قرار است اسپانسر تمرینهای من شوند، که اگر این اتفاق بیفتد، پیشرفت خیلی بزرگی برای پارکور ایران است.
هدفهای زیادی در این رشته دارم ولی نمیخواهم در رابطه با آنها حرفی بزنم، میخواهم که عمل کنم و نتیجه خودش نشان داده میشود.
---------------------------------------------------
گفت وگو از سیده فاطمه خطیبی
کد مطلب: 428223