کد QR مطلبدریافت لینک صفحه با کد QR

پرواز را به خاطر بسپار، پرنده مردنی است

17 بهمن 1394 ساعت 13:58


 آصف رستم‌نژاد
یکی از تمثیل‌های زیبا در شعر عرفانی فارسی، حماسه بزرگ منطق‌الطیر عطار نیشابوری است. این تمثیل با نام عطار گره خورده است. به گونه ای که تمثیل پرنده را فقط از آن او می‌دانند. اگر در تاریخ ادبیات عرفانی دقیق شویم، از لحاظ زمانی حکایتی به همین نام از ابو حامد غزالی متکلم معروف دیده می‌شود و قبل از او ابوعلی سینا یکی از تمثیل‌های عرفانی خود را رساله الطیر نام نهاده است که همان تمثیل پرنده است. مضمون یکی است اما پردازش متفاوت. شرح رساله الطیر شیخ الرییس این گونه است:
حکایت پرندگانی است که فریب صدای خوش صیادان را خورده‌اند و به طمع آب و دانه در دام صیادان افتاده‌اند، حلقه‌های دام بر گردنشان؛ بال و پرهایشان در لابه لای تور پیچیده است و پاهایشان نیز گرفتار بند و تور صیادان شده است. در آغاز تلاش می‌کنند تا خود را نجات دهند اما هر تکانی که به خود می‌دادند بیشتر گرفتار می‌شدند. تا جایی که تن به قضا و قدر می‌دهند و تسلیم می‌شوند. گذشته خود را فراموش می‌کنند و با بند و قفس خو می‌گیرند و نهایتاً دست از تلاش و کوشش باز می‌دارند آزادی گدشته خویش را از یاد می‌برند. به زندگی روزمره عادت می‌کنند و راحت طلبی و عافیت برگزیدند و آن را مطلوب خویش یافتند. جور دیگر زیستن و طور دیگری اندیشیدن حتی به خاطر آن‌ها خطور نمی‌کرد. تا اینکه روزی از روزها دسته ای از پرند گاه را می‌بینند که آن‌ها هم در دامی شبیه آن‌ها گرفتارند. با این تفاوت که سر و باله ایشان را از دام بیرون آورده‌اند و در آسمان‌ها پرواز می‌کنند در حالی که پاهایشان هنوز در دام گیر است. دیدن این منظره وضع زندگی پرندگان را پیش از افتادن به دام به یادشان می‌آورد. آن‌ها را از جنس خود می‌دیدند و شرایط را یکسان می‌یافتند. پرنده ای از میان پرندگان در دام، رو به آن‌ها می‌کند، فریاد می‌زند، از آن‌ها کمک می‌خواهد، استمداد می‌طلبد، اصرار می‌ورزد که به ما هم بگویید چگونه رها شدید؛ در پاسخ می‌گویند شیوه‌ی رهایی را بیاموزید؛ تورها را از سر و گردن و باله ای‌تان بردارید و با وجود اینکه پاهایتان در بند است قادر به پرواز خواهید بود. آن‌ها این پند را به کار می‌بندند و پرواز را آغاز می‌کنند. دیگر به دام و دانه‌هایی که سر راهشان گسترده است اعتنایی نمی‌کنند تا به سرزمین پاکی‌ها و اقلیم نور و حیات قدم نهند آنگاه فرشته به آن‌ها می‌گوید کسی را توانایی آن نیست که بند را از پاهایتان بردارد مگر اینکه خود این کار را انجام دهید. «لیس الانسان الی ما سعی» در خویش بنگرید که خود سیمرغید.
«چون نگه کردند آن سی مرغ زود / بی شک آن سی مرغ آن سیمرغ بود»
آنچه سرنوشت آدمی را رقم می‌زند تنها استعدادهایش نیست بلکه انتخاب‌ها و امکان‌های اوست. تا از بین امکان‌های پیش روی خود، دست به انتخاب بزند، امکان خاصی را گزینش کند و به سوی آینده روش حرکت نماید. به تعبیر ژان پل سارتر فرانسوی «ما محکوم به انتخاب هستیم» به عبارت دیگر محکوم به آزادی هستیم. ما نمی‌توانیم در جهان باشیم اما انتخابی نداشته باشیم.
از آنجا که در آستانه انتخاب مهم و سرنوشت سازی قرار داریم و طبیعتاً انتظار می‌رفت این انتخاب در فضایی با نشاط، آزاد، رقابتی و عادلانه صورت گیرد و ابزارهای آن فراهم شود که متأسفانه این گونه نشد. علی رغم همه موانع مشارکت، الزاماً و لزوماً بر عقلای قوم و صاحبان فکر و اندیشه واجب است که با درک صحیح از شرایط تاریخی، اجتماعی و سیاسی کنونی جامعه قلم بزنند و قدم بردارند. تصمیمی عاقلانه و هوشمندانه بگیرند و بدانند که هر گونه تردید و دو دلی جهت شرکت در انتخابات در این برهه از زمان به نفع جریان رقیب است و بایستی تمام قد مشارکت را توصیه کنند. رقیب خوب می‌داند که با مشارکت حداکثری بازنده است و با رد صلاحیت‌های گسترده و فله ای می‌کوشد اصلاح طلبان را دلسرد و نا امید کند و مشارکت را به کمترین میزان برساند؛ زیرا شانس پیروزی خود را در همین عدم رقابت آزاد و سالم و مشارکت حداقلی می‌بیند.
این گونه به نظر می‌رسد اطلاح طلبان تنها راهشان این است که راه نجات را از درون وضع موجود بیابند و هر گونه سستی و کاهلی گناهی نابخشودنی است.

* عضو شورای استانی حزب اعتماد ملی کهگیلویه و بویراحمد


کد مطلب: 159925

آدرس مطلب :
https://www.kebnanews.ir/note/159925/پرواز-خاطر-بسپار-پرنده-مردنی

کبنانیوز
  https://www.kebnanews.ir

1