تاریخ انتشار
پنجشنبه ۲۹ آبان ۱۳۹۹ ساعت ۱۶:۵۰
کد مطلب : ۴۲۷۷۰۲
حاشیه ای بر سفر قالیباف به استان کهگیلویه و بویراحمد؛
تاملی بر یک سفر
۳
مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
کبنا ؛
سیر و سفر هم از جنبه فردی و هم جمعی نوعی مطالعه، آگاهی بخشی و کسب معلومات و اطلاع از اوضاع جغرافیائی ، تاریخی ، اجتماعی و فرهنگی جوامع مختلف میباشد که رشد و تحول و تغییر هم از دستاوردهای آن می باشد شاید همین اثرپذیری و اثرگذاری سفر بوده که در قرآن کریم مورد توجه قرار داده شده است. ( آیاتی از 13 سوره در مورد سفر، 30 نوع سفر با 5 هدف و 22 آداب سفر از دید قرآن)
اما سفر از نگاه سیاسی و تحقیقاتی در حوزه کاری مدیران جنبه های دیگری را هم دارد اینکه مدیران مرکز نشین در هر سطح و رده ای خود مستقیماً مسائل و مباحث مردم را ملاحظه و مشکلات و پیشرفتها را بصورت میدانی و از نزدیک با آنها آشنا شوند بطور قطع و یقین تحولاتی را با خود همراه دارد. از آنجا که طبق قانون اساسی جمهوری اسلامی اصل 156 مهمترین و اساسی ترین وظیفه نهاد مجلس نظارت بر عملکرد دستگاهها و مدیران اجرائی است و این نظارت اگر مستقیم صورت گیرد هم تحرک بخشی و اثر بخشی را بدنبال می آورد وهم موانع و مشکلات طرحهای عمرانی را شناسائی و برطرف می نمایند و هم نیازها و ضرورتهای آینده گرایانه را در دستور کار قرار می دهند و این خود باعث حرکت چرخهای توسعه و پیشرفت جامعه بخصوص در مناطق دور دست از مرکز می شود.
چند روزی است که در خبرها موضوع سفر دکتر قالیباف ریاست محترم مجلس شورای اسلامی به این استان مطرح شده است و البته طبیعی است که این سفر اگر با برنامه و طرح و ارزیابی های اصولی صورت گیرد می تواند منشأ خیر و برکت باشد و نباید این سفرها را در دایره تنگ و چشم بیمار گونه جریانات سیاسی تحلیل نمود، بلکه باید حضور یکی از سران قوای سه گانه کشور که خود در دوران متعدد مدیریت، فعالیت های گسترده و موفق داشته و هم اکنون بعنوان ریاست قوه مقننه با نگرش جهادگرایانه و با یک جسارت و توان و تلاش بی وقفه ای چون فرمانده ای دلسوز در خط مقدم جبهه حضور می یابد، را نادیده گرفته و حب و بغض شخصی خود را ملاک حضور و عدم حضور قرار دهیم.
هنوز زمان زیادی از سفر چهار روزه دکتر قالیباف به خوزستان و مطالعه میدانی امور این استان پرمشکل وپیگیریهای مثمر ثمر بعنوان حرکتی رضایت آمیز و اعتماد ساز نگذشته است، هنوز شاهد لبخند شیرین عشایر و محرومین دور افتاده سیستان و بلوچستان که در سفر قالیباف به آنجا شاهد بودیم مسرت و شعف ایجاد نموده و اعلام رضایت ماهیگیران چابهاری که مطالبه شان در کمتر از یک ماه اجرائی شد را شاهدیم، و چه زیباتر اینکه رئیس یک قوه همدرد و همراه کادر پزشکی در جبهه سلامت حضور یافت و عرض ادب و احترام نمود تا دلگرمی و نشاط آن سنگرداران بهداشت را در رفع مشکلاتشان ایجاد نماید و دهها حرکت جهادی دیگر ، حال این سوال مطرح می شود که :
گل و بلبل در گچساران!
چرا جمعی می گویند سفر ممنوع ؟! سفر تبلیغاتی است ؟! سفر در کرونا خطر آفرین است ؟! و ... اگر به کارنامه و صداقت آنها رجوع شود ابهامات و دم خروسهای بسیاری نمایان است ، کسانی که خود با شو تبلیغاتی برای روشن کردن چراغی در بلواری میلیونها تومان هزینه سفر مقامات دست چندم بعمل می آوردند و هیچگاه هم پای درد دل مستقیم مردم قرار داده نشدند، یادمان نرفته که حتی بی حاصل ترین سفر ( آقای لاریجانی ) را با چه هزینه های هنگفتی دربوق و کرنا نمودند و اجازه یک ساعت دیدار مردمی را نداند؟! سفر هایی که در نهایت با کباب بره پیمانکاران در باغات بی درد ها و اشراف به پایان رسید و با مصاحبه های ساختگی و وعده های سرخرمنی و نهایتاً معرفی دوروبری های خاله خورزوئی برای کسب امتیازات فردی .
اما چرا عده ای از سفر یک مقام مسئول ناراحت شده اند و آدرس انحرافی می دهند؟
مگر بزرگترین شعار خدمت رسانی همین ها نه این بود که توانسته اند یک معاون وزیری را به شهر بیاورند؟
آیا فقط پیچاب آب ندارد ؟ بقیه روستاها و مناطق گل و بلبل شده اند ؟
پس داد بی آبی مردم دژسلیمان در 10کیلومتری گچساران را کی شنید؟ اقدام جهادی بچه های روستای فتح برای رفع تشنگی مردم را کی دید؟ جاده بهم ریخته 10 ساله باشت تا شاه بهرام و چرام را چه کسی پیگیری نمود؟ کلنگ زنی بسیار باهیاهوی کارخانه لاستیک سازی سبز خان احمد به کجا رسیده؟ درد اشتغال هزاران جوان بیکار و تحصیل کرده سرگردان را چه کسانی درمان کردند؟ دهها زندگی متارکه شده از بیکاری و خودکشی های دلخراش در 10 سال اخیر را چگونه توجیه کنیم ؟! دهها طرح راکد و نیمه کاره ای که سیل تبلیغات ریزش بودجه هایشان شکارهای خومی را هم فراری داد کی پاسخگوست ؟ یادمان نرود که هنوز مشک وبال پشت زنان و دختران تلچگاه و لار می باشد و این چشمه دنک است که به لطف خدا تامین آب آن روستاها را برعهده دارد؟! و یا در یک کیلومتری شهر روستای پرجمعیت چهاربیشه و شهرک صنعتی هنوز نه آب مناسب آشامیدنی دارند و حتی از آنتن دهی قابل استفاده برخوردارند.
بسیاری از ساختمانهای نیمه کاره مانده ای که کم کم به آثار باستانی می پیوندند را کدام جریان باید مطالبه نمایند؟ کدام طرح اشتغالزا و حرکت تحول آفرین در شهرستانهای باشت و گچساران فعال است که فقط مانده تا یک پمپ به پیچاب محرومی برسد که حال به یادشان افتاده ایم ؟! آیا تونل تعطیل شده دیل که تاریخ مصرف تبلیغاتی آن تمام شده را هم مدنظر داریم ؟!
رشته ها پنبه شوند!
کرونا را باور داریم یا بهانه را ! کرونا را ابزار ترس قرار می دهیم یاکشف ناکار آمدیها و شنیدن صدای خفه شده جامعه را ؟آیا این سفرها می تواند پرده های خود ساخته تبلیغاتی کاغذی را به کنار بزند و رسوایی برای بی عمل بودن شعارهای انتخاباتی باشد؟ ! چرا ترس از انجام این سفر داریم ؟! چه اشکال دارد که در یک سفر بعد از سالها هم عملکرد کارهای تبلیغاتی خود را ببینیم و هم صدای مردم را بشنویم و هم بی اساسی ایجاد بهشت برین رسانه ای را ؟! از خود سوال مهم کنیم چرا یک سفر این همه فشار روحی و وحشت پدید آورده ؟ مگر قراره در خصوص بعضی از هیاهوها تحقیق و تفحص صورت گیرد ؟! و ماهیت پر جنجال اموری روشن گردد؟ ...... و ده ها سوال دیگر.
اما حضور نمایندگان محترم استان ( بویر احمد و کهگیلویه ) و مقامات استانی عرضه بدارم که نکند خدای ناکرده در بررسی طرحها و حضور فیزیکی دکتر قالیباف در گچساران با سایر مناطق استان تبعیض و کوتاهی صورت گیرد، با شناختی که از روحیه شماها داریم انتظار می رود که ترتیب دیدارهای مردمی ، اولویت دادن به طرحهای عمرانی ، جهت دادن امکانات جهادی برای اشتغالزایی جوانانان و ورزشکاران و بیش از همه مهم تر، بررسی عملکرد مدیران دستگاههای خدماتی ، عمرانی شهرستان گچساران و باشت را بدور از گزارشات ساختگی و جلسه ای بسوی عملکرد عینی و شنیدن درد های کارشناسان دستگاهها در دستور کار قرار دهید، از عظمت و ذخیره بزرگ نفت و گاز و مشکلات و درد های آنان ،از بی عدالتی ها و تبعیض های اعمال شده ، از خانه نشین کردنها تا علم دار کردن ناتوانان در کل شهرستان از نخبه کشی ها و نوچه پروری ها ، از اعمال نظام ارباب رعیتی تا متلاشی شدن دهها زندگی خانوادگی و خودکشی های ناشی از تألمات روحی و بیکاری و فقر و ... غفلت نشود ، اینهائی که هیاهو راه انداخته اند که سفر ممنوع، عموماً کسانی اند که یا سطحی و شعاری و احساسی اظهار فضل می کنند، یا از پنبه شدن تارهای عنکبوتی وحشت دارند و یا دل در گرو حل مشکلات و معضلات شهرستان ندارند ،خود را می بینند و اطرافیان بی دردشان را .
چشم انتظار مسافر
مسئولین محترم ، مردم ما مهمان نواز و با فرهنگ و شخصیت اجتماعی هستند که متانت و حیا و ادب آنها در مواجهه با مهمان مثال زدنی است اما سالها ست دردهای خفته دارند و زبان در کام و اسیر وعده های توخالی ، الان باید دریچه های اطمینان جهت طرح درد ها و مطالبات خود را بیابند و بدون لکنت زبان بگویند باید مسئولی مستقیم همانند سیستان و بلوچستان گوش شنوا داشته باشد، کمبود ها و نارسائی های این منطقه و استان کمتر از خوزستان و بلوچستان نیست ، در فضای گرد و غبار سفر مقامات در سالهای گذشته در گچساران با روشهای مانور اشرافی گرایانه و تجمل، درد بیمار بیمارستان شهید رجائی و بی بی حکیمه، درد بیمار اعتیاد محلات لبنان و سادات و رادک، ناله پیرزن و پیرمرد روستا نشین، زبان خشکیده روستاهای بی آب، ناله جوانان بیکار، درد معلم بدون امکانات و منزل، فریاد کارگر روز مزد و مجتمع شده لشکر بیکاران روگذر و ... کمتر به مسئولین رده بالای نظام رسیده و حال لازم است پرده های تبلیغاتی تیم رسانه ای حقوق بگیر را کنار زده و مردم رو در رو مصائب خود را با یک مقام عالی رتیه طرح کنند و ایشان هم وظیفه ی نظارتی تعطیل شده سالهای اخیر را احیا نمایند.
مسئولین محترم استان و نمایندگان عزیز، بدانید و بدانیم که: ظرفیت و توانایی گچساران از هر حیث در حدی است که اگر از تیول خانوادگی قبل و بعد از انقلاب خارج شود می تواند تلألو کشوری، ملی و حتی جهانی داشته باشد، این را باور کنیم ودر سفر مقامات مدنظر قرار دهیم و راه رهائی از این بستر را بیابیم تا قطار توسعه و پیشرفت استان را شتاب ببخشید، پتروشیمی گچسارانی که سالهاست بر زمین مانده و تبدیل به حیات خلوت خانواده و یک نگرش کوتاه منفعت طلبانه گردیده باید آزاد شود تا به کارآمدی برسد، هلدینگ خلیج فارس که با شراکت بعضی ها نه جوابگوی سهام مردم و پذیره نویسی شبانه هستند و صدها سوال بی پاسخ در خصوص تجهیزات و بکارگیری های بدون آزمون نیروها دارند، باید شفاف به مردم گزارش شوند، منطقه ویژه اقتصادی گچساران که حتی در هیات دولت هم مصوب شد به کجا انجامید؟! این طرح خود مبنای تحولی اساسی در جنوب می باشد، چرا تحرکی و اقدامی شکل نگرفته؟ یا باز هم منتظر تصمیمات شبانه و تقسیم منافع بصورت نذری و درون خانوادگی هستند؟!
در این سفر باید عادلانه وشجاعانه به واگذاری های متعدد (امتیازات ، کارخانجات ، زمین خواریها و هرنوع غارتگری دیگر (ورود شود و بر چشم پوشی ها بر تخلفات سخت گیری به عمل آید، شاید ترس از انجام سفر، به برملاشدن دستهای آلوده و جذب های ناروا با تشکیل شرکتهای کاغذی ( به تعبیر قهرمانی نماینده دادستانی مرکز) بینجامد؟!
در پایان از حسن نیت همه عزیزانی که در انجام این سفر تلاش داشتند و دارند باید تشکر و تقدیر کرد و ان شاء الله تعالی سفری مفید و سازنده، با تحول و نگرشی انقلابی حاصل گردد که یقیناً رضایت مردمی و اطمینان خاطر اجتماعی را برای بسط و ایجاد یک دولت جوان و کارآمد و انقلابی مورد مطالبه رهبری اندیشمند انقلاب را محقق نماید.
محرمی نیست وگرنه که خبر بسیار است رمق ناله کم و کوه و کمر بسیار است
ای ملائک که به سنجیدن ما مشغولید بنویسید که اندوه بشر بسیار است
............................................
یدالله مرادی- فرهنگی بازنشسته
اما سفر از نگاه سیاسی و تحقیقاتی در حوزه کاری مدیران جنبه های دیگری را هم دارد اینکه مدیران مرکز نشین در هر سطح و رده ای خود مستقیماً مسائل و مباحث مردم را ملاحظه و مشکلات و پیشرفتها را بصورت میدانی و از نزدیک با آنها آشنا شوند بطور قطع و یقین تحولاتی را با خود همراه دارد. از آنجا که طبق قانون اساسی جمهوری اسلامی اصل 156 مهمترین و اساسی ترین وظیفه نهاد مجلس نظارت بر عملکرد دستگاهها و مدیران اجرائی است و این نظارت اگر مستقیم صورت گیرد هم تحرک بخشی و اثر بخشی را بدنبال می آورد وهم موانع و مشکلات طرحهای عمرانی را شناسائی و برطرف می نمایند و هم نیازها و ضرورتهای آینده گرایانه را در دستور کار قرار می دهند و این خود باعث حرکت چرخهای توسعه و پیشرفت جامعه بخصوص در مناطق دور دست از مرکز می شود.
چند روزی است که در خبرها موضوع سفر دکتر قالیباف ریاست محترم مجلس شورای اسلامی به این استان مطرح شده است و البته طبیعی است که این سفر اگر با برنامه و طرح و ارزیابی های اصولی صورت گیرد می تواند منشأ خیر و برکت باشد و نباید این سفرها را در دایره تنگ و چشم بیمار گونه جریانات سیاسی تحلیل نمود، بلکه باید حضور یکی از سران قوای سه گانه کشور که خود در دوران متعدد مدیریت، فعالیت های گسترده و موفق داشته و هم اکنون بعنوان ریاست قوه مقننه با نگرش جهادگرایانه و با یک جسارت و توان و تلاش بی وقفه ای چون فرمانده ای دلسوز در خط مقدم جبهه حضور می یابد، را نادیده گرفته و حب و بغض شخصی خود را ملاک حضور و عدم حضور قرار دهیم.
هنوز زمان زیادی از سفر چهار روزه دکتر قالیباف به خوزستان و مطالعه میدانی امور این استان پرمشکل وپیگیریهای مثمر ثمر بعنوان حرکتی رضایت آمیز و اعتماد ساز نگذشته است، هنوز شاهد لبخند شیرین عشایر و محرومین دور افتاده سیستان و بلوچستان که در سفر قالیباف به آنجا شاهد بودیم مسرت و شعف ایجاد نموده و اعلام رضایت ماهیگیران چابهاری که مطالبه شان در کمتر از یک ماه اجرائی شد را شاهدیم، و چه زیباتر اینکه رئیس یک قوه همدرد و همراه کادر پزشکی در جبهه سلامت حضور یافت و عرض ادب و احترام نمود تا دلگرمی و نشاط آن سنگرداران بهداشت را در رفع مشکلاتشان ایجاد نماید و دهها حرکت جهادی دیگر ، حال این سوال مطرح می شود که :
گل و بلبل در گچساران!
چرا جمعی می گویند سفر ممنوع ؟! سفر تبلیغاتی است ؟! سفر در کرونا خطر آفرین است ؟! و ... اگر به کارنامه و صداقت آنها رجوع شود ابهامات و دم خروسهای بسیاری نمایان است ، کسانی که خود با شو تبلیغاتی برای روشن کردن چراغی در بلواری میلیونها تومان هزینه سفر مقامات دست چندم بعمل می آوردند و هیچگاه هم پای درد دل مستقیم مردم قرار داده نشدند، یادمان نرفته که حتی بی حاصل ترین سفر ( آقای لاریجانی ) را با چه هزینه های هنگفتی دربوق و کرنا نمودند و اجازه یک ساعت دیدار مردمی را نداند؟! سفر هایی که در نهایت با کباب بره پیمانکاران در باغات بی درد ها و اشراف به پایان رسید و با مصاحبه های ساختگی و وعده های سرخرمنی و نهایتاً معرفی دوروبری های خاله خورزوئی برای کسب امتیازات فردی .
اما چرا عده ای از سفر یک مقام مسئول ناراحت شده اند و آدرس انحرافی می دهند؟
مگر بزرگترین شعار خدمت رسانی همین ها نه این بود که توانسته اند یک معاون وزیری را به شهر بیاورند؟
آیا فقط پیچاب آب ندارد ؟ بقیه روستاها و مناطق گل و بلبل شده اند ؟
پس داد بی آبی مردم دژسلیمان در 10کیلومتری گچساران را کی شنید؟ اقدام جهادی بچه های روستای فتح برای رفع تشنگی مردم را کی دید؟ جاده بهم ریخته 10 ساله باشت تا شاه بهرام و چرام را چه کسی پیگیری نمود؟ کلنگ زنی بسیار باهیاهوی کارخانه لاستیک سازی سبز خان احمد به کجا رسیده؟ درد اشتغال هزاران جوان بیکار و تحصیل کرده سرگردان را چه کسانی درمان کردند؟ دهها زندگی متارکه شده از بیکاری و خودکشی های دلخراش در 10 سال اخیر را چگونه توجیه کنیم ؟! دهها طرح راکد و نیمه کاره ای که سیل تبلیغات ریزش بودجه هایشان شکارهای خومی را هم فراری داد کی پاسخگوست ؟ یادمان نرود که هنوز مشک وبال پشت زنان و دختران تلچگاه و لار می باشد و این چشمه دنک است که به لطف خدا تامین آب آن روستاها را برعهده دارد؟! و یا در یک کیلومتری شهر روستای پرجمعیت چهاربیشه و شهرک صنعتی هنوز نه آب مناسب آشامیدنی دارند و حتی از آنتن دهی قابل استفاده برخوردارند.
بسیاری از ساختمانهای نیمه کاره مانده ای که کم کم به آثار باستانی می پیوندند را کدام جریان باید مطالبه نمایند؟ کدام طرح اشتغالزا و حرکت تحول آفرین در شهرستانهای باشت و گچساران فعال است که فقط مانده تا یک پمپ به پیچاب محرومی برسد که حال به یادشان افتاده ایم ؟! آیا تونل تعطیل شده دیل که تاریخ مصرف تبلیغاتی آن تمام شده را هم مدنظر داریم ؟!
رشته ها پنبه شوند!
کرونا را باور داریم یا بهانه را ! کرونا را ابزار ترس قرار می دهیم یاکشف ناکار آمدیها و شنیدن صدای خفه شده جامعه را ؟آیا این سفرها می تواند پرده های خود ساخته تبلیغاتی کاغذی را به کنار بزند و رسوایی برای بی عمل بودن شعارهای انتخاباتی باشد؟ ! چرا ترس از انجام این سفر داریم ؟! چه اشکال دارد که در یک سفر بعد از سالها هم عملکرد کارهای تبلیغاتی خود را ببینیم و هم صدای مردم را بشنویم و هم بی اساسی ایجاد بهشت برین رسانه ای را ؟! از خود سوال مهم کنیم چرا یک سفر این همه فشار روحی و وحشت پدید آورده ؟ مگر قراره در خصوص بعضی از هیاهوها تحقیق و تفحص صورت گیرد ؟! و ماهیت پر جنجال اموری روشن گردد؟ ...... و ده ها سوال دیگر.
اما حضور نمایندگان محترم استان ( بویر احمد و کهگیلویه ) و مقامات استانی عرضه بدارم که نکند خدای ناکرده در بررسی طرحها و حضور فیزیکی دکتر قالیباف در گچساران با سایر مناطق استان تبعیض و کوتاهی صورت گیرد، با شناختی که از روحیه شماها داریم انتظار می رود که ترتیب دیدارهای مردمی ، اولویت دادن به طرحهای عمرانی ، جهت دادن امکانات جهادی برای اشتغالزایی جوانانان و ورزشکاران و بیش از همه مهم تر، بررسی عملکرد مدیران دستگاههای خدماتی ، عمرانی شهرستان گچساران و باشت را بدور از گزارشات ساختگی و جلسه ای بسوی عملکرد عینی و شنیدن درد های کارشناسان دستگاهها در دستور کار قرار دهید، از عظمت و ذخیره بزرگ نفت و گاز و مشکلات و درد های آنان ،از بی عدالتی ها و تبعیض های اعمال شده ، از خانه نشین کردنها تا علم دار کردن ناتوانان در کل شهرستان از نخبه کشی ها و نوچه پروری ها ، از اعمال نظام ارباب رعیتی تا متلاشی شدن دهها زندگی خانوادگی و خودکشی های ناشی از تألمات روحی و بیکاری و فقر و ... غفلت نشود ، اینهائی که هیاهو راه انداخته اند که سفر ممنوع، عموماً کسانی اند که یا سطحی و شعاری و احساسی اظهار فضل می کنند، یا از پنبه شدن تارهای عنکبوتی وحشت دارند و یا دل در گرو حل مشکلات و معضلات شهرستان ندارند ،خود را می بینند و اطرافیان بی دردشان را .
چشم انتظار مسافر
مسئولین محترم ، مردم ما مهمان نواز و با فرهنگ و شخصیت اجتماعی هستند که متانت و حیا و ادب آنها در مواجهه با مهمان مثال زدنی است اما سالها ست دردهای خفته دارند و زبان در کام و اسیر وعده های توخالی ، الان باید دریچه های اطمینان جهت طرح درد ها و مطالبات خود را بیابند و بدون لکنت زبان بگویند باید مسئولی مستقیم همانند سیستان و بلوچستان گوش شنوا داشته باشد، کمبود ها و نارسائی های این منطقه و استان کمتر از خوزستان و بلوچستان نیست ، در فضای گرد و غبار سفر مقامات در سالهای گذشته در گچساران با روشهای مانور اشرافی گرایانه و تجمل، درد بیمار بیمارستان شهید رجائی و بی بی حکیمه، درد بیمار اعتیاد محلات لبنان و سادات و رادک، ناله پیرزن و پیرمرد روستا نشین، زبان خشکیده روستاهای بی آب، ناله جوانان بیکار، درد معلم بدون امکانات و منزل، فریاد کارگر روز مزد و مجتمع شده لشکر بیکاران روگذر و ... کمتر به مسئولین رده بالای نظام رسیده و حال لازم است پرده های تبلیغاتی تیم رسانه ای حقوق بگیر را کنار زده و مردم رو در رو مصائب خود را با یک مقام عالی رتیه طرح کنند و ایشان هم وظیفه ی نظارتی تعطیل شده سالهای اخیر را احیا نمایند.
مسئولین محترم استان و نمایندگان عزیز، بدانید و بدانیم که: ظرفیت و توانایی گچساران از هر حیث در حدی است که اگر از تیول خانوادگی قبل و بعد از انقلاب خارج شود می تواند تلألو کشوری، ملی و حتی جهانی داشته باشد، این را باور کنیم ودر سفر مقامات مدنظر قرار دهیم و راه رهائی از این بستر را بیابیم تا قطار توسعه و پیشرفت استان را شتاب ببخشید، پتروشیمی گچسارانی که سالهاست بر زمین مانده و تبدیل به حیات خلوت خانواده و یک نگرش کوتاه منفعت طلبانه گردیده باید آزاد شود تا به کارآمدی برسد، هلدینگ خلیج فارس که با شراکت بعضی ها نه جوابگوی سهام مردم و پذیره نویسی شبانه هستند و صدها سوال بی پاسخ در خصوص تجهیزات و بکارگیری های بدون آزمون نیروها دارند، باید شفاف به مردم گزارش شوند، منطقه ویژه اقتصادی گچساران که حتی در هیات دولت هم مصوب شد به کجا انجامید؟! این طرح خود مبنای تحولی اساسی در جنوب می باشد، چرا تحرکی و اقدامی شکل نگرفته؟ یا باز هم منتظر تصمیمات شبانه و تقسیم منافع بصورت نذری و درون خانوادگی هستند؟!
در این سفر باید عادلانه وشجاعانه به واگذاری های متعدد (امتیازات ، کارخانجات ، زمین خواریها و هرنوع غارتگری دیگر (ورود شود و بر چشم پوشی ها بر تخلفات سخت گیری به عمل آید، شاید ترس از انجام سفر، به برملاشدن دستهای آلوده و جذب های ناروا با تشکیل شرکتهای کاغذی ( به تعبیر قهرمانی نماینده دادستانی مرکز) بینجامد؟!
در پایان از حسن نیت همه عزیزانی که در انجام این سفر تلاش داشتند و دارند باید تشکر و تقدیر کرد و ان شاء الله تعالی سفری مفید و سازنده، با تحول و نگرشی انقلابی حاصل گردد که یقیناً رضایت مردمی و اطمینان خاطر اجتماعی را برای بسط و ایجاد یک دولت جوان و کارآمد و انقلابی مورد مطالبه رهبری اندیشمند انقلاب را محقق نماید.
محرمی نیست وگرنه که خبر بسیار است رمق ناله کم و کوه و کمر بسیار است
ای ملائک که به سنجیدن ما مشغولید بنویسید که اندوه بشر بسیار است
............................................
یدالله مرادی- فرهنگی بازنشسته