تاریخ انتشار
يکشنبه ۱ دی ۱۳۹۸ ساعت ۱۴:۵۸
کد مطلب : ۴۱۵۷۸۱
یادداشت سیاسی
شعار زیبا با محتوای جعلی / کدام توسعه؟
یداله مرادی
۰
مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
کبنا ؛اخیرأ آقای تاجگردون نماینده محترم در متینگ های انتخاباتیاش بر کلمه توسعه آنهم به صورت انحصاری تاکید دارند (البته بعد از کاربرد الفاظ میرشکار و برنو و شمشیر که اینها خود نمادی از عصر فئودالیسم میباشند و با لفظ توسعه و پیشرفت سنخیتی ندارند)، به خصوص در جمع معدودی از هم ولایتیهای اینجانب (آنهم در شهر و نه در روستا) طوری از این ادبیات استفاده نمودهاند که شاید فکر شود این روستا گلستان توسعه خیالی و شعاری آن جناب قرار گرفته است ابتدا محض اطلاع عموم عرض نمایم که:
تنها روستایی که هنوز نه خانه بهداشت را تجربه کرده و نه پزشکی را ملاحظه!، تنها روستایی که از 24 شبکه تلویزیونی فقط سه شبکه را دریافت مینماید آنهم بسیار ضعیف، تنها روستایی که برای نمونه یک مورد سرمایه گذاری در هیچ موضوعی در آن دیده نمیشود (حتی دامداری یا مرغداری و یا...)، تنها روستایی که آنتن تلفنهای همراه در خواب بسر میبرند، روستایی که نه زمین ورزشی دارد، نه آب تصفیه و بهداشتی (آبی از چشمهٔ که یادگار لوله کشی جهاد سازندگی میباشد) و نه پاسگاه محیط زیست و...، روستایی با لشکر جوانان بیکار و حتی نداشتن کشاورزی مرسوم و ساده و سنتی؟!
بعد از چهل سال و بدنبال سالها پیگیری از گاز برخوردار شده در حالیکه به اندازه فیشهای سالانه تحمل منت و تحقیر را هم چشیدند و تازه قرار است سنگ فرشی ببینند و طرح هادی را هم جشن از نوع خیابان بلادیان را برایش برپا دارند.
با این مقدمه میخواهم به آقای نماینده محترم که با روح و منش منولوگی (یک طرفه) شعار میدهد و در طی چند سال اخیر یک دعوت مناظرهای را هم نپذیرفته، به صورت مقدماتی و در مقام معلم ابتدایی عرض نمایم که برادر عزیز توسعه فرایندی همه جانبه، وسیع و گسترده است که بعد از انقلاب فرهنگی اجتماعی اروپا (رنسانس) و به دنبال آن انقلاب صنعتی امواج شتابانش در کشورهای غربی آغاز گردید و تمام ارکان جامعه و ابعاد اجتماع را فرا گرفت. صرف اینکه جادهای آسفالت شود (آنهم با کیفیت پایین) نه تنها لفظ توسعه بر آن حاصل نمیشود که حتی در صورت عدم شرایط مناسب و زیر ساخت فکری و فرهنگی میتواند با آسیب به بستر طبیعت خود ضدتوسعه قرار گیرد! زیرا امروزه در بحث توسعه پایدار اولین گام عدم تکرار اشتباهات گذشته بشری و برخورداری از توسعه همه جانبه و متوازن است که بواسطه پیامدهای منفی محیط زیستی حاصل شده است.
فکر میکردم در طول مدیریت برنامه و بودجه با مفاهیم کلاسیک توسعه و شاخصهای آن آشنا شده باشید، چون با افزایش سطح دانش و فهم بشر کیفیت و وضعیت زندگی او همواره در حال ترقی و بهبود بوده و حرکت در عصر کنونی که مشهور به عصر ذرات باردار و یا انفجار اطلاعات است به خوبی در دسترس مدیران جامعه قرار گرفته و سبب شکوفایی ملتهای بسیار و از جمله ایران در حد مناسبی گردیده است، ضمن اینکه توسعه را حتی اگر همان رشد اقتصادی بدانیم (کمی) که با افزایش تولید ناخالص ملی یا تولید ناخالص داخلی همراه است. جنابعالی به عنوان یک معمار اقتصادی بفرمایید: افزایش به کارگیری نهادهها یا افزایش سرمایه یا نیروی کار و یا افزایش کارایی اقتصاد کجا صورت گرفته؟ در کدام برنامه 8 ساله شما افزایش بهره وری عوامل تولید بعمل آمده؟ در کدام بخش و یا برنامه و شهر افزایش ظرفیتهای تولیدی اعم از فیزیکی، انسانی و یا اجتماعی حاصل شده که بتوان عنوان توسعه اقتصادی را بر آن بار کرد؟! برادر نماینده، چرا بجای ارائه عملکرد مصداقی و روند توسعه یافتگی با ادبیاتی غرور آمیز و تحکمی و انحصاری و کلی با مفاهیم علمی بازی لغوی می نمائی؟
قطعأ اگر به جزوه درسی دانشگاه شهید بهشتی در زمان دانشجوییتان دسترسی دارید میتوانید ملاحظه فرمایید که توسعه امری فراگیر و همه جانبه در جامعه میباشد که دارای بخشهای انسانی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، جهانی و پایدار میباشد و اگر جمهوری اسلامی و دستگاههای اداری آن جادهای برای روستایی، لولهٔ آبی برای مردمی، گازی برای عدهای و ... انجام دادهاند فی نفسه هم توسعه نمیباشد و هم وظیفه ذاتی آنها بوده و هم در چارچوب وظیفه نماینده و نمایندگی در مجلس طبق قانون اساسی نمیباشد و همین هم خود خلط مبحث برای انحراف بر ناکارآمدیتان در تنظیم و تبیین و وضع قوانین است و نظارت بر عملکرد دستگاهها میباشد.
محض اطلاع جنابعالی و بر اساس همان جزوه دانشگاهی بدانید که توسعه پایدار امروزه در جهان دارای ارزش و توجه است تا توسعه متوازن را براساس فرایندی که آیندهای مطلوب برای جامعه شکل دهد، مدنظر داشته باشد، توسعهای که در آن شرایط زندگی و استفاده از همه منابع را بدون آسیب زدن به یکپارچگی، زیبایی و ثبات حیات انسانی بدنبال آورد. در این توسعه است که تلاش میشود تا از تخریب سامانههای زیستی، منابع طبیعی جلوگیری و بی عدالتی و رشد بی رویه جمعیت را کنترل نمایند. جنابعالی که اینهمه لفظ توسعه را مصادره مینمائید بفرمائید کدام مسیر عدالت آوری را برای اصلاح روند نامطلوب اقتصادی انجام دادهای؟ تبعیض، تحقیر در کجای فرایند توسعه معنا و مفهوم پیدا میکند؟ کدام یک از مظاهر توسعه با روند 8 ساله جنابعالی قابل تعریف است؟ سالهاست که جنابعالی از عنوان عریض و طویل ریاست کمیسیون بودجه و کمیسیون تلفیق برخوردار شدهاید، بیان دارید که در جهت توسعه پایدار در دو شهرستان گچساران و باشت کدام کارکرد را میتوانید اعلام دارید؟ ازدیاد ثروت در جامعه را برشمارید؟ ورود سرمایه گذاری اعم از داخلی و خارجی را اعلام نمائید؟(البته در یک شوی تبلیغاتی عوامل شرکت پتروامید آسیا را با امکانات دولتی به گچساران آوردید که بعداً معلوم شد خودتان هم سهامدارید و هم هیأت مدیره و هیأت مؤسس و...) سطح پایین زندگی عمومی و سطح پایین بهره وری و عدم توزیع عادلانه ثروت با کدامیک از معیارها و شاخصههای توسعه که مدعی اجرای آن هستید وجود دارد؟
قطعاً خواندهاید که توسعه یافتگی با شاخصهایی چون تولید ناخالص ملی، درامدملی یا سرانه، توزیع درآمد، نرخ رشد جمعیت، نرخ باسوادی و بی سوادی، وسعت فقر و ثروت، نرخ اشتغال و بیکاری، و ...محاسبه میگردد، چه برآورد رشد اقتصادی که معمولاً در بازه زمانی یکساله محاسبه میگردد و چه توسعه اقتصادی که حداقل براساس یک برنامه میان مدت (5 ساله) برآورد میگردد. شما کدام یک را اجرایی و عملیاتی نمودهاید برای یک بار که شده شفاف و صریح اعلام نمایید؟ حالا جدای از این سیر علمی، خودمان و خدای خودمان، خودمان باشیم و صداقت و شجاعت برگرفته از عظمت روح شهدا در کدامیک میتوانید سربلند و آبرومندانه و واقعی شعار توسعه را تحقق یافته اعلام دارید؟ در نرخ بیکاری؟ در ایجاد اشتغال؟ در کم کردن فقر؟ در کاهش تورم؟ درآسان سازی معیشت؟ در افزایش درآمد سرانه؟ در توزیع عادلانه ثروت؟ و ...درکدامیک؟
بشنوید که این صدای گنجشکها نیست که پایان تبعیض و بی عدالتی را میخواهند، این بغض شرافتمندانه مردم صبور و صادقی است که بنام توسعه، چرخهای تنومند سوء استفاده را بر بدن نحیف خود ملاحظه میکنند، این همان بدنهایی هستند که هنوز جای شلاق مباشران و مأموران خان خود را با خود همراه دارند، همان زارعان و کشاورزانی که زمینهای بایر را سالها احیاء کردند و در سال 42 صاحبان نفوذ و برخورداران از قدرت دولت و حاکم منطقه صدها هکتارش را تصاحب کردند؟ آری این حرکات و شعارها و خانه گردیها و التماسها و قول و قرارها، وعده وعیدها برای توسعه اقتصادی منطقه و مردم و افزایش ثروت آنها و بالابردن امنیت اقتصادی جامعه نیست بلکه باز هم در روند ارتجاعی حاکم شده این صاحبان قدرت و حلقه نزدیک به نماینده است که از نعم پیمانکاریها، استخدامهای فلهای و سفارشی، معافیتهای بیمهای و بانکی، وامهای کلان درازمدت و کم بهره و اعطای مسئولیتهای غیرحقیقی برخوردار میشوند و در نهایت احیای قدرت خانوادگی در لباس مدرنیسم.
تقاضا دارم که توسعه و مفهوم با ارزش این علم و این فرایند موردنیاز و مستمر را بیشتر از این قربانی مطامع روند لابی گرایانه و تثبیت اثرات روح معامله گرایانه و چپاول عصر مرکانتلیسم نفرمایید، حداقل بگذارید این یک عبارت معنای حقیقی خودش را در چارچوب دانشگاهی حفظ نماید و زیر شنیهای (زنجیرهای تانک جنگی) ناعادلانه غارت و چپاول ذبح نشود که خدا میداند در آینده، تاریخ چگونه از ما یاد نماید، همانطور که بسیاری گذشتگان در تاریخ و افکار عمومی از آنها به نیکی یاد نمیشود.
این شعر ایرج میرزا امروز شرح حال دلهای سوخته و امیدهای بربادرفته شهر ماست:
هر وعده که دادند به ما باد هوا بود هر نکته که گفتند غلط بود و ریا بود
چوپانی این گله به گرگان بسپردند این شیوه و این قاعدهها رسم کجا بود؟
------------------------------------
یدالله مرادی – فرهنگی بازنشسته از گچساران
تنها روستایی که هنوز نه خانه بهداشت را تجربه کرده و نه پزشکی را ملاحظه!، تنها روستایی که از 24 شبکه تلویزیونی فقط سه شبکه را دریافت مینماید آنهم بسیار ضعیف، تنها روستایی که برای نمونه یک مورد سرمایه گذاری در هیچ موضوعی در آن دیده نمیشود (حتی دامداری یا مرغداری و یا...)، تنها روستایی که آنتن تلفنهای همراه در خواب بسر میبرند، روستایی که نه زمین ورزشی دارد، نه آب تصفیه و بهداشتی (آبی از چشمهٔ که یادگار لوله کشی جهاد سازندگی میباشد) و نه پاسگاه محیط زیست و...، روستایی با لشکر جوانان بیکار و حتی نداشتن کشاورزی مرسوم و ساده و سنتی؟!
بعد از چهل سال و بدنبال سالها پیگیری از گاز برخوردار شده در حالیکه به اندازه فیشهای سالانه تحمل منت و تحقیر را هم چشیدند و تازه قرار است سنگ فرشی ببینند و طرح هادی را هم جشن از نوع خیابان بلادیان را برایش برپا دارند.
با این مقدمه میخواهم به آقای نماینده محترم که با روح و منش منولوگی (یک طرفه) شعار میدهد و در طی چند سال اخیر یک دعوت مناظرهای را هم نپذیرفته، به صورت مقدماتی و در مقام معلم ابتدایی عرض نمایم که برادر عزیز توسعه فرایندی همه جانبه، وسیع و گسترده است که بعد از انقلاب فرهنگی اجتماعی اروپا (رنسانس) و به دنبال آن انقلاب صنعتی امواج شتابانش در کشورهای غربی آغاز گردید و تمام ارکان جامعه و ابعاد اجتماع را فرا گرفت. صرف اینکه جادهای آسفالت شود (آنهم با کیفیت پایین) نه تنها لفظ توسعه بر آن حاصل نمیشود که حتی در صورت عدم شرایط مناسب و زیر ساخت فکری و فرهنگی میتواند با آسیب به بستر طبیعت خود ضدتوسعه قرار گیرد! زیرا امروزه در بحث توسعه پایدار اولین گام عدم تکرار اشتباهات گذشته بشری و برخورداری از توسعه همه جانبه و متوازن است که بواسطه پیامدهای منفی محیط زیستی حاصل شده است.
فکر میکردم در طول مدیریت برنامه و بودجه با مفاهیم کلاسیک توسعه و شاخصهای آن آشنا شده باشید، چون با افزایش سطح دانش و فهم بشر کیفیت و وضعیت زندگی او همواره در حال ترقی و بهبود بوده و حرکت در عصر کنونی که مشهور به عصر ذرات باردار و یا انفجار اطلاعات است به خوبی در دسترس مدیران جامعه قرار گرفته و سبب شکوفایی ملتهای بسیار و از جمله ایران در حد مناسبی گردیده است، ضمن اینکه توسعه را حتی اگر همان رشد اقتصادی بدانیم (کمی) که با افزایش تولید ناخالص ملی یا تولید ناخالص داخلی همراه است. جنابعالی به عنوان یک معمار اقتصادی بفرمایید: افزایش به کارگیری نهادهها یا افزایش سرمایه یا نیروی کار و یا افزایش کارایی اقتصاد کجا صورت گرفته؟ در کدام برنامه 8 ساله شما افزایش بهره وری عوامل تولید بعمل آمده؟ در کدام بخش و یا برنامه و شهر افزایش ظرفیتهای تولیدی اعم از فیزیکی، انسانی و یا اجتماعی حاصل شده که بتوان عنوان توسعه اقتصادی را بر آن بار کرد؟! برادر نماینده، چرا بجای ارائه عملکرد مصداقی و روند توسعه یافتگی با ادبیاتی غرور آمیز و تحکمی و انحصاری و کلی با مفاهیم علمی بازی لغوی می نمائی؟
قطعأ اگر به جزوه درسی دانشگاه شهید بهشتی در زمان دانشجوییتان دسترسی دارید میتوانید ملاحظه فرمایید که توسعه امری فراگیر و همه جانبه در جامعه میباشد که دارای بخشهای انسانی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، جهانی و پایدار میباشد و اگر جمهوری اسلامی و دستگاههای اداری آن جادهای برای روستایی، لولهٔ آبی برای مردمی، گازی برای عدهای و ... انجام دادهاند فی نفسه هم توسعه نمیباشد و هم وظیفه ذاتی آنها بوده و هم در چارچوب وظیفه نماینده و نمایندگی در مجلس طبق قانون اساسی نمیباشد و همین هم خود خلط مبحث برای انحراف بر ناکارآمدیتان در تنظیم و تبیین و وضع قوانین است و نظارت بر عملکرد دستگاهها میباشد.
محض اطلاع جنابعالی و بر اساس همان جزوه دانشگاهی بدانید که توسعه پایدار امروزه در جهان دارای ارزش و توجه است تا توسعه متوازن را براساس فرایندی که آیندهای مطلوب برای جامعه شکل دهد، مدنظر داشته باشد، توسعهای که در آن شرایط زندگی و استفاده از همه منابع را بدون آسیب زدن به یکپارچگی، زیبایی و ثبات حیات انسانی بدنبال آورد. در این توسعه است که تلاش میشود تا از تخریب سامانههای زیستی، منابع طبیعی جلوگیری و بی عدالتی و رشد بی رویه جمعیت را کنترل نمایند. جنابعالی که اینهمه لفظ توسعه را مصادره مینمائید بفرمائید کدام مسیر عدالت آوری را برای اصلاح روند نامطلوب اقتصادی انجام دادهای؟ تبعیض، تحقیر در کجای فرایند توسعه معنا و مفهوم پیدا میکند؟ کدام یک از مظاهر توسعه با روند 8 ساله جنابعالی قابل تعریف است؟ سالهاست که جنابعالی از عنوان عریض و طویل ریاست کمیسیون بودجه و کمیسیون تلفیق برخوردار شدهاید، بیان دارید که در جهت توسعه پایدار در دو شهرستان گچساران و باشت کدام کارکرد را میتوانید اعلام دارید؟ ازدیاد ثروت در جامعه را برشمارید؟ ورود سرمایه گذاری اعم از داخلی و خارجی را اعلام نمائید؟(البته در یک شوی تبلیغاتی عوامل شرکت پتروامید آسیا را با امکانات دولتی به گچساران آوردید که بعداً معلوم شد خودتان هم سهامدارید و هم هیأت مدیره و هیأت مؤسس و...) سطح پایین زندگی عمومی و سطح پایین بهره وری و عدم توزیع عادلانه ثروت با کدامیک از معیارها و شاخصههای توسعه که مدعی اجرای آن هستید وجود دارد؟
قطعاً خواندهاید که توسعه یافتگی با شاخصهایی چون تولید ناخالص ملی، درامدملی یا سرانه، توزیع درآمد، نرخ رشد جمعیت، نرخ باسوادی و بی سوادی، وسعت فقر و ثروت، نرخ اشتغال و بیکاری، و ...محاسبه میگردد، چه برآورد رشد اقتصادی که معمولاً در بازه زمانی یکساله محاسبه میگردد و چه توسعه اقتصادی که حداقل براساس یک برنامه میان مدت (5 ساله) برآورد میگردد. شما کدام یک را اجرایی و عملیاتی نمودهاید برای یک بار که شده شفاف و صریح اعلام نمایید؟ حالا جدای از این سیر علمی، خودمان و خدای خودمان، خودمان باشیم و صداقت و شجاعت برگرفته از عظمت روح شهدا در کدامیک میتوانید سربلند و آبرومندانه و واقعی شعار توسعه را تحقق یافته اعلام دارید؟ در نرخ بیکاری؟ در ایجاد اشتغال؟ در کم کردن فقر؟ در کاهش تورم؟ درآسان سازی معیشت؟ در افزایش درآمد سرانه؟ در توزیع عادلانه ثروت؟ و ...درکدامیک؟
بشنوید که این صدای گنجشکها نیست که پایان تبعیض و بی عدالتی را میخواهند، این بغض شرافتمندانه مردم صبور و صادقی است که بنام توسعه، چرخهای تنومند سوء استفاده را بر بدن نحیف خود ملاحظه میکنند، این همان بدنهایی هستند که هنوز جای شلاق مباشران و مأموران خان خود را با خود همراه دارند، همان زارعان و کشاورزانی که زمینهای بایر را سالها احیاء کردند و در سال 42 صاحبان نفوذ و برخورداران از قدرت دولت و حاکم منطقه صدها هکتارش را تصاحب کردند؟ آری این حرکات و شعارها و خانه گردیها و التماسها و قول و قرارها، وعده وعیدها برای توسعه اقتصادی منطقه و مردم و افزایش ثروت آنها و بالابردن امنیت اقتصادی جامعه نیست بلکه باز هم در روند ارتجاعی حاکم شده این صاحبان قدرت و حلقه نزدیک به نماینده است که از نعم پیمانکاریها، استخدامهای فلهای و سفارشی، معافیتهای بیمهای و بانکی، وامهای کلان درازمدت و کم بهره و اعطای مسئولیتهای غیرحقیقی برخوردار میشوند و در نهایت احیای قدرت خانوادگی در لباس مدرنیسم.
تقاضا دارم که توسعه و مفهوم با ارزش این علم و این فرایند موردنیاز و مستمر را بیشتر از این قربانی مطامع روند لابی گرایانه و تثبیت اثرات روح معامله گرایانه و چپاول عصر مرکانتلیسم نفرمایید، حداقل بگذارید این یک عبارت معنای حقیقی خودش را در چارچوب دانشگاهی حفظ نماید و زیر شنیهای (زنجیرهای تانک جنگی) ناعادلانه غارت و چپاول ذبح نشود که خدا میداند در آینده، تاریخ چگونه از ما یاد نماید، همانطور که بسیاری گذشتگان در تاریخ و افکار عمومی از آنها به نیکی یاد نمیشود.
این شعر ایرج میرزا امروز شرح حال دلهای سوخته و امیدهای بربادرفته شهر ماست:
هر وعده که دادند به ما باد هوا بود هر نکته که گفتند غلط بود و ریا بود
چوپانی این گله به گرگان بسپردند این شیوه و این قاعدهها رسم کجا بود؟
------------------------------------
یدالله مرادی – فرهنگی بازنشسته از گچساران