کبنا گزارش میدهد
آغاز آئین معارفه مدیرکل جدید آموزش و پرورش کهگیلویه و بویراحمد / خاطره رحیمی از سید قدرت حسینی / عزت خواه: آن لیست 25 نفره باعث شد که طول مدیریت من کوتاه باشد / اطاعت نکردم، از همان موقع نامه نوشتن ها و شایعه پراکنی ها شروع شد /آقای جمالی مراقب این پستانک باش، من جیغ نمیزنم؛ اما شما هم چیزی از آن ارتزاق نمیکنید / از برادر مظلوم جناب آقای دکتر روشنفکر تقدیر و تشکر دارم / بچه هایم مرا به خاک یک شهید سوگند دادند که هیچ چیزی از مدیرکلی برای ما ذخیره نکن! + تصاویر
23 اسفند 1402 ساعت 12:50
آئین تکریم و معارفه مدیرانکل آموزش و پرورش استان کهگیلویه و بویراحمد با حضور پُررنگ معلمان و فرهنگیان در سالن اجتماعات شهید مطهری ادارهکل آموزش و پرورش استان آغاز شد.
آئین تکریم و معارفه مدیرانکل آموزش و پرورش استان کهگیلویه و بویراحمد با حضور پُررنگ معلمان و فرهنگیان در سالن اجتماعات شهید مطهری ادارهکل آموزش و پرورش استان آغاز شد.
به گزارش کبنا، عصر امروز (چهارشنبه 23اسفندماه 1402) آئین تکریم و معارفه مدیرانکل آموزش و پرورش استان کهگیلویه و بویراحمد برگزار شد. در این آئین از خدمات حسنعلی عزتخواه، مدیرکل سابق آموزش و پرورش قدردانی و محمد جمالیآرند بهعنوان مدیرکل جدید آموزش و پرورش کهگیلویه و بویراحمد معرفی شد.
این مراسم با حضور مهدی کاظمی، معاون آموزش متوسطه وزارت آموزش و پرورش برگزار شد.
سید جلال رحیمی معاون آموزش ابتدایی ادارهکل آموزش و پرورش کهگیلویه و بویراحمد در ابتدا سخنرانی کرد و به بیان ویژگیهای اخلاقی و مدیریتی عزتخواه پرداخت و اظهار کرد: خاطرهای از آقای سیدقدرت حسینیبحرینی دارم که ایشان گفت؛ هر وقت مسئولیت آموزش و پرورش را به کسی واگذار کنید، به سرکوهکیها بدهید، آنها نیاز به گزینش ندارند. دَر اتاق آقای عزتخواه بهروی همه باز بود. او بهمعنای واقعی فردی انقلابی و با ایمان بود.
حسنعلی عزتخواه، مدیرکل سابق آموزش و پرورش کهگیلویه و بویراحمد در آئین تودیع خود سخنرانی کرد و گفت:
بدون هیچ دغدغه خوشحالم که این بار سنگین مسئولیت از دوشم برداشته شد. من داری (قدی) نداشتم؛ اما این بار دار مرا بیشتر خم کرده بود. روزی که میشنیدم، بهدلیل آسیب اجتماعی مشکلی برای دانشآموزی پیش میآمد، شب تا صبح نمیخوابیدم.
وی افزود: یک معلم هر جا باشد، معلم است.
مدیرکل سابق آموزش و پرورش کهگیلویه و بویراحمد در ادامه گفت: خدای بزرک را سپاسگزارم که به من روستازاده، مستضعف، پا برهنه (پَتی)، آشنا با بلوط، درد و رنج از دورافتادهترین منطقه استان این توفیق را داد تا چند سالی این بار سنگین را بر دوش بگیرم.
عزتخواه در ادامه صحبتهایش این را گفت که اگر در این مسیر ناسپاسیها دیدم، به بزرگی تو همه را میبخشم.
وی با بیان اینکه همه ماها باید برویم، به خاطرهای از مرحوم پرورش وزیر آموزش و پرورش اشاره کرد و گفت: برای چیزی که بهدست میآورید و یا از دست میدهید، خوشحال و یا ناراحت نشوید؛ چرا که همه این چیزها رفتنی است.
مدیرکل پیشین آموزش و پرورش کهگیلویه و بویراحمد با اشاره به حدیثی از امام صادق (ع)، گفت: مقام دنیوی همانند پستانکی است که در دهان نوزادی است که اگر آن را از او بگیری، جیغ میزند و این در حالی است که چیزی از او ارتزاق نمیکرد. آقای جمالی من جیغ نمیزنم، شما هم مراقب باشید که از این پستانک چیزی ارتزاق نمیشود. در لوای این کار، خدمت چیز دیگری است.
عزتخواه بیان کرد: هر کجا بروم ذهنم پیش حامد هست که سوار ماشین شد و دور زدیم، اما لعنت به کسانی که در مسیر آموزش و پرورش خار می گذارند و نمی گذارند مدیرکل و مجموعه آموزش و پرورش کارشان را درست انجام دهند. من می روم ولی شما را به خدای حامدها سوگند می دهم که با آقای جمالی این چنین برخورد نکنید.
وی گفت: همه بی مهری ها و شایعه پراکنی ها و دروغ هایی که به بنده نسبت دادند بخاطر ماه رمضان و تک تک شما می بخشند، ولی کسانی که درخصوص خود آموزش و پرورش سخنان نابجایی گفتند، به خدا واگذار می کنم. لیست 25 نفره ای دادند و گفتند باید این 25 نفر در آموزش و پرورش مشغول به کار شوند، اطاعت نکردم، از همان موقع نامه نوشتن ها و شایعه پراکنی ها شروع شد. هم لیست موجود است و هم آن فرد موجود هست که به احترام ماه رمضان نام نمی برم. آن لیست 25 نفره باعث شد که طول مدیریت من کوتاه باشد، ولی به طول مدیریت نگاه نمی کنم، به ارتقای مدیریتم نگاه می کنم.
از استاندار محترم یک خواهش دارم، آقای احمدزاده بزرگوار برای اینکه من بتوانم جلسات را تشکیل دهم خیلی زجر می کشیدم، مدیرکل خراسان شمالی می گفتند که هر روزی که شورای آموزش و پرورش را تشکیل می دادند استاندار به اداره کل آموزش و پرورش می آمدند، و می گفتند این مسجد انقلاب است و باید به آن سر بزنیم. از شما خواهش دارم که جلسات آموزش و پرورش را بگذارید به موقع و با حضور شخص حضرت عالی تشکیل شود.
از فرماندهان محترم سپاه، استاندار محترم، بسیج دانش آموزی، نماینده ولی فقیه، نمایندگان محترم مردم در مجلس شورای اسلامی حاج آقا موحد، برادر عزیز سیدناصر حسینی خالق کتاب پایی که جا ماند، برادر مظلوم جناب آقای دکتر روشنفکر تقدیر و تشکر دارم. ا همه همکارانم در اداره کل تقدیرو تشکر و حلالیت می طلبم. از آقای نکویی راننده ام ممنونم که شبانه روز نمی شناخت و تلاش می کرد. امروز یک جمله می گویم آن چه در دست من است. بچه هایم مرا به خاک یک شهید سوگند دادند که هیچ چیزی از مدیرکلی برای ما ذخیره نکن، نکند چیزی به خانه بیاوری که جایی از شک داشته باشد، حتی نگذاشتند در خانه ای که مختص به مدیرکل است مستقر شوم، با آقای حسینی نماینده ولی فقیه استان مشورت کردم و گفتم آیا می توانم؟ گفتند بخاطر کارت بله. اما بچه هایم نگذاشتند. امروز صادقانه می گویم فرزندانم پدرتان با فرمایشی که به من کردید سرافراز بیرون آمد و با دستی پاک به منزل برمی گردم.
کد مطلب: 473759