تاریخ انتشار
سه شنبه ۳۰ مهر ۱۳۹۸ ساعت ۰۹:۱۴
کد مطلب : ۴۱۴۱۰۳
یادداشت سیاسی|
با عوام فریبی و تخریبهای ناجوانمردانه، نمیتوان تاجگردون را از صحنه حذف کرد
۰
مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
کبنا ؛به خوبی به یاد دارم محفل شبانهای که حدود 16 سال پیش در مرکز استان برای حمایت از یکی از کاندیداهای مجلس شورای اسلامی حوزه گچساران و باشت برگزار شده بود، جملهای را که از میان آن همه بحث و شور در آن جلسه، در ذهن من ثبت شده است، گفته یکی از بزرگان اصولگرای استان بود که گفت: ما نباید اجازه دهیم در گچساران کسی انتخاب شود که فرداها بخواهد جلوی ما بایستد! این گفته با کمال تأسف در جلوی کاندیدای مجلسی بیان شد که قرار بود نماینده گچساران و باشت شود.
موضوع بحث من صحبت از اختلاف بین سردسیر و گرمسیر یا بویراحمد و باوی و مسائلی از این قبیل که هر از گاهی افرادی ضعیف برای رسیدن به خواستهها و اهدافشان از این واژههای نفاق استفاده میکنند، نیست چرا که خود را فرزند باوی و بالغ بر بیست سال است، شهروند بویراحمد می دانم. خواست ما برای توسعه استان، بخشی، منطقهای و شهرستانی نیست، ما استانی توسعه یافته را برای همه مناطق استان به تناسب ظرفیتها و آمایش سرزمین خواستاریم.
ما نباید عزت خود را در بی عزتی منطقهای دیگر جستجو کنیم یا عزت یافتن منطقهای دیگر متناسب با ظرفیتها و تواناییهایش را نباید بعنوان بی عزتی خودمان تلقی کنیم. بدیهی است که این نوع تفکر است که بذر نفاق را در استان و بین مردم میپراکند و بجای هم افزایی مناطق مختلف در راستای رشد و توسعه، حد نصاب ما برای رشد و توسعه شهر و دیارمان را با حداقلهای شهرستان همجوارمان مقایسه میکنیم نه با با ظرفیتها و پتانسیلها بالقوه خودمان و نه با مناطق بالفعل شده و توسعه یافتهای در کشور که از حداقل منابع طبیعی و زیرزمینی هم برخوردار نیستند.
ما هم بویراحمد، هم گچساران و هم کهگیلویه مستقل ولی با تعامل و تعادل مثبت در عرصه استانی را، خواهان هستیم که گچساران و باشت با غلامرضا تاجگردون توانست در تعادل و تعامل با دیگر مناطق استان قرار گیرد.
برای محقق ساختن این توسعه بزرگترین سرمایه نیروی انسانی قابل و شایستهای است که با توجه به ظرفیتها و منابع ملی استان، میتواند دستیابی به این توسعه را عملیاتی نماید. در خدمات دولتی نوین که شهروندان اصل هستند و با انتخاب خود فرصت خدمت را برای مدیران فراهم میکنند، این مردم هستند که با انتخابهای خود میتوانند در راستای رشد و توسعه منطقه خود گام بردارند یا مسیرهای دیگری را انتخاب کنند.
پیشنیاز یک انتخاب صحیح و درست از سوی مردم، شناخت و آگاهی درست نسبت به مسائل مختلف کشور از یک طرف و شناخت نسبت به تواناییها و توانمندیهای افرادی است که انتخاب میکنند تا بعنوان وکیل خود، امورات اجرایی و قانونیشان را بدستش بسپارند. بدیهی است که رسانههای مستقل میتوانند بهترین نقش را در این زمینه ایفا نمایند، اما آنجا که هدف خدمت نیست و هدف رسیدن به قدرت است، رسانه ابزاری میشود در دست این افراد که خواستهای شخصی، حزبی و جریانی خود را در پشت دلسوزیها و خواستهای مردمی دنبال کنند و خواست خود و حزب متبوعشان را بعنوان خواست عامه مردم تلقی کنند! در اینجا هست که دیگر نمیتوان مرز بین خدمت و خیانت و حق از باطل را تشخیص داد.
متأسفانه در مدت یکسال گذشته به شدت در فضای رسانهای استان نماینده مردم شریف شهرستانهای گچساران و باشت ناجوانمردانه و هدف دار تخریب میشود و آنجا جای تأسف بیشتر دارد که آنانی که مناصب مدیریتی را بطور مستقیم یا غیرمستقیم بدست آوردهاند یا شغلی نصیبشان شده است اینگار به تمامی خواستههای خود رسیدهاند و از این فضای رسانهای غافل شدهاند و این عرصه را به رقبای خود واگذار کردهاند و نه تنها به خود زحمتی نمیدهند که مطلبی در دفاع از عملکردها و برنامههای جریان و شخص غلامرضا تاجگردون بنویسند بلکه حتی زحمت نوشتن یک کامنت ساده را هم دیگر به خود نمیدهند! تا هر روز عدهای هدف دار با مطالبی تخریبی، در این سایتها به جناب تاجگردون بتازند و با انتشار وسیع این مطالب در فضای مجازی و نوشتن کامنت های دروغین با نام این قومیت و آن قومیت، سعی در بدبین نمودن مردم و تحریف مسائل و عملکردهای مثبت را دارند.
مردم ما بخوبی میدانند برای نماینده مجلس شورای اسلامی شدن، اینکه چند صباحی مدعامل شرکت، یا شهردار شهری یا کلانتر شهری و یا دارای مدرک دکتری داشته باشی نمیتواند شروط لازم و کافی نماینده مجلس شدن، باشد. این افراد بخوبی میدانند که علاوه بر همه صفات عمومی و تخصصی که یک نماینده مجلس باید داشته باشد تا بتواند در کمیسیونهای تخصصی مجلس مفید و مؤثر واقع شود، قدرت لابی گری و ارتباطات تشکیلاتی آن نماینده است که برگ برنده آن نماینده، در پیش بردن امورات و مؤثر بودن در تصمصم سازی ها و تصمیم گیریهای مختلف کشور میباشد. قدرت لابی گری و ارتباطات گسترده را در کمتر دانشگاهی میتوان آموخت بلکه به هنر فرد بستگی دارد که چطور ا داشتهها و تخصص خود، از راههای بهتری بتواند منافع مردمش را تأمین نماید.
بعد از انقلاب اسلامی تاکنون استان کهگیلویه و بویراحمد نمایندگان مختلفی داشته که ضمن احترام به همه این عزیزان و بزرگواران، ولی نمایندهای که تا کنون توانسته با توجه به تخصص خود در دو دوره نمایندگی بعنوان رئیس کمیسیون انتخاب شود چه در مجلس اصولگرا و چه در مجلس رنگارنگ این دوره، تنها جناب آقای غلامرضا تاجگردون بوده است و اگر ایشان به این واسطه از قدرت لابی گری خود استفاده مینمایند و در جذب بودجه و یا بکار گماردن مدیری مؤثر واقع میشود این کار نه دخالت مجلس است در دولت یا چیز دیگری. این کارها و حرکتها نشانه تعامل مثبت است با مدیران دولتی، نظارتی و بعضاً موراد دیگر. وقتی مدیران استانی که خود بدنبال تعامل هستند با افرادی که اکنون نماینده مردم نیستند ولی محل رجوع مردم هستند شور و مشورت میکنند، تعامل و رایزنی با نمایندگان مجلس بعنوان وکیل قانونی مردم که جای خود دارد!
نمیتوان به این تعامل مثبت بین مدیران استان بخصوص استاندار محترم استان با نمایندگان را نشان دخالت در امورات یا ضعف یک طرف دیگر دانست! بنظر میرسد افرادی که در این عرصه دستشان بجایی نمیرسد و در روند مسائل و تصمصم گیریها مؤثر نیستند، با اطلاع از این مسائل غیررسمی که در همه ساختارها هم معمول و مرسوم است فقط خواسته باشند حرفی زده باشند از این اظهار نظرها میکنند و الا ذات کار اجرایی برای مردم در خدمات دولتی نوین از مردم برای مردم است نه اینکه تصور کنیم دولت از یک کره آسمانی و مجلس از کره دیگر آمدهاند و ارتباطی نباید بین آنها باشد. در نظام اسلامی و ساختار اداری و اجرایی کشور که متکی بر خدمات دولتی نوین میباشد مردم اصل هستند و نمایندگان مردم حق دارند و باید در تمامی مسائل محل رجوع باشند.
آنانی که با علم ناقص خود دانسته یا ندانسته این تعامل مثبت بین دولت و مجلس را علت مشکلات گریبانگیر کشور و خاصه استان کهگیلویه و بویراحمد میدانند، بخوبی میدانند که تصمیم سازی و تصمصم گیری در زمینه مسائل اقتصادی کشوری که اغلب کشورهای دنیا به رهبری آمریکا در برابرش قد علم کرده، با جنگ اقتصادی با تحریم کامل و همه جانبه با بستن همه راههای ورود پول به داخل کشور، تا به هر نحو ممکن این کشور را زمین بزند، به تنهایی نه کار دولت است و نه کار مجلس و نه کار غلامرضا تاجگردون!
در شرایطی که میتوان گفت به برکت عملکرد جریان افراطی در کشور که هم راستا با اسرائیل، آل سعود و افراطیهای آمریکا به رهبری ترامپ، نتیجه سالها مذاکره با دنیا را بر باد دادند و ثبات و رشد اقتصادی را که ماحصل برجام بود را با موضع گیریها و تخریبها و اعمال خود بی خاصیت کردند و دولت و مجلسی را تخریب کردند که بدنبال رشد و توسعه کشور بودند و نتیجه این شد که دوباره با فروپاشی برجام و اعمال تحریمهای کامل و همه جانبه، دوباره به شرایط اقتصادی قبل از برجام و حتی بدتر برگشتیم. در این شرایط بود که باز همان جریان افراطی که اغلب منافع حزبی و جریانی خود را پشت خواستههای مردم دنبال میکنند، همه کاسه کوزههای گرانی و بی ثباتی در بازار را باز بر سر دولت و مجلس شکستند، دولت و مجلسی که در کارزار دیپلماتیک بر قدرتهای جهانی پیروز شده بود، باز بعد از برجام به بی کفایتی و ناکارامدی متهم شدند، در صورتی که بعد از برجام اگر فسادی در بازار صورت میگرفت، کالایی احتکار میشد و غیره، میبایست بخشهای دیگر نظام کمک میکردند تا مدیریت و ثبات در بازار حاکم میشد.
آن فردی که با اطلاع از این شرایط سختی که به واسطه تحریمی که به واسطه عملکرد جریان فکری و حزبی خودش در کشور حکمفرماست و اگر کارخانهای که قرار بوده مواد اولیهاش از خارج وارد شود و در یکی از شهرکهای صنعتی گچساران و باشت اجرا شود، ولی به واسطه تحریم دیگر امکان ورود آن مواد اولیه و دستگاهها و تجهیزاتش به کشور وجود ندارد، اجرا نشدن این کارخانه را با اطلاع از این شرایط، چماقی میکند و بر سر تاجگردون میکوبد و بعنوان یک ضعف به رخ تاجگردون میکشد، باید بداند که با دست گذاشتن بر روی چنین مسائلی، نمیتواند با افکار عمومی بازی کند. چرا که مردم ما بخوبی آگاهند و میدانند که تاجگردون قبل از اینکه یک نماینده باشد یک کارشناس متخصص درزمینه مدیریت و برنامه ریزی است و بخوبی اوضاع را کنترل و مدیریت میکند و اگر یک طرح به واسطه تحریم نتواند اجرا شود در عوض چندین طرح دیگر در گچساران و باشت الان در دست اجرا دارد یا در آینده نزدیک به اجرا درخواهند آمد.
آنجا که فردی در نقدی بر گفتههای جناب تاجگردون در جمع مردم شریف آرو، ابتدا به ظاهر تعریف و تمجید از مردم آرو مینماید و از مردم این روستا بعنوان سرزمین مردمانی اصیل و فرهیخته، فهیم و نخبه خیز و همینطور جایگاه خوانین بویراحمد سفلی از دیرباز تاکنون بوده، نام میبرد و در ادامه ذکر میکند که خوانین به خاطر مدیریت بهتر بر جوامع، از امکاناتی مانند تحصیلات و تربیت و آداب و رسومی بهره میبردند که طبقات پائین تر از این امکانات کمتر بهره میبردند. سپس با اشاره به اینکه اقارب کاندیداهای دیگر در این روستا ساکن هستند و تاجگردون اظهارتی را به زعم خود در مورد این دو نفر بیان داشته، پس تاجگردون قافیه را باخته است!
این فرد که در ابتدای متن خود از مردم آرو بدلیل اینکه اصیل زاده و جایگاه خوانین بویراحمد سفلی ابتدا تمجید میکند و تظاهر به احترام به این جایگاه خانی آنان مینماید ولی با اظهار اینکه آرو سرزمین و زادگاه جوانان رشید و دلیری است که در راه اسلام و انقلاب جانفشانی کرده و به درجهی رفیع شهادت نائل آمدهاند، قصد مقابل هم قراردادن روحیه خانی و شهید و شهادت و تحریک احساسات مردم این منطقه را داشته و جملهای از غلامرضا تاجگردون را در جمع مردم شریف آرو، که آقای تاجگردون بعنوان جمله تخریبی که مخالفانش در شهرستان برای تخریب ایشان به دستگاههای نظارتی تهران برایش بکار بردهاند (من فرزند مباشر خان هستم)، را بعنوان شعار و گفته اصلی آقای تاجگردون قرار میدهد و با مانور دادن بر روی این جمله، قصد تخریب آقای تاجگردون را داشته است.
متأسفانه این فرد با عدم درک درست منظور آقای تاجگردون از بیان این جمله اعتراضی، قضیه را برعکس تحلیل نموده و برخلاف اظهارات ابتدایی خود که مردم آرو را اصیل زاده و خانزاده معرفی نموده، فرزند مباشر خان بودن را مضموم دانسته و مورد نکوهش قرار داده است و فرزند مباشر خان بودن را در مقابل شهید و شهدا تصور کرده است تا به خیال خود باز چماقی را به نام ارزشها بر سر تاجگردون کوفته باشد! غاقل از اینکه همان فرزند مباشر خان بوده که شهید هم شده است و وفاداری خود به نظام جمهوری اسلامی را با خون خود به اثبات رسانده است. افرادی که با فهم نادرست خود از بیان یک جمله که با منظور و پیشینهای خاص جهت تحلیل در جمع مردمی بیان شده است و با قیاسهای مع الفارق، سعی در تخریب شخصیتی بزرگی مثل جناب تاجگردون را دارند، که این افراد باید بدانند که با دستاویز قرار دادن بعضی از کلید واژههای و سفسطه بازی نمیتوانند به اهداف خود که همانا حذف تاجگردون به هر قیمتی است، دست پیدا نمایند.
تاجگردون در رابطه با انقلاب، ارزشها و مسائلی که عدهای با متوسل شدن به این عناوین نان میخورند، اداعایی ندارد و با عمل خود که تقدیم یک شهید به انقلاب اسلامی بوده، و خود رزمنده دفاع مقدس از این نظام در دوران جنگ تحمیلی و اکنون در مبارزه اقتصادی با دنیا، یک از سرداران عرصه دفاع از اقتصاد این کشور بوده است و حفظ وضع موجود با درآمد نفتی حدود صفر، هنری است که در وضع اضطرار کنونی، نتیجه تعامل، همکاری و همیاری همه ارکان نظام امکان پذیر شده است.
یا آنجا که فردی چند سالی در گچساران مدیرعامل شرکتی بوده و از روزی که از پست مدیریتش کنار گذاشته شده است، بجای کمک به نماینده محترم مردم گچساران و باشت برای خدمت بهتر به مردم و حوزه انتخابیه، در تهران جلوس کرده و با مطالب سریالی خودش که اغلب ارزش پاسخ دادن از طرف نماینده محترم مردم را ندارد، سعی در مشغول نمودن فکر و ذهن نماینده محترم را دارد تا آنجا که در جدیدترین مطلب خود در قالب سوالی از نماینده محترم میپرسد که ایشان با چه کارنامهای رو در روی مردم اینگونه سخن می گویند؟ گویی که فکر میکنند مردم دور از جانشان از نعمت بینایی، شنوایی و تفکر محرومند!
بنده لازم می دانم اولاً خطاب به این فرد اعلام نمایم تا آنجایی که بنده شناخت دارم کسانی که در پست مدیرعاملی شرکتی مثل شرکتی که ایشان مدیرعاملش بوده است باید از چنان ظرفیت و شخصیتی برخوردار باشند که بدست آوردن یک منصب مدیریت و یا از دست دادنش نباید فرد را آنچنان غرق در خوشحالی یا اینطور عصبانی نماید که دست به قلم ببرد و با عصبانیت و برای تخریب فردی خدمتگذار اینطور حقایق را تحریف نماید! بنده در مطالب قبلی خودم هم ذکر کردهام که غلامرضا تاجگردون هم یک انسان است، معصوم نیست و به واسطه حجم زیاد کاری و انبوه خواستها و مشکلات مردمی از اقصی نقاط کشور، هم ظرفیت خاصی دارد و ممکن است اشتباه هم بکند ممکنن است نتواند به همه درخواستها پاسخ مثبت بدهد و یا نتواند با توجه به شرایط کنونی کشور، همه شعارها و برنامههایش را عملیاتی سازد ولی متوسط عملکرد ایشان نسبت به دیگر نمایندههای استان و بعضاً کشور، نه تنها کمتر نبوده بلکه به اعتقاد همگان خیلی بهتر بوده است.
مردم ما با همان نعمت بینایی، شنوایی و قدرت تشخیص و تفکر خود بخوبی میتوانند تفاوتها را تشخیص بدهند و خوب میدانند که کار در زمانی که قیمت هر بشکه نفت حدود 100 دلار بود با اکنون که فروش نفت تقریباً به صفر رسیده، چه تفاوتی دارد. خوب میدانند وزن بودجه تخصیصی به استانها در این دو شرایط قابل مقایسه نیست هر چند که با وجود همه این مشکلات اغلب پروژههای عمرانی گچساران اکنون فعال هستند و مشکل بودجهای ندارند. مردم ما خوب میدانند که وزن هر فردی چه اندازه است و من معتقد هستم با وجود انبوه تخریبهای فراوانی که از سوی افراد مختلفی که خواستگاه مشترکی دارند، این دور بر خلاف تصورهای اشتباه و تلاشهای این افراد در دورههای قبل، در انتخبات آینده باز مردم شریف گچساران و باشت تنها غلامرضا تاجگردون را بعنوان نماینده خود راهی بهارستان خواهند نمود چرا که مردم ما وزن هر فردی را بخوبی میدانند و اگر قرار باشد به فردی دیگری غیر از تاجگردون رأی دهند، به عملکرد و معدلی کمتر از تاجگردون راضی نخواهند شد و رأی نخواهند داد.
ما هم معتقد هستیم با کار و عمل و تخصص و توانمندی است که میتوان فقر و فلاکت مردم را به رفاه، توانمندی و توسعه یافتگی تبدیل کرد نه فقط با حرف وشعرهای عوامفریب! که مسئولی پس از 30 سال خدمت در این نظام، اکنون جرأت پیدا کرده است که به نوعی با شعر خود به صورت غیر مستقیم اقرار به وجود فقر، فلاکت، تبعیض و بی عدالتی و غیره در این مملکت نماید. ولی اینها همه خلاء هایی است که در هر نظامی ممکن است وجود داشته باشد و البته وجود این فقر و تبعیضها نتیجه عملکرد کل نظام است نه یک بخش یا فرد خاص! متأسفانه آنجا که هدف تخریب است نه سازندگی و کار برای مردم، سعی میشود حتی با زیان شعر، فقر و تبعیضهایی که در کشور و استان ما به وفور یافت میشود به شخص تاجگردون نسبت داده شود تا شاید افراد قسم خوردهای که در راستای به ذلت کشاندن گچساران و باشت هم پیمان شدهاند که (هر کدام به ظاهر در یک جبهه، ولی در باطن با یک هدف که تخریب تاجگردون است)، یکبار دیگر بتوانند با عوام فریبی، تاجگردون و در نهایت گچساران و باشت را بر زمین بزنند!
-------------------------------------------------
سعید رشیدی
مدیر مسئول هفته نامه آوای گچساران
موضوع بحث من صحبت از اختلاف بین سردسیر و گرمسیر یا بویراحمد و باوی و مسائلی از این قبیل که هر از گاهی افرادی ضعیف برای رسیدن به خواستهها و اهدافشان از این واژههای نفاق استفاده میکنند، نیست چرا که خود را فرزند باوی و بالغ بر بیست سال است، شهروند بویراحمد می دانم. خواست ما برای توسعه استان، بخشی، منطقهای و شهرستانی نیست، ما استانی توسعه یافته را برای همه مناطق استان به تناسب ظرفیتها و آمایش سرزمین خواستاریم.
ما نباید عزت خود را در بی عزتی منطقهای دیگر جستجو کنیم یا عزت یافتن منطقهای دیگر متناسب با ظرفیتها و تواناییهایش را نباید بعنوان بی عزتی خودمان تلقی کنیم. بدیهی است که این نوع تفکر است که بذر نفاق را در استان و بین مردم میپراکند و بجای هم افزایی مناطق مختلف در راستای رشد و توسعه، حد نصاب ما برای رشد و توسعه شهر و دیارمان را با حداقلهای شهرستان همجوارمان مقایسه میکنیم نه با با ظرفیتها و پتانسیلها بالقوه خودمان و نه با مناطق بالفعل شده و توسعه یافتهای در کشور که از حداقل منابع طبیعی و زیرزمینی هم برخوردار نیستند.
ما هم بویراحمد، هم گچساران و هم کهگیلویه مستقل ولی با تعامل و تعادل مثبت در عرصه استانی را، خواهان هستیم که گچساران و باشت با غلامرضا تاجگردون توانست در تعادل و تعامل با دیگر مناطق استان قرار گیرد.
برای محقق ساختن این توسعه بزرگترین سرمایه نیروی انسانی قابل و شایستهای است که با توجه به ظرفیتها و منابع ملی استان، میتواند دستیابی به این توسعه را عملیاتی نماید. در خدمات دولتی نوین که شهروندان اصل هستند و با انتخاب خود فرصت خدمت را برای مدیران فراهم میکنند، این مردم هستند که با انتخابهای خود میتوانند در راستای رشد و توسعه منطقه خود گام بردارند یا مسیرهای دیگری را انتخاب کنند.
پیشنیاز یک انتخاب صحیح و درست از سوی مردم، شناخت و آگاهی درست نسبت به مسائل مختلف کشور از یک طرف و شناخت نسبت به تواناییها و توانمندیهای افرادی است که انتخاب میکنند تا بعنوان وکیل خود، امورات اجرایی و قانونیشان را بدستش بسپارند. بدیهی است که رسانههای مستقل میتوانند بهترین نقش را در این زمینه ایفا نمایند، اما آنجا که هدف خدمت نیست و هدف رسیدن به قدرت است، رسانه ابزاری میشود در دست این افراد که خواستهای شخصی، حزبی و جریانی خود را در پشت دلسوزیها و خواستهای مردمی دنبال کنند و خواست خود و حزب متبوعشان را بعنوان خواست عامه مردم تلقی کنند! در اینجا هست که دیگر نمیتوان مرز بین خدمت و خیانت و حق از باطل را تشخیص داد.
متأسفانه در مدت یکسال گذشته به شدت در فضای رسانهای استان نماینده مردم شریف شهرستانهای گچساران و باشت ناجوانمردانه و هدف دار تخریب میشود و آنجا جای تأسف بیشتر دارد که آنانی که مناصب مدیریتی را بطور مستقیم یا غیرمستقیم بدست آوردهاند یا شغلی نصیبشان شده است اینگار به تمامی خواستههای خود رسیدهاند و از این فضای رسانهای غافل شدهاند و این عرصه را به رقبای خود واگذار کردهاند و نه تنها به خود زحمتی نمیدهند که مطلبی در دفاع از عملکردها و برنامههای جریان و شخص غلامرضا تاجگردون بنویسند بلکه حتی زحمت نوشتن یک کامنت ساده را هم دیگر به خود نمیدهند! تا هر روز عدهای هدف دار با مطالبی تخریبی، در این سایتها به جناب تاجگردون بتازند و با انتشار وسیع این مطالب در فضای مجازی و نوشتن کامنت های دروغین با نام این قومیت و آن قومیت، سعی در بدبین نمودن مردم و تحریف مسائل و عملکردهای مثبت را دارند.
مردم ما بخوبی میدانند برای نماینده مجلس شورای اسلامی شدن، اینکه چند صباحی مدعامل شرکت، یا شهردار شهری یا کلانتر شهری و یا دارای مدرک دکتری داشته باشی نمیتواند شروط لازم و کافی نماینده مجلس شدن، باشد. این افراد بخوبی میدانند که علاوه بر همه صفات عمومی و تخصصی که یک نماینده مجلس باید داشته باشد تا بتواند در کمیسیونهای تخصصی مجلس مفید و مؤثر واقع شود، قدرت لابی گری و ارتباطات تشکیلاتی آن نماینده است که برگ برنده آن نماینده، در پیش بردن امورات و مؤثر بودن در تصمصم سازی ها و تصمیم گیریهای مختلف کشور میباشد. قدرت لابی گری و ارتباطات گسترده را در کمتر دانشگاهی میتوان آموخت بلکه به هنر فرد بستگی دارد که چطور ا داشتهها و تخصص خود، از راههای بهتری بتواند منافع مردمش را تأمین نماید.
بعد از انقلاب اسلامی تاکنون استان کهگیلویه و بویراحمد نمایندگان مختلفی داشته که ضمن احترام به همه این عزیزان و بزرگواران، ولی نمایندهای که تا کنون توانسته با توجه به تخصص خود در دو دوره نمایندگی بعنوان رئیس کمیسیون انتخاب شود چه در مجلس اصولگرا و چه در مجلس رنگارنگ این دوره، تنها جناب آقای غلامرضا تاجگردون بوده است و اگر ایشان به این واسطه از قدرت لابی گری خود استفاده مینمایند و در جذب بودجه و یا بکار گماردن مدیری مؤثر واقع میشود این کار نه دخالت مجلس است در دولت یا چیز دیگری. این کارها و حرکتها نشانه تعامل مثبت است با مدیران دولتی، نظارتی و بعضاً موراد دیگر. وقتی مدیران استانی که خود بدنبال تعامل هستند با افرادی که اکنون نماینده مردم نیستند ولی محل رجوع مردم هستند شور و مشورت میکنند، تعامل و رایزنی با نمایندگان مجلس بعنوان وکیل قانونی مردم که جای خود دارد!
نمیتوان به این تعامل مثبت بین مدیران استان بخصوص استاندار محترم استان با نمایندگان را نشان دخالت در امورات یا ضعف یک طرف دیگر دانست! بنظر میرسد افرادی که در این عرصه دستشان بجایی نمیرسد و در روند مسائل و تصمصم گیریها مؤثر نیستند، با اطلاع از این مسائل غیررسمی که در همه ساختارها هم معمول و مرسوم است فقط خواسته باشند حرفی زده باشند از این اظهار نظرها میکنند و الا ذات کار اجرایی برای مردم در خدمات دولتی نوین از مردم برای مردم است نه اینکه تصور کنیم دولت از یک کره آسمانی و مجلس از کره دیگر آمدهاند و ارتباطی نباید بین آنها باشد. در نظام اسلامی و ساختار اداری و اجرایی کشور که متکی بر خدمات دولتی نوین میباشد مردم اصل هستند و نمایندگان مردم حق دارند و باید در تمامی مسائل محل رجوع باشند.
آنانی که با علم ناقص خود دانسته یا ندانسته این تعامل مثبت بین دولت و مجلس را علت مشکلات گریبانگیر کشور و خاصه استان کهگیلویه و بویراحمد میدانند، بخوبی میدانند که تصمیم سازی و تصمصم گیری در زمینه مسائل اقتصادی کشوری که اغلب کشورهای دنیا به رهبری آمریکا در برابرش قد علم کرده، با جنگ اقتصادی با تحریم کامل و همه جانبه با بستن همه راههای ورود پول به داخل کشور، تا به هر نحو ممکن این کشور را زمین بزند، به تنهایی نه کار دولت است و نه کار مجلس و نه کار غلامرضا تاجگردون!
در شرایطی که میتوان گفت به برکت عملکرد جریان افراطی در کشور که هم راستا با اسرائیل، آل سعود و افراطیهای آمریکا به رهبری ترامپ، نتیجه سالها مذاکره با دنیا را بر باد دادند و ثبات و رشد اقتصادی را که ماحصل برجام بود را با موضع گیریها و تخریبها و اعمال خود بی خاصیت کردند و دولت و مجلسی را تخریب کردند که بدنبال رشد و توسعه کشور بودند و نتیجه این شد که دوباره با فروپاشی برجام و اعمال تحریمهای کامل و همه جانبه، دوباره به شرایط اقتصادی قبل از برجام و حتی بدتر برگشتیم. در این شرایط بود که باز همان جریان افراطی که اغلب منافع حزبی و جریانی خود را پشت خواستههای مردم دنبال میکنند، همه کاسه کوزههای گرانی و بی ثباتی در بازار را باز بر سر دولت و مجلس شکستند، دولت و مجلسی که در کارزار دیپلماتیک بر قدرتهای جهانی پیروز شده بود، باز بعد از برجام به بی کفایتی و ناکارامدی متهم شدند، در صورتی که بعد از برجام اگر فسادی در بازار صورت میگرفت، کالایی احتکار میشد و غیره، میبایست بخشهای دیگر نظام کمک میکردند تا مدیریت و ثبات در بازار حاکم میشد.
آن فردی که با اطلاع از این شرایط سختی که به واسطه تحریمی که به واسطه عملکرد جریان فکری و حزبی خودش در کشور حکمفرماست و اگر کارخانهای که قرار بوده مواد اولیهاش از خارج وارد شود و در یکی از شهرکهای صنعتی گچساران و باشت اجرا شود، ولی به واسطه تحریم دیگر امکان ورود آن مواد اولیه و دستگاهها و تجهیزاتش به کشور وجود ندارد، اجرا نشدن این کارخانه را با اطلاع از این شرایط، چماقی میکند و بر سر تاجگردون میکوبد و بعنوان یک ضعف به رخ تاجگردون میکشد، باید بداند که با دست گذاشتن بر روی چنین مسائلی، نمیتواند با افکار عمومی بازی کند. چرا که مردم ما بخوبی آگاهند و میدانند که تاجگردون قبل از اینکه یک نماینده باشد یک کارشناس متخصص درزمینه مدیریت و برنامه ریزی است و بخوبی اوضاع را کنترل و مدیریت میکند و اگر یک طرح به واسطه تحریم نتواند اجرا شود در عوض چندین طرح دیگر در گچساران و باشت الان در دست اجرا دارد یا در آینده نزدیک به اجرا درخواهند آمد.
آنجا که فردی در نقدی بر گفتههای جناب تاجگردون در جمع مردم شریف آرو، ابتدا به ظاهر تعریف و تمجید از مردم آرو مینماید و از مردم این روستا بعنوان سرزمین مردمانی اصیل و فرهیخته، فهیم و نخبه خیز و همینطور جایگاه خوانین بویراحمد سفلی از دیرباز تاکنون بوده، نام میبرد و در ادامه ذکر میکند که خوانین به خاطر مدیریت بهتر بر جوامع، از امکاناتی مانند تحصیلات و تربیت و آداب و رسومی بهره میبردند که طبقات پائین تر از این امکانات کمتر بهره میبردند. سپس با اشاره به اینکه اقارب کاندیداهای دیگر در این روستا ساکن هستند و تاجگردون اظهارتی را به زعم خود در مورد این دو نفر بیان داشته، پس تاجگردون قافیه را باخته است!
این فرد که در ابتدای متن خود از مردم آرو بدلیل اینکه اصیل زاده و جایگاه خوانین بویراحمد سفلی ابتدا تمجید میکند و تظاهر به احترام به این جایگاه خانی آنان مینماید ولی با اظهار اینکه آرو سرزمین و زادگاه جوانان رشید و دلیری است که در راه اسلام و انقلاب جانفشانی کرده و به درجهی رفیع شهادت نائل آمدهاند، قصد مقابل هم قراردادن روحیه خانی و شهید و شهادت و تحریک احساسات مردم این منطقه را داشته و جملهای از غلامرضا تاجگردون را در جمع مردم شریف آرو، که آقای تاجگردون بعنوان جمله تخریبی که مخالفانش در شهرستان برای تخریب ایشان به دستگاههای نظارتی تهران برایش بکار بردهاند (من فرزند مباشر خان هستم)، را بعنوان شعار و گفته اصلی آقای تاجگردون قرار میدهد و با مانور دادن بر روی این جمله، قصد تخریب آقای تاجگردون را داشته است.
متأسفانه این فرد با عدم درک درست منظور آقای تاجگردون از بیان این جمله اعتراضی، قضیه را برعکس تحلیل نموده و برخلاف اظهارات ابتدایی خود که مردم آرو را اصیل زاده و خانزاده معرفی نموده، فرزند مباشر خان بودن را مضموم دانسته و مورد نکوهش قرار داده است و فرزند مباشر خان بودن را در مقابل شهید و شهدا تصور کرده است تا به خیال خود باز چماقی را به نام ارزشها بر سر تاجگردون کوفته باشد! غاقل از اینکه همان فرزند مباشر خان بوده که شهید هم شده است و وفاداری خود به نظام جمهوری اسلامی را با خون خود به اثبات رسانده است. افرادی که با فهم نادرست خود از بیان یک جمله که با منظور و پیشینهای خاص جهت تحلیل در جمع مردمی بیان شده است و با قیاسهای مع الفارق، سعی در تخریب شخصیتی بزرگی مثل جناب تاجگردون را دارند، که این افراد باید بدانند که با دستاویز قرار دادن بعضی از کلید واژههای و سفسطه بازی نمیتوانند به اهداف خود که همانا حذف تاجگردون به هر قیمتی است، دست پیدا نمایند.
تاجگردون در رابطه با انقلاب، ارزشها و مسائلی که عدهای با متوسل شدن به این عناوین نان میخورند، اداعایی ندارد و با عمل خود که تقدیم یک شهید به انقلاب اسلامی بوده، و خود رزمنده دفاع مقدس از این نظام در دوران جنگ تحمیلی و اکنون در مبارزه اقتصادی با دنیا، یک از سرداران عرصه دفاع از اقتصاد این کشور بوده است و حفظ وضع موجود با درآمد نفتی حدود صفر، هنری است که در وضع اضطرار کنونی، نتیجه تعامل، همکاری و همیاری همه ارکان نظام امکان پذیر شده است.
یا آنجا که فردی چند سالی در گچساران مدیرعامل شرکتی بوده و از روزی که از پست مدیریتش کنار گذاشته شده است، بجای کمک به نماینده محترم مردم گچساران و باشت برای خدمت بهتر به مردم و حوزه انتخابیه، در تهران جلوس کرده و با مطالب سریالی خودش که اغلب ارزش پاسخ دادن از طرف نماینده محترم مردم را ندارد، سعی در مشغول نمودن فکر و ذهن نماینده محترم را دارد تا آنجا که در جدیدترین مطلب خود در قالب سوالی از نماینده محترم میپرسد که ایشان با چه کارنامهای رو در روی مردم اینگونه سخن می گویند؟ گویی که فکر میکنند مردم دور از جانشان از نعمت بینایی، شنوایی و تفکر محرومند!
بنده لازم می دانم اولاً خطاب به این فرد اعلام نمایم تا آنجایی که بنده شناخت دارم کسانی که در پست مدیرعاملی شرکتی مثل شرکتی که ایشان مدیرعاملش بوده است باید از چنان ظرفیت و شخصیتی برخوردار باشند که بدست آوردن یک منصب مدیریت و یا از دست دادنش نباید فرد را آنچنان غرق در خوشحالی یا اینطور عصبانی نماید که دست به قلم ببرد و با عصبانیت و برای تخریب فردی خدمتگذار اینطور حقایق را تحریف نماید! بنده در مطالب قبلی خودم هم ذکر کردهام که غلامرضا تاجگردون هم یک انسان است، معصوم نیست و به واسطه حجم زیاد کاری و انبوه خواستها و مشکلات مردمی از اقصی نقاط کشور، هم ظرفیت خاصی دارد و ممکن است اشتباه هم بکند ممکنن است نتواند به همه درخواستها پاسخ مثبت بدهد و یا نتواند با توجه به شرایط کنونی کشور، همه شعارها و برنامههایش را عملیاتی سازد ولی متوسط عملکرد ایشان نسبت به دیگر نمایندههای استان و بعضاً کشور، نه تنها کمتر نبوده بلکه به اعتقاد همگان خیلی بهتر بوده است.
مردم ما با همان نعمت بینایی، شنوایی و قدرت تشخیص و تفکر خود بخوبی میتوانند تفاوتها را تشخیص بدهند و خوب میدانند که کار در زمانی که قیمت هر بشکه نفت حدود 100 دلار بود با اکنون که فروش نفت تقریباً به صفر رسیده، چه تفاوتی دارد. خوب میدانند وزن بودجه تخصیصی به استانها در این دو شرایط قابل مقایسه نیست هر چند که با وجود همه این مشکلات اغلب پروژههای عمرانی گچساران اکنون فعال هستند و مشکل بودجهای ندارند. مردم ما خوب میدانند که وزن هر فردی چه اندازه است و من معتقد هستم با وجود انبوه تخریبهای فراوانی که از سوی افراد مختلفی که خواستگاه مشترکی دارند، این دور بر خلاف تصورهای اشتباه و تلاشهای این افراد در دورههای قبل، در انتخبات آینده باز مردم شریف گچساران و باشت تنها غلامرضا تاجگردون را بعنوان نماینده خود راهی بهارستان خواهند نمود چرا که مردم ما وزن هر فردی را بخوبی میدانند و اگر قرار باشد به فردی دیگری غیر از تاجگردون رأی دهند، به عملکرد و معدلی کمتر از تاجگردون راضی نخواهند شد و رأی نخواهند داد.
ما هم معتقد هستیم با کار و عمل و تخصص و توانمندی است که میتوان فقر و فلاکت مردم را به رفاه، توانمندی و توسعه یافتگی تبدیل کرد نه فقط با حرف وشعرهای عوامفریب! که مسئولی پس از 30 سال خدمت در این نظام، اکنون جرأت پیدا کرده است که به نوعی با شعر خود به صورت غیر مستقیم اقرار به وجود فقر، فلاکت، تبعیض و بی عدالتی و غیره در این مملکت نماید. ولی اینها همه خلاء هایی است که در هر نظامی ممکن است وجود داشته باشد و البته وجود این فقر و تبعیضها نتیجه عملکرد کل نظام است نه یک بخش یا فرد خاص! متأسفانه آنجا که هدف تخریب است نه سازندگی و کار برای مردم، سعی میشود حتی با زیان شعر، فقر و تبعیضهایی که در کشور و استان ما به وفور یافت میشود به شخص تاجگردون نسبت داده شود تا شاید افراد قسم خوردهای که در راستای به ذلت کشاندن گچساران و باشت هم پیمان شدهاند که (هر کدام به ظاهر در یک جبهه، ولی در باطن با یک هدف که تخریب تاجگردون است)، یکبار دیگر بتوانند با عوام فریبی، تاجگردون و در نهایت گچساران و باشت را بر زمین بزنند!
-------------------------------------------------
سعید رشیدی
مدیر مسئول هفته نامه آوای گچساران
مرد گرون همیشه بدخواه داره
منتظریم تا اسفند ماه تا با رای خودمان دوباره از زحمات دکتر تاجگردون قدردانی کنیم
درود بر مهندس رشیدی کر خوب باوی