گذشت خوب است یا بد؟
8 شهريور 1394 ساعت 14:14
سعید کرمی
در وصف گذشت و جایگاه بخشش، حدیث و تفسیر و نگارش آنقدر زیاد است که ذکر و اشاره به آنها از حد تقریر و تحریر متجاوز، و بیتردید اصل گذشت و رأفت، تجلیگر بخشندگی و عطوفت خداوندی در وجود خلیفهالهی انسان و موید نفخت فیه من روحی است.
اما آیا تمامی آیات و روایاتی که در تشویق و ترغیب به عفو و گذشت وجود دارد، قائل به نفی قصاص و مجازات اسلامی بوده و در هر شرایط و نسبت هر جرم و در مورد هر مجرمی بر ارجحیت بخشش و گذشت تأکید دارند؟.
واکاوی آموزهها و تأمل در تار و پود احکام اسلامی، اصل اعتدال و پرهیز از افراط در هر موضوعی حتی عبادت را اثبات و الزاما به حذف مجازات موضوعه قانونگذار تاکیدی ندارد که بی شک اعمال مجازات اسلامی بر پایه حکمت و مصلحت، و در راستای زدودن آلودگیهای اجتماعی است.
غرض از نکات یاد شده فتح بابی برای تشریح سنتی منسوخ و بدعتی نامتناسب با مقتضیات جامعه امروز در محیط سنتی استان ما بود و آن هم حمایت ناخواسته ریشسفیدی و کدخدامنشی در جرایم عمدی و بعضاً جنایات متفقه در جامعه است، به طوری پس از وقوع هر جرم و بزه اجتماعی از جمله نزاع خیابانی و محلی و حتی سرقت و کلاهبرداری و امثالهم، شاخصترین راهکار حل و فصل موضوع، تشکیل هیئتی از دیپلماتهای محلی و بسیج ریشسفیدان و صاحبمنصبان و برگزاری جلسات همایش گونه و تبیین آیات و احادیث و روایاتی از عفو و گذشت و سر دادن افاضات ادیبانهای چون شعار "در عفو لذتی است که در انتقام نیست" و در نهایت گرفتن رضایت به اجبار و رودربایستی خواهد بود؛ و اما غافل از اینکه گذشتن از کسی که درکی از گذشت نداشته و حتی جلب رضایت و رأفت را به حساب زیرکی و اقتدار میگذارد، گذشتن از آسایش جامعه و سلامت اجتماع و توجیه شرارت آنهم با تفسیر خودسرانه و تبیین عامیانه احکام محکم اسلامی است.
عفو و گذشت و اصلاح محلی در وقایع ناخواسته و غیرعمد، جای هیچ بحث و ایرادی نداشته و بخشش در این موارد نه تنها مذموم نبوده و پسندیده است، که در سیر تکوینی و استمرار ارزشهای حقیقی جامعه دخیل خواهد بود و ورود ریشسفیدان و معتمدین محلی، نقش همیاری مراجع قضایی و تسریع در حل و فصل اختلافات را ایفا مینماید؛ اما در مورد جرایم عامدانه و قلدرانه محکوم به زوالی که در عصر پسا جاهلیت و تمدن صلح طلب امروز جایگاهی ندارند، نه تنها هیچ جنبه سازنده و اصلاحی نخواهد داشت، بلکه وساطت و اصرار بر بخشش، زمینه سوزش آسایش و ریزش ارزشهای امنیتی جامعه را فراهم کرده و همواره نقطه امیدی برای نجات ارازل و اوباش خواهد بود.
و اما بدتر اینکه در غالب موارد، صلح و سازش محلی به پس از طی تمام مراحل قضایی و دست و پا زدنهایی از جمله تهمت و افترا و شهادت دروغ و پرونده سازی برای فرار از مجازات، پس از صدور رای نهایی تازه به ظاهر سر تسلیم فرود آورده و دست سازش دراز می کند، که این موضوع نه از بار دستگاه قضایی واداری میکاهد و نه جنبه اصلاحی برای مجرم داشته و تنها دستاویزی برای فرار وی از مجازاتی است که دیگر راه گریزی از آن ندارد.
همچنانکه امیر مؤمنان(ع)، می فرمایند: "گذشت به همان اندازه که شخص بزرگوار را درست میکند، شخص فرومایه را تباه میگرداند"، و در جای دیگر فرمودهاند: "فرزند عزیز، بپرهیز از این که بزرگواری خود را نابجا اعمال نمایی و کرامت نفس را در مورد افراد نااهل به کار اندازی"؛ حل و فصل محلی و آسان گذشتن از جرایم اجتماعی آنجا که زمینه تادیب و بازدارندگی مجازات قانونی و رأی قضایی را خنثی و چوب حراج به مقوله گذشت میزند، نه تنها در اصلاح فرد و به تبع آن جامعه نقشی نخواهد داشت، بلکه میتوان مدعی شد از مصادیق بارز خیانت به جامعه و امنیت مردمی است که می خواهند به صلح و سلم زندگی کنند؛ مؤید این ادعا اولین قربانی اسیدپاشی است که پس از چندین سال و تکرار چندباره جنایت وقیح اسیدپاشی از اقدام گذشته و اعلام رضایت خود اظهار ندامت کرد و حتی به نوعی خود را در تکرار این جنایات مسئول و مقصر میدانست، که اگر قاطعیت و برخورد دیگری با این موضوع داشت میتوانست بازخورد بهتری در جامعه داشته و جرأت تکرار این جنایت را به مجرمین بعدی نمیداد.
مخلص کلام اینکه اگر چه در غالب موارد بخشش بسیار بهتر از انتقام است، اما بر مبنای هیچ منطق و ادعایی نمیتوان تأثیر بازدارندگی مجازات قانونی را بر سلامت جامعه انکار کرد و در محیط سنتی و ساختار قبیلهای استان ما که هر تنش و درگیری خواسته یا ناخواسته بخش قابل توجهی از یک فامیل ، قوم و یا منطقه را مستقیم و غیرمستقیم به گود میکشد، بروز ناامنی و بزهکاری و چوب حراج به مقوله گذشت میتواند خطری ریشهای به کیفیت زندگی مردم و آینده جامعه وارد نماید، که نظر به شرایط صدرالاشاره ایجاب مینماید نحوه برخورد با حوادث و شرارتهایی که واقع می شود اصلاح، و آنجا که عندالاقتضاء به گذشت ختم میشود، اصل بازدارندگی مجازات تحتالشعاع قرار نگیرد.
در پایان بار دیگر تاکید میشود نگارنده صرفا به نوع برخورد با جرایم عمدی و شرارتهای اجتماعی اشاره و در مورد اتفاقات ناخواسته و بی غرض، اولویت و ارجحیت را مطلقاً با عفو و گذشت میداند.
کد مطلب: 122694