تاریخ انتشار
شنبه ۵ اسفند ۱۴۰۲ ساعت ۲۰:۴۳
کد مطلب : ۴۷۳۰۰۷
در نطق انتخاباتی خود در شهر دهدشت مطرح شد
تصاویر| سید علیمحمد بزرگواری: اگر حقابه مان را میدادند نیازی به پتروشیمی و فسفات و سیمان نداشتیم/ ما مردم کهگیلویه نیازمند آب رودخانههای خودمانیم / آمده ام تا قفلی که در این چهار سال بر سد آبریز زده اند را بشکنم / سد مارون با عینک خوزستانی و سد کوثر با عینک بندری
۰
کبنا ؛
علیمحمد بزرگواری به صورت صریح و شفاف رقیب اصلی خود، سید محمد موحد را به باد انتقاد گرفته و عنوان کرد: دیروز برادری در این مکان حرفیزده بود که بچههای ما هم عقلشان آن را قبول ندارد. نهضت سدسازی در زمان مرحوم آیت الله رفسنجانی شروع شد؛ آقایان نماینده بودند، ببینید چه ظلمی بر ما روا داشتند؛ دو سد برای مازده شد، سد مارون با عینک خوزستانی و سد کوثر با عینک بندری اما رودخانه و سرچشمه مال ما بود.
به گزارش کبنا نیوز، سید علیمحمد بزرگواری عصر امروز در نطق انتخاباتی خود در ورزشگاه شماره دو شهر دهدشت، در هوایی بارانی به ایراد سخن پرداخت، وی در آغاز سخن از علت ورودش به عرصه انتخابات گفت و اظهار کرد: آمدهایم برای تغییر وضعیت سی و دو ساله، آمدهایم تا عقل سیاسی جامعه را احیا کنیم و از اضمحلال عقل سیاسی جامعه مخصوصاً جوانان جلوگیری کنیم. آمدهایم تا جاده را برای آینده نسل جوانِ به روز، متخصص و کارآمد آماده و پاکسازی کنیم، آمدهایم تا با این نزول باران رحمت الهی به رهبری نظام، به دولت، به رئیس جمهور و مسئولین اعلان کنیم، ما مردم کهگیلویه بزرگ هم خود تشنهایم و هم خاکهای حاصلخیزمان؛ نیازمند به آب رودخانههای خودمانیم.
سید علیمحمد بزرگواری با اشاره به اهمیت آب و سدها، بیان کرد: بنده به عنوان فرزند شما، هشت سال صحنه را خالی کردم تا میدان و عرصه به دست جوانان به روز و متخصص و کارآمد و با تجربه بیفتد؛ اما نگذاشتند. آمدهام تا انشاءالله قفلی که در این چهار سال بر سد آبریز زدهاند، بشکنم. آمدهام تا پروژه دهدشت غربی را که پنجاه میلیون متر مکعب برایش تخصیص گرفتم و تعطیل شد و لولههای آن را به ناکجا آباد بردند، شروع و آغاز کنم. آمدهام تا با احیاء این پروژه، بیش از ۵ هزار هکتار زمین، در دشتهای سوق و چنگلوا و بوا و چارمه آبیاری شوند، تا دیگر به دختران و زنان ما توهین نکنند و بگویند: دختران و زنان گوجه چین.
بزرگواری با درخواست پشتیبانی آحاد مردم از خود مدعی شد: پشت من باشید تا در دشتهای خودمان از سی هزار هکتار، از کلاچو گرفته تا چرام گرفته و تا اطراف دهدشت آبیاری شود و دیگران بیایند پیش ما و گوجه چینی بکنند. آمدهام همان گونه که سد کوه برد کلنگ زنی شد و به نتیجه رسید، سد سرپری نیز به نتیجه برسد. سد ایلی آباد به نتیجه رسید، سد دیشموک هم آغاز شود و به نتیجه برسد.
باران است، آب است و ما تشنهایم و تمام دشتهای حاصلخیزمان از بهمئی گرفته تا کهگیلویه تا دهدشت تا چرام تا قلعه ریسی تشنهاند، اما آب در کوزه و ما تشنه لبان میگردیم.
وی با تمجید از سردار هاشمی، از مثلث ذهنی خود گفته و مدعی شدند از تمام ظرفیتهای نیروهای کارامد حوزه انتخابیه استفاده خواهند کرد: بنده از حامیان برادر عزیزم سردار حاج عدل هاشمی هستم و تقدیر و تشکر دارم. مجال نیست و الا با آمار و ارقام خواهم گفت: اگر این آبها بیایند، که هم ما زحمت کشیدیم و هم بعد از ما آقای هاشمی برای خیلی از پروژهها زحمت کشیدند. و ان شاء الله اگر یک مثلث خاص که در ذهن من است، به مجلس رفتیم که میرویم ان شا الله، از ظرفیتهای همه نیروهای عزیزِ نخبه، بیدار و کارآمد حوزه انتخابیه و از وجود آقای هاشمی هم استفاده خواهیم کرد.
علیمحمد بزرگواری به صورت صریح و شفاف رقیب اصلی خود، سید محمد موحد را به باد انتقاد گرفته و عنوان کرد: دیروز برادری در این مکان حرفیزده بود که بچههای ما هم عقلشان آن را قبول ندارد. نهضت سدسازی در زمان مرحوم آیت الله رفسنجانی شروع شد؛ آقایان نماینده بودند، ببینید چه ظلمی بر ما روا داشتند؛ دو سد برای مازده شد، سد مارون با عینک خوزستانی و سد کوثر با عینک بندری اما رودخانه و سرچشمه مال ما بود. دیروز آمد و گفت؛ سد آبریز در زمان آقای رفسنجانی جایگزین سد کلات شد. برادر عزیز تو رفتی عمامه را، همان گونه که برای نوچهها و اطرافیانت به زمین میزدی به زمین زدی که اگر سد کلاتزده نشود من چه کسی را ببینم؟ خیانت بزرگی به این مردم کردی. اصلاً در آن زمان سد آبریز مطرح نبود؛ وقتی سواد مجلس نداشته باشی همین است. سد آبریز اول به نام مارون۲ بود و از زمان نمایندگی بنده شروع شد، بعد شد سد دنا و چون سرچشمهاش در دشمن زیاری عزیز به نام آبریز بود، سد شد به نام آبریز. کلمه آبریز در زمان بنده با مطالعاتی که در زمان بنده انجام گرفت وارد ادبیات ما شد. این آقا خبر ندارد و میگوید سد آبریز عوض سد کلات است. اصلاً خبر ندارد که ۱۲۵ میلیون متر مکعب برای این سد گرفته شده است. اگر سدی همزده نشود، بندی هم در رودخانه مارون احداث شود که کارشناسان و عزیزان در امور آب بنده را کمک خواهند کرد؛ من این آب را به دشتها خواهم آورد است.
وی در مطالبی قابل تامل، گفتند: اگر از بالا تا پایین به ما ظلم نمیشد در دولتهای گذشته، و از رودخانههایمان حقابهمان را میدادند نیازی به پتروشیمی نداشتیم، نیازی به فسفات نداشتیم، نیزی به سیمان نداشتیم. اینها هم در زمان ما کلنگ زنی شد و تعطیل ماند است.
آقای بزرگواری ازایستادن در مقابل هجده نماینده خورستان گفته و بیان کردند: میگویمای برادر، ای هم لباس، تو که میگویی من نتوانستم در برابر هجده نماینده خوزستان کاری بکنم، اما بنده توانستم در مقابل هجده نماینده خوزستان سد بالیاب را که در رودخانه گندمکار هست _ میخواستند در تنگ چویل برای خوزستانیها بزنند_بگیرم. گفتم بهمئیهایهای غیرتمند دیشموک را با برنو میآورم و نمیگذارم سد بزنید.
وی افزود: شمایی که در ادبیاتتان این بود که سد کوثر، عروسی است که فلان و فلان، چطور نتوانستید حق آبه را بگیرید؟ اما بنده ۱۶ میلیون متر مکعب برای چرام و سوق و لنده. و هشت میلیارد و نیم برای بهمئی گرفتم و ردیف دار و کددار کردم، کلنگ زنی شد؛ اما بعد از ما تعطیل ماندند. اینها باید زنده شوند.
خدایا شاکر تو هستم که در زیر این باران رحمت، رحمت این انسانهای دل پاک را به سمت ما به عنوان فرزندشان روانه کردی تا ان شا الله برای همیشه به این تابوی حاکمیت پایان بدهیم.
آقای بزرگواری در انتهای سخنان خود، مسئولین استانی را مورد نصیحت قرار داد و اما نصیحتی دارم به مسئولین استانی، استاندار محترم و زیر مجموعه، معاون سیاسی استاندار، مدیران کل و مدیران شهرستانی، آبروی خودتان را خدای نخواسته نبرید. دنیا و آخرت خود را به دنیای کسی که مردم این چنین میخواهند برای همیشه تمام شود نفروشید. پای خواسته این مردم بایستید.
بزرگواری با بیان اعتماد کامل به نتیجه انتخابات به هواداران خود گفت: ان شاء الله با سپاه مقتدر و با سربازان گمنام امام زمان در وزارت اطلاعات نمیگذارند هیچ خیانتی به آرا شما شود.
علیمحمد بزرگواری در نطق انتخاباتی خود به حاشیهی یکی از سفرهایش به بخش چارؤسا و دهستان جاورده پرداخته و گفت: من پدر این جوانان هستم؛ این جوانان برای من عزیزند. اما گاهی وقتها این جوانان را فریب میدهند؛ در دهستان جاورده یک جوانی که نمیدانم چگونه تحریک شده بود، آمد که از حضور پر شور مردم جلوگیری کند. حالا یک برادری باایشان برخورد کرد؛ آمدند این را در فضای مجازی پخش کردند.
وی افزود: بنده اگر چهار رگم همزده شود باید مردم را با شور به صحنه بیاورم برای بالا بردن سبد رأی جمهوری اسلامی.
وی در انتهای سخنرانی خود از اقداماتش بعد از پیروزی در یازده اسفند پردهبرداری کرده و گفت: بیمارستان دهدشت باید تجهیز شود و بیمارستان دوم نیز باید احداث شود. بیمارستان چرام که با بیمارستان بهمئی، هر دو را مجوزشان را گرفتم و کددارشان کردم و ردیفشان را گرفتم؛ بیمارستان بهمئی به نتیجه رسید، اما بیمارستان چرام هنوز اندر خم یک کوچه است. باید آن هم احیا شود. و ان شاء الله شهرستان اولینها شهرستان لنده باید از بن بست خارج شود. این آقایان، چه قبل از بنده و چه بعد از بنده، بروند از امور آب سؤال کنند؛ اگر توانستند حتی یک قطره حقابه تخصیص بگیرند راست میگویند. هیچ کدامشان نتوانستند؛ این آقا نتوانست هیچ حقابهای را بگیرد، حقابه ما را هم به خوزستانیها و بندریها داد. در مجامع دیگر آنچه حق شماست را خواهم گفت و خواهم گفت و خواهم گفت.
به گزارش کبنا نیوز، سید علیمحمد بزرگواری عصر امروز در نطق انتخاباتی خود در ورزشگاه شماره دو شهر دهدشت، در هوایی بارانی به ایراد سخن پرداخت، وی در آغاز سخن از علت ورودش به عرصه انتخابات گفت و اظهار کرد: آمدهایم برای تغییر وضعیت سی و دو ساله، آمدهایم تا عقل سیاسی جامعه را احیا کنیم و از اضمحلال عقل سیاسی جامعه مخصوصاً جوانان جلوگیری کنیم. آمدهایم تا جاده را برای آینده نسل جوانِ به روز، متخصص و کارآمد آماده و پاکسازی کنیم، آمدهایم تا با این نزول باران رحمت الهی به رهبری نظام، به دولت، به رئیس جمهور و مسئولین اعلان کنیم، ما مردم کهگیلویه بزرگ هم خود تشنهایم و هم خاکهای حاصلخیزمان؛ نیازمند به آب رودخانههای خودمانیم.
سید علیمحمد بزرگواری با اشاره به اهمیت آب و سدها، بیان کرد: بنده به عنوان فرزند شما، هشت سال صحنه را خالی کردم تا میدان و عرصه به دست جوانان به روز و متخصص و کارآمد و با تجربه بیفتد؛ اما نگذاشتند. آمدهام تا انشاءالله قفلی که در این چهار سال بر سد آبریز زدهاند، بشکنم. آمدهام تا پروژه دهدشت غربی را که پنجاه میلیون متر مکعب برایش تخصیص گرفتم و تعطیل شد و لولههای آن را به ناکجا آباد بردند، شروع و آغاز کنم. آمدهام تا با احیاء این پروژه، بیش از ۵ هزار هکتار زمین، در دشتهای سوق و چنگلوا و بوا و چارمه آبیاری شوند، تا دیگر به دختران و زنان ما توهین نکنند و بگویند: دختران و زنان گوجه چین.
بزرگواری با درخواست پشتیبانی آحاد مردم از خود مدعی شد: پشت من باشید تا در دشتهای خودمان از سی هزار هکتار، از کلاچو گرفته تا چرام گرفته و تا اطراف دهدشت آبیاری شود و دیگران بیایند پیش ما و گوجه چینی بکنند. آمدهام همان گونه که سد کوه برد کلنگ زنی شد و به نتیجه رسید، سد سرپری نیز به نتیجه برسد. سد ایلی آباد به نتیجه رسید، سد دیشموک هم آغاز شود و به نتیجه برسد.
باران است، آب است و ما تشنهایم و تمام دشتهای حاصلخیزمان از بهمئی گرفته تا کهگیلویه تا دهدشت تا چرام تا قلعه ریسی تشنهاند، اما آب در کوزه و ما تشنه لبان میگردیم.
وی با تمجید از سردار هاشمی، از مثلث ذهنی خود گفته و مدعی شدند از تمام ظرفیتهای نیروهای کارامد حوزه انتخابیه استفاده خواهند کرد: بنده از حامیان برادر عزیزم سردار حاج عدل هاشمی هستم و تقدیر و تشکر دارم. مجال نیست و الا با آمار و ارقام خواهم گفت: اگر این آبها بیایند، که هم ما زحمت کشیدیم و هم بعد از ما آقای هاشمی برای خیلی از پروژهها زحمت کشیدند. و ان شاء الله اگر یک مثلث خاص که در ذهن من است، به مجلس رفتیم که میرویم ان شا الله، از ظرفیتهای همه نیروهای عزیزِ نخبه، بیدار و کارآمد حوزه انتخابیه و از وجود آقای هاشمی هم استفاده خواهیم کرد.
علیمحمد بزرگواری به صورت صریح و شفاف رقیب اصلی خود، سید محمد موحد را به باد انتقاد گرفته و عنوان کرد: دیروز برادری در این مکان حرفیزده بود که بچههای ما هم عقلشان آن را قبول ندارد. نهضت سدسازی در زمان مرحوم آیت الله رفسنجانی شروع شد؛ آقایان نماینده بودند، ببینید چه ظلمی بر ما روا داشتند؛ دو سد برای مازده شد، سد مارون با عینک خوزستانی و سد کوثر با عینک بندری اما رودخانه و سرچشمه مال ما بود. دیروز آمد و گفت؛ سد آبریز در زمان آقای رفسنجانی جایگزین سد کلات شد. برادر عزیز تو رفتی عمامه را، همان گونه که برای نوچهها و اطرافیانت به زمین میزدی به زمین زدی که اگر سد کلاتزده نشود من چه کسی را ببینم؟ خیانت بزرگی به این مردم کردی. اصلاً در آن زمان سد آبریز مطرح نبود؛ وقتی سواد مجلس نداشته باشی همین است. سد آبریز اول به نام مارون۲ بود و از زمان نمایندگی بنده شروع شد، بعد شد سد دنا و چون سرچشمهاش در دشمن زیاری عزیز به نام آبریز بود، سد شد به نام آبریز. کلمه آبریز در زمان بنده با مطالعاتی که در زمان بنده انجام گرفت وارد ادبیات ما شد. این آقا خبر ندارد و میگوید سد آبریز عوض سد کلات است. اصلاً خبر ندارد که ۱۲۵ میلیون متر مکعب برای این سد گرفته شده است. اگر سدی همزده نشود، بندی هم در رودخانه مارون احداث شود که کارشناسان و عزیزان در امور آب بنده را کمک خواهند کرد؛ من این آب را به دشتها خواهم آورد است.
وی در مطالبی قابل تامل، گفتند: اگر از بالا تا پایین به ما ظلم نمیشد در دولتهای گذشته، و از رودخانههایمان حقابهمان را میدادند نیازی به پتروشیمی نداشتیم، نیازی به فسفات نداشتیم، نیزی به سیمان نداشتیم. اینها هم در زمان ما کلنگ زنی شد و تعطیل ماند است.
آقای بزرگواری ازایستادن در مقابل هجده نماینده خورستان گفته و بیان کردند: میگویمای برادر، ای هم لباس، تو که میگویی من نتوانستم در برابر هجده نماینده خوزستان کاری بکنم، اما بنده توانستم در مقابل هجده نماینده خوزستان سد بالیاب را که در رودخانه گندمکار هست _ میخواستند در تنگ چویل برای خوزستانیها بزنند_بگیرم. گفتم بهمئیهایهای غیرتمند دیشموک را با برنو میآورم و نمیگذارم سد بزنید.
وی افزود: شمایی که در ادبیاتتان این بود که سد کوثر، عروسی است که فلان و فلان، چطور نتوانستید حق آبه را بگیرید؟ اما بنده ۱۶ میلیون متر مکعب برای چرام و سوق و لنده. و هشت میلیارد و نیم برای بهمئی گرفتم و ردیف دار و کددار کردم، کلنگ زنی شد؛ اما بعد از ما تعطیل ماندند. اینها باید زنده شوند.
خدایا شاکر تو هستم که در زیر این باران رحمت، رحمت این انسانهای دل پاک را به سمت ما به عنوان فرزندشان روانه کردی تا ان شا الله برای همیشه به این تابوی حاکمیت پایان بدهیم.
آقای بزرگواری در انتهای سخنان خود، مسئولین استانی را مورد نصیحت قرار داد و اما نصیحتی دارم به مسئولین استانی، استاندار محترم و زیر مجموعه، معاون سیاسی استاندار، مدیران کل و مدیران شهرستانی، آبروی خودتان را خدای نخواسته نبرید. دنیا و آخرت خود را به دنیای کسی که مردم این چنین میخواهند برای همیشه تمام شود نفروشید. پای خواسته این مردم بایستید.
بزرگواری با بیان اعتماد کامل به نتیجه انتخابات به هواداران خود گفت: ان شاء الله با سپاه مقتدر و با سربازان گمنام امام زمان در وزارت اطلاعات نمیگذارند هیچ خیانتی به آرا شما شود.
علیمحمد بزرگواری در نطق انتخاباتی خود به حاشیهی یکی از سفرهایش به بخش چارؤسا و دهستان جاورده پرداخته و گفت: من پدر این جوانان هستم؛ این جوانان برای من عزیزند. اما گاهی وقتها این جوانان را فریب میدهند؛ در دهستان جاورده یک جوانی که نمیدانم چگونه تحریک شده بود، آمد که از حضور پر شور مردم جلوگیری کند. حالا یک برادری باایشان برخورد کرد؛ آمدند این را در فضای مجازی پخش کردند.
وی افزود: بنده اگر چهار رگم همزده شود باید مردم را با شور به صحنه بیاورم برای بالا بردن سبد رأی جمهوری اسلامی.
وی در انتهای سخنرانی خود از اقداماتش بعد از پیروزی در یازده اسفند پردهبرداری کرده و گفت: بیمارستان دهدشت باید تجهیز شود و بیمارستان دوم نیز باید احداث شود. بیمارستان چرام که با بیمارستان بهمئی، هر دو را مجوزشان را گرفتم و کددارشان کردم و ردیفشان را گرفتم؛ بیمارستان بهمئی به نتیجه رسید، اما بیمارستان چرام هنوز اندر خم یک کوچه است. باید آن هم احیا شود. و ان شاء الله شهرستان اولینها شهرستان لنده باید از بن بست خارج شود. این آقایان، چه قبل از بنده و چه بعد از بنده، بروند از امور آب سؤال کنند؛ اگر توانستند حتی یک قطره حقابه تخصیص بگیرند راست میگویند. هیچ کدامشان نتوانستند؛ این آقا نتوانست هیچ حقابهای را بگیرد، حقابه ما را هم به خوزستانیها و بندریها داد. در مجامع دیگر آنچه حق شماست را خواهم گفت و خواهم گفت و خواهم گفت.
من رای بدم ب تو رای نخواهم داد بزرگ گواری