تاریخ انتشار
پنجشنبه ۲۳ دی ۱۳۹۵ ساعت ۲۲:۳۸
کد مطلب : ۲۲۲۶۶۹
سخنی با مرد اخلاق اصلاحطلبان گچساران
۰
مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
کبنا ؛مصطفی جوزانی
وحدت و پیش زمینههایی که باعث میشوند جماعتی با اختلافات و تفاوتها، چه از نظر کیفیت چه از نظر کمیت، با کنار گذاشتن دائمی و موقت آنها زیر یک چتر اجتماع کنند. اما در ظاهر شاهد هستیم که هنوز به آن شکلی که مدنظر یا به قولی مطلوب همگان هست، نهادینه نشده است.
گاها در لق لقه زبانها زیاد از به کار بردن این کلمه میشنویم اما به عمق قضایا که ورود میکنیم و موشکافی میشود، میبینیم که در بحث وحدت چه مابین جریانات سیاسی از طیفهای مختلف و حتی یک طیف خاص، دچار نارسایی ذهنی هستیم به دلایل مختلف، که حال میتوان گفت یکی از مهمترین موارد، اعتقاد نداشتن به این کلمه در باطن است.
چند روزی است که از رحلت یار امام و رهبری میگذرد، به تبعیت از رهبرمان، خود را عزادار و موظف به شرکت در مراسم ترحیم آن مرحوم دانستیم و قبل از آن به جا آوردن نماز زیبا و تاریخی امام امت بر پیکر رفیق دیرینش و برگزاری اولین مراسم یادبود توسط ایشان با حضور کلیه مردم، دوستداران امام، انقلاب و رهبری و اشخاص و جریانات سیاسی، چه آنهایی که زمانی در مقابل عالیجناب و اکبرشاه نامیدن او سکوت اختیار کردند و چه آنهایی که در اواخر عمرش دلسوزانه فاصله انداختن خناسان مابین او و آرمانهای انقلاب و رهبری را گوشزد میکردند، شرکت و نمایش عظیم وحدت را به تبعیت و فرمان ولی امرشان در این همایش بزرگ و زدن مهر باطل بر نقشه خناسان، به منصه ظهور گذاشتند.
این سلسه مراسمهای خودجوش و مردمی جهت بزرگداشت آن مرحوم در سراسر کشور، از جمله استان ما نیز برگزار شد.
اما اتفاقی که تاسف آور و برای شخص من از همه تعجب آورتر بود، برگزاری مراسمی موازی و به نوعی ضد وحدت توسط نماینده و جریان حاکم در گچساران بود. آن هم در حالی که مراسم رسمی نیز در همین روز و اتفاقا در همین خیابان برگزار شد و هیچ کدام از مدعیان رهبری چپهای سابق و اصلاح طلبان جدید در آن حضور نداشتند.
تعجبم از آن جهت بود که مرد اخلاق و نماد اصلاح طلبی حقیقی در گچساران یعنی جناب خواجوی با آن همه زیرکی، در زمین آنان به بازی گرفته شود.
شاید وی حضور فیزیکی در این مراسم نداشته، اما به هر حال طیف فکری منتسب به او جزئی از این برنامه ضد وحدت با حضور جریان زر و زور تزویر بوده است.
جناب آقای خواجوی حملهها، تهمتها و تخریبهای جریان منتسب به تفکر جنابعالی و عالیجناب سرخ پوش و اکبرشاه نامیدن آن مرحوم توسط دوم خردادیها در دوران اصلاحات، یک هدف خودخواهانه بود و استفاده ابزاری از نام او و گستاخانه فتنه به راه انداختن در این سالهای اخیر یک هدف دیگر بدتر از آن بود!!!
پس بیشرمانه نیست، در زمین آنان از مراسم آن مرحوم هم بهره برداری سیاسی نمایید؟
حال گذشته از تخریبهای دوران اصلاحات و انتقادات به زاویه پیدا کردن آن مرحوم با آرمانهای امام و رهبری در سالهای اخیر!!!، امروز مهم بحث وحدت بود، ورود و شرکت در این مراسم موازی و ضد وحدت، ناپسند و دور ازشان شما بود.
وحدت و پیش زمینههایی که باعث میشوند جماعتی با اختلافات و تفاوتها، چه از نظر کیفیت چه از نظر کمیت، با کنار گذاشتن دائمی و موقت آنها زیر یک چتر اجتماع کنند. اما در ظاهر شاهد هستیم که هنوز به آن شکلی که مدنظر یا به قولی مطلوب همگان هست، نهادینه نشده است.
گاها در لق لقه زبانها زیاد از به کار بردن این کلمه میشنویم اما به عمق قضایا که ورود میکنیم و موشکافی میشود، میبینیم که در بحث وحدت چه مابین جریانات سیاسی از طیفهای مختلف و حتی یک طیف خاص، دچار نارسایی ذهنی هستیم به دلایل مختلف، که حال میتوان گفت یکی از مهمترین موارد، اعتقاد نداشتن به این کلمه در باطن است.
چند روزی است که از رحلت یار امام و رهبری میگذرد، به تبعیت از رهبرمان، خود را عزادار و موظف به شرکت در مراسم ترحیم آن مرحوم دانستیم و قبل از آن به جا آوردن نماز زیبا و تاریخی امام امت بر پیکر رفیق دیرینش و برگزاری اولین مراسم یادبود توسط ایشان با حضور کلیه مردم، دوستداران امام، انقلاب و رهبری و اشخاص و جریانات سیاسی، چه آنهایی که زمانی در مقابل عالیجناب و اکبرشاه نامیدن او سکوت اختیار کردند و چه آنهایی که در اواخر عمرش دلسوزانه فاصله انداختن خناسان مابین او و آرمانهای انقلاب و رهبری را گوشزد میکردند، شرکت و نمایش عظیم وحدت را به تبعیت و فرمان ولی امرشان در این همایش بزرگ و زدن مهر باطل بر نقشه خناسان، به منصه ظهور گذاشتند.
این سلسه مراسمهای خودجوش و مردمی جهت بزرگداشت آن مرحوم در سراسر کشور، از جمله استان ما نیز برگزار شد.
اما اتفاقی که تاسف آور و برای شخص من از همه تعجب آورتر بود، برگزاری مراسمی موازی و به نوعی ضد وحدت توسط نماینده و جریان حاکم در گچساران بود. آن هم در حالی که مراسم رسمی نیز در همین روز و اتفاقا در همین خیابان برگزار شد و هیچ کدام از مدعیان رهبری چپهای سابق و اصلاح طلبان جدید در آن حضور نداشتند.
تعجبم از آن جهت بود که مرد اخلاق و نماد اصلاح طلبی حقیقی در گچساران یعنی جناب خواجوی با آن همه زیرکی، در زمین آنان به بازی گرفته شود.
شاید وی حضور فیزیکی در این مراسم نداشته، اما به هر حال طیف فکری منتسب به او جزئی از این برنامه ضد وحدت با حضور جریان زر و زور تزویر بوده است.
جناب آقای خواجوی حملهها، تهمتها و تخریبهای جریان منتسب به تفکر جنابعالی و عالیجناب سرخ پوش و اکبرشاه نامیدن آن مرحوم توسط دوم خردادیها در دوران اصلاحات، یک هدف خودخواهانه بود و استفاده ابزاری از نام او و گستاخانه فتنه به راه انداختن در این سالهای اخیر یک هدف دیگر بدتر از آن بود!!!
پس بیشرمانه نیست، در زمین آنان از مراسم آن مرحوم هم بهره برداری سیاسی نمایید؟
حال گذشته از تخریبهای دوران اصلاحات و انتقادات به زاویه پیدا کردن آن مرحوم با آرمانهای امام و رهبری در سالهای اخیر!!!، امروز مهم بحث وحدت بود، ورود و شرکت در این مراسم موازی و ضد وحدت، ناپسند و دور ازشان شما بود.