تاریخ انتشار
جمعه ۱۱ مهر ۱۳۹۳ ساعت ۲۰:۰۲
کد مطلب : ۶۶۴۸۳
افساری که هنوز در دست نمایندگان است و تفسیر خادمی
۰
کبنا ؛کریم بنام
در استان کهگیلویه و بویراحمد انسانهای بیگناه زیادی به علت عدم استاندارد جادهها و راهها و سهلانگاری کارفرمایان، مسئولان و پیمانکاران کشته میشوند به طوریکه برخی محورهای ارتباطی برای عدم تأمین ۲۰ میلیون تومان قتلگاه میشوند.
کمتر روزی در استان کهگیلویه و بویراحمد وجود دارد که خبری از تصادفات خونین و مرگبار در محورهای ارتباطی آن مخابره نشود.
انسانهای بیگناه زیادی به علت عدم استاندارد جادهها و راهها و سهلانگاری کارفرمایان، مسئولان و پیمانکاران کشته میشوند به طوری که برخی محورهای ارتباطی برای عدم تأمین۲۰ میلیون تومان قتلگاه میشوند.
اگر کمی قدرشناس باشیم بدون شک خدمات این نظام را در حوزه راه و شهرسازی، ارج مینهیم و شکرگزار پیشرفتهای این استان در این زمینه هستیم ولی به همین نسبت اگر کمی مطالبهگر و به حقوق خود آگاه باشیم، کمکاریها و ضعفهای آشکار متولیان و کارفرمایان پروژههای راه و شهرسازی را تحمل نخواهیم کرد.
تحریمها و بیپولیها و اشتباهات مدیریتی کشور در سالیان اخیر نیز ضعفهای مسئولان و کارفرمایان این حوزه را تشدید کرده و نمیتوان آن را تنها علت راکد بودن پروژههای راه و شهرسازی در استان کهگیلویه و بویراحمد دانست.
پیمانکاری در این استان بیش از آنچه دوایی باشد بر دردها و عقبماندگیهای زیرساختی حوزه راه و ترابری، عاملی برای زد و بندهای سیاسی بوده و فرصتی برای کیسهدوزی صاحبان نفوذ و قدرت.
باید گفت، پیمانکاری در استان کهگیلویه و بویراحمد، بیشتر عاملی تعیین کننده در انتخابات و بازار تبلیغات نمایندگان مجلس بوده تا ابزاری اثرگذار در جادهها و پلهای در دست ساخت این استان.
اصرار نمایندگان به جذب حمایت و رأی پیمانکاران قبل از انتخابات و حمایتهای قاطع آنان در واگذاری پروژهها در کنار سایر حمایتها و رانتها، گواهی روشن بر انحراف نقش پیمانکاری در عمران و آبادانی یک کشور و یک استان است.
پیمانکاری؛ ساختن استان یا رنگ و لعاب دادن به میتینگهای سیاسی نمایندگان مجلس؟
امروز در استان کهگیلویه و بویراحمد، پیمانکاران به واسطه حضور خودروهای گرانقیمت و شاسیبلند در میتینگها، کاروانها و فاتحهخوانیهای بیحاصل نمایندگان مجلس ارزیابی و دیده میشوند نه به واسطه قدرت فنی، مالی و مدیریتی آنها در روژههای عمرانی.
فاصله گرفتن برخی پیمانکاران از وظایف خود به گونهای است که شأن انها تا این حد پایین آمده که خود پیمانکاران راننده شخصی برخی نمایندگان مجلس هم شوند!
این رویه باطل موجب شده که خود پیمانکاران نیز فلسفه پیمانکاری را فراموش کنند و این دروغ بزرگ را باور کنند که پیمانکاری فرصتی برای پولدار شدن و نفوذ در بدنه قدرت و تصمیمگیریها است نه ساختن و آباد کردن.
در کنار همه اینها آنچه پازل نکبتبار منحرف شدن پیمانکاران از ماموریت و رسالت اصلی خود را تکمیل کرده، ضعف آشکار مسئولان، کارشناسان و کارفرمایان پروژههای عمرانی به ویژه در حوزه راه و شهرسازی است.
افساری که هنوز هم در دست نمایندگان است
اگر این قصه پر درد را در هشت سال گذشته مجزا کنیم باید بگوییم که در یکسال گذشته و در دولت جدید نیز هنوز هم قطار پیمانکاری روی ریل خود قرار نگرفته و افسار این ابزار مهم عمرانی، بیشتر در دست نمایندگان مجلس و در دست رابطهها و نفوذها و صاحبان پارتی است.
اکنون نیز کارهای فنی در دست آدمهای فنی نیست و آن نظارتی که از یک دولت کارشناس محور، قبل و بعد از واگذاری پروژهها انتظار میرود، وجود ندارد.
بیپولی و نبود اعتبارات که آثار زیانبار آن همچنان بر حرکت این استان به سمت توسعه سایه انداخته است، اگر چه در این آشفتهبازار کنونی بیتاثیر نیست ولی برای آنچه مقصود این نوشته است، بیشتر یک بهانه و عذر بدتر از گناه است؛ تحرک لازم در نظام بودجهای کشور به وجود آمده و از این به بعد هر چه ضعف و کمکاری در راه توسعه این استان به وجود آید باید بخش عمده آن را به بیکفایتی و بیمسئولیتی مسئولان نسبت دهیم.
نبود ۲۰ میلیون تومان بهانه کشته شدن صدها انسان بیگناه
حال اگر بخواهیم نبود اعتبارات را به عنوان دلیلی بر این همه عقب ماندگی و کمکاری و اهمالکاریهای حوزه راه و شهرسازی بپذیریم ولی به هیچ عنوان نمیشود پذیرفت که برای نبود ۲۰ میلیون تومان در مسیر دشتروم به یاسوج و در محور لیکک این همه انسان بیگناه به علت راکد بودن کارها، در طول سال کشته شوند.
از سوی دیگر در حالی که میانگین تخصیص اعتبارات در چند سال آخر دولت قبل کمتر از ۴۰ درصد بود، در همین ۶ ماهه اول دولت یازدهم درصد تخصیص بخشی از اعتبارات به ۷۰ درصد هم رسیده که این موضوع نشان از جدیت دولت در عملیاتی کردن بودجه کشور و بیرنگ شدن حنای برخی بهانههای بیپولی از سوی مسئولان این استان دارد.
چرا باید کارها را پیمانکاران انجام دهند؟
آنچه مقصود نگارنده است این موضوع بوده که متاسفانه کارفرمایان به جز در مورد پیمانکاران نورچشمی، به تعهدات خود در مقابل آنان عمل نمیکنند، انعطاف لازم را ندارند، ارتباط موثر ندارند، و از سوی دیگر تنها استدلال ادارهکل راه و شهرسازی در مقابل رکود پروژهها و ایرادات فنی و کیفیت پایین آنها، این است که پیمانکاران از دولت طلبکارند! در حالی که این توجیهات قابل قبول نیست.
فلسفه پیمانکاری این است که قبل از اینکه اعتبار پروژهای تخصیص یابد، وی با سرمایه شخصی پروژه را به جلو ببرد و اگر اینگونه باشد که پول نباشد کار هم نباشد که پیمانکاری معنایی ندارد؛ به نظر میرسد گزینش سلیقهای پیمانکاران بر اساس روابط و سفارشات موجب شده تا به محض قطع شدن تخصیص اعتبارات حتی در یک مقطع کوچک، آن پروژه تعطیل شود؛ رویهای که اصلا با فلسفه و نقش پیمانکاری سازگار نیست.
موضوعی که سید موسی خادمی، استاندار کهگیلویه و بویراحمد به خوبی به آن اشاره میکند و میگوید: پیمانکار باید بداند که فلسفه کار این است که از خودش کار کند تا مطالباتش پرداخت شود؛ تا نفتی فروش نرود و به خزانه واریز نشود که این هم تدریجی است، اعتباری تخصیص داده نمیشود و در این گیر و دارها نباید کارها تعطیل شوند چرا که اگر اینگونه بود هیچ نیازی به پیمانکار هم نبود.
توصیف و تفسیر خادمی از تعطیل شدن راه و شهرسازی
استاندار کهگیلویه و بویراحمد به انتقاد از پیمانکاران بسنده نکرد و خطاب به مسئولان راه و شهرسازی گفت: اگر پول نیست، پیمانکار پولدار هم نیست، ادارهکل راه و شهرسازی هم خلاقیت، ابتکار و توان به کارگیری ظرفیتها برای حل مشکلات را ندارد، بهترین کار این است که همه چیز را تعطیل کنیم تا مردم هم بدون انتظار و توقع، آسوده بخوابند.
وی افزود: پذیرفتنی نیست در دشتروم و لیکک، برای ۲۰ میلیون تومان این همه آدم کشته شود بلکه باید با مدیریت کارآمد، پیمانکارانی انتخاب و حمایت شوند که بتوانند پروژههای مهمی مانند دشتروم که به قتلگاه تبدیل شدند، را جمع کنند.
خادمی تاکید کرد: اگر پیمانکاری پیدا شود که این پروژه و پروژههای مشابه را با سرمایه خودش به اتمام برساند، ما نیز تعهد میکنیم که همه مطالبات او را پرداخت کنیم.
آنچه در حوزه راه و شهرسازی باید انجام داد
اینها بخشی از تلاشهای استاندار کهگیلویه و بویراحمد برای جبران ضعفهای آشکار کارفرمایان حوزه راه و شهرسازی بود؛ ولی اکنون بخش زیادی از اعتبارات حوزه عمرانی تخصیص داده شد و آنچه خادمی میگفت قبل از این گشایش اعتباری بوده است و در حال حاضر مسئولیت مدیرکل راه و شهرسازی و همکارانش به مراتب سختتر شده است تا اولا پیمانکاران لایق و شایسته بدون سفارش و رابطه و ارتباطات فاسد انتخاب شوند و در وهله دوم از این پیمانکاران حمایتهای منطقی لازم صورت گیرد تا پروژههای حوزه راه که با جان انسانها بازی میکنند با بهترین کیفیت به اتمام برسند.
از سوی دیگر، ممتاز جهانگیری باید این نکته را بداند که اگر تاکنون بیپولی و مطالبات انباشت شده پیمانکاران بهانه کمکاریها و وضعیت نامطلوب پروژههای عمرانی این حوزه بود اکنون مشکل عدم تخصیص اعتبارات وجود ندارد و آنچه نقش مهمتری دارد، کارآمدی مدیریتی، اولویتبندی پروژهها و انتخاب پیمانکارانی است که توان مالی لازم را داشته باشند نه اینکه تخصیصهای جدید پروژههای راه و شهرسازی صرف مطالبات قدیمی پیمانکاران شوند و تغییری در چهره استان و افزایش امنیت مردم به وجود نیاید.
مردم سالها منتظر اتمام ۴ بانده شدن ۱۸ کیلومتر هستند
آنچه در این بین با صراحت میتوان به آن اشاره کرد فارغ از برخی رابطهبازیها و رانتخواریها که عمدتا از سوی برخی نمایندگان مجلس حمایت و ترویج داده میشود، باید گفت: که مسئولان راه و شهرسازی تاکنون نتوانستند ارتباطات موثری با بدنه پیمانکاری برقرار کنند که همین موضوع نیز ضربات مهلکی بر عمران و آبادانی این استان وارد کرده است.
مدیریت ما به گونهای است که با بیاعتمادی به وجود آمده، فضا به سمتی میرود که هرکس حتی به قیمت فدا شدن کیفیت، سود و منفعت بیشتری به دست آورد که اصلاح این رویه معیوب و این فضای بی اعتمادی از انتظارات بحق مردم از مسئولان راه و شهرسازی است.
بدیهی است که درصد بالا و امیدبخش تخصیص اعتبارات عمرانی، هنوز خود را در این استان نشان نداده است و این مهم حداقل در بخش راه بیش از سایر بخشها مورد انتظار است.
چندین سال است که مردم این استان منتظر بهرهبرداری از ۱۸ کیلومتر راه در محور یاسوج به شیراز هستند که با وجود تخصیص بیسابقه ۷۰ درصدی ولی تحرک ملموسی در آن دیده نمیشود موضوعی که در محور سوق، لنده، لیکک، دشتروم و عمده محورهای این استان وضع مشابهی دارد و مدیرکل راه و شهرسازی باید پاسخگو باشد.
پیمانکارانی که بستنی قرضی هم به آنها نمیدهند!
اما در این بین صحبتهای برخی پیمانکاران نیز شنیدنی است؛ پیمانکار یکی از قطعات محور یاسوج به شیراز در گفتوگو با فارس گفت: پیمانکاران از حال، مال و آبروی خود در یک پروژه مایه میگذارند تا به اتمام برسانند ولی مسئولان با وجود افزایش چشمگیر قیمتها به نسبت قراردادها و تخصیص پایین، حمایتی نکردند و نمیکنند.
وی از بیاعتبار شدن پیمانکاران گفت و بیان کرد: اکنون هیچ فروشگاهی به ما حتی یک بستنی هم قرض نمیدهند و در این شرایط کار کردن سخت است.
فرصتی استثنایی و توان مدیریتی مدیرکل راه و شهرسازی
بخشنامه جدید دولت در خصوص به کارگیری پیمانکاران با توان مالی بالا نیز از دیگر ظرفیتهایی است که استفاده از آن به کارآمدی مدیریتی در رأس اداره کل راه و شهرسازی بستگی دارد؛ در این بخشنامه آمده است که پیمانکارانی که بتوانند پروژههای بدون اعتبار را تا سال آینده و با سقف سه میلیارد تومان به اتمام برسانند دولت در سال ۹۴ مطالبات این پروژه را یکجا پرداخت و پروژه مذکور نیز به صورت توافقنامه واگذار میشود.
فرصت این طرح تا ۱۵ آبان ماه است و برای توفیق در استفاده از این فرصت مهم، منتظر اقدامات ادارهکل راه و شهرسازی در وهله نخست و سایر همکاران و مسئولان ارشد این استان باشیم.
در این استان پیمانکاران توانمند و پاکدستی وجود دارند که شاید به علت عدم قدرت جذب تاکنون نتوانستیم از آنها استفاده کنیم که امید است این فرصت بهانهای برای فراخوان پیمانکاران شایسته و حذف پیمانکاران ضعیف و ناتوان شود.
از طرفی انتظار میرود جامعه پیمانکاری با آگاهی از نقش و جایگاه ارزشمند خود، دست سیاسیون را از این حوزه تخصصی بردارند و سیاسیون و نمایندگان مجلس نیز بیش از آنچه به فکر صندوقهای رأیگیری باشند به فکر ساختن استانی باشند که نماینده آن در خانه ملت هستند.
در استان کهگیلویه و بویراحمد انسانهای بیگناه زیادی به علت عدم استاندارد جادهها و راهها و سهلانگاری کارفرمایان، مسئولان و پیمانکاران کشته میشوند به طوریکه برخی محورهای ارتباطی برای عدم تأمین ۲۰ میلیون تومان قتلگاه میشوند.
کمتر روزی در استان کهگیلویه و بویراحمد وجود دارد که خبری از تصادفات خونین و مرگبار در محورهای ارتباطی آن مخابره نشود.
انسانهای بیگناه زیادی به علت عدم استاندارد جادهها و راهها و سهلانگاری کارفرمایان، مسئولان و پیمانکاران کشته میشوند به طوری که برخی محورهای ارتباطی برای عدم تأمین۲۰ میلیون تومان قتلگاه میشوند.
اگر کمی قدرشناس باشیم بدون شک خدمات این نظام را در حوزه راه و شهرسازی، ارج مینهیم و شکرگزار پیشرفتهای این استان در این زمینه هستیم ولی به همین نسبت اگر کمی مطالبهگر و به حقوق خود آگاه باشیم، کمکاریها و ضعفهای آشکار متولیان و کارفرمایان پروژههای راه و شهرسازی را تحمل نخواهیم کرد.
تحریمها و بیپولیها و اشتباهات مدیریتی کشور در سالیان اخیر نیز ضعفهای مسئولان و کارفرمایان این حوزه را تشدید کرده و نمیتوان آن را تنها علت راکد بودن پروژههای راه و شهرسازی در استان کهگیلویه و بویراحمد دانست.
پیمانکاری در این استان بیش از آنچه دوایی باشد بر دردها و عقبماندگیهای زیرساختی حوزه راه و ترابری، عاملی برای زد و بندهای سیاسی بوده و فرصتی برای کیسهدوزی صاحبان نفوذ و قدرت.
باید گفت، پیمانکاری در استان کهگیلویه و بویراحمد، بیشتر عاملی تعیین کننده در انتخابات و بازار تبلیغات نمایندگان مجلس بوده تا ابزاری اثرگذار در جادهها و پلهای در دست ساخت این استان.
اصرار نمایندگان به جذب حمایت و رأی پیمانکاران قبل از انتخابات و حمایتهای قاطع آنان در واگذاری پروژهها در کنار سایر حمایتها و رانتها، گواهی روشن بر انحراف نقش پیمانکاری در عمران و آبادانی یک کشور و یک استان است.
پیمانکاری؛ ساختن استان یا رنگ و لعاب دادن به میتینگهای سیاسی نمایندگان مجلس؟
امروز در استان کهگیلویه و بویراحمد، پیمانکاران به واسطه حضور خودروهای گرانقیمت و شاسیبلند در میتینگها، کاروانها و فاتحهخوانیهای بیحاصل نمایندگان مجلس ارزیابی و دیده میشوند نه به واسطه قدرت فنی، مالی و مدیریتی آنها در روژههای عمرانی.
فاصله گرفتن برخی پیمانکاران از وظایف خود به گونهای است که شأن انها تا این حد پایین آمده که خود پیمانکاران راننده شخصی برخی نمایندگان مجلس هم شوند!
این رویه باطل موجب شده که خود پیمانکاران نیز فلسفه پیمانکاری را فراموش کنند و این دروغ بزرگ را باور کنند که پیمانکاری فرصتی برای پولدار شدن و نفوذ در بدنه قدرت و تصمیمگیریها است نه ساختن و آباد کردن.
در کنار همه اینها آنچه پازل نکبتبار منحرف شدن پیمانکاران از ماموریت و رسالت اصلی خود را تکمیل کرده، ضعف آشکار مسئولان، کارشناسان و کارفرمایان پروژههای عمرانی به ویژه در حوزه راه و شهرسازی است.
افساری که هنوز هم در دست نمایندگان است
اگر این قصه پر درد را در هشت سال گذشته مجزا کنیم باید بگوییم که در یکسال گذشته و در دولت جدید نیز هنوز هم قطار پیمانکاری روی ریل خود قرار نگرفته و افسار این ابزار مهم عمرانی، بیشتر در دست نمایندگان مجلس و در دست رابطهها و نفوذها و صاحبان پارتی است.
اکنون نیز کارهای فنی در دست آدمهای فنی نیست و آن نظارتی که از یک دولت کارشناس محور، قبل و بعد از واگذاری پروژهها انتظار میرود، وجود ندارد.
بیپولی و نبود اعتبارات که آثار زیانبار آن همچنان بر حرکت این استان به سمت توسعه سایه انداخته است، اگر چه در این آشفتهبازار کنونی بیتاثیر نیست ولی برای آنچه مقصود این نوشته است، بیشتر یک بهانه و عذر بدتر از گناه است؛ تحرک لازم در نظام بودجهای کشور به وجود آمده و از این به بعد هر چه ضعف و کمکاری در راه توسعه این استان به وجود آید باید بخش عمده آن را به بیکفایتی و بیمسئولیتی مسئولان نسبت دهیم.
نبود ۲۰ میلیون تومان بهانه کشته شدن صدها انسان بیگناه
حال اگر بخواهیم نبود اعتبارات را به عنوان دلیلی بر این همه عقب ماندگی و کمکاری و اهمالکاریهای حوزه راه و شهرسازی بپذیریم ولی به هیچ عنوان نمیشود پذیرفت که برای نبود ۲۰ میلیون تومان در مسیر دشتروم به یاسوج و در محور لیکک این همه انسان بیگناه به علت راکد بودن کارها، در طول سال کشته شوند.
از سوی دیگر در حالی که میانگین تخصیص اعتبارات در چند سال آخر دولت قبل کمتر از ۴۰ درصد بود، در همین ۶ ماهه اول دولت یازدهم درصد تخصیص بخشی از اعتبارات به ۷۰ درصد هم رسیده که این موضوع نشان از جدیت دولت در عملیاتی کردن بودجه کشور و بیرنگ شدن حنای برخی بهانههای بیپولی از سوی مسئولان این استان دارد.
چرا باید کارها را پیمانکاران انجام دهند؟
آنچه مقصود نگارنده است این موضوع بوده که متاسفانه کارفرمایان به جز در مورد پیمانکاران نورچشمی، به تعهدات خود در مقابل آنان عمل نمیکنند، انعطاف لازم را ندارند، ارتباط موثر ندارند، و از سوی دیگر تنها استدلال ادارهکل راه و شهرسازی در مقابل رکود پروژهها و ایرادات فنی و کیفیت پایین آنها، این است که پیمانکاران از دولت طلبکارند! در حالی که این توجیهات قابل قبول نیست.
فلسفه پیمانکاری این است که قبل از اینکه اعتبار پروژهای تخصیص یابد، وی با سرمایه شخصی پروژه را به جلو ببرد و اگر اینگونه باشد که پول نباشد کار هم نباشد که پیمانکاری معنایی ندارد؛ به نظر میرسد گزینش سلیقهای پیمانکاران بر اساس روابط و سفارشات موجب شده تا به محض قطع شدن تخصیص اعتبارات حتی در یک مقطع کوچک، آن پروژه تعطیل شود؛ رویهای که اصلا با فلسفه و نقش پیمانکاری سازگار نیست.
موضوعی که سید موسی خادمی، استاندار کهگیلویه و بویراحمد به خوبی به آن اشاره میکند و میگوید: پیمانکار باید بداند که فلسفه کار این است که از خودش کار کند تا مطالباتش پرداخت شود؛ تا نفتی فروش نرود و به خزانه واریز نشود که این هم تدریجی است، اعتباری تخصیص داده نمیشود و در این گیر و دارها نباید کارها تعطیل شوند چرا که اگر اینگونه بود هیچ نیازی به پیمانکار هم نبود.
توصیف و تفسیر خادمی از تعطیل شدن راه و شهرسازی
استاندار کهگیلویه و بویراحمد به انتقاد از پیمانکاران بسنده نکرد و خطاب به مسئولان راه و شهرسازی گفت: اگر پول نیست، پیمانکار پولدار هم نیست، ادارهکل راه و شهرسازی هم خلاقیت، ابتکار و توان به کارگیری ظرفیتها برای حل مشکلات را ندارد، بهترین کار این است که همه چیز را تعطیل کنیم تا مردم هم بدون انتظار و توقع، آسوده بخوابند.
وی افزود: پذیرفتنی نیست در دشتروم و لیکک، برای ۲۰ میلیون تومان این همه آدم کشته شود بلکه باید با مدیریت کارآمد، پیمانکارانی انتخاب و حمایت شوند که بتوانند پروژههای مهمی مانند دشتروم که به قتلگاه تبدیل شدند، را جمع کنند.
خادمی تاکید کرد: اگر پیمانکاری پیدا شود که این پروژه و پروژههای مشابه را با سرمایه خودش به اتمام برساند، ما نیز تعهد میکنیم که همه مطالبات او را پرداخت کنیم.
آنچه در حوزه راه و شهرسازی باید انجام داد
اینها بخشی از تلاشهای استاندار کهگیلویه و بویراحمد برای جبران ضعفهای آشکار کارفرمایان حوزه راه و شهرسازی بود؛ ولی اکنون بخش زیادی از اعتبارات حوزه عمرانی تخصیص داده شد و آنچه خادمی میگفت قبل از این گشایش اعتباری بوده است و در حال حاضر مسئولیت مدیرکل راه و شهرسازی و همکارانش به مراتب سختتر شده است تا اولا پیمانکاران لایق و شایسته بدون سفارش و رابطه و ارتباطات فاسد انتخاب شوند و در وهله دوم از این پیمانکاران حمایتهای منطقی لازم صورت گیرد تا پروژههای حوزه راه که با جان انسانها بازی میکنند با بهترین کیفیت به اتمام برسند.
از سوی دیگر، ممتاز جهانگیری باید این نکته را بداند که اگر تاکنون بیپولی و مطالبات انباشت شده پیمانکاران بهانه کمکاریها و وضعیت نامطلوب پروژههای عمرانی این حوزه بود اکنون مشکل عدم تخصیص اعتبارات وجود ندارد و آنچه نقش مهمتری دارد، کارآمدی مدیریتی، اولویتبندی پروژهها و انتخاب پیمانکارانی است که توان مالی لازم را داشته باشند نه اینکه تخصیصهای جدید پروژههای راه و شهرسازی صرف مطالبات قدیمی پیمانکاران شوند و تغییری در چهره استان و افزایش امنیت مردم به وجود نیاید.
مردم سالها منتظر اتمام ۴ بانده شدن ۱۸ کیلومتر هستند
آنچه در این بین با صراحت میتوان به آن اشاره کرد فارغ از برخی رابطهبازیها و رانتخواریها که عمدتا از سوی برخی نمایندگان مجلس حمایت و ترویج داده میشود، باید گفت: که مسئولان راه و شهرسازی تاکنون نتوانستند ارتباطات موثری با بدنه پیمانکاری برقرار کنند که همین موضوع نیز ضربات مهلکی بر عمران و آبادانی این استان وارد کرده است.
مدیریت ما به گونهای است که با بیاعتمادی به وجود آمده، فضا به سمتی میرود که هرکس حتی به قیمت فدا شدن کیفیت، سود و منفعت بیشتری به دست آورد که اصلاح این رویه معیوب و این فضای بی اعتمادی از انتظارات بحق مردم از مسئولان راه و شهرسازی است.
بدیهی است که درصد بالا و امیدبخش تخصیص اعتبارات عمرانی، هنوز خود را در این استان نشان نداده است و این مهم حداقل در بخش راه بیش از سایر بخشها مورد انتظار است.
چندین سال است که مردم این استان منتظر بهرهبرداری از ۱۸ کیلومتر راه در محور یاسوج به شیراز هستند که با وجود تخصیص بیسابقه ۷۰ درصدی ولی تحرک ملموسی در آن دیده نمیشود موضوعی که در محور سوق، لنده، لیکک، دشتروم و عمده محورهای این استان وضع مشابهی دارد و مدیرکل راه و شهرسازی باید پاسخگو باشد.
پیمانکارانی که بستنی قرضی هم به آنها نمیدهند!
اما در این بین صحبتهای برخی پیمانکاران نیز شنیدنی است؛ پیمانکار یکی از قطعات محور یاسوج به شیراز در گفتوگو با فارس گفت: پیمانکاران از حال، مال و آبروی خود در یک پروژه مایه میگذارند تا به اتمام برسانند ولی مسئولان با وجود افزایش چشمگیر قیمتها به نسبت قراردادها و تخصیص پایین، حمایتی نکردند و نمیکنند.
وی از بیاعتبار شدن پیمانکاران گفت و بیان کرد: اکنون هیچ فروشگاهی به ما حتی یک بستنی هم قرض نمیدهند و در این شرایط کار کردن سخت است.
فرصتی استثنایی و توان مدیریتی مدیرکل راه و شهرسازی
بخشنامه جدید دولت در خصوص به کارگیری پیمانکاران با توان مالی بالا نیز از دیگر ظرفیتهایی است که استفاده از آن به کارآمدی مدیریتی در رأس اداره کل راه و شهرسازی بستگی دارد؛ در این بخشنامه آمده است که پیمانکارانی که بتوانند پروژههای بدون اعتبار را تا سال آینده و با سقف سه میلیارد تومان به اتمام برسانند دولت در سال ۹۴ مطالبات این پروژه را یکجا پرداخت و پروژه مذکور نیز به صورت توافقنامه واگذار میشود.
فرصت این طرح تا ۱۵ آبان ماه است و برای توفیق در استفاده از این فرصت مهم، منتظر اقدامات ادارهکل راه و شهرسازی در وهله نخست و سایر همکاران و مسئولان ارشد این استان باشیم.
در این استان پیمانکاران توانمند و پاکدستی وجود دارند که شاید به علت عدم قدرت جذب تاکنون نتوانستیم از آنها استفاده کنیم که امید است این فرصت بهانهای برای فراخوان پیمانکاران شایسته و حذف پیمانکاران ضعیف و ناتوان شود.
از طرفی انتظار میرود جامعه پیمانکاری با آگاهی از نقش و جایگاه ارزشمند خود، دست سیاسیون را از این حوزه تخصصی بردارند و سیاسیون و نمایندگان مجلس نیز بیش از آنچه به فکر صندوقهای رأیگیری باشند به فکر ساختن استانی باشند که نماینده آن در خانه ملت هستند.