تاریخ انتشار
سه شنبه ۲۰ تير ۱۴۰۲ ساعت ۲۲:۱۸
کد مطلب : ۴۶۴۵۹۶
یادداشت ارسالی؛
لزوم استفاده از ظرفیت نخبگان و نیروهای انسانی همه استان کهگیلویه و بویراحمد در مدیریتها / گچساران و باشت جا مانده!! / دولت به تبعیضهای قومی، جغرافیایی، سیاسی و باندی پایان دهد
۰
مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
کبنا ؛احمدرضا نیک بیان- بدور از نگاههای قومی، منطقهگرایی و صرفاً بر اساس شایستهسالاری و استفاده از نخبگان همه مناطق، در تمام دولتهای پس از انقلاب شاید ناچیزترین سهم فرزندان گچساران و باشت در مدیریت استان کهگیلویه و بویراحمد، بنام این دولت خورده است.
اگر شخص استاندار را کنار بگذاریم، فرزندان گچساران و باشت، سهمی ناچیز و نزدیک به صفر است،
فقط یک عضو شورای توسعه و برنامهریزی استان اون هم اداره کل نوسازی مدارس که برای این شهرستان مظلوم توفیری ندارد.
سه معاون استاندار از یک شهر و دیگر معاون هم عضو ستاد انتخاباتی نماینده دیگر شهر؟!
کلیه دستگاههای اجرایی و کلیدی و دانشگاه مادر، سازمانها و.. استان از صدر تا ذیل در اختیار نیروهای انتخاباتی سایر نمایندگان فعلی دو حوزه انتخابیه دیکر است و نماینده گچساران فقط دلخوش به آن است که مدیران و مسئولانی سیاسی و بهداشتی و درمانی و نفتی و شهرداریها و بخشداریهای حوزه انتخابیه گچساران و باشت در اختیار نماینده گچساران و باشت و برادرانش (البته با شراکت و نظر دو نماینده دیگر و حتی نماینده اسبق بویراحمد ) است، ولی در سطح استان هیچ سهمی دیگر از آن فرزندان این دیار نیست.
در حالی که در دولت سابق بالای ۵۰ درصد مدیران کلیدی و حتی معاونین دستگاههای اجرایی استان از آن فرزندان گچساران و باشت بوده ولی الان سهم این دو شهرستان صفر است.
حتی در استخدامهای فلهای جذب نیروها نه تنها در مرکز استان بلکه در خود پتروشیمی و شرکت نفت و سایر ادارات گچساران و باشت سهم دو حوزه انتخابیه بویراحمد و کهگیلویه از بومیها بیشتر و شاید سهم بومیها نیز سفر باشد.
دولت اصولگرا و انقلابی آقای رئیسی برای دومین بار به این استان خسته از تبعیض و بیعدالتی و سیاسی کاری و سیاستزده صفر میکند.
آیا وقت آن نرسیده است که این دولت به شعارهای خود در استقرار عدالت عمل کند و به تبعیضهای قومی و جغرافیایی و سیاسی و باندی پایان دهد.
شرکت آب منطقهای نیز از گچساران است ولی بنام ما و بکام موحد و دیگران.
سه مدیر میانی در ستاد استانداری که عملاً اختیاراتی و نقشی در حد کارشناس و کمتر از انگشتان یک دست معاون در چند اداره استانی سهم این حوزه مهم که یک چهارم نفت ایران را تولید میکند، بیشتر نیست.
تنها دستگاه اجرایی استان که فرزندی از گچساران و باشت مدیریت آن را بر عهده داشت در سایه زیاده خواهی نماینده گچساران و بیتدبیریایشان بر باد رفت و ۲۶ دستگاه اجرایی و کلیدی استان در اختیار نیروهای انتخاباتی و تیمهای قومی دو نماینده دیگر استان است. نگارنده طرح مسائل جغرافیایی و منطقهای را نکوهش میکند و صرفاً من باب استفاده از همه ظرفیتها و نخبگان همه مناطق این مطالب ارائه شد؛ چرا که اینگونه وحدت بیش از گذشته در سطح استان تقویت و گسترش پیدا میکند.
اگر شخص استاندار را کنار بگذاریم، فرزندان گچساران و باشت، سهمی ناچیز و نزدیک به صفر است،
فقط یک عضو شورای توسعه و برنامهریزی استان اون هم اداره کل نوسازی مدارس که برای این شهرستان مظلوم توفیری ندارد.
سه معاون استاندار از یک شهر و دیگر معاون هم عضو ستاد انتخاباتی نماینده دیگر شهر؟!
کلیه دستگاههای اجرایی و کلیدی و دانشگاه مادر، سازمانها و.. استان از صدر تا ذیل در اختیار نیروهای انتخاباتی سایر نمایندگان فعلی دو حوزه انتخابیه دیکر است و نماینده گچساران فقط دلخوش به آن است که مدیران و مسئولانی سیاسی و بهداشتی و درمانی و نفتی و شهرداریها و بخشداریهای حوزه انتخابیه گچساران و باشت در اختیار نماینده گچساران و باشت و برادرانش (البته با شراکت و نظر دو نماینده دیگر و حتی نماینده اسبق بویراحمد ) است، ولی در سطح استان هیچ سهمی دیگر از آن فرزندان این دیار نیست.
در حالی که در دولت سابق بالای ۵۰ درصد مدیران کلیدی و حتی معاونین دستگاههای اجرایی استان از آن فرزندان گچساران و باشت بوده ولی الان سهم این دو شهرستان صفر است.
حتی در استخدامهای فلهای جذب نیروها نه تنها در مرکز استان بلکه در خود پتروشیمی و شرکت نفت و سایر ادارات گچساران و باشت سهم دو حوزه انتخابیه بویراحمد و کهگیلویه از بومیها بیشتر و شاید سهم بومیها نیز سفر باشد.
دولت اصولگرا و انقلابی آقای رئیسی برای دومین بار به این استان خسته از تبعیض و بیعدالتی و سیاسی کاری و سیاستزده صفر میکند.
آیا وقت آن نرسیده است که این دولت به شعارهای خود در استقرار عدالت عمل کند و به تبعیضهای قومی و جغرافیایی و سیاسی و باندی پایان دهد.
شرکت آب منطقهای نیز از گچساران است ولی بنام ما و بکام موحد و دیگران.
سه مدیر میانی در ستاد استانداری که عملاً اختیاراتی و نقشی در حد کارشناس و کمتر از انگشتان یک دست معاون در چند اداره استانی سهم این حوزه مهم که یک چهارم نفت ایران را تولید میکند، بیشتر نیست.
تنها دستگاه اجرایی استان که فرزندی از گچساران و باشت مدیریت آن را بر عهده داشت در سایه زیاده خواهی نماینده گچساران و بیتدبیریایشان بر باد رفت و ۲۶ دستگاه اجرایی و کلیدی استان در اختیار نیروهای انتخاباتی و تیمهای قومی دو نماینده دیگر استان است. نگارنده طرح مسائل جغرافیایی و منطقهای را نکوهش میکند و صرفاً من باب استفاده از همه ظرفیتها و نخبگان همه مناطق این مطالب ارائه شد؛ چرا که اینگونه وحدت بیش از گذشته در سطح استان تقویت و گسترش پیدا میکند.