کد QR مطلبدریافت لینک صفحه با کد QR

موانع غیراستاندارد و مدیران غیراستاندارد

27 آبان 1393 ساعت 13:51


میلاد کرمی*
در تعاریف علمی واژگان متفاوتی برای توضیح و تعریف لغط استاندارد آمده است اما بصورت مختصر و کوتاه می توان گفت که استاندارد عبارت است از آنچه طبق قرارداد، سنت، یا قوانین نمونه ای برای سرمشق به کار می رود و اجرای آن مورد قبول عام قرار می‌گیرد.
با شکل گیری جوامع انسانی در یک موقعیت جغرافیایی و در پی آن بوجود آمدن شهرها، در گذر زمان مدنیت نیز در این جوامع شکل گرفت، و جوامعی مسیر پیشرفت و توسعه را سریعتر طی می نمایند که قانون و قانون مداری وتوجه به علوم و پیروی از دانش را سر لوحه مسیر و آینده خود قرار داده اند و در طول قرنهای متوالی برای سنجش کارایی و بهره وری عملکردها استانداردهایی تعریف شده پدید آمدند،که امروزه برای پیشرفت هر جامعه انسانی توجه به ای استانداردها یک اصل بشمار می آید و عدم توجه به آن جوامع را بسوی واپس گرایی و انحراف به پیش می برد
در عصر کنونی توجه به استانداردها و شاخص ها برای قدم نهادن در مسیر توسعه از الویت‌های هر جامعه ای است وجوامع برای رسیدن به استانداردهای لازم، در همه شاخه ها زیست بوم خود تلاش می نمایند، اما جالب آن است که درکشور ما که در زمره کشورهای در حال توسعه است توجه به این امر کمتر دیده می شود، اصولا در همه امور اجرایی شاخص ها واستاندارهایی برای انجام آن امور تعیین شده است، که برای رسیدن به هدف مورد نظر با بیشترین بازدهی و کارایی باید به آن استاندارهای تعریف شده دقت کرد وعدول از استانداردها و شاخص های تعین شده مانع دست یابی به اهداف مورد نظر می شود.
برای درک بهتر این واقعیت تلخ که فاصله زیادی میان عملکردها و استانداردهای وجود دارد، می توان نگاهی به شهر گچساران انداخت بارها برای من وشما پیش آمده است که از ورودی شهر گچساران به سمت خروجی آن در گذر باشیم ودر طول مسیر بارها بار، با موانعی روبرومی شویم که به اصطلاح نام سرعت گیر را برای آن نهاده‌اند، اما آنچه که در واقعیت رخ میدهد آن است که هیچ یک از موانع (سرعت گیر) ایجاد شده دارای استاندارد های لازم برای پیشگیری از تصادفات نیستند و در بیشتر مواقع خود این موانع(سرعت گیر) عاملی شده اند برای ایجاد خسارت به خودروی شهروندان و همچون میخی شده اند یر اعصاب شهروندان، اگر به نقشه جغرافیایی گچساران نظر اندازیم خواهیم دید گچساران شهری است که بر خلاف سایر شهرهای که دارای یک مرکزیت هستند و حول آن مرکزیت شکل گرفته اند، شهری است که بصورت طولی شکل یافته است وشهروندان برای انجام ساده ترین امور زندگی خود بصورت روزانه باید مسیر شرق به غرب وبلعکس را طی نمایند، در تحقیقی ساده می توان می توان به این نتیجه پی برد که هر شهروند گچسارانی روزانه باید از قریب به ۶۰ مانع غیر استاندارد عبور کنند و هیچ یک از شهروندان نمی داند که بر اساس چه استانداردی این موانع (سرعت گیر) ایجاد شده است، این جدایی از موانعی (سرعت گیر) است که درسراسر محلات ایجا د شده است برای پیشگیری از تصادفات، و نکته قابل بحث در این است که آیا اصولا استاندارد خاصی برای ایجاد این موانع وجود دارد یا خیر؟ اگر استانداردهایی برای ایجاد این موانع وجود دارد پس چرا در شهر گچساران به این استانداردها توجهی نمی شود و بصورت فله ای اقدام به ایجاد موانع میکنند؟ آیا تا کنون یک پژوهش در باب این موضوع انجام شده است که آیا موانع ایجاد شده، توانسته اند از میزان تصادفات بکاهند، و موجبات رفاه حال شهروندان را ایجاد کنند؟ آیا نمی توان گفت به جای ایجاد موانع(سرعت گیر) مدیرانی که دغدغه کاهش تصادفات را دارند می توانند روی به فرهنگ سازی بیاورند و فرهنگ نحوه استفاده از خودرو را به جای پاک کردن صورت مساله نهادینه سازند؟ آیا وقت آن نرسیده که مدیریت شهری به آن بی اندیشد که به فرهنگ سازی در همه امور روی بیاورد تا شهروندان شهر را از خود بدانند و برای تعالی آن تلاش کنند؟
شاید جواب این پرسش ها را باید در انتصاب و گماردن مدیران غیر استانداردی یافت که خود آنان در انتصابشان شاخص ها و استانداردهای مورد نظر رعایت نشده است، سوال آنجاست که در انتصاب و انتخاب یک مدیر چه شاخص ها و چه استانداردهایی باید مورد توجه قرار گیرد که بتوان به اهداف مورد نظر آن سازمان دست یافت؟ آیا می توان میزان موفقیت یک مدیر را در بحث خدمات رسانی و رضایتمندی شهروندان از ایشان را، در بیلبورد های تبلیغاتی شهر جستجو کرد؟ آیا می توان تقدیر و تشکر و تمجید از یک مدیر در یک بیلبورد تبلیغاتی را استانداردی برای سنجش عملکرد وی دانست؟ اگر اینگونه باشد آیا امکان آن وجود ندارد که خود آن مدیران اقدام به تبلیغات برای خود در بیلبوردهای تبلیغاتی بکنند؟ آیا اگر تقدیر و تشکرو تمجید از یک مدیر در بیلبوردهای تبلیغاتی یک شاخص و استاندارد برای سنجش عملکرد وی باشد پس باید به این اندیشید که بیلبوردهای تبلیغاتی را ملاکی برای انتخاب های شهروندان در آینده دانست؟ آیا تا کنون شما به عنوان شهروندان این سرزمین در بیلبوردهای تبلیغاتی پیامی که بتواند در جهت نها دینه کردن فرهنگ شهرنشینی باشد را به نظاره نشسته اید؟ اما در واقعیت چنین امری امکان پذیر نیست زیرا شهروندان و یا همان صاحبان شهر از آن شعور و درک و آگاهی برخوردار هستند که بدانند که بیلبوردهای تبلیغاتی چهره مدیرانی را بر خود نشان می دهند ،که می خواهند برای آنچه که وظیفه آنان است و باید انجام دهند منتی بسازند بر روی دوش شهروندان یک سرزمین، آیا تا کنون شما به عنوان شهروندان این سرزمین در بیلبوردهای تبلیغاتی پیامی که بتواند در جهت نها دینه کردن فرهنگ شهرنشینی باشد را به نظاره نشسته اید؟
برای درک بهترمغایرت میان عملکرد ها و استانداردها می توان این پرسش را مطرح کرد که چرا در یک سازمان میان وظایف تعریف شده یک پست و تخصص ومدرک و سطح تحصیلات کسانی که به آن پست گمارده شده اند نمی توان ارتباط معنا داری برقرار کرد؟کافی است برای یافتن پاسخ این پرسش نگاهی اجمالی به ساختار مدیریت شهری یک شهر انداخت تا بتوان میزان رعایت استانداردها و شاخص های لازم برای انتصاب افراد در پستهای سازمانی را به نظاره نشست؟و می توان به صراحت گفت یکی از عواملی احساس ناخرسندی شهروندان یک شهر از خدماتی که باید در اختیار آنان قرار گیرد، ناشی از بکار گیری، انتصاب و عدم تغیرمدیران غیر استاندارد در پست های خدماتی است، که در بیشتر موارد متصدیان این پست های خدماتی خود نیز به دلیل نا آگاهی و عدم اشراف و درک وظایفی که بر عهده آنان نهاده شده است خود معضلی می شوند یرای شهروندان یک شهر،علمای علم مدیریت شهری، بر اساس مطالعات خود وکاوش در علت یابی پدیدهای اجتماعی و وتاثیرمعضلات شهری بر پدید آمدن ناهنجاری های اجتماعی، به این نتیجه رسیده اند.
که وجود معضلات در شهر علاوه برگسترش زمینه های بی اعتمادی در میان انسانها، این احساس را در شهرنشینان ایجاد می کند که شاید مسئولان شهری قادر به اداره شهر نیستند و این امر در پاره ای مواقع میل به قانون گریزی و نهایتا سلب آرامش و امنیت و تهدید سلامت جامعه را دامن می زند به هر ترتیب آنچه مسلم است این است، که توجه به شاخص ها و استانداردها می تواند تاثیر بسزایی در کاهش معضلات و آسیب های اجتماعی حاصل از پدیده شهر نشینی داشته باشدویکی از دلایل آن را عدم بستر سازی فرهنگ سازی در زمینه های مختلف می دانند.
 
در پایان امیدوارم روزی برسد که تلاش برای رفع مشکلات مردم طبق اولویت، سالم سازی محیط زیست، توجه به اصالتهای اسلامی و فرهنگی در ساخت و سازها، پرداختن به نیازهای فوری و زیر بنایی، رعایت تقوا، تدبیر و پشتکار و بهره گیری از دانش و تجربه متخصصان را به عنوان یک استراتژی پیش روی مدیران ببینیم و دیگر شاهد آن نباشیم که بیلبوردهای تبلیغاتی استراتژی مدیران شود و همانگونه که زنده یاد دکتر حسین عظیمی در مقدمه مفصل کتاب مدارهای توسعه نیافتگی در اقتصاد ایران آورده است: در جامعه ایران در جهت ایجاد استقلال وخود اتکایی، در جهت فراهم آوردن تأمین زندگی برای اقشار مختلف مردم و در جهت تقویت وگسترش امید به آینده ای روشن برای تمام مردم ،به نظر می رسد که بهتر است بعد از قرن ها سیاسی بودن جامعه، بکوشیم تا با ایجاد تفاهم، کشور را برای چند دهه آینده به جامعه ای علمی تبدیل کنیم.بدیهی است که این وظیفه بر دوش آنان است که می دانند و می توانند.


کد مطلب: 73826

آدرس مطلب :
https://www.kebnanews.ir/note/73826/موانع-غیراستاندارد-مدیران

کبنانیوز
  https://www.kebnanews.ir

1