پیام نهضت کربلا نمیتواند خیابانها را از گشت ارشاد مستغنی گرداند
4 آبان 1393 ساعت 21:30
سعید کرمی
سخن به گزاف نگفته و کذب نخواهد بود اگر عظیمترین نیروی اعتقادی و مذهبی ملت ایران را منشعب از مکتب عاشورا و مختوم به عشق حسین(ع) دانسته و مدعی شویم، تمام فتوحات گذشته تاکنون از جمله دفاع مقدس، مدیون محرم و متأسی از مکتب عاشورا است؛ که این مهم، از مصادیق بارز مودت اهل بیت و تعظیم شعائر الهی در ایران اسلامی است.
اما با وجود اینکه در هیچ مقطعی از سال چون دهه محرم، احساسات مذهبی جامعه فوران نکرده و قرابت ضمیر مردم با مکتب تشیع به اوج خود نمیرسد، آیا از این ظرفیت بالقوه و منبع بینظیر، به نحو شایسته و بایسته استفاده میشود و این زلال بیکران در مسیری که باید، به جریان میافتد؟؟؟
واقعیات اما حاکی از آناست که این دریای عظیم اعتقادات، بهقدری قربانی سوء تدبیر و فقدان مدیریت بوده و آنقدر در کویر لمیزرع تحریف، پراکنده شده است، که چهره حقیقی و ارزش واقعی خود را به میزان زیادی از دست داده و این رکن رکین اعتقادی درحال دگرگونی و تخلیه آرمانی است.
دردناک تر از مصائب دیروز اصحاب حسین(ع) و یارانش، تحریف و تخدیش خواسته یا ناخواسته اهداف حقیقی قیام کربلا و یا حداقل، انزوا و فراموشی محسوس آنها در برخی مراسمات مربوطه است؛ کیفیت مجالس و آمیخته شدن این آیین با خرافات و حرکات موزون و حتی ورود سبکهای مبتذل در متن عزاداری و مداحی، و محتوای روضههایی که کاملاً متعارض با شئون اهلبیت بیان میشود، تراژدی اسفبار عزاداری امروز است.
اگر من نوعی، از ماهیت کربلا بیخبر بوده و کنجکاو باشم که حسین(ع) را چرا کشتند؟، امام با چه منطق و هدفی، هفتاد و چند نفر را به جنگ سی و چند هزار نفر برده بود؟، اصلاً حرفش چه بود و چه می خواست و عاشورای ۱۴۰۰ سال پیش بیابان کربلا در عصر ارتباطات و دهکده جهانی قرن ۲۱ میلادی چه حرفی برای گفتن دارد؟، تمام سال را هم اگر پای روضهها بنشینم و گوش به فریاد مداحان بسپارم، آیا جوابی خواهم گرفت؟؟؟.
آیا این سیل مشتاقان و ظرفیت بالقوهای که با میل و رغبت خود به این مجالس میآیند و عاری از بهرهبرداری و خالی از حقایق وجودی قیام کربلا و برکات عاشورا بر میگردند، ماحصل سوء مدیریت و بیبرنامگی مسئولان فرهنگی و متولیان مذهبی ما نیست؟، آیا محرم نمیتواند به یک کارگاه پژوهشی و دانشگاه انسانساز استکبارستیز تبدیل شده و منجر به ارتقای فکری و فرهنگی آحاد و اقشار مختلف جامعه مسلمان ما شود؟؟؟.
آیا پیام نهضت کربلا و فضای محرم، با مدیریت فرصتها و بهرهوری باورها نمیتواند خیابانهای ما را از گشت ارشاد و پلاکارد و بخشنامههای نمادینِ بیتأثیر مستغنی گرداند؟
آیا مسیری که کیفیت عزاداریها طی میکند، مسیر متعالی و آرمانگرایی بوده و سبک و سیاق حاضر، تبعات انحراف و انحطاط نداشته و نخواهد داشت؟
آیا تمام واقعیت کربلا همین بود که دستان ابالفضل را بریدند و گلوی حسین را دریدند و فریاد می زد کیست مرا یاری کند و هیچ کس هم نبود؟، آیا یاری او بعد از کربلا و در عصر ما هیچ ما بهازایی ندارد؟، آیا کربلا جز اینها، فلسفه و نکته قابل ذکری که مقتضای روزگار وانفسا و افکار سردرگم انسان امروز را سامان دهد نداشته است؟
پس "و ما رأیت الا جمیلا"ی زینب(س)، و خطبه کوبنده سفیر بینظیر نهضت کربلا، در کجای مجالس ما گم شده و منشور حسین، که "من برای اصلاح دین جدم رسولالله و احیای امر به معروف و نهی از منکر قیام کردم" در کدام کوچه بنبست عزاداری رقصان و اصوات لرزان ما مشتبه و منزوی شده است، و نماز ظهر تیرباران عاشورا، کجای روزمرهگیهای ما مسخ و فراموش شده است؟
آیا معروف مفقودی که فقدانش گلوی حسین را درید و منکر مشهودی که بنیانش دستان عباس را برید، به معادل امروز و ترجمان زندگی عصر جدید، تبیین و تفسیر می شوند؟
آیا در مراسمات عزاداری امروز، لقمههای حرام و نامشروعی که تیغها را بر اهلبیت پیامبر(ص) فرود آورد، با شرایط امروز جامعه قیاس و با مقتضیات زمان، توصیف و گوشزد میشوند؟
آیا اقامه و حفظ ارزشهای اصیل دین مبین و مبارزه با تحریف شرع متین، که دو انگیزه قیام خونین کربلا بود، در مقایسه با شرایط روز جامعه و جهان و به زبان امروز، برای مشتاقان مکتب حسینی تبیین وتشریح می شود و افکار ناآگاه جامعه، از میزان نزدیکی و تناسب انحرافات دیروز با افتخارات امروز آگاه می شوند؟
امروزه اشعار مداحی و متون روضهها، به میزان زیادی عصاره مفید و مؤثر خود را از دست دادهاند و مداحانی که میخواهند، خلأ احساسی و فقدان محتوای اجرای خود را با بلبشوی فیزیکی پرکنند، با مدعیاتی موهن، خشکی چشم و صدای ضعیف حضار را از دوری دلها با مهر و دوستی اهلبیت دانسته و بدتر اینکه گاها حلال زادگی مستمعین ساکت را هم زیر سؤال میبرند.!
بیشک من نوعی با فریاد مداحی که ادای عزاداران را درآورده و با هقهق مصنوعی روضه می خواند، نه تنها تحریک احساسات و تقویت اعتقادات نمیشوم، که از آن شیون نمادین و روضه کاسبکارانه بیزار و گریزان خواهم شد، که «آن سخن کز دل نیاید لاجرم بر گل نشیند»
در برخی محافل عزاداری امروز، نه تنها فلسفه قیام کربلا آنچنان که باید تبیین نشده و روحیه حقطلبی و غیرت باطل ستیزی مردم برانگیخته نمیشود، که گاهاً آنقدر چهره تابناک این قیام انسانساز، درهالتاج مکتب و حصن حصین مذهب، مخدوش و مشوش میشود که ارزش این واقعیات اسلامی و حقایق انسانی را کاملاً مغایر و متعارض با عصاره اصیل و الهی خود تعریف و تا سطح موهنِ "سیه چشم کمون ابرو، و پریشان موی خوش هیکل" تنزل میدهند، و استحکام معنوی و بار محتوایی محرم، فدای زیبایی اجرا و مسخ در ریتم بیان مداحان میشود.
برخی روضههایی که در مجالس بیان میشود، نه تنها هیچ استناد تاریخی ندارند، بلکه تفسیر و تحلیل محتوای آنان میتواند نمونه بارز توهین به اصحاب کربلا و حتی خدشه عمیقی بر کیان تشیع باشد که مهار این بحران، مستلزم نظارت مضاعف بر حسن اجراء و تصفیه محتویات و روضههای مجالس مذهبی است.
مکتب حسین و نهضت عاشورا، این بیرق آزادگی و عزت و جوهره انسانیت، منقوش غرورآمیزی بر تارک تاریخ است که توصیف خالصانه آن، وجدانهای خفته را بیدار و ظرفیتهای نهفته را آشکار میسازد، و بی شک فلسفه اش هرچه باشد، طرحی اقتصادی برای رونق نام و نان مداح و مداحی نبوده است.
مخلص کلام و عصاره بیان این نوشتار آناست، که باید انحراف در معارف عزاداری و تحریف در ماهیت نهضت کربلا به طور جدی مهار شده و با تعیین حدود و شئون مراسمات محرم، فضایی که هر سال رقص جدیدی از سینهزنی و سبکی از زنجیرزنی اختراع و عرضه میکند شکسته شود، و از برخی مداحان که ارزش اعتقادات اصیل مردم و بستر پهناور محرم را تا سرحد دکان آب و نان و نردبان نام تنزل دادهاند، و برای یکی دو ساعت مداحی، ارقام میلیونی طلب میکنند، خلع ید و سلب صلاحیت شود؛ باشد که در این بحبوحه اسلام ستیزی، بازگشت به ارزشهای کربلا و احیای حقیقی پیام عاشورا، نهضت حسینی را بار دیگر به منصه ظهور نشانده و به خدمت اهداف عالیه و نجاتبخش اسلام عزیز درآورد. انشاءالله.
در پایان لازم میدانم مراتب ارادت قلبی خود را نسبت به پیرغلامان حقیقی و مداحان واقعی اهلبیت (ع)، ابراز داشته و ضمن اعتراف به جایگاه اصیل آنان که با نفس گرمشان، بکاء بر اهلبیت را زنده نگه داشته و زنگار از دلها میزدایند، شوکت خدمات ایشان را از برخی موصوفات این مکتوب مبرا بدانم.
کد مطلب: 70316