کد QR مطلبدریافت لینک صفحه با کد QR

انتخابات مجلس دهم؛ نگاهی به بویراحمد و دنا

9 شهريور 1393 ساعت 9:59


روح اله درخشی

مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های بینندگان کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. بینندگان می توانند با ارسال یادداشت خود، مطلب ذیل را تایید یا نقد کنند.

وجه تمایز انتخابات مجلس دهم با سایرمجالس شورای دیگرِ بعد ازانقلاب شاید انتقال قدرت، ازاقتدارگرایی اصولگرایانه به استحاله اصولگرایی در روشِ اعتدال و سرسختیِ اصلاح طلبانه به انعطاف در رویه اصلاح طلبان باشد.  سردمدارِ این نظر – ائتلاف اصلاح طلبان ومعتدل های اصولگرا – دکتر محمدرضا عارف است، اما آیا فشارِاصلاح طلبان به دیوارِآهنین محافظه کاری، به پیش قراولی گروه های غیرقانونی و تندرویی چون جبهه پایداری، راهی به «مرکزِ ثِقل حاکمیت» باز خواهد کرد، تا صدایِ خفته ی هزاران ساله ی صلحِ سیاسی وحرکت به سمت اصلاحاتِ مبنایی به گوش مردم برسد یا خیر؟boyerahmad.zaree
عبورازتندروی وتندروها برای نسل اول هرانقلابی امری عادی است، خاصه آنکه سی وپنج سال از انقلاب ایران می گذرد. گویا قراراست همه تفکراتی که درپیروزی انقلاب سهیم بودند،اعم از تند ،کند ومعتدل، برای مدتی هرچند کوتاه فرمان قدرت را به سمت دلخواه خود تجربه کنند اما عقلانیتِ معطوف به قدرت سیاسی حکم می کند که ورود به مسیرتندروی همان وعدول ازاصولِ حاکمیت هم همان. یقینا درهرزمانی، دادنِ چراغ سبز به تندروها، روزی به  سَنتزِ «عبورازحاکمیت» توسط همین گروه ختم می شود، بنابراین شاید حفظِ آنچه به نام «اعتدال» با تدبیرِ اصلاح طلبان و پایمردیِ تاریخیِ دکتر عارف به دست آمده است، به صلاحِ است.
اصولگرایان به مجلس دهم (مجلس آینده) مشکوکند، چرا که درخاطرِ تلخ آنان، این مجلس می تواند یاد آورائتلاف سازنده وتعاملِ پیش برنده ی مجلس ششم و دولت دوم سید محمد خاتمی باشد. ترس اصولگرایان بیش ازآنکه کمیّت و تسخیرِمجلس (آینده) توسط اصلاح طلبان باشد، کیفیت و «تجربه گرانبهای» اصلاح طلبان از سال 76 تاکنون است که عصاره ی این تجربه، با بازگشتِ آشیان آشفتگان، اما پختگانِ این تفکرِاصیل ومردمی به اتاق فکر و پشتیبانی، اکنون پشتوانه محکمی برای ورود جوانان عملگرای اصلاحات به این مجلس است. واقعیتِ تلخ این است که اصلاحاتِ عملی مهجور واقع شده است. تیزبینی وهوشیاری سیاسی آیت اله هاشمی رفسنجانی واستراتژیِ – به زعم خیلی ها – اشتباهِ رهبراصلاح طلبان، سید محمد خاتمی، درانتخابات ریاست جمهوری اخیر، فرصتی به نام دکترعارف را ازاصلاحات گرفت چرا که فرآیندِ انتخاب درمجلس، با انتخاب در ریاست جمهوری کاملا تفاوت دارد. بگذریم تا فرصتی دیگر که مُفصّل درمورد این فرصت سوخته صحبت کنیم. اما در مورد انتخابات مجلس دهم تردید اینجاست: اگر قرار باشد آنچه که در فرآیند انتخابات مجلس هفتم  رخ داد با مقیاسی حتی کمتر، درسال 94 به تکرار بنشیند باید گفت که فارغ از اصلاح طلبان،  حتی امید برای ورود نیروهای منتقد و معتدلِ اصولگرا (مانند علی مطهری) به این مجلس سرابی بیش نیست.
برخی تحلیل ها خبر از راه صعب العبورِ آقای رفسنجانی و یارانش برای رسیدن به مجلس می دهند اما به نظر می رسد برای فتح مجلس، هیچ تفاوتی درسختیِ راه اصلاح طلبان و اطرافیانِ آقای رفسنجانی نباشد ونباید هم باشد، زیرا اصلاح طلبان در انتخابات ریاست جمهوری رای وقدرت خود را به آقای رفسنجانی تفویض کردند ونباید نگاه های رقیب به هردو گروه تفاوت داشته باشد. اگرغیر ازاین باشد، حتی اگر نزدیکانِ آقای هاشمی نتوانند ازفیلترعبورکنند، باید گفت که اصلاح طلبان در انتخابات ریاست جمهوری بازی خوردند زیرا دولت، دولتِ اصلاحات نیست. بحث اصلاحات با دولتِ اعتدال متفاوت است و اگر چه مدیران اصلاح طلب به قدرت بازگشته اند اما قدرت مانور اصلاحات این نیست که دیده می شود و اصلاح طلبان هنوز در حاشیه ی قدرت قرار دارند. مثلا اگرچه شواهد حاکی ازعدم رای اعتماد به دکترنجفی دارند، اما به نظر می رسد اگرایشان یا یکی دیگرازنزدیکانِ آقای رفسنجانی به وزارت علوم تکیه زدند، یقینا واگذاری قدرت ازطرف اصلاح طلبان به آقای روحانی، خارج از قاعده ی بازی بوده است ومن برای این حرفم دلیل وتحلیلِ قاطع دارم که البته بعد از نتیجه رای اعتماد به آن می پردازیم.
مهمترین سوالی که بعد ازمجلس هفتم تاکنون، درادبیات سیاسی توده مردم جریان دارد این است که : آیا فلان اصلاح طلب می تواند در انتخابات شرکت کند ؟ اولا : علیرغمِ حضور یا عدمِ حضورِمهره های اصلاحات، واقعیت، نشان از پیروزیِ بی چون وچرای اصلاح طلبان دارد اما آنچه مبهم است این است که تنها «رای» نیست که سرنوشت انتخابات را مشخص می کند ومولفه های دیگری هستند که تصاحب کرسی مجلس بسته به رعایت آن مولفه هاست.
ثانیا : جواب این سوال در نزدِ مُفسرِ قانون است. درحالی که واکنشِ قانون درمقابلِ کاندیداها مشخص است، اما تناقض در نوعِ تفسیرِ قانون باعث سردرگمی اهلِ سیاست می شود و خیلی ها عطای شروع  و ماندن در کارزارِ انتخابات را به لقای " پایان مجهولش " می بخشند. عدم صراحت در تعیینِ تکلیفِ افراد برای شرکت در انتخابات، اغلب، مهمترین عامل در سیال شدن سیاست و ورود چهره های ناکارآمد به مجلس شده است.
امرِانتخابات دربویراحمد ودنا به حدی سخت و پیچیده است که پیش بینی آن درحد غیب گویی است. روش و منشِ کاندیداها وبرنامه ریزی لیدرهای آنان برای عبوراز این سدّ سخت درمقابل تصمیم ناگهانی مردم در روزهای آخرِ منتهی به انتخابات، تضادی است آشکارا که نتیجه ی، فقدان سیستم  احزاب درانتخابات است. خلاصه اینکه ما تا رسیدن به دامنه های توسعه سیاسی دهها سال فاصله داریم اما چاره چیست، جز عُدول از خود و دیدنِ دیگری.
برخی براین باورند که تعدد کاندیداهایِ اصلاح طلب درانتخابات مجلس دهم باعث شکست آنان خواهد شد که به نظر، هنگامی درست جلوه می کند که کاندیداهای شناخته شده و رای آورِ اصلاحات به میدان بیایند. به این معنی که صرفا اصلاح طلب بودن و درجبهه اصلاحات قرار گرفتن به معنای پیروز شدن آن فرد نیست. اجماع اصلاح طلبان امری ضروری است زیرا که اجبار به ورود دو نفر از مهره های اصلی به این انتخابات، نتیجه ای جزشکست ندارد. تردیدی نیست که کورسویِ امید اصولگرایان دراین انتخابات، به تعدد کاندیداهای اصلاحات است، اما همه چیز درنیمه دوم سال 93 مشخص خواهد شد.
این روزها سوالات زیادی پیرامون حضورمهره های اصلاح طلبان درانتخابات بویراحمد ودنا وجود دارد. حضور ویا عدم حضورِبزرگوارانی چون سید باقرموسوی ودکترمندنی پوربیشترازسایرغایبانِ سالهای پیش، مورد سوال است. بنده اطلاع موثق دارم، دکتر مندنی پور درانتخابات بویراحمد ودنا وارد نخواهد شد. اما درمورد آمدن ویا نیامدن سید باقر موسوی، بگذارید تحلیلِی کوتاه را مرورکنیم شاید به جوابی برسیم :
هرحاکمیتی درهرجای دنیا به تناسب پارامترهایی مشخص یا انتزاعی، ازهمسایگانِ خود تاثیرپذیراست. به همین خاطرایران، قطعا از کشمکش های کنونیِ منطقه دچار تاثیر و تاثر خواهد شد.تلاش ایران برای حفظ زنجیر مقاومت از سوریه تا لبنان - حتی بحرین – و کارشکنیِ غرب وهم پیمانان او در منطقه برای ایجاد گسست دراین زنجیر باعث شده تا این کمربندِ استراتژیک دردوسال گذشته تاکنون، سراسر جنگ وتنش را تحمل کند. بحران های سوریه، عراق، بحرین، لبنان، فلسطین، گروه وحشیِ داعش، تکفیری ها، وهابیون، مسئله ی هسته ای، مسئله ی تحریم های ایران، داعیه ی استقلال کردستانِ عراق، شکست احتمالی عبداله عبداله درانتخابات ریاست جمهوری افغانستان، و اخیرا بحران قره باغ  و.... ازبزرگترین بحران های جهان و منطقه اند. درتمام این بحران ها به جزسه مورد آخر – که ازانفجارشان ترکش کمتری به ایران برخورد می کند - هدف غرب و مخالفان منطقه ای فقط  و فقط  کاستن از نفوذ و منزوی کردن ایران است. بعضی از این بحران ها مثل «وحشیانِ داعش» نوعی از طالبانیسم جدید است که بدبختانه ماموریت تعریف شده آن فقط شیعه کشی است وتا زمانی که هدف داعش، کشتارِشیعیان مظلوم است، آمریکا وغرب کاری با داعش ندارند. بنابراین ایران باید خود را برای مقابله با یک بحرانِ فرسایشی و دیپلماسیِ شبانه روزی درمنطقه مجهز کند. این یعنی پایشِ سیاست داخلی وکنش درسیاست خارجی. هدف ازاین تحلیل کوتاه ذکر این نکته کلیدی است: کنشِ معطوف به آداب سیاسی و عقلانیتِ حکمرانی درجهانِ سوم ایجاب می کند که درچنین مواردی ثبات داخلی با دقتی بیشتر ومحافظه کارانه تر حفظ شود. سیاست خارجی دنباله و پَیروِ سیاست داخلی است واگر قراراست ایران روزهای آینده را با این همه بحران درسیاست خارجی به طورمستقیم دست وپنجه نرم کند، هیچ عقل سلیمی نمی پذیرد که  حاکمیت، سیاست داخلی خود را در چینشِ نیروهای تاثیر گذاری مثل نمایندگان مجلس رها کند و رقیبِ محافظه کارهم، با ورود نیروهایی که جوهره خود را قبلا نشان داده اند رویِ خوش نشان نخواهد داد. بنابراین باید عرض کنم که به ظّنِ غالب، فارغ از تمایل آقای موسوی برای ورود یا عدم ورود به انتخابات، به دلایلی امثالِ فوق ودلایلی دیگر... متاسفانه جای مردانی امثال سید باقرموسوی درمجلس آینده خالی است.
دربویراحمد ودنا، اصولگرایان طبق معمول با قحط الرجالِ کاریزما روبرو هستند. باگذشت سی وپنج سال ازعمرِ انقلاب اسلامی، این طیف تنها توانستند دونفر را به سطحی قابل قبول برای مجلس  معرفی کنند. یکی آقای مسعود حسینی و دیگری آقای هدایتخواه. آقای هدایتخواه برعکس ظاهرِ ساده اش، دارای شخصیتی کاملا پیچیده است. تفاوت هدایتخواه با سایراصولگرایانی مثل سید مسعود حسینی هم دراعتقاد به مذهب اصولگرایی وهم درتقابلِ فضای اندیشه است. پایبندی حسینی به اصولِ اصیل اصولگرایی، بیش از هدایتخواه است اما هدایتخواه با تکیه برسابقه ی آکادمیکِ خود باعث پس افتادگیِ حسینی ازرهبری اصولگرایان می شود. گشت وگذارهای هدایتخواه درمناطق مختلف بویراحمد ودنا، تاسیس دانشکده وساخت و سازِمسجد، حسینیه و تازگی ها تن دادن به سُنتِ حسنه ی فاتحه خوانی و... بیش از آنکه تبلیغ مذهب و انتخاباتی باشد، تلاش برای انتقال رهبری اصولگرایانِ این خطه، از مسعود حسینی به خود ( هدایتخواه) وحفظ انسجام و جلوگیری ازبه هم پاشیدگی جریان اصولگرایی دراستان است. اگر چه اکنون اختلافاتی بین حسینی وهدایتخواه برسراین مسائل وجود دارد اما به سبب تکلیف گرایی، درنهایت مجبوربه ائتلاف خواهند شد. البته در این اختلافِ درون گروهی، که مجال بحث آن نیست، هدایتخواه پیروز خواهد شد ورهبری اصولگرایان به وی می رسد. ازیاد نبرده ایم که پیروزیِ هدایتخواه درانتخابات مجلس هفتم درغیبتِ مطلقِ نامزدهای اصلاح طلب رقم خورد، این یعنی اینکه آقای هدایتخواه با بلیط متفاوتی غیراز بلیط بقیه کاندیداها مسافر بهارستان شد و گرنه اگر در آن دوره، دکتر مندنی پورتایید صلاحیت می شدند، هیچکس را یارای مقابله با آرای اصلاح طلبان نبود والبته نیست و نخواهد بود. بگذریم! اما درانتخابات آینده، شک نکنید که اگرفضا برای پیروزی هدایتخواه آماده باشد لحظه ای برای آمدن درنگ نمی کند، اما به نظرمن ایشان برای ورود به انتخابات آینده مجلس ریسک نخواهد کرد زیرا پیروزی اصولگرایان فقط یک رویاست و خودِ هدایتخواه هم این ازاین موضوع واقف است، البته این نظرزمانی درست است که بحث های انتخابات مجلس هفتم تکرارنشود. بنابراین با چشم پوشی از گذشته، اصولگراها فعلا باید ازمجلس چشم پوشی کنند، چون فضا برای آنان اصلا مهیا نیست.
آقای زارعی هم با دومانع روبروست، یکی اینکه اصولگراست و دیگراینکه عملکرد ضعیفی داشته است. به راحتی می توان گفت که عملکرد زارعی درمجلس، با عملکرد یک مدیرکل یا حداکثر یک معاونِ استاندار قابل قیاس است. پیش بینی دراین مورد کار آسانی است.
آقای زارعی نتوانست و نمی تواند معدلِ سیاست ونمایندگیِ مردم شایسته ی بویراحمد ودنا، در مجلس شورای اسلامی باشد، بنابراین شکستِ وی در انتخاباتِ آینده قطعی و حتمی است.
قضاوت مردم درمورد ایشان نشان از واقعیت های تلخی دارد که بویراحمد ودنا برای اولین باردرتاریخ خود با این تلخی ها روبروست. آیا ایشان تاکنون توانسته است نماینده ی واقعی مردم بویراحمد ودنا درپایتخت باشد؟ نزدیک به سه سال از نمایندگی زارعی می گذرد، سوال اساسی مردم این است که: اکنون، بویراحمد ودنا، درکجای ساختار قدرت در این کشور جا دارد؟ سهم بویراحمد ودنا از پتانسیل های داخلی مثل نفت چقدر است؟ سهم ما از بودجه چقدر و چه می شود؟ هزینه های عمرانی دراین دو شهرستان چقدر است؟  کارهای زیربنایی که انجام شده کجاست؟ انتصاب چند نفرازاین همه معاون وزیر و مدیر ملیِ کهگیلویه بویراحمدی - که برچشم ما جا دارند - در دولت اعتدال، حاصل تلاشِ آقای زارعی است؟ و اصلا چند نفراز آنان اهل بویراحمد ودنا هستند؟ وهزاران سوال دیگر... این مایه تاسف است که با وجود این همه نخبه در این استان، ما اغلب با آماتورهایِ تصمیم ساز وتصمیم گیر درعرصه های متفاوت، اسب توسعه به پیش می رانیم. البته ما به رای مردم احترام می گذاریم ومی دانیم مردم تحت چه شرایطی دست به این انتخاب زدند، اما دیر نیست که بویراحمد ودنا به آنچه شایسته اش است خواهد رسید.


کد مطلب: 61672

آدرس مطلب :
https://www.kebnanews.ir/note/61672/انتخابات-مجلس-دهم-نگاهی-بویراحمد-دنا

کبنانیوز
  https://www.kebnanews.ir

1