کد QR مطلبدریافت لینک صفحه با کد QR

وضعیت فرهنگی گچساران دستپخت کیست؟!

26 آبان 1395 ساعت 23:25


مهدی شجاعی
بر خلاف سنت سابق، این دفعه جوانی پیدا شده و در شهر ما نمایشگاه کتاب دایر کرده ، آن هم در اوقاتی که نه به اول مهر نزدیک هستیم و نه خرید دم عید پایمان را به این نمایشگاه می کشاند. تا اینجا با یک رفتار خلاف عادت طرفیم که جای شکرش باقی است که جوانی بدون توجه به میزان فروش، کاری فرهنگی کرده که بزرگان شهر حتی از سر مزاح و تعارف هم حوصله فکر کردن به آن را ندارند.
به محض ورود متوجه شدم که چیز دندانگیری نظرم را جلب نمی کند. دو سه ردیف میز که به چند بخش آشپزی و ادبیات و مذهبی و ... تقسیم شده بود و در انتخاب کتاب هم نهایت بی حوصلگی را به خرج داده بودند. بخش ادبیات را با چند کتاب از شاعران کلاسیک سرهم بندی کرده بودند و تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل ...! اما آن صحنه ای که بیش از هر چیز خون را در رگهایم به جوشش درآورد و یکی دو شب به خودخوری مشغولم کرد نه وضعیت کتاب ها بود و نه زمین پست و بلندی که شایسته یک نمایشگاه فرهنگی نبود و نه هیچ چیز دیگر.
چند دختر نوجوان، کنار ردیف کتاب های رمان و داستان با چهره هایی شوخ و شنگ مشغول وارسی کتاب ها بودند و هر از گاهی کتابی را ورق می زدند و خلاصه فارغ از جنگ و جدال پوچ دونان، مشغول لذت بردن از خواندنی ها بودند. حدس می زدم که بخش داستان باید وضع بهتری داشته باشد و هنگامیکه چشمانم به اسم کتاب ها خورد تنها یک جمله از آن جان جنومند را در بند بند وجودم احساس کردم که: به دست های بسته خود نگاه می کنم و نفرین می فرستم به روزی که زاده شدم. این ردیف هم مثل باقی ردیف ها به وضع اسفباری دچار بود. از آن دسته کتاب هایی که نویسنده اش بعد از خواندن چهار خط کتاب احساس می کند باید پرومته وار جهان را با سلاحی به رقت رمانتیسم و چهار کلیشه دختر-پسری تغییر دهد و یک ناشر سردستی هم کتاب هایش را با تیراژ پانصد یا هزارتایی راهی بازار می کند، خواننده اهل تاملی ندارد و به جز پز دادن در میهمانی های اقوام خارج رفته، فایده چندانی ندارد.
اگر کتاب های مبتذلی از این دست -آنطور که گفتم و می دانید - اینگونه دل چند نوجوان را به دست می آورد و دقایقی چند از این دنیای ملال آور رها می کند یا چنانچه تو دانی او را بی نیاز تلگرام و اینستاگرام و بیماری واگیردار سلبریتیسم می کند، پس شک نکنید کتاب هایی درست و حسابی و خوش خوان برای مخطبین اینچنینی کار می کند کارستان!
آنقدرها خون جلوی چشمانم را گرفته بود که فردا به بهانه ای سراغ متصدی نمایشگاه رفتم و چند سوال و جواب ساده کردم ،که حاصلش این بود که اگر مسءولین همیشه در صحنه حمایت درخوری کنند حاضر است وسعت و کیفیت بیشتری به کارش بدهد و به شهادت اینکه در شهرهای مختلف ایران، چنین نمایشگاه هایی دایر کرده گفت که گچساران مستعدترین شهر برای فروش کتاب است که استقبال بی نظیری از همین چند قلم جنس کرده اند.
جا دارد هر از چند گاهی با خواندن این سطرها و صحبت ها از خود و مسئولین ( هرکه می خواهد باشد! - از منتهی الیه راست تا دوربرگردان چپ ) بپرسیم که وضعیت فرهنگی ما زاییده ی کدام برنامه است؟ و ذوق زدگی آن چند دختر نوجوان دستپخت کیست؟!


کد مطلب: 211528

آدرس مطلب :
https://www.kebnanews.ir/note/211528/وضعیت-فرهنگی-گچساران-دستپخت-کیست

کبنانیوز
  https://www.kebnanews.ir

1