کد QR مطلبدریافت لینک صفحه با کد QR

خواست اجتماعی نماد تغییر است

7 آذر 1395 ساعت 10:06


محمدتقی سینایی
تغییر توهین و فراموشی هویت نیست؛ تغییر یک خواست عمومی برای پویایی و هماهنگی بیشتر و اتحاد است؛ انسان‌ها خواهان هماهنگی در زندگی خویش هستند و شادی آن‌ها در این تناسب و هماهنگی هاست. تغییرات؛ نمادی برای هماهنگی و ریتم است. تغییرات در جریان بلوغ فکری انسان‌ها شکل می‌گیرد و هیچ انسان متمدن و صاحب اندیشه و فکری نمی‌تواند در مقابل تغییرات اجتماعی که ناشی از بلوغ فرهنگی انسانهاست قد علم کند. بلوغی که همراه با تحلیل و اندیشه و فکر و قابلیت‌های نرم افزاری انسا نهاست. تاریخ زندگی بشری پر ازنماد‌ها و نشانه‌ها و آثار برگرفته از اندیشه و فکر بشری است. هر‌گاه در مسائل اجتماعی؛ چالش‌های فرهنگی را در گفتمان‌های روز جامعه آشکارا می‌بینم که به وسایل ارتباط جمعی مانند روزنامه؛ صدا و سیما و مجاری ارتباط جمعی و قانونی آن و...؛ پدیدار می‌گردد؛ باید آگاه بود که نوعی هشدار و آگاه بخشی و بیان نیازهای اجتماعی برای تغییرات اساسی است که به خواست جمع کثیری از مردم بروز داده می‌شود و پشت پا زدن به خواست اجتماعی؛ بدون دلیل؛ جزء مخالفت؛ معنای دیگری ندارد.
بلوغ اجتماعی همواره در نمادهای نرم افزاری و فرهنگی در جوامع ساری و جاری می‌گردد؛ امروزه در جهان؛ «دانایی»؛ نماد بلوغ جامعه است. بلوغ جامعه در افکار انسان‌ها تجلی می‌یابد. در دنیای کنونی نمی‌توان دیگر اعضای جامعه را به هیچ انگاشت و آن‌ها را بسان عهد شکار؛ و یا قدرت را مبتنی بر شمشیر و قدرت بارزو دانست؛ این موارد نماد جوامع بدوی است؛ جامعه؛ امروز از عصر صنعتی به فراصنعتی یا مدرن و متمدن رسیده است و قدرت دانش و دانایی و قدرت نرم؛ نماد برتری جوامع امروزی است. عصر برادرکشی و تعصب مبتنی بر تفنگ و گلوله و خون ریزی؛ امروز در جهان نماد؛ تحجر و و واپسگرایی است و نماد؛ واپسگرایی و ایستایی است و نشانه‌ای از بلوغ و برتری متناسب روز را به همراه ندارد.
فراموش کردن نگاه و خواست عامه مردم؛ به چالش بزرگتری در نهان جامعه؛ تجلی می‌یابد و خود نوعی دامن زدن به مخالفت‌های پنهانی را هشدار می‌دهد و ابراز تقابل نرم با نگاهی سخت و زمخمت را نشان می‌دهد. سزاست که خواست اجتماعی را به نقد منصفانه بکشانیم و حق عمومی را ادا نماییم؛ نه اینکه خواست عامه مردم را؛ به نمادهای دیگری ارجاع داد که جایگاهی در اندیشه امروزی جامعه متمدن ندارد. نسل امروزی خواهان تغییر است؛ تغییر در اندیشه و فکری که سازنده و پویا باشد. اندیشه‌ای که با اندیشه به چالش کشیده شود نه اندیشه‌ای که با نمادهایی که تحمل آن‌ها امروز؛ در بین مردم دیگر رخت بربسته و جایگاهی برای گفتگو ندارد. نسل آرمان خواه و پیشرو؛ نسل جدید وجوانان جویای نام و نشان استان ما؛ امروز خواهان تغییر هستند؛ تغییری که برگرفته از خواست عمومی و روز جامعه است.
بسیاری از شهرهای استان ما؛ با این نام فعای نمی‌توانند؛ تناسب وارتباطی؛ برقرار کنند و این موضوع حق آنهاست که بتوانند با نام خود؛ ارتباط برقرار کنند و یک احساس بیگانگی با این نام دارند.
نام یک برند است؛ برندی که زیبایی آن بر هر دل و جانی باید بنشیند. نام باید خاطرات خوش روز را به همراه داشته باشد و آثاری از خواست عمومی را یدک بکشد و بدور از خود خواهی و کینه و دشمنی باشد. آیا کسی هست بگوید این ضرب المثل را نشنیده است که می‌گویند: «مگر باوی و بویراحمد است». چه کسی هست که کنه این ضرب المثل را نداند و نشنیده بپندارد، ما نسل جدید و امروز جامعه دیگر از این اندیشه؛ دشمنی خسته‌ایم. ما دیگر خسته از این هستیم که هر وقت به ادارات کل استان برای کاری مراجعه می‌کنیم؛ اولین سوال آن‌ها این است که می‌گویند: گرمسیری هستی یا سردسیری «ما از این سوالات تحجری و ایلی و قبیله‌ای خسته‌ایم و تمایلی برای شنیدن نام آن‌ها نداریم. نام استان ما؛ با توجه به گفتمان بالا؛ به عنوان برندی باشد که؛ کینه و دشمنی را به اذهان ما و نسل جدید متبادر نکند.
آیا امروز می‌توان با توهین و افترا؛ اقتدار بدست آورد. به همه آنهایی که دم از توهین و افترا می‌زنند؛ بدانند که توهین آن‌ها به‌‌ همان نماد مقدسی است که جان بر آن می‌تابند؛ اما وااسفا که نمی‌دانند که ناخواسته و نا‌آگاهانه به آن توهین می‌کنند، اگر به ایل می‌بالید؛ مگر غیر از این است که به ایل بزرگ و متمدن باوی توهین کرده‌اید؛ اما بدانید در جامعه فرهنگی استان ما مردان بزرگی هستند که توهین به هر کدام از آن‌ها توهین به کل آن ایل و منطقه است؛ مردان بزرگ بنام و فرهنگ مدار؛ نیک می‌دانند که توهین و افترا دیگر ارزشی حتی برای پاسخ دادن ندارد؛ جز سکوت. جان کلام و قضاوت نهایی را به عامه مردم می‌سپاریم که خود می‌دانند که بزرگان چگونه سخن می‌سرایند.
در پایان ضمن احترام به همه مردان بزرگ و فهیم استان کهگیلویه وبویراحمد؛ انتظار می‌رود که در گفتمان تغییر نام استان؛ اجازه ندهند؛ عده‌ای ناآگاه و نادان؛ با عناوین گوناگون به مردم استان ما توهین کنند؛ به جاست که برای گردن نهادن به خواست عمومی، نامی نیک؛ شایسته و متناسب با درخواست اجتماعی مردم استان برگزید و دیگاه و نظر سایر مردم استان را مد نظر داشت و لحاظ نمود. امروز این خواست اجتماعی؛ گفتمان آغازین و شادی بخش هر خانه‌ای است و بر شورای فرهنگی نامگذاری استان؛ یک وظیفه است که خواست اجتماعی آن‌ها را مورد بررسی و با دلایل قانع کننده به تغییر گردن نهند و مضافا بر همه اهل قلم سزاست که مقالات علمی و فرهنگی خود را قلم بزنند و به سمع و نظر؛ مردم و مسئولان استانی و ملی برسانند و هیچگاه از تمامیت خواهی دیگران نهراسند و بدانند که در ‌‌نهایت جز تغییر راهی دیگر باقی نمانده؛ چرا که؛ تغییر نام استان «یک خواست اجتماعی و عمومی» است و نگذارید این تغییر که نمادی برای اتحاد و هماهنگی؛ آحاد مردم شهرهای استان است در ‌‌نهایت؛ این خواست اجتماعی و عمومی به چالش‌های دیگری تحت عنوان «جدایی از استان»؛ بیندیشند.


کد مطلب: 212936

آدرس مطلب :
https://www.kebnanews.ir/note/212936/خواست-اجتماعی-نماد-تغییر

کبنانیوز
  https://www.kebnanews.ir

1