کد QR مطلبدریافت لینک صفحه با کد QR

محمد بهرامی تکنوکرات غول‌کش است

11 شهريور 1394 ساعت 2:28


بعد از انتشار مطلبی در پایگاه خبری کبنانیوز با عنوان «بهرامی و کت شلوار راه راه اصلاح طلبی؟»[کلیک کنید] متنی از سوی جمعی از جوانان اصلاح‌طلب به این پایگاه خبری ارسال شده است که عیناً منتشر می‌شود.
bahrami
اگر هنر و حقیقت نمی توانند با هم زندگی کنند، بگذار هنر بمیرد! (رومن رولان)
سایت کبنانیوز؛  با سلام و ادای احترام
اخیرا سلسله مطالبی هجمه وار و غیر منصفانه تواًم با دروغ پردازی هایی بی اساس، توسط افرادی مغرض و "خود مردم پندار" (بدون پردازش صحت و سقم مطالب) در آن سایت درج شده است.
از اینرو برآن شدیم تا علیرغم میل باطنی مان و شعار جاودانه ی اصلاحات که همانا «زنده باد مخالف من» است با ارسال این جوابیه (بخوانید گلایه نامه) مسیر انتقاد منصفانه و گفتگوی منطقی را با خط تخریب و توهین، سوا خوانده و «مخالف را از مریض» جدا بدانیم.
حرکتِ خط تخریب و جریان نفاق علیه جریان اصلاحات و چهره های این گفتمان در استان، اخیرا و با نزدیک شدن به انتخابات مجلس شدت و قوت گرفته. در این میان گزینه هایی که میان سیاسیون و افکار عمومی با اقبال بیشتری مواجه اند، نظیر دکتر «محمد بهرامی» سهم بیشتری از این خط تخریبی را به خود اختصاص داده و مظلومانه سیبل این حملات بوده اند. البته از زاویه ای دیگر که به این موضوع نگریسته شود، می تواند بیانگر عمق ترس و خطری باشد که این جریانِ نفاق از وی و جریان اصلاحات در زمستان امسال احساس کرده اند.
اما لازم است پشت پرده و حسودانِ "حزب باد و باری به هر جهتِ" این حرکت مذموم بدانند که:
محمد بهرامی همان معاون دانشگاهی است که نگذاشت هیچ دانشجویی به دلیل نداشتن شهریه سرگردان انتخاب واحد شود. که نگذاشت هیچ دانشجوی پرونده داری از تحصیل منع شود.
شهرداری که توسط شورای اصلاحطلب دوره ی سوم به عنوان شهردار معرفی شد، اما توسط جریان تخریب و نفاق، به تحت حمایت بودن اصولگرایان در شورای شهر متهم است! حال آنکه همه می دانند، اصولگرایان آن دوره ی شورای شهر در اقلیت بوده و تسلیم رای اعضای اکثرا اصلاحطلب شورای شهر شدند.
محمد بهرامی شهردار اسبق یاسوج و همان جوانی است که توانست از ظرفیت های مغفولِ یاسوج که تا آن زمان مرکز استانی ناشناس و شهری گمنام و از توابع استان فارس خوانده می شد! "پایتخت طبیعت ایران" بسازد.
محمد بهرامی همان شهرداری است که با دستان خالی به تهران می رفت و با رایزنی، تعامل و چانه زنی با پول، اعتبار و دستی پر، برمی گشت و اینگونه بود که شهرداری را برای تبدیل یاسوج به آنچه اکنون هست توانمند نمود. وگرنه کیست که نداند قبل از او، شهرداری با درآمدهای داخلی اش در اداره کردن خودش هم مانده بود! چه رسد به شهر!
خوب خاطرمان هست، محمد بهرامی همان مدیر عاملی است که در سالهای خوابِ زمستانیِ ورزشِ استان، از تیم های والیبال و فوتبال شهرداری یاسوج «غول کشی» ساخت و روانه مسابقات ملی کرد تا لرزه بر اندام تیم های تهرانی و تبریزی و اهوازی و شیرازی و اصفهانی بیاندازد. تا شور و هیجان و افتخار را برای جوانان این دیار به ارمغان آورده و موسم بهار را به قلب یاسوج و "لانه ی عقابها" بیاورد.
محمد بهرامی همان شهرداری است که شجاعانه از مظلومیتِ "آریوبرزن که سردارانه برای عزت این خاک شهید شد" دفاع کرد و مرعوب هیچ تهدید و تحریمی نشد! شهرداری که یک تنه در پروژه ی تخریب تپه ی استانداری، مقابل دو استاندار اصولگرای دولت احمدی نژاد ایستاد، اما دریغ که تنها بود!
محمد بهرامی همان مسئول ستادی است که در بحبوحه انتخابات ریاست جمهوری، زمانی که اکثر مدعیان سیاسی با ترس و لرز نام عارف را به زبان می آوردند و عده ای دیگر هم، هر روز برای یک نامزد سخنرانی می کردند و ستاد می زدند، شجاعانه پرچم دار ستاد تنها نامزد اصلاح طلب ریاست جمهوری یعنی "دکتر عارف" شد.
محمد بهرامی، همان نامزدی است که در دور گذشته، در یک انتخابات دو قطبی مابین اصولگرایان (که در استان ما سبقه ای دیرینه دارد) با وجود زمانِ محدود و اندکی که در اختیار داشت، توانست قریب بیست و پنج هزار راٌی کسب کند. این آرای چشمگیر در حالی بود که سیاستِ جریان اصلاحات در کل کشور بر عدم حمایت تشکیلاتی از نامزدهای جریان مطبوع و عدم ارائه لیست بود و همه ی مردم به دلایل آن تصمیم در آن روزها واقف هستند. ضمن اینکه اگر برای «نه» گفتن محکمِ مردم به یکی دیگر از نامزدها نبود، چه بسا الان او نماینده و وکیل ما در مجلس بود.
دکتر بهرامی همان نخبه ی دانشگاهی و "عضو هیات علمی است" که چندین سال مدیریت - برنامه ریزی – مدیریت انتقال تکنولوژی و نوآوری - رشد و توسعه اقتصادی و... را در دانشگاه تدریس می کند و چندین و چند مقاله ی علمی( آی اس آی) را در ژورنال های برتر بین المللی تالیف کرده و بارها از سوی این مراکز علمی معتبر و آکادمیک جهانی مورد تقدیر قرار گرفته است. و این یعنی ترکیب دانش و تجربه و نیروی جوانی!
محمد بهرامی مسئول بنیاد امید ایرانیان و چهره ای سیاسی است که اکثر سیاستمداران بنام کشوری و لشکری او را می شناسند و بارها و بارها در عمل و کلام، بر توان، لیاقت و شایستگی وی صحه گذاشته و او را فردی آینده دار و باهوش خوانده اند که در آینده ای نزدیک، در پهنه ی سیاست این کشور حرف های زیادی برای گفتن خواهد داشت.
پشت پرده ی جریان نفاق و تخریب بداند که جبهه ی اصلاحات و عقلای آن در استان کهگیلویه و بویراحمد و کشور، هوشمند تر و سیاس تر از آن هستند که فریب دروغ ها و تهمت های "قلم به مزدان" و شایعه سازان شما را بخورند و فرصتی به نام  محمد بهرامی را با جوسازی و سم پاشی امثال شما از دست بدهند.
به اندک اصلاح طلبان فریب خورده ی این بازی سراسر "باخت – باختِ" جریان نفاق که نادانسته یا سهل انگارانه، آب به آسیاب رقیب می ریزند نیز برادرانه توصیه می کنیم فرصت را از دست نداده و بیش از این در زمین حریف پا به توپ نشوند و گل به خودی نزنند!
شک نکنید که بازنده ی "ماراتن هفتم اسفند ماه" آن کسی نیست که تخریب چی ها و دست اندرکاران این ملعبه، بیش و پیش از همه از او ترسیده اند و هر روز با یک بهانه، شایعه، تهمت، توهین و ... در خیال خام شان سعی در فاصله انداختن میان او و مردم داشته و آرزوی محو کردن اش از گردونه ی سیاست استان کهگیلویه و بویراحمد را دارند!
کارگردانان این سناریوی سخیف که برای مردم آگاه ما شناخته شده اند، بدانند که پروژه ی کودکانه ی آنها آنقدر آبکی و ضعیف است که تقریبا از پیش شکست خورده و درآمد این فیلم کفاف هزینه های آن را نیز نمی کند! گویا فراموش کرده اند تماشاگران و مخاطبان این سریال سازی های ناجوانمردانه، مردم فهیم و با فرهنگی چون اهالی استان کهگیلویه و بویراحمداند.
می دانیم که محمد بهرامی فرزند خانواده ای است اصیل، معتمد، مومن و متعهد. خانواده ای که برای دفاع از حق مردم، چند تن از بزرگانش را از دست داده. خانواده ای که مرحوم آیت الله ملک حسینی، بارها بر مصلح بودن، انقلابی و مبارز بودن و مذهبی بودن آن صحه گذاشته و از این حیث در استان شناخته شده و حائز حرمت و کرامت اند. اما تخریب گرایان گمراهِ جریانِ نفاق، دینداری و حضور مستمر او در مراسم دینی و آیینی و ملاقات های او با علما و چهره های متدین و اماکن مقدس را مخالف و مغایر اصلاحاتِ «دست سازِ» خویش دانسته و به این دلیل او را متهم به پشت کردن به اصول اصلاح طلبی می دانند!
نمونه ی این حرکتِ ناشایست را مردم در مصلای شهر یاسوج و شبهای قدرِ امسال، فارغ از اینکه سخنران هر یک از این شبهای عزیز چه کسانی بوده اند، به یاد دارند! که چه حمله هایی به بهرامی شد، آن هم تنها به دلیل حضورش در چنین مراسمی! در چنین موضع گیری هایی شک می کنیم که مشکل آنها با شخصِ محمد بهرامی ست یا با دین و مذهب سرِ ناسازگاری دارید! آری؛ مردم ما دیده اند که به بهرامی، تنها به دلیل دیدار اش با ائمه جمعه و جماعت شهرها چه انگ ها و ناصواب ها که نچسبانده اند!
محمد بهرامی همان تکنوکراتِ عملگرایی ست که در شرایط فعلی، برآیندِ خواست و نیازهای عدیده ی منطقه ی ما اعم از اشتغال جوانان و معیشت خانواده ها و توسعه زادگاه ست. تجربیات ارزنده وی در مسئولیت هایی که برعهده داشته از دلایل این مدعاست. تخصص او در حوزه تغییر و توسعه، همان نیاز واقعی دیار ماست، زیرا تا آنجایی که اطلاع داریم رساله ی دکترای ایشان با موضوع "رشد و توسعه ی اقتصادی" بارها از سوی اساتید برجسته ی دانشگاه تهران مورد تحسین واقع شده است. همچنین انرژی جوانی، قدرت چانه زنی و تعامل، پرهیز از دادن وعده های دروغ و واهی به مردم، از جمله خصوصیات بارز اوست. چنین خصائلی است که امیدوارمان می کند بتوانیم با حضورش بالاخره قید محرومیت را از روی نام دیارمان برداریم.
محمد بهرامی همان جوان شیک پوشی است که جریان تخریبگر، بعد از تمام شدن بهانه هاشان، حتی به خط های «کت و شلوار راه راه»[کلیک کنید] اش نیز خرده می گیرند! از این بابت، چه بسا این ترسِ درونی شده شان از بهرامی و احساس خطری که از ناحیه ی نام و حضور او در صحنه، متوجه خویش می دانند، به پوشش وی هم سرایت کرده باشد!
دکتر بهرامی همان کسی است که از فردای انتخاباتِ دور گذشته، خیل پیشنهادات را برای تصدی پست، از شهرداریِ شهرهای بزرگ گرفته تا استانداریِ استانهایِ همجوار و مدیریت در سازمانهای مختلف رد کرده و همواره بیان نموده که اولویتش برای کار، خدمت کردن به مردم همین استان است. کسی که ماندن در میان مردم را به گرفتن پست و پایتخت نشینی و راحت طلبی ترجیح داده و با ما مانده است. انصافا باید به داشتن چنین فرزندان و هم تبارانی به خودمان ببالیم.
در این سالها بهرامی را فردی یافته ایم که اصلاحات را تنها یک واژه نمی داند و این گفتمان را فراتر از حرف و شعار خوانده. او پایه و جوهره ی تفکر خویش را نه اصلاحاتِ مصادره شده بلکه اصلاحاتی می داند که عموم مردم، جامعه ی هدف و ذی نفعان آنند و نه عده ای معدود و خاص! زیرا اعتقاد دارد دم زدن از اصلاحاتی که همراه با تغییر و در مسیرِ رشد نباشد و به سوی کمال میل نکند، اصلاحاتی که نیازهای مردم و فقر آنها را نبیند، اصلاحاتی که بازیچه شده و به مثابه ی نردبان تلقی شود، اصلاحاتی که مثل دایره ای بسته به فکر جذب نباشد و دافعه ایجاد کند، اصلاحاتی که محفلی-گروهی باشد و مردم را تقسیم و طبقه بندی کند، با "گریستن بر قبری خالی" تفاوتی ندارد!
«روزگار همیشه بر یک قرار نمی ماند
روز و شب دارد
روشنی دارد، تاریکی دارد
کم دارد، بیش دارد
دیگر چیزی از زمستان باقی نمانده!
تمام می شود
بهار می آید!
جای خالی سلوچ»
محمود دولت‌آبادی
با تشکر از سایت کبنانیوز

جمعی از جوانان اصلاح طلب استان


کد مطلب: 123270

آدرس مطلب :
https://www.kebnanews.ir/note/123270/محمد-بهرامی-تکنوکرات-غول-کش

کبنانیوز
  https://www.kebnanews.ir

1