تاریخ انتشار
دوشنبه ۱۳ مهر ۱۳۹۴ ساعت ۰۰:۵۰
کد مطلب : ۱۲۸۸۶۹
اصولگرایان بویراحمد و گزینه سوم انتخابات!
۰
مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
کبنا ؛سیدمحمد موسوی
این روزها نه در اردوگاه اصلاح طلبان بویراحمد وحدت و نه در اردوگاه اصولگرایان همبستگی است. اصولگرایان اگر چه از حصول به وحدت سخن میگویند و اگر وحدتی صادقانه در این اردوگاه انجام میگرفت و با توجه به چالش های سیاسی و مدیریتی و اجتماعی که در بویراحمد و دنا ایجاد شده است، چه بسا میتوانستند با یک برنامه ریزی منسجم خیزشی به سمت پیروزی داشته باشند. اما ناگفته پیداست که به دلیل کثرت نظرات و تکثر کاندیداها چنین وحدتی با شرایط کنونی بعید به نظر میرسد، و همانکه وحدت اصلاحطلبان در انتخابات خرداد ۹۲ سبب شد تا اصولگرایان از رسیدن به کرسی ریاست جمهوری بازمانند، بدون شک خبر وحدت اصلاح طلبان در بویراحمد سبب ناآرامی اصولگرایان نیز خواهد شد. همچنین عدم اتحاد تاثیرگزار این دو جریان (اصولگرایان و اصلاح طلبان) باید دوباره منتظر پیروزی دیگر کاندیداهای حاضر در صحنه انتخابات بود.
بعد از انصراف دکتر خلقی پور به عنوان گزینه اول جریان اصولگرایی که با وجود اختلافات درون تشکیلاتی، دلیلش را وحدت بهتر وکارآمدتر در این اردوگاه نام نهاد، نشست اصولگرایان بویراحمد و دنا با ریش سفیدی شیخ پناهی و معرفی ستار هدایتخواه به عنوان کاندیدای نهایی این جریان تا حدودی تکلیف اصولگرایان را مشخص کرد. اما پاسخ سرد «ستارهدایتخواه» در پاسخ به سئوال خبرنگاران که آیا نظر شورای حکمیت را پذیرفتید؟ این جریان را برای ادامه کار با آمدن و نیامدن خود مردد کرده است. هدایتخواه به خبرنگاران گفته بود فعلاً در این مورد حرفی نمیزنم. هدایتخواه از دلایل شخصی و انگیزه فعالیت های فرهنگی و ترجیح آن بر فعالیت های سیاسی سخن میگوید و از طرفی از عدم همدلی و همزبانی لیدرهای جریان ناخرسند است. با تأملی بر وضعیت فعلی اصولگرایان و آینده پیش روی سیاسی برای فضای انتخاباتی بویراحمد، نکاتی درخور تأمل است؛
۱-جریان اصولگرایی دارای سه ضلع مثلث است؛ «سیدعلی محمد دانشی» (دبیر جبهه موتلفه) که معروف به برنامهریز تشکیلاتی جریان اصولگرایی، «حاج مسعود حسینی» که از بنیان گذاران راست سنتی در استان بوده، که هر حرکت وی میتواند قواعد بازی را تغییر دهد و «ستار هدایتخواه» به عنوان چهره ای تاثیرگذار و ایدئولوگ که چگونگی حرکت و موضع گیریش میتواند معادلات سیاسی را به طور اساسی تغییر دهد. .اگرچه ایشان به گفته اصول گریان در همه جلسات شرکت دارد اما نتوانسته است کار را به انجام برساند. مشخص است که این سه ضلع مثلت اصولگرایی اگر بر یک نفر توافق قطعی نداشته باشند، ائتلاف ممکن نیست و هر حرکتی از سوی هم طیفانشان مردود و محکوم به شکست است.
۲- از طرفی برخی از این کاندیداها و نیروهای هوادارشان علیه همدیگر جوسازی نمودهاند. در جامعه شنیده میشود که نسبت به همدیگر در تعهد شفاف نبوده اند و صداقت نداشته اند. این وضعیت عدم شفافیت و اعتماد میان کاندیداهای موجود، وحدت بر شخص واحد را عملا ناممکن ساخته است. گویی حاضر به هزینه کردن برای غیر خود نیستند.
۵-بعضی از کاندیداهای اصوگرایی در تلاشند که با جلب نظر «هدایتخواه» و «حسینی» گزینه نهایی شوند. اما با وتوی قوی حاج «علی محمد دانشی» و یارانشان که روبرو میشوند، با عصبیت و تعصب وی را مورد هجمه قرار میدهند.
۳- در جریان اصولگرایی بویراحمد به غیر از «دکتر خلقیپور» و «حبیبالله پیشوا» که قصدی جدی برای حضور در انتخابات را داشتند و از چند سال پیش در سودای نمایندگی مجلس بوده اند، بقیه کاندیداهای مطرح شده درصدد این بودند که در صورت یک ائتلاف همراه با چانه زنی بر روی آنها، به عرصه انتخابات بیایند وپایگاه اجتماعی خودرا در اتحاد و ائتلاف میدانند اگرچه آقای خرامین به نحوی اگر سازماندهی تر عمل میکرد شاید میتوانست بعد ازاین دونفر قرار گیرد.
۴-با توجه به اینکه متاسفانه این روزها جریان خطرناک قومیتگرایی در فضای سیاسی و اداری استان پررنگ شده است، کاندیداهای اصولگرایی نیز از این فضای ناخوشایند نیز بی تاثیر نماندهاند. به گونه ای که دو نفر از کاندیدای این جریان به قومیت گرایی روی آوردهاند و تا سطح گفتمانی بیانش کردند که این با نگرش هدایتخواه که خود را یک انقلابی و آرمانی میداند و بارها مخالفت خود را با قومیتگرایی اعلام نموده است، مغایرت دارد. (اگرچه هنوز واکنشی از طرف ایشان شنیده نشده) غافل از اینکه جمعیت قابل توجهی از شهر یاسوج را شهروندان کهگیلویه، بهمئی، گچساران، باشت، نورآباد و سایر نقاط کشور تشکیل میدهند. بنابراین این کاندیداهای اصولگرایان وارد یک بازی خطرناکی برای اردوگاه خود شده اند و جریان اصولگرایی را در محبوبیت و مقبولیت دچار چالش میکنند .
۵- این روزها از اتفاقات پشت پرده خبرهایی به گوش میرسد و معلوم نیست چه اتفاقاتی افتاده که ریش سفیدان اصولگرایی که چند دهه در یک اردوگاه همراه همدیگر بودند، خاکریزههای نبرد را علیه هم تقویت میکنند. شاید آنها از اصولشان خارج شدهاند یا این که مسائل بیرونی باعث مشکلات و چالشهای درونی شده است.
۶- اگر «هدایتخواه» هم قبول کند که گزینه نهایی باشد، بعضی از این کاندیداها و اطرافیانشان در لفظ حامیایشان هستند، اما در عمل همراه نیستند. همه آنها منتظرند که «هدایتخواه» عدم حضور خود را قاطعانه مجدداً اعلام کند.
۷-جریان اصولگرایی بویراحمد و دنا ناگزیر به دو راه در پیش رو است: یکی اینکه حتماً «هدایتخواه» را به کارزار انتخابات بکشانند تا یک ائتلاف حداکثری بر روی وی صورت پذیرد، یا اینکه سه ضلع مثلث اصولگرایی (حسینی، دانشی، هدایتخواه) همراه با دیگر کاندیداها (همچون دکتر خرامین، حاج پیشوا، دکتر خلقی پور، دکتر مسعودی و ...) و دیگر عناصر تاثیرگذار، یک گزینه سوم خارج از کاندیداهای مطرح را انتخاب کنند که دارای شاخص های جامع تری باشد و با ایجاد وحدت در اردوگاه خود، شاید بتوانند موفقیتی را نصیب خود کنند. (البته باید دید که آیا چنین گزینه ای را دارند یا نه و شاید کف گیر به ته دیگ رسیده باشد؟) معلوم است که این گزینه مجهول باید دارای خصوصیاتی باشد که قابلیت هضم برای جریان اصولگرایی را داشته و از تأثیرگذاران آن جریان باشد و از طرفی با توجه به ضعفهای راهبردی حاج زارعی نماینده فعلی بتواند خلا موجود را پر کرده و بخش خاکستری جامعه و نیروهای متعادل جامعه را جذب کند. در غیر این صورت جریان منتسب به اصولگرایی دچار یک انشقاق و برای دوره های متمادی وارد کما خواهد شد.
این روزها نه در اردوگاه اصلاح طلبان بویراحمد وحدت و نه در اردوگاه اصولگرایان همبستگی است. اصولگرایان اگر چه از حصول به وحدت سخن میگویند و اگر وحدتی صادقانه در این اردوگاه انجام میگرفت و با توجه به چالش های سیاسی و مدیریتی و اجتماعی که در بویراحمد و دنا ایجاد شده است، چه بسا میتوانستند با یک برنامه ریزی منسجم خیزشی به سمت پیروزی داشته باشند. اما ناگفته پیداست که به دلیل کثرت نظرات و تکثر کاندیداها چنین وحدتی با شرایط کنونی بعید به نظر میرسد، و همانکه وحدت اصلاحطلبان در انتخابات خرداد ۹۲ سبب شد تا اصولگرایان از رسیدن به کرسی ریاست جمهوری بازمانند، بدون شک خبر وحدت اصلاح طلبان در بویراحمد سبب ناآرامی اصولگرایان نیز خواهد شد. همچنین عدم اتحاد تاثیرگزار این دو جریان (اصولگرایان و اصلاح طلبان) باید دوباره منتظر پیروزی دیگر کاندیداهای حاضر در صحنه انتخابات بود.
بعد از انصراف دکتر خلقی پور به عنوان گزینه اول جریان اصولگرایی که با وجود اختلافات درون تشکیلاتی، دلیلش را وحدت بهتر وکارآمدتر در این اردوگاه نام نهاد، نشست اصولگرایان بویراحمد و دنا با ریش سفیدی شیخ پناهی و معرفی ستار هدایتخواه به عنوان کاندیدای نهایی این جریان تا حدودی تکلیف اصولگرایان را مشخص کرد. اما پاسخ سرد «ستارهدایتخواه» در پاسخ به سئوال خبرنگاران که آیا نظر شورای حکمیت را پذیرفتید؟ این جریان را برای ادامه کار با آمدن و نیامدن خود مردد کرده است. هدایتخواه به خبرنگاران گفته بود فعلاً در این مورد حرفی نمیزنم. هدایتخواه از دلایل شخصی و انگیزه فعالیت های فرهنگی و ترجیح آن بر فعالیت های سیاسی سخن میگوید و از طرفی از عدم همدلی و همزبانی لیدرهای جریان ناخرسند است. با تأملی بر وضعیت فعلی اصولگرایان و آینده پیش روی سیاسی برای فضای انتخاباتی بویراحمد، نکاتی درخور تأمل است؛
۱-جریان اصولگرایی دارای سه ضلع مثلث است؛ «سیدعلی محمد دانشی» (دبیر جبهه موتلفه) که معروف به برنامهریز تشکیلاتی جریان اصولگرایی، «حاج مسعود حسینی» که از بنیان گذاران راست سنتی در استان بوده، که هر حرکت وی میتواند قواعد بازی را تغییر دهد و «ستار هدایتخواه» به عنوان چهره ای تاثیرگذار و ایدئولوگ که چگونگی حرکت و موضع گیریش میتواند معادلات سیاسی را به طور اساسی تغییر دهد. .اگرچه ایشان به گفته اصول گریان در همه جلسات شرکت دارد اما نتوانسته است کار را به انجام برساند. مشخص است که این سه ضلع مثلت اصولگرایی اگر بر یک نفر توافق قطعی نداشته باشند، ائتلاف ممکن نیست و هر حرکتی از سوی هم طیفانشان مردود و محکوم به شکست است.
۲- از طرفی برخی از این کاندیداها و نیروهای هوادارشان علیه همدیگر جوسازی نمودهاند. در جامعه شنیده میشود که نسبت به همدیگر در تعهد شفاف نبوده اند و صداقت نداشته اند. این وضعیت عدم شفافیت و اعتماد میان کاندیداهای موجود، وحدت بر شخص واحد را عملا ناممکن ساخته است. گویی حاضر به هزینه کردن برای غیر خود نیستند.
۵-بعضی از کاندیداهای اصوگرایی در تلاشند که با جلب نظر «هدایتخواه» و «حسینی» گزینه نهایی شوند. اما با وتوی قوی حاج «علی محمد دانشی» و یارانشان که روبرو میشوند، با عصبیت و تعصب وی را مورد هجمه قرار میدهند.
۳- در جریان اصولگرایی بویراحمد به غیر از «دکتر خلقیپور» و «حبیبالله پیشوا» که قصدی جدی برای حضور در انتخابات را داشتند و از چند سال پیش در سودای نمایندگی مجلس بوده اند، بقیه کاندیداهای مطرح شده درصدد این بودند که در صورت یک ائتلاف همراه با چانه زنی بر روی آنها، به عرصه انتخابات بیایند وپایگاه اجتماعی خودرا در اتحاد و ائتلاف میدانند اگرچه آقای خرامین به نحوی اگر سازماندهی تر عمل میکرد شاید میتوانست بعد ازاین دونفر قرار گیرد.
۴-با توجه به اینکه متاسفانه این روزها جریان خطرناک قومیتگرایی در فضای سیاسی و اداری استان پررنگ شده است، کاندیداهای اصولگرایی نیز از این فضای ناخوشایند نیز بی تاثیر نماندهاند. به گونه ای که دو نفر از کاندیدای این جریان به قومیت گرایی روی آوردهاند و تا سطح گفتمانی بیانش کردند که این با نگرش هدایتخواه که خود را یک انقلابی و آرمانی میداند و بارها مخالفت خود را با قومیتگرایی اعلام نموده است، مغایرت دارد. (اگرچه هنوز واکنشی از طرف ایشان شنیده نشده) غافل از اینکه جمعیت قابل توجهی از شهر یاسوج را شهروندان کهگیلویه، بهمئی، گچساران، باشت، نورآباد و سایر نقاط کشور تشکیل میدهند. بنابراین این کاندیداهای اصولگرایان وارد یک بازی خطرناکی برای اردوگاه خود شده اند و جریان اصولگرایی را در محبوبیت و مقبولیت دچار چالش میکنند .
۵- این روزها از اتفاقات پشت پرده خبرهایی به گوش میرسد و معلوم نیست چه اتفاقاتی افتاده که ریش سفیدان اصولگرایی که چند دهه در یک اردوگاه همراه همدیگر بودند، خاکریزههای نبرد را علیه هم تقویت میکنند. شاید آنها از اصولشان خارج شدهاند یا این که مسائل بیرونی باعث مشکلات و چالشهای درونی شده است.
۶- اگر «هدایتخواه» هم قبول کند که گزینه نهایی باشد، بعضی از این کاندیداها و اطرافیانشان در لفظ حامیایشان هستند، اما در عمل همراه نیستند. همه آنها منتظرند که «هدایتخواه» عدم حضور خود را قاطعانه مجدداً اعلام کند.
۷-جریان اصولگرایی بویراحمد و دنا ناگزیر به دو راه در پیش رو است: یکی اینکه حتماً «هدایتخواه» را به کارزار انتخابات بکشانند تا یک ائتلاف حداکثری بر روی وی صورت پذیرد، یا اینکه سه ضلع مثلث اصولگرایی (حسینی، دانشی، هدایتخواه) همراه با دیگر کاندیداها (همچون دکتر خرامین، حاج پیشوا، دکتر خلقی پور، دکتر مسعودی و ...) و دیگر عناصر تاثیرگذار، یک گزینه سوم خارج از کاندیداهای مطرح را انتخاب کنند که دارای شاخص های جامع تری باشد و با ایجاد وحدت در اردوگاه خود، شاید بتوانند موفقیتی را نصیب خود کنند. (البته باید دید که آیا چنین گزینه ای را دارند یا نه و شاید کف گیر به ته دیگ رسیده باشد؟) معلوم است که این گزینه مجهول باید دارای خصوصیاتی باشد که قابلیت هضم برای جریان اصولگرایی را داشته و از تأثیرگذاران آن جریان باشد و از طرفی با توجه به ضعفهای راهبردی حاج زارعی نماینده فعلی بتواند خلا موجود را پر کرده و بخش خاکستری جامعه و نیروهای متعادل جامعه را جذب کند. در غیر این صورت جریان منتسب به اصولگرایی دچار یک انشقاق و برای دوره های متمادی وارد کما خواهد شد.