کد QR مطلبدریافت لینک صفحه با کد QR

فراتر از بحران هسته ای بحران گفت‌وگو در ایران

22 آبان 1393 ساعت 9:58


روح اله درخشی*
شاید روزی که سید محمد خاتمی ، نشریه یی " آیین گفتگو " را منتشر کرد بر آن بود تا آدابِ سخن ازمنظرِ انسان را در فرایندی به نام " گفت وگو " به خلفِ اصولگرای خود و خُرده سیاستمدارانِ مبتدی در سیاستِ داخلی و خارجی ، یادآوری کند ، اما تنگ نظریِ احمدی نژادیسم ، تحمّلِ نام آقای خاتمی ، پیام آورِ گفت و گوی تمدنها و اصل گفت و گو را برنتافت و دستور به توقیفِ این نشریه داد.drakhshi
گفت وگو ، زبانِ انسان است وتنها انسان است که زبان " گفت وگو " می شناسد . هرکس زبانی غیر از گفت وگو – جز به ضرورت – برای امور خود ، گروه و یا ملتِ خود برگزیند ، از عقل سلیم برخوردار نیست. گفت وگو عادی ترین حالت وعادت انسان است ، کسی که از عادی ترین وجه انسان عاجز باشد در چنبره ی " جهل " اسیر است. معدلِ مدنیت و"انسان دوستی" هر گروه وجناحی ، در گفت وگوی مثبت وسازنده ای است که آن جناح با دیگران دارد وهر گونه دوری ازگفت وگو یعنی فقدان مدنیت وخاصیت انسانی. گفت و گو، حماسه نیست چون درسایه ی عقل است و فارغ ازاحساساتِ غیرِمتعارف. گفت وگو، گفت و گواست، دشنام وسخن قهرآمیز نیست. گفت و گو انزواطلبی نیست وشعار مرگِ همنوع خود – بَشر - را خواستن، نیست. استقلالِ حقیقی یک کشوربا گفت وگو با درون وبرون تثبیت می شود و در این میان، مهم ترین وجه گفت وگو، گفت وگوی داخلی ودرون حاکمیتی است واگر مسیرِ آن در سیاست داخلی هموار شود، به فراخورِ آن، درهای گفت وگو بر جهان خارج باز خواهد شد وآنگاه تنها تفاوت " زبان " است که مارا از دیگر انسانها متمایز می کند، نه نژاد یا ایدئولوژی ویا تقسیمات ذهنی وشعارهای تهی از خاصیت انسانی.
در مسیر تاریخ ایران، از دیرباز تاکنون، گفت وگو همواره بین مخالفان ومنتقدان وحاکمیت همانند یک " تابو " خود را نشان داده است. بعد ازانقلاب اسلامی به جز مناظرات دگراندیشان – حزب توده و... – با نمایندگان جمهوری اسلامی در روزهای اول انقلاب ، تاکنون گفت وگو نتوانسته است به عنوان یک عادت سیاسی- مدنی به سبک توسعه یافتگان، در حایل بین منتقدان، مخالفان- داخلی وخارجی – وحاکمیت نهادینه شود. تفسیر انقلابیون ازحضوردگراندیشان ومنتقدانِ درون حاکمیت درساختار سیاسی واستقبال ازآنان در فضای گفت وگو متفاوت بود. کسانی مثل شهید مطهری خواهان کفت وگویِ همه ی اندیشه ها درفضای سیاسی بودند وحتی بر ایجاد کرسی دانشگاهی برای مارکسیست ها اصرار می کردند و درمقابل، کسانی حتی دانشگاه را تعطیل کردند و کاری کردند که مجال آن در این مقال نیست. اصرار براین تنگ نظری ها وتنگ کردن دایره انقلاب وتقسیمات مضحک خودی وغیرخودی از سوی تندروها باعث شد که هرروز، چراغِ گفت گو ومراوده ی اندیشه ها، رو به خاموشی بنهد و کار به جایی برسد که افراطی گری در دولت گذشته، در سایه ی مهرورزی وعدالت طلبی ظهور کند وبسیاری از خادمان انقلاب اسلامی مجالی برای گفت وگو نیابند وبه خارج از دایره انقلاب هل داده شوند. البته باعثِ فقدان گفت وگو درکشور تنها جناح مقابل نیست وتندروی های برخی اصلاح طلبان هم در این موضوع بی تاثیر نبود. شاید بتوان گفت که فضای دولت آقای رفسنجانی، بسته ترین فضاهای کشور برای گفت وگو بود که نتیجه ی آن انفجار دوم خرداد وخلق حماسه ی اصلاح طلبی بود. بنابراین افت گفت وگو در ایران نباید مطلقا حمل بر وجود دگماتیسم یا پلورالیسم در یک جریان خاص شود چرا که فراترازهمه ی جریان های موجود در ایران، بحث نگرش های قالبی ومحدود است که همه ی جریانات سیاسی را در قالب خود هضم ودر نهایت به سمتِ دلخواهِ خود هدایت می کند. در مسئله ی هسته ای ایران هم آنچه باعث طولانی شدن مذاکرات شده بود فقدان گفت گو بود. بازنشسته کردن دیپلمات قدرتمندی مثل ظریف توسط احمدی نژاد یعنی تعطیل کردن گفت وگو وحاکم کردن همان نگرش قالبی و ایدئولوژیک توسط افراطیون. به ضرس قاطع می توان گفت که باعثِ انزوای داخلی وخارجیِ دولت آقای احمدی نژاد فقدان " گفت وگو " بود. محافظه کاری در ایران به " برهان قاطع" معروف است وآنچه که بر برهان قاطع استوار است، حاضر به گفت وگو با دگراندیشانِ داخل وخارج نیست. این ساختارِمعیوب فکری است که منتج به بحران گفت وگو در تمام ابعاد شده است. رفتارِمهندسی شده ی آقای احمدی نژاد درپروژه ی حذفِ اصلاح طلبان ازسپهرسیاسی ایران درسیاست داخلی و به دنبال آن هجومِ ناشیانه ی ایشان درادبیاتی فارغ ازاصولِ سیاست، به جهانِ خارج، ماهیت افکار محافظه کاران را در مدت هشت سال حاکمیتِ یکدست، به افکارعمومی نشان داد. باید به این نکته توجه داشت که محافظه کاریِ موجود در ایران با آنچه ماهیت واصل این اندیشه است متفاوت است. اساس این تفاوت شاید به برداشت ما از حکومت ازنقطه نظر"ماهوی" مربوط است. وقتی محافظه کاری تبدیل به قاعده شود، خود باعث رشد «دورویی " ، " ترس " ، " مصلحت بینی " و " کنترلِ پلکانی " می شود. کنترلِ پلکانی تاکنون باعث دردسرهای زیادی شده است. ایدئولوژی به سبکِ تندروها، باعث "کنترل پلکانی" فرد درجامعه می شود وافقِ دید محدود در این ایدئولوژی باعث می شود فرد ، جهان را به فقط "یک ساحت" ببیند وجامعه به تدریج دراین "تک ساحتی" خود غوطه ور می شوند که تمام نگاه خود را معطوف به یک نقطه ی مقدس می کنند تا همه ی جهانِ خارج ازچشم اندازِ خود را به چشم " بدبینی" و "توهم توطئه" ببینند. بنابراین اولین پله محافظه کاری، می شود شور انقلابی برای برخورد با آنچه با چارچوب تعریف شده ی محافظه کاران تفاوت دارد. توجه به این اصل ما را برآن میدارد که بگوییم: تمام مشکلاتِ ما ازتفکرِ قالبی ومرزدارِمحافظه کاری است وتا این قالب ها شکسته ومرزها برداشته نشوند، امکانِ صلح درسیاستِ داخلی وخارجی وجود نخواهد داشت.
به نظرمی رسد بدیهی ترین تفاوت دولت آقای خاتمی با دولت آقای احمدی نژاد درفرآیند گفت وگوست. تفاوتی که ناشی از ماهیت تفکر این دوسرچشمه می گیرد. شالوده ی اصلاحات بر گفت و گو استوار است و بارزترین تفاوتِ این جریان با جریانِ محافظه کاری در همین موضوع است. ایستایی یِ محافظه کاری و پویاییِ اصلاحات. اصلاح طلبانِ دیالوگ تبار ومحافظه کاران منولوگ صفت . اندیشه ی انقلابی – جهادی و برخورد باجهانِ خارجِ دُوَل نهم و دهم و اندیشه ی مُتکثرِ مبتنی بر گفت وگویِ دولتِ یازدهم . استقبال از گفت و گو در جهت تغییر وضع موجود توسط اصلاح طلبان وعدم استقبال از گفت و گو برای حفظِ وضعِ موجود توسط محافظه کاران نقطه ی عطفی است که باعث شکست محافظه کاری و پیروزیِ اصلاحات، در سیاستِ داخلی وخارجی شده است.
گفت وگو زبان اصلاح طلبان است واین زبان محصور ومحدود به ایران تنها نیست. آنچه اکنون ما به عنوان "گفت وگو های هسته ای ایران" می بینیم ، بازتاب تفاوت درماهیت دوتفکرِغالب درسپهرسیاسی ایران است. تفاوت درحلّ مسئله ی هسته ای ایران، مبتنی برتفاوت دراندیشه ی اصلاح طلبی واندیشه ی محافظه کاری است. غالبا یک جهش نوین، مثل تولید انرژی هسته ای، دریک منطقه ی حساس واستراتژیک مثل خاورِمیانه وایران ، خود باعث پیدایشِ یک بحران می شود. ظهورِاین بحران فارغ ازماهیت، هدف ومیزان گستردگیِ آن، ازنگاهِ بازیگران منطقه ای وقدرت های جهانی، چالشی است برای آنچه که آنان " جامعه جهانی " می خوانند. عدم تبحرسیاسی دولت گذشته در هدایت بحران هسته ای چنان مشهود بود که به نظر می رسد اگر هجمه ی بحران های بزرگی مثل جنگ عراق، افغانستان و رکود اقتصادی، گریبانگیرآمریکا نبود، شاید بحران هسته ای ایران به طریق آنچه جان ویک لین – نظریه پرداز روابط بین الملل – حل بحران به طریق چهارم ، یعنی جنگ ، می داند حل وفصل می شد.
اصطلاحِ مشکوک و آکنده از احساسِ حماسی ی " ایرانِ هسته ای " از یک ذهنِ آگاه به اصول روابط بین الملل و متبحر در هدایتِ بحران ، متبادر نمی شود، بلکه از یک استعدادِ انقلابی واحساساتی که سودای قهرمان شدن و تربیت جهان با شیوه ی خاص خود را دارد بروز می کند و در نهایت اجماع جهانی را علیه ایران فراهم می کند.
شاید بتوان گفت ظهور واژه ی " اصولگرایی " به جای مترادف خود، محافظه کاری ، اعلام موجودیتی بود که درپیامی روشن ترازگذشته توسط آقای احمدی نژاد مرزهای خود را با اصلاح طلبان وجهان خارج ، روشن تر کرد. به دنبال آن به کارگیری اصطلاحاتی چون " امت انقلابی "،" حرکت انقلابی "،" تغییر انقلابی " و... در ادبیات سیاسی ایران خلق شد. در ابتدا پندار این بود که منظور آقای احمدی نژاد از کلمه " انقلابی"، حمایت حامیانِ انقلاب اسلامی ایران است اما آنچه ایشان درعمل به کاربست، معنایی جز تهاجم وساختارشکنی به سبک خود، نداشت. تفکرانقلابی، چون برای تغییر ساختارهای موجود براساس آنچه خود طراحی می کند، تلاش می کند، گفت وگو را برنمی تابد. شاید به همین خاطر بود که شورِافراطیون برای به کرسی نشاندن آرمان ها وانگاره های ذهنی خود، که به برهم زدن نظم موجود می انجامید و آنچه را مُخلّ آسایش ملل واجتماع ایرانی می شد، را درشعارها وبرداشت های نامتعارف خود " حماسه " می نامیدند
دیپلماسی مبتنی بر انقلابی گری درجهان امروزجواب نخواهد داد چون در این دیپلماسی مجالی برای گفت وگو نیست. گفت وگو یعنی خروج از پیله محافظه کاری وقالب خاص. وقتی گفت وگو بر اساس یک قالب از پیش طراحی شده ی یکسو نگر و بسته برسر میزمذاکره نشست نتیجه چندانی حاصل نشده است واگر هم توافقی صورت بگیرد ، مقطعی وپروژه ای است. اما اختیار و آزادی در گفت وگو خود به خود باعث ادامه آن بین طرفین می شود و پروژه به پروسه مبدل می شود.
"دیپلماسی انقلابی " اجتماع نقیضین است، چرا که اصل دیپلماسی بر گفت وگو استواراست وانقلاب بر خشونت ، ساختارشکنی وحماسه آفرینی. اقای احمدی نژاد در مسئله ی هسته ای اگر چه اصطلاح دیپلماسی انقلابی " را به کار نبُرد اما درعمل نشان داد که اغلب حرکات ، رفتار وعمل خود را براساس کلمه ی " انقلاب " تنظیم کرده است. دیپلماسیِ انقلابی  بازتولید و پیروِ نظریه ی " اسلام انقلابی " است که در مقابل اصلِ " انقلاب اسلامی " مطرح می شود. شهید مطهری درمبحث " جمهوری اسلامی " با ردّ نظریه " اسلام انقلابی "، انقلاب اسلامی را حرکتی مقطعی برای حاکم کردن اصول اسلام و کمک به تثبیت این اصول می داند و دین اسلام را دینِ آرامش ، آسایش و امنیت بشری معرفی می کند. به لحاظ فلسفی ، ماهیتِ این دیپلماسیِ تهاجمی و یکسونگر نتیجه ای جز انزوا و رکود همه جانبه و به بردگی کشاندن یک ملت ندارد. دقیقا نظیر آنچه که درکره شمالی رخ داده است.
اما گفتمانِ حاکم در ژنو تاکنون ، اساسا بر شالوده ی " گفت و گو " استوار بوده است. آنچه در کشاکشِ گفت وگوهای تیم هسته ای جدید با گروه ۵+۱ متمایز از دیگر مولفه هاست دو مورد است.یکی آزادی ودیگری اختیار.
اختیار و آزادی در گفتگو، نکات برجسته ای هستند که تیم دکترظریف با تکیه برآن تاکنون موفق بوده اند. اقای ظریف خود را محور ندانست، حق تصمیم گیری به طرف مقابل داد. تکلیف محور نبود وبا اختیار تام که از رییس جمهور داشت برای اصلاح آنچه دولت گذشته به خطا رفته بود برمیزمذاکره نشست. شایسته است اگر بگوییم که موفقیت تیم ظریف حاصل آزادی بیان واختیارِانسان است. گفت وگو اگرفارغ از محافظه کاریِ ایدئولوژیک باشد، از حالت رُباتیک وکنترل از راه دور خارج می شود و به جای بیانیه خواندن، به دیالوگی منطبق برفضای باز وانسان محورتبدیل می شود.گفت وگو فقط در این صورت است که می تواند نتایج ارزنده وپربار دربر داشته باشد وبه کسب پیروزی منتهی شود، کما اینکه تاکنون مذاکرات هسته ای برپایه ی گفت وگو ، برای ایران پیروزی به همراه داشته است. کُنش - واکنش های دقیق وسیاست ورزانه ی دکترظریف در بحران هسته ای ایران ، تاریخ را وادار به تکرار می کند ، شبیه آنچه امیر کبیر ، دکتر مصدق و قوام السلطنه انجام دادند. سفیران ایران در این واقعه ی بزرگ ، " سیاست ورزی وعقل محوری " بودند، بدون توجه به جناح بندی های سیاسیِ داخلی وتقسیمات شرق وغرب یا اسلامی وغیراسلامی. درحالی که اکسیرمذاکراتِ دولت قبلی " بدبینی ی تاریخی "ی محافظه کاران نسبت به غرب همراه نوعی نگاه از بالا به طرف مقابل بود.
شکی نیست که بحران هسته ای با گفت وگو حل خواهد شد. در سایه ی هشت هزار سال تمدن می توان جهان را به کُرنش واداشت وبه جای بازگشت به بنیادگرایی، قرائتی نو از ایران و ظرفیت های بزرگ اسلام، نشان داد. ما انسانیم واولین حقوق بشررا نوشتیم. ما مسلمانیم واولین پیمان صلحِ بشری توسط پیامبر ما نوشته شد. حدیثِ مدرن وپربارِ  " الجّار ثُمَ الدار"  فقط مربوط به همسایه کناری وهمسایگان داخلی نیست بلکه تا آخرین نقطه ی دنیا همسایه ماست وبا همسایه باید مهربان بود وگفت وگو کرد.
گفت وگو به بزرگترین بحران ما تبدیل شده است. فراتر ازبحران هسته ای، بحران " گفت وگو " است. بحرانی که درطول ده سال گذشته ما را درسراشیبی سقوط قرار داد. درمانِ بسیاری ازدردهای گونه گونِ تاریخی ما گفت وگو است. تا اصلِ " گفت و گوی آزاد " دراین سرزمین تثبیت نشود توسعه امری است غیرممکن. فتح مکه با دیپلماسیِ گفت وگو میسّر شد. صدورِ انقلاب درسایه ی گفت و گو میسر است و لاغیر. شاید فقدان گفت وگو دراین سرزمین ازاین جهت امری مشکل ومشکلی تاریخی به حساب می آید که با واقعیت های ساختار ذهنی مردم وحتی حاکمیت، سازگازی ندارد. با قاطعیت می توان گفت که آنچه مانع گفت وگو شده است نوع نگرش ها است. نگرش های ایدئولوژیک، قالبی وخشک. در این کشور هرگاه سخن ازگفت وگو با دیگری شده است مخالفت های افراطی بالا می گیرد.علت چیست؟ ما انسانیم وانسانها با پدیده ی " سخن " یکدیگر را می شناسند. زورمداریِ قدرت هایی چون آمریکا بحث تازه ای نیست که به بهانه آن گفت وگو با جهانِ خارج را تعطیل کنیم بلکه تاریخ روایت طولانی از امپریالیسمِ کشورها در تمام اعصار دارد. انگلیس آنقدر هندوستان را کوبید ودزدید واستثمار کرد اما مهاتما گاندی با او گفت وگو  و گفت گو کرد وعاقبت انگیس تسلیم شد وفرش قرمز برای گاندی در لندن پهن کردند وملکه انگلیس تا اولین درب ورودی کاخ خود به استقبال گاندی رفت.  عبور ازمسیر پرتلاطم تاریخ وتسخیرِسرزمینِ جاودانگی برای هرحاکمیتی، به گشایش راه گفت گو وارتباط با همه ی جهان وهمه ی انسان در بستری فراتر ازهرایدئولوژی است. باشد که جامعه خردمند ایرانی را با تنگ نظری ها ومصلحت بینی های زودگذر از بازگشت به دورانِ اوجِ اقتدار ایران محروم نکنیم و شاهراه گفت گو با جهان ونوعِ انسان برای همیشه باز باشد.

*مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.


کد مطلب: 73224

آدرس مطلب :
https://www.kebnanews.ir/note/73224/فراتر-بحران-هسته-گفت-وگو-ایران

کبنانیوز
  https://www.kebnanews.ir

1