تاریخ انتشار
شنبه ۱۸ آذر ۱۴۰۲ ساعت ۱۱:۲۱
کد مطلب : ۴۷۰۱۸۳
یادداشت ارسالی:
اتفاقات دوگانه عجیب انتخابات در بویراحمد
۴
مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
کبنا ؛متأسفانه، در حالی که مردم شهرهای بزرگ به دنبال تأمین معیشت و فراهم آوردن حداقلهای زندگی خود هستند و تنها دغدغهای که ندارند دغدغه انتخابات مجلس است، برعکس مردم شهرستان بویراحمد و تابعه تنها دغدغهشان انتخابات است و با شتاب هرچه بیشتر به دنبال پشت سر گذاشتن رکوردهای شگفتانگیز انتخاباتی هستند، تا در این زمینه در کشور پیشرو باشند. دو اتفاق جالب توجه در دو ماه گذشته در افق سیاسی بویراحمد رخ داد.
اول: تغییر مرکز قدرت سیاسی و چانه زدنهای سیاسی از ولایات مرکز استان (یاسوج) به حوزه پاتاوه.
همچنان که همه میدانیم در چند دهه گذشته یک بازی بد از طرف به اصطلاح بعضی بزرگان سیاسی و حتی برخی فرهیختگان آغاز شد، جو تنفر و نفاق بین مردم و تفکیک میان مردم در بویراحمد و با دوگانه دانستن جامعه، خود را از جنس برتر دانستن و منطقه سفلی و مناطق دورأفتاده را بیگانه از خود، که تنها استفاده آنها استفاده ابزاری در ایام انتخابات بوده است. ضمناً رأی آنها مهم بوده نه خود آنان. چنان که همه اذعان دارند در یک بازه ۴ دههای در حاشیه بودند و نگاهشان به سفلاییها و مناطق محروم صرفاً در ایام انتخابات بود.
باز هم آنچنان که همه میدانیم تلقی آنان این بود که چون سفلی نشینان و محروم نشینان از نظر وضعیت مالی نیازمندتر و محرومترند، پس رأی آنها را میتوان خرید، حتی از طرق رسیدگی به محرومان، پکیجهای مختلف را به قصد خرید ابزاری فکر و رای و نظر مردم در اختیار نیازمندان قرار میدادند و تبلیغات فراوان میکردند. همه خوب به خاطر دارند اتفاقات گذشته را!
باری: در چهار سال گذشته اتفاقی افتاد که برای اولین بار در تاریخ جمهوری اسلامی، مردم محروم نشین با اعتماد به نفس و وحدت و اتحاد و همدلی خود، برگی زرین در تاریخ سیاسی استان کهگیلویه و بویراحمد آفریدند و با پرچمداری فرزند خودشان (مهدی روشنفکر) توانستند یک بار برای همیشه از زیر بار تهمتها، تحقیرها و توهینها رها شوند.
لذا اکنون اگر میبینیم پاتاوه مرکز ثقل سیاسی بویراحمد شده است، مرهون همین همت والای مردم رها شده از بار کممهریها و بیتوجهیها بوده است.
به روشنی همه میبینند که فرزندان بویراحمد در این دوره وحدت و وفاق، به خوبی و با نگاه بویراحمد برای همه بویراحمد، جو سیاسی استان کهگیلویه و بویراحمد را در دست گرفتند. در کجای این ۴۵ سال شاهد چنین اتفاقی بودیم؟ بزرگان و نخبگان به ویژه در مناطق محروم از پاتاوه، لوداب، جلیل، بابکان، لوداب، سادات محمودی، زیلایی، سپیدار، تنگ سرخ، دشتروم، کاکان و همه بویراحمد باید از انشقاق و تفرقه بر حذر باشند و با تکرار حماسه اسفند 98، حماسه ۱۴۰۲ را بیشتر و بهتر بیافرینند.
تا در دوره جدید، نواقص برطرف و ضعفها پوشیده شود. انتظار میرود نخبگان و بزرگان و فرهیختگان بویراحمد اجازه دهند تا در یک دوره ۴ ساله به فضل خدا انتظارات بر حق آنها و نقدها و انتقادات محقانه آنها به ثمر نشیند. هرچند با نگاه بیغرض به کارنامه یک دوره مهدی روشنفکر میبینیم در مقابل سایر رقبا و همکاران مخصوصاً نماینده دائمی کهگیلویه انصافاً در حوزههای مختلف کارنامه درخشان و قابل دفاعی دارد. وجود کرونا و تحریمهای ظالمانه هم در این ۴ ساله جو اقتصادی کشور را تحتالشعاع قرار داده است.
بی شک خروج زود هنگام ریل قطار از پاتاوه به ده برآفتاب آثار زیانباری خواهد داشت. به گونهای که در صورت شکست این جریان وحدت شاید دهها سال طول بکشد تا چنین اتفاقی مجدداً ایجاد شود.
اینکه همه کاندیداها به دنبال فتح دژ پاتاوه هستند خود گویای این واقعیت است.
دوم: خروج اصلاحطلبان از مدار سیاست در بویراحمد به واسطه هجمه اصولگرایان بود.
برخی جریانهای اصولگرایی که با حضور اصلاحطلبان در صحنه سیاسی پیروزی خود را ناممکن میدانستند، مثل همیشه با حذف صورت مسأله و حذف برخی از نیروهای جریان اصلاحطلبی، در پی این بودهاند که پیروزی خود را تضمین کنند.
اینکه پارهای از افراد منتسب به جبهه اصلاحطلبی و یا خود اصلاحطلب بین، به دنبال وقوع اتفاق عجیبی هستند، امر نادر و مشمیزکننده است. دست دادن بعضی اصلاح طلبان به اصولگرایان برای به دست گرفتن قدرت برای گرفتن دست آنها صرفاً خدمت به خود میکنند، یعنی منفعت طلبی و امتیاز گرفتن و منفعت بردن مادی. اما به هیچ وجه اصولگرایانی که چشم دیدن اصلاح طلبان را ندارند اصلاح طلب نخواهند شد، آن هم همزمان هم اصولگرا باشند هم اصلاح طلب چرا که اجتماع ضدین محال است. نتیجتاً این بازی یعنی به خدمت گرفتن چهرههای منفعت طلب به نام اصلاحطلب، بازی دو سر باخت برای خود اصولگرایان است.
زیرا از یک سو دافعه این خود اصلاح طلب بینها به جاذبه آنان میچربد و از دیگر سو اصولگرایان واقعی در مورد اعتقاد این کاندید، به اصول و آرمانهای جریان دچار شایبه میشوند، نشان به آن نشان که شخصیتهای کهنه کار اصولگرا نسبت به دوره پیشین کم انگیزهتر شدهاند.
اتفاقاً باز شدن جبهه جدید در بویراحمد که موجب وحدت و اتحاد ۹۸ شد مرهون خدمت اصولگرایان در حذف و بیاعتنایی به اکثریت اصلاح طلبان است. جایی که رقابت از حوزه تفکراندیشه سیاسی خارج شد و وارد جبهه جدید در اتحاد محرومترهای بویراحمد شد. نتیجه این خروج اجباری (اصلاح طلبی) رویش جبهه جدیدی بود تا مرزبندی جدید ایجاد شود. آنانی که امروز فریاد میزنند که باید از این شیوه قدرت خارج شویم و آن را قبیلهگرایی و قومیت بازی میدانند اتفاقاً نویسنده این سطور این اتفاق را از مصادیق بارز دموکراسی نوین میداند. آنجا که اجازه حضوراندیشههای سیاسی گوناگون داده نمیشود، اکثریت افراد ملاک عمل هستند یعنی اکثریت در مقام اجتماع و جغرافیا در پهنه سیاسی، نشان قدرت بیشتر است. در ابتدای تاریخ اسلامی خاستگاه قدرت و مشروعیت قدرت ناشی از فزونی و اکثریت پیرامونی بود تا اکثریتاندیشهای.
------------------------
کیانی
فعال سیاسی
اول: تغییر مرکز قدرت سیاسی و چانه زدنهای سیاسی از ولایات مرکز استان (یاسوج) به حوزه پاتاوه.
همچنان که همه میدانیم در چند دهه گذشته یک بازی بد از طرف به اصطلاح بعضی بزرگان سیاسی و حتی برخی فرهیختگان آغاز شد، جو تنفر و نفاق بین مردم و تفکیک میان مردم در بویراحمد و با دوگانه دانستن جامعه، خود را از جنس برتر دانستن و منطقه سفلی و مناطق دورأفتاده را بیگانه از خود، که تنها استفاده آنها استفاده ابزاری در ایام انتخابات بوده است. ضمناً رأی آنها مهم بوده نه خود آنان. چنان که همه اذعان دارند در یک بازه ۴ دههای در حاشیه بودند و نگاهشان به سفلاییها و مناطق محروم صرفاً در ایام انتخابات بود.
باز هم آنچنان که همه میدانیم تلقی آنان این بود که چون سفلی نشینان و محروم نشینان از نظر وضعیت مالی نیازمندتر و محرومترند، پس رأی آنها را میتوان خرید، حتی از طرق رسیدگی به محرومان، پکیجهای مختلف را به قصد خرید ابزاری فکر و رای و نظر مردم در اختیار نیازمندان قرار میدادند و تبلیغات فراوان میکردند. همه خوب به خاطر دارند اتفاقات گذشته را!
باری: در چهار سال گذشته اتفاقی افتاد که برای اولین بار در تاریخ جمهوری اسلامی، مردم محروم نشین با اعتماد به نفس و وحدت و اتحاد و همدلی خود، برگی زرین در تاریخ سیاسی استان کهگیلویه و بویراحمد آفریدند و با پرچمداری فرزند خودشان (مهدی روشنفکر) توانستند یک بار برای همیشه از زیر بار تهمتها، تحقیرها و توهینها رها شوند.
لذا اکنون اگر میبینیم پاتاوه مرکز ثقل سیاسی بویراحمد شده است، مرهون همین همت والای مردم رها شده از بار کممهریها و بیتوجهیها بوده است.
به روشنی همه میبینند که فرزندان بویراحمد در این دوره وحدت و وفاق، به خوبی و با نگاه بویراحمد برای همه بویراحمد، جو سیاسی استان کهگیلویه و بویراحمد را در دست گرفتند. در کجای این ۴۵ سال شاهد چنین اتفاقی بودیم؟ بزرگان و نخبگان به ویژه در مناطق محروم از پاتاوه، لوداب، جلیل، بابکان، لوداب، سادات محمودی، زیلایی، سپیدار، تنگ سرخ، دشتروم، کاکان و همه بویراحمد باید از انشقاق و تفرقه بر حذر باشند و با تکرار حماسه اسفند 98، حماسه ۱۴۰۲ را بیشتر و بهتر بیافرینند.
تا در دوره جدید، نواقص برطرف و ضعفها پوشیده شود. انتظار میرود نخبگان و بزرگان و فرهیختگان بویراحمد اجازه دهند تا در یک دوره ۴ ساله به فضل خدا انتظارات بر حق آنها و نقدها و انتقادات محقانه آنها به ثمر نشیند. هرچند با نگاه بیغرض به کارنامه یک دوره مهدی روشنفکر میبینیم در مقابل سایر رقبا و همکاران مخصوصاً نماینده دائمی کهگیلویه انصافاً در حوزههای مختلف کارنامه درخشان و قابل دفاعی دارد. وجود کرونا و تحریمهای ظالمانه هم در این ۴ ساله جو اقتصادی کشور را تحتالشعاع قرار داده است.
بی شک خروج زود هنگام ریل قطار از پاتاوه به ده برآفتاب آثار زیانباری خواهد داشت. به گونهای که در صورت شکست این جریان وحدت شاید دهها سال طول بکشد تا چنین اتفاقی مجدداً ایجاد شود.
اینکه همه کاندیداها به دنبال فتح دژ پاتاوه هستند خود گویای این واقعیت است.
دوم: خروج اصلاحطلبان از مدار سیاست در بویراحمد به واسطه هجمه اصولگرایان بود.
برخی جریانهای اصولگرایی که با حضور اصلاحطلبان در صحنه سیاسی پیروزی خود را ناممکن میدانستند، مثل همیشه با حذف صورت مسأله و حذف برخی از نیروهای جریان اصلاحطلبی، در پی این بودهاند که پیروزی خود را تضمین کنند.
اینکه پارهای از افراد منتسب به جبهه اصلاحطلبی و یا خود اصلاحطلب بین، به دنبال وقوع اتفاق عجیبی هستند، امر نادر و مشمیزکننده است. دست دادن بعضی اصلاح طلبان به اصولگرایان برای به دست گرفتن قدرت برای گرفتن دست آنها صرفاً خدمت به خود میکنند، یعنی منفعت طلبی و امتیاز گرفتن و منفعت بردن مادی. اما به هیچ وجه اصولگرایانی که چشم دیدن اصلاح طلبان را ندارند اصلاح طلب نخواهند شد، آن هم همزمان هم اصولگرا باشند هم اصلاح طلب چرا که اجتماع ضدین محال است. نتیجتاً این بازی یعنی به خدمت گرفتن چهرههای منفعت طلب به نام اصلاحطلب، بازی دو سر باخت برای خود اصولگرایان است.
زیرا از یک سو دافعه این خود اصلاح طلب بینها به جاذبه آنان میچربد و از دیگر سو اصولگرایان واقعی در مورد اعتقاد این کاندید، به اصول و آرمانهای جریان دچار شایبه میشوند، نشان به آن نشان که شخصیتهای کهنه کار اصولگرا نسبت به دوره پیشین کم انگیزهتر شدهاند.
اتفاقاً باز شدن جبهه جدید در بویراحمد که موجب وحدت و اتحاد ۹۸ شد مرهون خدمت اصولگرایان در حذف و بیاعتنایی به اکثریت اصلاح طلبان است. جایی که رقابت از حوزه تفکراندیشه سیاسی خارج شد و وارد جبهه جدید در اتحاد محرومترهای بویراحمد شد. نتیجه این خروج اجباری (اصلاح طلبی) رویش جبهه جدیدی بود تا مرزبندی جدید ایجاد شود. آنانی که امروز فریاد میزنند که باید از این شیوه قدرت خارج شویم و آن را قبیلهگرایی و قومیت بازی میدانند اتفاقاً نویسنده این سطور این اتفاق را از مصادیق بارز دموکراسی نوین میداند. آنجا که اجازه حضوراندیشههای سیاسی گوناگون داده نمیشود، اکثریت افراد ملاک عمل هستند یعنی اکثریت در مقام اجتماع و جغرافیا در پهنه سیاسی، نشان قدرت بیشتر است. در ابتدای تاریخ اسلامی خاستگاه قدرت و مشروعیت قدرت ناشی از فزونی و اکثریت پیرامونی بود تا اکثریتاندیشهای.
------------------------
کیانی
فعال سیاسی