کد QR مطلبدریافت لینک صفحه با کد QR

مصائب تاجگردون + فیلم

3 دی 1393 ساعت 1:26


محمد صادقی*

مصاحبه یکشنبه شب گذشته دکتر غلامرضا تاجگردون با شبکه استانی دنا مجموعه ای کم نظیر از مکنونات قلبی و مشغله های ذهنی او بدست میدهد که رمزگشایی از آنها برای ناظران سیاسی خالی از فایده نخواهد بود.

مهمترین فراز های این مصاحبه را میتوان اینگونه ذکر کرد:

* عملکرد برخی از مدیران با شرایط مطلوب مدنظر وی فاصله دارد.

* اعتبارات پروژه های باشت و گچساران از مابقی استان کسر نمیشود.

* مردم باشت و گچساران شعار جدایی از استان را فعلا فرآموش کرده اند.

 TAJ.SHABAKEDENA

ویدئوی این مصاحبه را میتوانید در آدرس زیر ببینید.

http://www.aparat.com/v/0tkHO    و   http://www.aparat.com/v/s3NY8

۳ سال پیش هنگامی که تاجگردون موفق به جلب نظر اکثریت مردم باشت و گچساران شد شاید کمتر کسی گمان میکرد با سپاهی که در آن روز گردش جمع شده بودند،بزرگترین مشکل او فقدان مدیران کارآمد در حوزه انتخابیه اش باشد.

از جمله شعارهای اصلی او در انتخابات گذشته «تثبیت حق گچساران در مدیریت استانی» بود.او برای پیاده سازی برنامه های بزرگ وگسترده خود احتیاج به مدیرانی کاردان و خودساخته و پرکار و خستگی ناپذیر داشت که برای این منظور دست یاری به سوی اقشار مختلف مردم گچساران از هر قوم و جناح سیاسی دراز کرد ولی در بسیاری از موارد مدیران صرفاً در ظاهر با او همدل بودند و این خود مسبب کندی بسیار زیادی در اجرا میشد.

در فرآیند اجرای بعضی از پروژه ها، از ارائه طرح اولیه در دولت تا قانونگذاری و تصویب در مجلس و تخصیص اعتبار گرفته تا رایزنی با پیمانکار مناسب و ایجاد هماهنگی بین مدیرکل دستگاه مربوطه و معاونینش، تجهیز کارگاه، بازرسی های دوره ای و ........ همگی برعهده تاجگردون بود و تنها رانندگی دستگاه های سنگین و جوشکاری و بنایی .... بر عهده کسانی غیر از او بود.

او با تلاش فرآوان توانست یخ بسیاری از ارزش های فرآموش شده در آن دیار از قبیل مسئولیت پذیری و وظیفه شناسی را آب کند اما به راستی که محرومیت در دیارش بسیار عمیق تر و متنوع تر از آن چیزی بود که پیشتر با خود اندیشیده بود.

۲۰ سال بی مهری و تبعیضی که در حق مردم آن دیار روا داشته شده بود سبب ساز آن شد که روحیه اعتماد به نفس در آن جامعه کشته شود.تداوم این ظلم هم باعث شد که نخبگان آن دیار که اصلی ترین سرمایه های انسانی شهرشان بودند به تنگ آمده و لاجرم تن به مهاجرت دهند. بزرگانی که اگر مانده بودند سیمای گچساران و باشت به گونه ای دیگر بود. عده قلیلی هم که ماندند به مرور به انزوا کشیده شدند و غالباً روحیه فعالیت عمومی و عام المنفعه در آنها کشته شده.

در همین حال هرچه که در دو دهه گذشته در حوزه باشت و گچساران سعی شده بود مدیری قابل پا نگیرد تا در روزی چون امروز به کار آید، در دو حوزه دیگر استان اقدامات وسیعی جهت کادرسازی و پرورش مدیران آینده انجام گرفته بود.این وضعیت اسفبار تا بدانجا پیش رفته بود که مدیران شهرستانی هم از سایر حوزه ها بدانجا میآمدند و در یک کلام از نظر مردم، گچساران و باشت مستعمره سایر شهرهای استان بود.

شاید عمده ترین دلیل بروز چنین وضعی نبودن روحانیونی شبیه مرحوم آیت اله ملک حسینی و آقا میر احمد تقوی در گچساران و باشت بود. نقشی که سالها در گچساران و باشت بر عهده حاج بهرام تاجگردون بود و پس از حذف کامل او از قدرت عملا مردم آن سرزمین را بی آقا و قیم گذاشت و .....

البته چه بسیارند کسانی که شهوت و سودای رسیدن به پست و مقام و ادعای توانایی مدیریت دارند ولی باید بدانند که لازم است این مهم را برای شخصی چون تاجگردون به اثبات برسانند که خود در مسائل مدیریتی پیر طریقتی محسوب میشود.

اگر استفاده از مدیران گچسارانی در گچساران خط قرمز تاجگردون محسوب میشد اما برای مدیریت های استانی میتوانست از مدیران هم سو با خود از سایر نقاط استان استفاده کند.با این تصمیم هم قحطی رجال مرتفع میشد و هم بر همگان اثبات میشد که او نگاه قومی و منطقه ای ندارد.اما همان مدیرانی که با ژست نگاه فراحزبی و فرا قومیتی خود را به اردوگاه تاجگردون نزدیک کرده بودند تنها با فشار و از ترس او حاضر به خدمت رسانی به موکلین تاجگردون بودند.

متاسفانه برخلاف روحیه تاجگردون که پیروزی در انتخابات برایش آغاز کار فرض میشد برای بسیاری این پایان کار و آغاز استفاده طلقی شد و بر روال سابق به فکر سوء استفاده از موهبت مدیریت دو روزه بودند اما باید میدانستند که «تاجگردون با هیچ کس عقد اخوت نبسته» و قرارنیست در بر پاشنه سابق بچرخد.

با این وضع شاید در کوتاه مدت راهی برای تاجگردون باقی نمانده جز استفاده از نیروهای غیربومی اما توانمند که بتوانند گره های موجود را باز کنند و بقول خودش «کارها را نجات بدهند».

در این میان آنچه جلب توجه میکند این است که به رغم آنکه اهداف والا و نیت خیر تاجگردون برای تمامی کسانی که در سال ۱۳۹۰ در انتخابات شرکت کردند و شرکت نکردند مشهود است اما متاسفانه هستند کسانی که هنوز در برزخ میان بازگشت به دو دهه گذشته و یا ادامه مسیر کنونی سرگردانند.عده ای حاضر به مشارکت در نهضت ایجاد شده نیستند و به جای آنکه کمک کنند و گوشه ای از خرابی به بار آمده در دوران مسئولیتشان را بازسازی کنند،از مردم گچساران صرفاً به دلیل راهی که انتخاب کرده اند کینه به دل گرفته اند و تنها به فکر سنگ اندازی در این مسیراند.اینان حتی فرصتی که مردم برای بخشودن گناهشان پیش رویشان نهاده اند را از دست میدهند زیرا همان دو دهه سقوط گچساران و گچسارانی برایشان دوران عزت و آقایی بوده و حاضرند مردمان این دیار به حضیض فلاکت گرفتار بمانند ولی مناسبات دو دهه گذشته برقرار بماند.

برای آنکه نشان دهند هنوز زنده اند جلسه و نشست برگزار میکنند اما نتیجه جلساتشان تعارف کردن جایگاه رقابت با تاجگردون به یکدیگر است زیرا هیچ سیاستمدار عاقلی دوست ندارد در شرایطی که تاجگردون پس از دو دهه عزت را به گچسارانی ها بازگردانده، آدم بد قصه باشد.البته به قول خودشان ما هم میتوانیم از این کارها کنیم البته اگر خدا بخواهد و تاجگردون هم کمک کند!

*مطلب دیگری که تاجگردون مطرح کرد در جواب سوال مجری برنامه در خصوص نگاه ویژه ایشان به تخصیص اعتبارات حوزه انتخابیه اش بود.

طنز روزگار آنجاست که مخالفین تاجگردون در مرکز استان فریادشان به آسمان برخواسته که این همه عمران و آبادی بی سابقه در گچساران و باشت از آنجاست که تاجگردون پول سایر نقاط استان را به گچساران میبرد و در همین حال متحدانشان در گچساران و باشت مدعی هستند که اصلاً تاجگردون برای این شهر کاری انجام نداده است.

MOJRIBARNAME

اما تاجگردون این تناقض را به شیوه خودش و با ارائه آمار و اعداد پاسخ داد و دست خالی مخالفینش را بیش از پیش رو کرد.وی بدون بر شمردن پروژه های حوزه انتخابیه خود از چندین برابر شدن اعتبارات پروژه های بویراحمد و کهگیلویه خبر داد، آنچنان که حیرت مجری برنامه در تصاویر کاملاً مشهود بود و در اظهارنظری تاجگردون را مایه خیر و برکت برای استان معرفی کرد.

اما آخرین مطلبی که نماینده مردم گچساران و باشت عنوان کرد در حقیقت بیان حرف دل توده های محروم و مستحق گچساران و باشت بود.سخنی که هیچگاه از تریبون های رسمی شنیده نشده بود.واقعیتی غیر قابل انکار که هرگز نمایندگان پیشین برای حفظ موقعیت خود حاضر به بیان آن نبودند.

تاجگردون بسیار شفاف و روشن گفت:مردم گچساران و باشت سالها از اقدامات مسئولین استانی به تنگ آمده و خواهان جدایی از این استان و خروج از مناسبات ظالمانه آن بودند.اما در سه سال گذشته این روند تعدیل شده و ما شاهد فرآموش شدن این شعار هستیم.

به راستی تاجگردون با بیان این سخن بار دیگر نشان داد که امانت دار رای مردم گچساران و باشت است و حفظ حقوق ایشان برای او خط قرمز محسوب میشود.کمترین اثر بیان این حقیقت آرام گرفتن دل سوخته مردم ستم دیده حوزه انتخابیه اش بود و اینکه مردم گچساران و باشت بدانند که غلامرضا تاجگردون فرزند پدران و مادران گچسارانی است و همانگونه که خود گفته بود تنها چیزی که در این دنیای فانی برایش ارزش دارد تصوری است که مردم این دیار پس از مرگش و آن هنگام که بر مزارش ظاهر میشوند از او خواهند داشت و دیگر هیچ.

این ویدئو را ببینید:

http://www.aparat.com/v/ex9ah

در اینحال به نظر میرسد بر خلاف گمانه زنی در برخی محافل خاص و جهت دار در خصوص انتخابات آینده،مردم گچساران و باشت بصورت واحد تصمیم خود را در مورد جایگاه وکالت خود گرفته اند.اما کمک ها و اعانه هایی که احزاب بزرگ و ثروتمند روانه شهرستانها میکند مسبب تشکیل جلساتی برای چگونگی تقسیم آن در میانشان میشود که این مسئله ارتباطی به آحاد مردم گچساران و باشت نخواهد داشت.



*مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.


کد مطلب: 80105

آدرس مطلب :
https://www.kebnanews.ir/note/80105/مصائب-تاجگردون-فیلم

کبنانیوز
  https://www.kebnanews.ir

1