کبنانیوز - گزارش كار يك روز تاجگردون و چالشهای پيش رو

غلامرضا تاجگردون

به هر دليلي بنده نماينده مردم شريف گچساران و باشت شدم و به هر دليلي رييس كميسيون بودجه مجلس. جايي كه محل عبور تصميمات و اطلاعات مهمي بوده و هست. روز دوشنبه سيزدهم مرداد ماه نود و سه كه يكي از روزهاي تعطيلي مجلس هست رو دوست دارم گزارش بدم تا مردم عزيزم بدونن ما با چه چالشي رو به رو هستيم.

ساعت ٩ صبح با رييس اداره خاورميانه صندوق بين المللي پول در محل مجلس ديدار داشتم. بعد از سالها دوره فترت دوري نهادهاي بين المللي مهم و مستقل دنيا، تازه داره يخ گفتگوهاي علمي و فني هم باز ميشه. اون سالها در يك چرخه علمي، فني و مستقل مهمترين چالش هاي اقتصاد در اين جلسات بحث م و بالاخره تصميمات دقيقتري گرفته ميشد ولي به نظرم مدتها از اين صحنه گفتگو فاصله گرفته شد و نتيجش رو ديديم... بحث زيادي شد، اما به عنوان نماينده يک شهرستان محروم كه حتي در مهمترين صحنه مذاكرات و مباحثات نميتونه شهرش رو فراموش كنه يكي دو نكته خيلي مهم بود. اونها هم مثل ما تحليل ميكنن كه رشد اقتصادي داره به اقتصاد ايران برميگرده. اونا اعتقاد دارن رشد منفي ٥ درصدي ٩١ به منفي ١/٧ در سال ٩٢ ودر سال ٩٣ به ١/٥ مثبت ميرسه و انشالله ٩٤ و ٩٥ بالا ميره ولي نه اونقدر كه اوضاع كلي عوض بشه. نرخ تورم هم از عدد افسانه اي ٤٠ درصدی! به عدد وحشتناك ٢٠ درصد تنزل پيدا ميكنه يعني دو برابر وقتي كه اقاي خاص دولت را در سال ٨٤ تحويل گرفت.

نكته ويژه اي كه نميتونم از حساب استانم و منطقه ام و در يك كلام كشور خيلي جداش كنم وضعيت بيكاري و نرخ بيكاري هست. سال ٩٢ اونها پيش بيني كردن ١٢/٩ درصد و اين عدد براي سالهاي ٩٣ و ٩٤ به بيش از ١٤/٦ ميرسه! عددي كه كارشناسان ميدونن يعني چي و خانوارهاي مملو از بيكار هم دردشو ميكشن. اين يعني حداقل ٢٠ درصد به بيكارهاي ما اضافه ميشه.

اين مطالب رو در ذهن داشته باشيم و ببينيم مردم چه انتظاراتی از ما دارن. همه و همه از ما شغل ميخوان.

ديشب حدود ١٩٠ پيام داشتم و بيش از پنجاه درصدشون عاجزانه درخواست شغل و كار داشتن. تقصیر ندارند که درس خوندن، پدرشون بيكاره و بيمار، سنشون داره ميره بالا و تنها ادم در دسترسشون تازه اگه به پيام يا تلفنشون بتونه جواب بده نماينده است. نماينده اي كه نميتونه براي تك تك اونا توضيح بده که تراز تجاري منفيه، نرخ سرمايه گزاري منفيه و بهره وري سرمايه منفيه و... فكر ميكنيد نماينده بايد چه كار كنه؟ ميتونه بزنه به بي خيالي، ميتونه دروغ بگه و ميتونه اون چيزي رو كه تشخيص ميده و به نفع مردمش و كشورش هست رو ادامه بده.

حكايت ما حكايت پزشكي هست كه ميدونه مريضش داره بهتر ميشه و غده سرطانيش داره كم كمك مداوا ميشه ولي بيمارش دردشو داره و اطرافيانش هم زجرشو ميبينن و نميدونن حرف دكتر رو باور كنن يا درد مريضشون رو...

بگذريم برگرديم به ادامه گزارش و صحبت خودمونی وکیل و موکل... از اون جلسه اومدم سازمان مديريت، ابلاغيه طرحهاي عمراني ماده ١٨٠ يعني طرحهاي توازن منطقه اي كه پيشنهاد خودم در مجلس بود رو پيگيري كنم. با پيگيري و هماهنگي خوبي كه تو استان هست و سازمان با من همكاريشون خوبه، تنها استاني كه اعتباراتش حل شد و ابلاغ شد استان ماست. طرحهایي از بهمئي گرفته تا دنا. من هم در اين وسط خوشحالم كه سريعتر كارامون جلو ميره. عجله دارم و هنوز ابلاغيه نرفته، با معاون استاندار و شهردار و مديران تماس ميگیرم كه كاراشون رو جلو ببرن. به هر حال ساخت يک پاركي كه شب عيد فطر به مردم قول دادم که جشن سال بعدشون در يه پارك جدید ديگه برگزار کنند و كانال رزمندگان و كاركنان و بافت فرسوده و بهسازي روستاهها و... برام مهمه و يك روز هم يك روزه.

حقيقتش از شهرستان و پشتكار فرمانداران و شهردارهای شهرهای حوزه انتخابیه ام خيالم راحته كه دارن دلسوزانه كار ميكنن ولي در استان مثل هميشه بين چند اداره لنگ ميزنيم. به هر حال كارا زياده و همين كاراست كه تا حدودي ميتونه تحرك و كار رو زياد كنه. حدود ١٥٠ طرح فعال در حوزه انتخابيه ام هست و در اين شرايط موجود به نظرم خوبه. به هر حال در ايران كار همينه، و اگر بري دنبالش ميشه و به سرانجام می رسه، و اگر هم نري نميشه و راکد خواهد ماند. اينها يه طرف از طرف ديگه معمولاً رسم نيست رييس كميسيون بودجه بره در وزارتخانه ها و دنبال كار حوزه انتخابیه اش و من هم ناگزيرم اين رسم رو بشكنم، چون استانم و دیارم نياز داره.

در اين وسط كار دو سه نفر از شهرستان كه اومدن دنبال كاراشون رو ديدم. و بعدش جلسه مشورتي وزير كشور رو داشتيم در خصوص برنامه ششم و مناطق. اين جلسه جمع محدوديه و معمولا دو سه هفته اي يكبار تشكيل ميشه و بحثهاي مهم برنامه ريزي مطرح ميشه. شاكله بحث جلسه زاگرس و منطقه خودمون بود. گزارشي كه تو جلسه ارايه شد خيلي دردناك بود. تكميل كننده جلسات امروزم بود. فقر، عدم تعادل، حاشيه نشيني، بيكاري، مهاجرت و... مجموعه شاخص هاي بدي كه مشترك منطقه زاگرس است. استان من هم وسط اين كار قرار گرفته. بيكاري نزديك به ٥٠ درصدي كرمانشاه و برخي از شهرستانهاي زاگرس نشين خيلي دردناكه. درسته نرخ بيكاري شهر من كمتر از اوناست ولي در مقياس ملي بالاست و خطرناكه. در اون جلسه فهميدم راه انداختن فراكسيون زاگرس و پيگيري مشكلات اين منطقه در برنامه ششم از اوجب واجبات براي اين منطقه است. تلاش ميكنم در دوره نمايندگي ام قدري از مشكلات رو نشون بدم و در برنامه ششم يه حركتي بكنم. شب حدود ساعت نه برگشتم منزل. فردا صبح اول وقت، دو قرار دارم. يكي صندوق توسعه ملي در خصوص پتروشيمي كه انشالله خبر تکمیلش رو بعدا اعلام خواهم کرد و بعدش شركت گاز براي بحث گازرساني به روستاههاي حوزه انتخابیه ام.

يه كم تلاش كنيم ميتونيم تا پايان ٩٤ تموم روستاههاي گچساران كار گاز رسانيشون رو شروع كرده و يا تموم كنيم. كاري كه حتي فراتر از پیش بینی های اولیه ام صورت گرفته. بايد از شركت گاز در اين زمينه تشكر كنم. بايد گزارشات لازم براي جلسات را آماده كنم. طبق معمول حدود دو تا سه ساعت جواب پيامها و ایملیها رو دادم و اخيرا شبكه هاي جديد مجازي اجتماعي اضافه شده و پيامها از اين مجرا هم اضافه و ما هم گرفتارتر... به هر حال نيمه شب گذشته سر به بالين گذاشته و صبح اين يادداشت رو نوشتم. آخراي نوشتنم بود خسته شدم... سايتهاي محلي رو سري زدم. ديدم تيتر يك خبر در مورد منه و جلسه اي كه براي اشتغال در گچساران تشكيل دادم. پيش خودم گفتم ما كجا و اين دوستان كجا. نه نيازي به تظاهر دارم و نه نيازي به شعار، ولي خيلي دوست داشتم و دارم مردمم دركم كنن كه بخدا دنيا همينه و گير ايناست نه اونايي كه همه چيزشون سياسته. سياست خوبه ولي منافع مردم اونم از جنس فقيرش مهمتر. دل بسوزونيم مردم نگاهشون بهتر ميشه، انگيزشون براي زندگي بيشتر ميشه، و دل نسوزونيم ميشيم بار اضافه بر دوش مردم... خلاصه ، بگذريم ساعت هفت صبح شد و با ٤-٥ ساعت خواب نا ارام بايد بريم و يك روز ديگه پرتلاطم رو شروع كرد. يا حق و اين هم شد گزارش يك روز يك نماينده اونم در روز تعطيل...