تاریخ انتشار
يکشنبه ۱۲ آبان ۱۳۹۸ ساعت ۰۰:۱۰
کد مطلب : ۴۱۴۴۱۸
یادداشت سیاسی |
تاجگردون، خودکشی سیاسی با طناب الیگارشی
۱
مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
کبنا ؛متن ارسالی؛ تاجگردون را معجونِ عالم سیاست لقب دادهاند. دامنه ادبیاتش در "آرو" و قبل از آن نمایش قدرت با اسلحه "برنو" تحت تأثیر هر عاملی، بدعتهای مذموم را در قلمرو نظامهایی که مردم برنمی تابند، تداعی کرد.
او با یدک کشیدن افتخارات بی وجه، به نوعی خودکشی سیاسی با طناب نظام منحط الیگارشی دست زده است.
"الیگارشی همان حکومتی است که مبنای ارزیابی آن ثروت بوده و در برابر تودههای مردم مسئول نیست.
در واقع این حکومت، زمامداری را حق کسانی میداند که صاحب مال باشند و فقرا را از شرکت در کار حکومت محروم میدانند"
هر چند انصاف حکم میکند که بپذیریم وی میخواست رخ در رخ رقبا و مخالفین هرگونه ابهام و ایراد از اموال و املاک بجا مانده از نیاکان را در بستر طرح شفاف سازی مجلسیان بزداید اما در اثبات موضوع به بیراهه رفت و صدرنشین اخبار شد، آنگونه که هنوز تحقیرش از باب چنین افتخاری ادامه دارد.
او در یک اشتباه فاحش سیاسی و متعارض با گفتمان انقلابی، میدان سیاست ورزی شرافتمندانه را با گره زدن به چنین معیارهای غلطی تغییر داد و در نتیجه هویت سیاسی خود را از نماینده تراز مجلس اسلامی به سطح غیر قابل باوری تنزل داد.
شاید بتوان گفت که به یک "تعبیر" او جای شهید و جلاد را هم عوض کرد، آنجا که قهرمانی شهداء را در مصاف واژه واژه ارزشها و آرمانها با بدعتهای پوسیده گم کرد. همان ارزشهایی که میتوانست بر آن ببالد همچنانکه قبلاً بالیده بود.
نتیجه عدم شفافیت تاجگردون و قرائتهای دوگانه از شخصیت او توسط منتقدین همین است که خود دیده است.
او لالایی دموکراسی و مدرنیسم را در سیر قهقرایی به نوازش و هم پوشانی نظام الیگارشی قاطی نمود و در جایگاه یک قانونگذار، راهبرهای گام دوم انقلاب با محوریت تمدن سازی و ظهور را در این فضای سیاسی و رنج اقتصادی مردم با مباشرت خانی پیوند زد که هیچ نسبتی با تمدن و تمدن سازی ندارد.
رفتار انتخاباتی او و مواضع نمایندگیاش در حمایت از طبقه مترفین و مرفهین و در مجموع لابی گری جهت به صدر نشاندن این قشر با معیارهای فکری خود سالهاست که مورد انتقاد نه مخالفین بلکه جمعی از موافقین و دلسوزان نیز بوده است که این جابجایی الگوها در سطوح مختلف مورد اعتراض واقع شده و به مصلحت جایگاه وی در افکار عمومی نیست.
---------------------
زریر حجتی
او با یدک کشیدن افتخارات بی وجه، به نوعی خودکشی سیاسی با طناب نظام منحط الیگارشی دست زده است.
"الیگارشی همان حکومتی است که مبنای ارزیابی آن ثروت بوده و در برابر تودههای مردم مسئول نیست.
در واقع این حکومت، زمامداری را حق کسانی میداند که صاحب مال باشند و فقرا را از شرکت در کار حکومت محروم میدانند"
هر چند انصاف حکم میکند که بپذیریم وی میخواست رخ در رخ رقبا و مخالفین هرگونه ابهام و ایراد از اموال و املاک بجا مانده از نیاکان را در بستر طرح شفاف سازی مجلسیان بزداید اما در اثبات موضوع به بیراهه رفت و صدرنشین اخبار شد، آنگونه که هنوز تحقیرش از باب چنین افتخاری ادامه دارد.
او در یک اشتباه فاحش سیاسی و متعارض با گفتمان انقلابی، میدان سیاست ورزی شرافتمندانه را با گره زدن به چنین معیارهای غلطی تغییر داد و در نتیجه هویت سیاسی خود را از نماینده تراز مجلس اسلامی به سطح غیر قابل باوری تنزل داد.
شاید بتوان گفت که به یک "تعبیر" او جای شهید و جلاد را هم عوض کرد، آنجا که قهرمانی شهداء را در مصاف واژه واژه ارزشها و آرمانها با بدعتهای پوسیده گم کرد. همان ارزشهایی که میتوانست بر آن ببالد همچنانکه قبلاً بالیده بود.
نتیجه عدم شفافیت تاجگردون و قرائتهای دوگانه از شخصیت او توسط منتقدین همین است که خود دیده است.
او لالایی دموکراسی و مدرنیسم را در سیر قهقرایی به نوازش و هم پوشانی نظام الیگارشی قاطی نمود و در جایگاه یک قانونگذار، راهبرهای گام دوم انقلاب با محوریت تمدن سازی و ظهور را در این فضای سیاسی و رنج اقتصادی مردم با مباشرت خانی پیوند زد که هیچ نسبتی با تمدن و تمدن سازی ندارد.
رفتار انتخاباتی او و مواضع نمایندگیاش در حمایت از طبقه مترفین و مرفهین و در مجموع لابی گری جهت به صدر نشاندن این قشر با معیارهای فکری خود سالهاست که مورد انتقاد نه مخالفین بلکه جمعی از موافقین و دلسوزان نیز بوده است که این جابجایی الگوها در سطوح مختلف مورد اعتراض واقع شده و به مصلحت جایگاه وی در افکار عمومی نیست.
---------------------
زریر حجتی
هر چه دلتون ایخا تخریب کنید
ولی نتیجه عکس بمی گیرید به امید خدا