کد QR مطلبدریافت لینک صفحه با کد QR

تحلیل انتخاباتی سه حوزه کهگیلویه و بویراحمد

14 بهمن 1394 ساعت 15:11


بهنام عکاشه
تحلیلی از تغییرات شرایط سیاسی انتخاباتی در حوزه های انتخابیه استان کهگیلویه و بویراحمد؛
hdait-taj
بویراحمد و دنا؛
وقتی راقم با انتقاد هواداران هدایتخواه درباره نگذاشتن تصویرش در میان کاندیداها در مطلب قبلی روبرو شدم، تصمیم گرفتم در این مطلب از هواداران او عذرخواهی نمایم.
اما همین پیگیری ها، علاوه بر اهمیت کار رسانه، نشان از حساسیت جامعه بویراحمد نسبت به کاندیداهای خود و انتخابات پیش روی شان است.
به نظر می رسد عملکرد برخی جریانات سیاسی و  تاحدودی رسانه ها، حساسیت انتخابات را از حزبی-سیاسی صرف به قومی-اجتماعی برده است.
این نوسان فاز هنوز به وضعیتی که بخواهیم آن را غیرنرمال بنامیم نرسیده اما به نظر بازگشت به وضعیت پیشین در همین مدت کوتاه اگرچه سخت ولی امری ضروری می نماید.
هدایتخواه در حال حاضر بیشترین عایدی را از تائید افرادی می برد که با حربه قومی وارد عرصه شده اند و برعکس اصلاح طلبان سخت به دنبال دوقطبی سیاسی سیدباقر-هدایتخواه هستند.
بی شک پیداست در غیاب سیدباقر موسوی که امیدها هر لحظه برای بازگشتش بیشتر می شود، چشم ها به دنبال حاج زارع و هدایتخواه است، اما تصور انتخاباتی دوقطبی بین زارع و هدایتخواه بسیار خوش بینانه می نماید.
تحلیل رفتن زارع و هدایتخواه در چهارسال گذشته امری کاملا آشکار است.
در زمستان ۹۰ بخش قابل توجهی از جامعه بویراحمد زارع را پیروز انتخابات می نامید ولی الان اوضاع برای مرد آرام بویراحمد آن روزها را تداعی نمی کند.
اینک اما حتی اصرار هواداران زارع و هدایتخواه بر معرفی شان، هنوز نتوانسته موفق به تحمیل این دو به جامعه سخت گیر بویراحمد شود.
هدایتخواه این روزها توانسته گفتمان عزت را به گفتمان غالب تبدیل کند و اگر زارع توان تبلیغاتی برای راه انداختن گفتمانی جدید را در خود نبیند روز های سختی را در انتظار خواهد کشید.
زارع هشت سال زمامداری هدایتخواه را هدف گرفته و مردم را از تکرار روزهای -به زعم خودش- سخت گذشته می ترساند و هدایتخواه نیز از تداوم ۴ سال گذشته نگران است و این نگرانی را به جامعه انتقال می دهد.
این بویراحمدی ها هستند که برای انتخاب بین دهه ۸۰ یا نیمه اول دهه ۹۰ مردد مانده اند.
وجود دو کاندیدای بالقوه قوی(بهرامی و روشنفکر) که با رشد لاک پشتی شان پشت سر دو خرگوش سیاسی بویراحمد درحال جمع آوری ریزش آرای آنها هستند، در این وضعیت بی تاثیر نیست ولی این وضعیت -بدون حضور سیدباقر- باعث نشده زارع و هدایتخواه به عنوان دو ابرکاندیدا شناخته نشوند.
بهرامی که به نظر دارای فعال ترین تیم تبلیغاتی در عرصه فضای مجازی می باشد، هنوز نیم نگاهی به وضعیت سیدباقر خواهد داشت.
روشنفکر اما کسی است که این روزها بیش از دیگران بر سر زبان هاست.
طایفه پرجمعیت در کنار تبلیغاتی آمیخته از شیوه سنتی و مدرن فعلا کمی نگاه ها را به او معطوف کرده ولی حفظ این تمرکز در هفته های پیش رو به نظر سخت می نماید.
هر چه باشد انتخابات در بویراحمد هنوز یک سوال دارد که هم سیاسیون از هم می پرسند و هم مردم کوچه و بازار؛
و آن این است. آیا سیدباقر بازمی گردد؟! و اگر بازنگشت از که و چگونه حمایت می کند؟!
کهگیلویه، بهمئی، چرام و لنده؛
در این حوزه با خلاء قدرتی که با رفتن بزرگواری شکل گرفت، نگاه ها بیشتر به دوقطبی سادات(تقوی و موحد) است.
عدل هاشمی، وفائی، سپهر، نریمان، دانشی، جوانمردی و ... نام هائی هستند که در روزهای گذشته به عنوان ضلع سوم رقابت احتمالی در کهگیلویه مطرح بوده اند.
واقع این است که موحد در بازگشت خود به این حوزه از روزهای اوج خود کمی فاصله گرفته و تقوی در حال حاضر به دنبال پرکردن خلا بزرگواری و نبود موحد در منطقه می باشد.
فقدان قدرت تبلیغاتی تقوی در کنار بهره گیری از خوشنامی اجتماعی از سوئی و کاریزمای تاریخی موحد که از حمایت حامی اصلی اش بی بهره است، رقابت این دو را رقابتی سخت خواهد کرد.
موحد که به نظر می رسد سوالات درونی جامعه کهگیلویه پیرامون رقابت با خانواده تقوی را حل شده می بیند اینک به دنبال تعیین تکلیف عدل هاشمی بوده و از سوئی تردیدها پیرامون صلاحیت او نیز به ابهامات در آن حوزه دامن زده است.
واقع این است که پایگاه رای تقوی، هاشمی و موحد تا حدود زیادی همپوشانی داشته و این سه به دنبال جذب آرای اصلاح طلبان و مناطق بدون کاندیدا هستند.
در این حوزه احتمالا تغییر حوزه موحد، کناره گیری تقوی، تائید یک از اصلاح طلبان یا بازگشت عدل هاشمی به رقابت می تواند انتخابات را به گرمی بیشتر سوق دهد.
گچساران و باشت؛
شاید دیدار سیاسی تاجگردون و جعفری را بتوان بزرگ ترین شوک به انتخابات گچساران دانست. این دیدار که در شیراز انجام گرفت ضربه ای هولناک به کمپین اصولگرایان بود.
نوع و تعداد کامنت های موجود از سوی هواداران اصلاح طلبان و اصولگرایان در فضای رسانه ای نشان می دهد این دیدار فراتر از یک دیدار عادی و بر مبنای انجام معاملاتی معمولی قلمداد شده است.
بی شک جعفری با این حرکت نشان داد از سرمایه گذاری در گچساران حداقل در یک دهه آینده چشم پوشیده و مقاصدی بیش از آنچه در جامعه سیاسی گچساران مطرح است در سر دارد.
قبل از آن اما سیدقدرت نیز غیرمستقیم در پیام هائی به صورت تلویحی بی طرفی خود رد انتخابات را اعلام کرده بود.
دوراهی حمایت از فولادی و تاجگردون برای سیدقدرت بزرگترین دوراهی زندگی سیاسی اش خواهد بود و او تاکنون ترجیح داده از انتخاب هرکدام از طرفین دوری ورزد، اما این حالت احتمالا دیری نپاید و او مجبور شود بر خلاف نظر هواداران پرشور و وفادارش، تاجگردون باوی اصلاح طلب را انتخاب نماید یا فولادی اصولگرای ترک را.
او می داند انتخاب هرکدام برای او تبعات سیاسی(تاجگردون) و اجتماعی(فولادی) در پی خواهد داشت اما احتمالا فشارها بویژه از سوی دوستان اصولگرایش برای حمایت از فولادی تا اسفندماه ادامه خواهد یافت.
«چه گیرمون ایا» جمله عامیانه ولی دارای عمق اجتماعی بود که سیدقدرت در پاسخ به یکی از هواداران لرزبان فولادی بر زبان آورد و همین سرلوحه بسیاری از تصمیمات سیاسیون گچساران و باشت در اسفندماه خواهد بود.
بررسی رفتارشناسی تاجگردون نشان می دهد کمپین او بر اساس واکنش سریع شکل گرفته است.
او بلافاصله پس از مطرح شدن افشین پور، با هواداران خود در پایگاه رای افشین پور نشست و پس از تحرکات فولادی با ترک نشین ها، بلافاصله شتاب عملیاتی خود در این حوزه را بیشتر کرد.
گرچه این حالت با توجه به در راس بودن تاجگردون طبیعی به نظر می رسد ولی برخی پیش بینی می کنند ادامه این روند نمی تواند کمک خاصی به پیشبرد سیاست های انتخاباتی اش داشته باشد.
فولادی که تقریبا فضای تبلیغاتی را برای رقیب قدرتمندش تعارف کرده دچار تعارض جدی با حامیانش برای تهاجم به جبهه رقیب است.
ولی او فعلا ترجیح داده بیش از آنکه به نفی رقیب روی آورد به اثبات خود بپردازد و نبود جذابیت های رسانه ای و تبلیغاتی به بزرگ ترین ضعف او در انتخابات پیش رو تفسیر می شود.
فولادی اما بیش از آنکه چهره ای تهاجمی داشته باشد سعی می کند نگاه نرم انتقادی به اوضاع سیاسی گچساران داشته باشد و این موجب اختلاف میان هوادران جوان و معتدل او شده، اینکه او بتواند این فضا را در بیست روز آینده مدیریت کند بستگی به توان سیاسی اش خواهد داشت.
فولادی که نشان داده از زکاوت لازم برای تحمیل خود به اصولگرایان برخوردار بوده است، برای پیروزی مانند رقیبش، نیاز به حدود ۵۰٫۰۰۰ رای دارد که بخش اعظمی از آن را باید غیرهمزبانانش برای او به صندوق بیندازند.
تیم کهنه کار او که با راه اندازی نهضت «ضدتاجگردون» درصدد تحریک احساسات بخشی از جامعه است که منتقد عملکرد شخصی تاجگردون بوده اند، اگرچه هنوز نتوانسته اند موج اجتماعی این نهضت را به پا کنند ولی هنوز همان خط را دنبال می کنند.
بخش سیاسی تیم انتخاباتی فولادی از او کسب آرای پایگاه اجتماعی همیشگی قشقائی را خواسته و این اطمینان را به او داده اند که آرای بخش سیاسی جعفری و سیدقدرت را برایش واریز خواهند کرد.
از سوئی تراول بیست هزارتائی وعده داده شده از سوی مخالفین درون قشقائی فولادی به تاجگردون به تهدیدی جدی در راه مبارزه انتخاباتی فولادی بدل گشته و او را به رقابتی درونی کشانده است.
اینها ولی روی کاغذ است و تحقق این وعده های متقابل فولادی و اصولگرایان بستگی به موجی خواهد اشت که آنها بتوانند آن را به راه انداخته و البته آن را مدیریت نمایند.
هرگونه ایجاد حساسیت در بخشی از جامعه به واکنش سیاسی بخش متناظر خواهد انجامید که تاجگردون از طرفی از آن دوری و از سوئی برای آن لحظه شماری می کند.


کد مطلب: 154504

آدرس مطلب :
https://www.kebnanews.ir/report/154504/تحلیل-انتخاباتی-سه-حوزه-کهگیلویه-بویراحمد

کبنانیوز
  https://www.kebnanews.ir

1