خشونت علیه زنان؛ از فضای شهری تا روانهای رنجیده
5 آذر 1396 ساعت 11:34
فاطمه یزدان پناه
بهراستی چه کسی تعریف درستی میدهد از این گروه اسمی ناشناخته...
مانور دهندگان بسیارند و عملکنندگان بسی اندک...
و من تعریف میکنم خشونت علیه من چیست...علیه یک زن...
خشونت این است که من نادیده گرفته شوم...احساسم...عقایدم...علایقم...شغلم...تحصیلم...و هر آنچه که به من مربوط است...
خشونت علیه من این است که مرا با چشمان سرت ببینی نه دلت...
خشونت علیه من این است که زندگیام را با پوششم تعبیر کنی...
خشونت علیه من این است که همهٔ افراد و قشرهایی که بهنوعی با من در ارتباطاند و یا ظاهراً شبیه مناند را با من مقایسه کنی...
خشونت علیه من این است که دستوپایم را بستهاید...اسیرم کردهاید...کجاست تکریم زنانی که هی دم میزنید از آن...
تکریم نه به معنای جایگاههای والای تحصیلی و شغلی، به این معنا که اگر من خانهدارم، اگر دخترم، اگر همسرم، اگر مادرم درهرصورت یک هنرمندم...
هنر من زن بودنم است...هنرم لطافت و روحی است که در زندگیات میریزم...
هنرم احساسیست که خرج حیاتت میکنم...
هنرم سوختن و ساختن با خوبیها و بدیهایت است...
همینکه مرا قضاوت نکنی و اجازه بدهی با عشق و شادی زندگی کنم خشونت علیه مرا سلب کردهای...
کد مطلب: 294616