عاشورای ۸۸ هوا بس ناجوانمردانه دودآلود بود/ ۹ دی میآییم
7 دی 1395 ساعت 9:44
سید جواد فدایی
روزهای سال، به طور طبیعی و به خودی خود همه مثل همند؛ این انسانها هستند، این ارادهها و مجاهدتهاست که یک روزی را از میان روزهای دیگر برمیکشد و آن را مشخص میکند، متمایز میکند، متفاوت میکند و مثل یک پرچمی نگه میدارد تا راهنمای دیگران باشد.
روز عاشورا به خاطر مجاهدتهای حسین و یارانش، خرداد چهل دو و قیامش، بهمن پنجاه و هفت و سیزده آبان و دوازده فروردین همه و همه روزهاییست که ابتدا روزهایی معمولی بودند اما با اتفاقات بزرگ و حماسههای ماندگار تبدیل به روزهایی به یاد ماندنی و عبرت انگیز شدند، درست مثل نهم دی ماه هشتاد و هشت.
آنجا که غبار فتنه هوا را گرگ و میش کرده بود و تشخیص حق و باطل را سخت.
هشت ماه تمام کشور درگیر خون بود و دود و اعتراض و نفاق و همه از گور خودخواهی و دنیاطلبی و شهوت قدرت بلند میشد با چاشنی حماقت و وطن فروشی و بیبصیرتی.
آنانکه شکمهاشان از حرام پر شده بود و چشمهاشان جز دنیا نمیدید به یکباره بازیگرانی شدند قهار در نمایشنامهای بسیار پیچیده و کارگردانی بس زبردست و کثیف و دلارها و دینارهای معاویه که چه بیحساب بر سر این عروسکان حرمسرای اموی میبارید.
سال هشتاد و هشت بود و هوا بس ناجوانمردانه پس.
عدهای بسیار حقیرانه شمع در ضریح سفارت انگلیس روشن کرده و پارچه نیاز به شاخه کاجهای رنگارنگ کریسمس بسته بودند و حاجت از در باتلاق ماندههای استعمار طلب میکردند. خیابانهای تهران شاهد است اینان چگونه مثل لشکر یزید بر حق تازیدند و غارت کردند و خون ریختند و چادر از سر کشیدند. آنان که مثل ظهر عاشورای شصت و یک هجری بر نمازگزاران آتش افکندند و مسجدها را نمرود وار در هیزم جهل و وطن فروشی به آتش کینه کشیدند و نمیدانستند عروسک خیمه شب بازی اسرائیل و انگلیس و آمریکا هستند و به قول ولی نعمتشان سرمایههای اسرائیل هستند در ایران.
ظهر عاشورای هشتاد و هشت بود و هوا بس ناجوانمردانه دودآلود. حسین به نماز ایستاده بود و شمرها و یزیدها و ابن مرجانهها پشت خیمهها. هر چه از حسین مانده بود به آتش کشیده شد و قرآن خدا را عمروعاصها به نیزه کردند و فریاد مرگ بر اسلام سر دادند.
مردم مسلمان در هر گوشه مشغول عزای حسین بودند و لشکر همیشه آماده شیطان به رهبری یزید در حال شعله ور کردن آتش کینه ابولهب.
هر چه مانده بود به خاک و خون کشیده شد و این سپاه زبون قبل از هر اقدامی مثل همیشه تاریخ فرار را بر قرار ترجیح دادند و گورشان را گم کردند.
نهم دی ماه شد و مردم عصبانی خونشان به جوش آمده بود و کاسه صبرشان لبریز گشت و لبیک گفتند فرمان مسلم زمان را و هر چه نفرت و کینه از شیطان داشتند را بر سر ایّادی ابلیس خالی کردند و برای همیشه نسخهشان را در هم پیچیدند تا عبرتی باشد برای هر کفتاری که نگاه چپ به این خاک داشته باشد.
شیعه در این روز نشان داد سپاه هفتاد و دو نفره حسین برای همه اعصار و ادوار کفایت میکند در برابر همه یزیدهای چند صد هزار نفره تاریخ.
به رسم هر ساله در این یوم الله گرد هم جمع میشویم و با مشتهای گره کرده بر سر ظلم و ستم استعمار و استکبار میکوبیم و فرزندان نامشروع وطنیشان را نیز سر جای مینشانیم تا تاریخ بداند هر قطره خون شهید اقیانوسیست برای غرق سپاه فرعون.
دنیا باید بداند نه اینجا کوفه است و نه ما مردم باد پرست بیبصیرت و هرگز علی در این خاک تنها نمیماند.
ما میآییم و غم آن بیبصیرتها و ترسوهایی را که نمیآیند نداریم چرا که آنها احمقهای تاریخ مصرف داری هستند که بیشک به زودی تاریخ مصرفشان تمام میشود و تفالههاشان در زبالهدان تاریخ دفن خواهد شد و در ذهن مردم هیچگاه جایگاهی نخواهند داشت. آنانکه هیچ سالی و در هیچ نقطهای از ترس اربابانشان نتوانستند و لیاقت نداشتند در این اجماع خدایی شرکت کنند کسانی هستند که از رحمت الهی به دورند و غضب گرفتارشان کرده. ما میآییم و با ولیمان عهد میبندیم که تا زندهایم رزمندهایم و آنانکه نمیآیند نیز به امید حکومت ری از عسل آخرت نخواهند نوشید و همانقدر از گندم ری خواهند خورد که عمر سعد خورد.
نهم دی ماه ما میآییم و یکبار دیگر پیروزیمان را جشن خواهیم گرفت تا دنیا بداند تا ابالفضل هست حسین تنها نخواهد ماند و تا زینب نفس میکشد حسین فراموش نخواهد شد.
نهم دی ماه ما میآییم تا استکبار و استعمار و نوکران داخلیشان دگر بار فکر فتنه به ذهنشان خطور نکند و هیچ زمان دیگری گرد بیشه شیران عوعو کنند و زوزه بکشند.
ما میآییم...
کد مطلب: 219176