کد QR مطلبدریافت لینک صفحه با کد QR

آقای هدایت خواه! از قیاست، خنده آمد خلق را!

4 آذر 1396 ساعت 18:04


شهریار سلیمانی
حکایت است که در طول تاریخ، انسان هایی که به خواب عمیق رفته اند را می توان بر اساس وقایع تاریخی-سیاسی و اجتماعی از خواب غفلت بیدار کرد؛ اما کسانی که خود را با آگاهی تمام به خواب زده‌اند، بیدار کردنشان سخت و دشوار است؛ بی‌شک مصداق روشن این گفتار، می‌تواند آقای ستار هدایت خواه، نماینده سابق حوزه انتخابیه بویراحمد و دنا باشد که با آنکه در دو انتخابات اخیر مجلس شورای اسلامی به واسطه صندوق رای از مردم «نه» تاریخی شنید اما گویی همچنان در خواب به سر می برد و حاضر به پذیرش رای و نظر مردم نسبت به عدم تایید گفتمان فکری و عدم صلاحیت اجرایی و نظارتی ایشان در بطن جامعه سیاسی ایران به ویژه بویراحمد و دنا، نمی باشد!
جناب آقای هدایت خواه!
ز خاک آفریـــــــدت خداوند پاک ** پس ای بنده افتادگی کن چو خاک
شما به عنوان یک شهروند و سپس به عنوان یک فعال سیاسی-ایدیولوژیک، قطعا این حق برای شما محترم است که در عرصه های رقابتی و آزاد که به رای و نظر مردم ختم می شود خود را در معرض انتخاب این قشر آگاه و سرنوشت ساز قرار دهید اما به هیچ وجه ممکن حق ندارید که به فردی که به واسطه همین مردم که بنیانگزار کبیر انقلاب امام خمینی (ره) آنان را ولی نعمتان نظام و انقلاب می داند و در یک انتخابات آزاد و سالم  به عنوان وکیل ملت انتخاب شده است، توهین کنید و ایشان را نماینده ندانید!
شما چگونه می توانید خود را اصولگرا و معتقد به مبانی و ارزش های انقلاب، اسلام و قرآن بدانید اما آگاهانه و آشکارا به انتخاب مردم که نوعی حق الناس می باشد، منتخب مردم را نماینده ندانید؟ آیا گفتار شما بی‌احترامی به رای و نظر مردم و زیر سئوال بردن مشروعیت مجلس که عصاره ملت است، نمی باشد؟ «فَأَیْنَ تَذْهَبُونَ!»
از احادیث و روایات به ما شد  معلوم  **  شرف و منزلت مرد سخندان ادب است
آیه آیه همه جا سوره ی قرآن ادب است  **  گشت ازعلم و ادب، مذهب اسلام، عیان
البته کسی از گفتار شما خم به اَبرو نمی آورد چون مردم در انتخابات های مجلس شورای اسلامی و ریاست جمهوری ادوار گذشته با تمام سختی ها و مشقت هایی که با دل و جان خریدند اما برای شما و همفکرانتان با آرای خود ثابت کردند که چه کسانی شایستگی پوشیدن جامه خدمت به ملت را دارند و چه کسانی صلاحیت نشستن بر کرسی های سبز خدمت به ایران عزیز را ندارند که البته نظر مردم تاریخی، جامع شمول و فصل الخطاب است؛
جناب آقای هدایت خواه!
در کلامتان به این نکته اشاره کرده اید که آقای غلام محمد زارعی را به خاطر آنکه در طرح ها و لوایح صحن بهارستان پیشقدم نبوده اند و از وظایف نمایندگی خود فاصله گرفته اند، بر اساس تعریف شما نماینده نمی دانید؛ اما ای کاش وجدان خویش را قاضی می نمودید تا به جای تائید یا رد صلاحیت منتخبان ملت که گویی خود را جز فقهای محترم شورای نگهبان و یا حقوق دانان آن  نهاد قلمداد کرده اید، در خلوت خود به این پرسش پاسخ می دادید که چرا با وجود آنکه خود را یک نماینده کشوری و حتی فرا کشوری معرفی می کنید اما مردم دیگر هیچگاه با انگشت اشاره یشان نام شما را انتخاب نمی کنند!
یقینا بر اساس اصول قانون اساسی جمهوری اسلامی، تصویب قانون و نظارت بر اجرای آن از اهم وظایف نمایندگان مجلس است، اما باید به این نکته اشاره کرد که در استان های کوچک و کمتر توسعه یافته که از ابتدایی ترین خدمات عمومی محروم هستند، نمایندگان علاوه بر وظایف اصلی خود باید برای رفع موانع و مشکلاتی که شهروندان حوزه انتخابیه‌شان با آن دست و پنجه نرم می کنند؛ باید به شکل مضاعف و بر اساس یک قانون نانوشته، یک سری وظایف را در جهت پیگیری امور مردم حوزه انتخابیه خود پیگیری کنند تا در صدد برطرف کردن آنان برآیند؛ که متاسفانه شما با عدم مسئولیت پذیریتان در دوره وکالتتان از زیر بار این مسئولیت شانه خالی کردید؛ که البته این به وجدان های بیدار باز می گردد!
افتادگی آموز اگر طالب فیضی  **  هرگز نخورد آب زمینی که بلند است!
جناب آقای هدایت خواه!
امروز باید به جای آنکه به عنوان پدری معنوی، برای سرنوشت مردم تصمیم بگیرید باید به این نکته پاسخ می دادید مگر از دید شما نمایندگی چه تعریفی دارد که وقتی در زمان مسئولیت شما کلنگ احداث بیمارستان ۲۹۰ تختخوابی یاسوج به زمین زده شد قرار بود در اواسط سال ۹۰ مورد بهره برداری قرار گیرد؛ اما شوربختانه کلنگ بیمارستان بوشهر که همزمان با بیمارستان یاسوج به زمین زده شد در سال ۹۰ مورد بهره برداری قرار گرفت اما سرنوشت شومِ بیمارستان یاسوج در سال ۹۰، پیشرفت زیر ۲۷% درصد و تعطیلی مطلق آن در زمان مسئولیت نمایندگی شما بود!
اما در زمان آقای زارعی کسی که معنای خدمت و مردمی بودن و نماینده ملت بودن را بار دیگر بعد از سالها رنگ و بوی حقیقی بخشیده است توانست ضعف حضرتعالی در بی توجهی مطلق به بحث زیرساخت های بهداشتی و درمانی را بپوشاند و نه تنها بیمارستانِ بیمار یاسوج را از رخوت و سکون رهایی بخشد بلکه با جذب ۳۵ میلیارد تومان برای تکمیل نهایی این پروژه و اختصاص ۴۰ میلیارد تومان برای خرید نهایی تجهیزات آن بعد از سالها بار دیگر ۲۲ بهمن انقلاب اسلامی را با هدیه این بیمارستان به مردم شریف بویراحمد خاطره انگیز و جاودانه کند!
آری! باید به آقای زارعی تاخت که به جای آنکه به سخنان درشت اما بی فایده روی بیاورد، تن به عمران و آبادی آورده است تا به جای حرف، عمران و آبادی میراث ماندگار او برای آیندگان باشد.
جناب آقای هدایت خواه!
نمایندگی و نماینده بودن یعنی همچون غلام محمد زارعی که با همت و پیگیری های مجدانه او، مجوز احداث دو بیمارستان ۳۲ تختخوابی برای شهرهای سی سخت و پاتاوه اخذ می شود تا محرومیت بر جای مانده از دوران مسئولیت شما در بخش بهداشت و درمان کمی، کمتر شود؛ نه آنکه همانند برخی نمایندگان به جای خدمت، به دنبال حقوق مادم العمری برای خود باشد!
نمایندگی و نماینده بودن یعنی آنکه همچون زارعی عضو کمیسیون صنعت، معدن و تجارت مجوز احداث بزرگترین و به‌روزترین کارخانه پتروشیمی استان اخذ شود؛ کارخانه سیمان مارگون از مرز ۳۰% پیشرفت فیزیکی در زمان نمایندگی شما اینک به واسطه زارعی به بهره برداری نهایی برسد و زمینه اشتغال زایی فرزندان بویراحمد و دنا محقق شود؛ نه آنکه همچون شما عضو کمیسیون فرهنگی مجلس باشد و در زمان نمایندگی‌تان بودجه های فرهنگی از استان به سوی مرکز برگشت داده شود!
جناب آقای هدایت خواه!
نمایندگی و نماینده بودن مردم در خانه ملت یعنی فردی همچون آقای زارعیست که  قریب به ۱۴ میلیارد تومان در سال ۹۴ و ۳۰ میلیارد تومان در سال ۹۶ از وزارت نفت برای احداث سالن های ورزشی اعتبار جذب می کند تا سراسر روستاهای بویراحمد و دنا به زیرساخت های ورزشی مجهز شوند، اما متاسفانه گویی یکی از افتخارت حضرتعالی در زمان نمایندگی‌تان سخنرانی برای دکتر محمود احمدی نژاد برای پیروزی آن جناب در انتخابات ریاست جمهوری بوده است، همان کسی که امروز سراسر نظام مقدس جمهوری اسلامی را به چالش کشانده است! افسوس که حاصل آن سخنان، جز تحمیل هزینه به نظام و رهبری و ملت، سودی در بر نداشته است!
جناب آقای هدایت خواه!
شما مجلس فعلی را به عدم نظارت متهم کرده اید، قصد نگارنده تطهیر مجلس فعلی نیست؛ بلکه اگر بحث نظارت باشد شما نماینده سابق که روزی همراه و همسنگر جریان اصولگرایی در خانه بهارستان بودید باید امروز در پیشگاه دادگاه وجدان های بیدار مردم حاضر شوید و بفرمائید چرا در برابر تخلفات سیاسی و مالی و اقتصادی دولت دکتر احمدی نژاد سکوت کردید؟ مگر آن موقع نظارت جز وظایف نمایندگان نبود؟
چگونه نظارت کردید که ۷۰۰ میلیارد دلار سود حاصل از فروش افسانه ای نفت در ۸ سال دولت و مجلس هم فکر شما که به اندازه کل تاریخ جمهوری اسلامی بوده است، پیشرفت چشمگیری در رفاه، اقتصاد، صنعت و زندگی مردم نمایان نشد! بلکه رهاورد آن بیکاری مضاعف، رشد اقتصادی منفی، کاهش ارزش پول ملی و سخت تر شدن معیشت مردم چیز دیگری در بر نداشت!
باید پاسخ دهید چگونه ناظری در مجلس بودید که هر دم از باغ دولت مهرورزتان، خارهای اختلاس یکی پس از دیگری در قلب ملت فرو می رفت؟
چگونه عدالت و نظارت را در مجلس بر پا کردید که سه هزار بورسیه  نورچشمی، چشم اعتماد علمی به دانشگاه های کشور را تا ابد کور و نابینا کرد؟
چگونه خود را نماینده ملت خطاب کردید ولی از حقوق ملت در برابر تخلف های بیشمار اقتصادی چشم پوشی کردید تا حاصل این چشم پوشی های آگاهانه، تورم ۴۵% درصدی دولت دهم همفکر شما باشد؟
تا حاصل این عدم نظارت و دقت شما و دولت یارتان، آوار های مسکن مهر بر سر مردم بی پناه کرمانشاه و خدای نکرده دیگر هم وطنان حاضر در مسکن مهر در جای جای ایران اسلامی باشد!
چگونه در مجلس بر دولت نظارت داشتید که فروش روزانه ۳ میلیون نفت خام ایران در جهان به واسطه شما و همفکرانتان به زیر ۸۰۰ هزار بشکه در روز رسید و متاسفانه کار تا جای پیشرفت که معامله نفت به جای پول جای خود را به نفت در برابر غذا داده بود؟
چگونه به وظایف نمایندگی خود اشراف داشتید که در زمان مسئولیت شما و دوستانتان ایران در فصل ۷ ماده ۴۱ شورای امنیت سازمان ملل متحد، به عنوان کشوری مخل صلح و امنیت بشریت معرفی شد تا حاصل این بد تدبیریشما و همفکرانتان صدور قطعنامه های ظالمانه علیه کشور و نظام و ملت باشد؟
چگونه ناظری بودید که وقتی قائم مقام دکتر جلیلی، آقای دکتر علی باقری به عنوان عضو تیم هسته ای ایران با اعضای ۱+۵ دیدار و بسته پیشنهادی ۲ صفحه ای ایران به وزیران خارجه کشور های غربی را ارایه کردند، چنان آن ۲ برگه سند پر از اشتباهات فنی-تخصصی و نگارشی بود که خنده وزیر امور خارجه روسیه را در بر داشت! آیا آن زمان که به خاطر بی تدبیری و عدم تخصص تیم مذاکره کننده هسته ای همفکرتان غرور ایران در برابر دول غربی شکسته شد؛ احساس تکلیف نکردید؟
شمای که یکی از مسئولین فرهنگی مجلس شورای اسلامی بودید و از سوی دیگر خود را جز ۲۰ مشاور ارشد نظام در تصمیمات کلان کشور تعریف می کنید؛ به عنوان یکی از مسئولین اکنون پاسخ دهید چه کاری های باید انجام می دادید ولی ندادید که سن فحشا در کشور ما به زیر ۱۵ سال رسیده است؟ چه کاری و اقدامی باید شکل می گرفت اما محقق نشدکه سن خودکشی در کشورمان در دوران فراوانی نعمت همفکرانتان که شما نیز همراهشان بوده اید به زیر ۳۰ سال رسیده است؟ چگونه نقش نظارتی خود به عنوان نماینده مجلس را ایفا کرده اید که اینک به خاطر کم کاری شما و دوستان سابقتان در مجلس شورای اسلامی بر تخلف های بیشمار دولت دکتر احمدی نژاد، سازمان بازرسی احکام قطعی و محکومیتی دولت همفکرتان در زمان نمایندگی شما را یکی پس از دیگری برای آن دولت مهرورز عدالت طلب صادر می کنند؟
بی شک حکایت عدم نظارت و مسئولیت پذیری شما و همفکرانتان در بهارستان مصداق روشن این ضرب المثل است که می گوید:
بخاطر میخی، نعلی افتاد. بخاطر نعلی، اسبی افتاد.بخاطر اسبی، سواری افتاد. بخاطر سواری، جنگی شکست خورد.بخاطر شکستی، مملکتی نابود شد همه اینها بخاطر کسی بود که میخ را خوب نکوبیده بود.
جناب آقای هدایت خواه!
از دوره پر افتخار نمایندگی و از نظارت شدید و سفت و شفافتان در بهارستان سخنی بر زبان جاری نکنید زیرا به قول شاعر:
از قیاست، خنده آمد خلق را!


کد مطلب: 294476

آدرس مطلب :
https://www.kebnanews.ir/note/294476/آقای-هدایت-خواه-قیاست-خنده-آمد-خلق

کبنانیوز
  https://www.kebnanews.ir

1