کد QR مطلبدریافت لینک صفحه با کد QR

سیاست یک بام و چند هوا

13 اسفند 1393 ساعت 23:09


منیژه مبصری
داشتم قصه‌‌ها‌‌ی یکی بود یکی نبود غیر از خدا هیچ کس نبود را ‌می‌‌خواندم که خوابم برد و ننه جون خدا بیامرزم آمد به خوابم که((یه سری هم به این سایت‌‌ها‌‌ی اینترنتی بزن منه مرده توی گور از امواجی که بالای قبرم رد ‌می‌شه اخبار مربوط به شهر و بهتر از توی زنده دنبال ‌می‌‌کنم)) گفتم دست بردار ننه جون کی حال و حوصله سیاست را دارد اونم تو این اوضاع خرید شب عید و گرونی و شرمندگی تو روی بچه‌‌ها‌‌. گفت((همین بی خیالیه که سمبه گرونی رو پر زور کرده. پاشو هم یه تکونی به خودت بده هم یه جوابی به این مصاحبه‌‌ها‌‌ و دلسوزی‌های مردم ...)) گفتم مهم نیست بی خیال بذار هر کی ‌می‌رسه منم منمی‌ بکنه ما را با سیاست مداران برجسته شهر در نینداز. اما ننه جون ول کن نبود. گفتم اصلاً من بلد نیستم جواب بدم. عصبانی شد وگفت(( بلدی ‌می‌خواد بگی کشیدن ۴ متر لوله آب آشا‌میدنی برا روستاییای بدبخت این همه منت نداره. بلدی ‌می‌خواد بگی چرا تا دیروز دلتون برا فقر مردم و بیکاریه جونا نمی‌ سوخت حالا چی شده؟ بلد نیستی بگی هر کسی هر کاری برا مردم کرده و بکنه از حساب شخصیش نیست ما به مردم بدهکاریم ثروت خدادادیه این شهر حد نداره من این زیر خوابیدم ‌می‌بینم چه دریایی از نفت زیر زمین شهر ما جریان داره ننه. بگو مگه این مردم پارسال به دنیا اومدن که امسال حقشون خورده شده؟ مگه جوونای این شهر تا پریروز سر کار بودن که امروز بیکارن؟ گفتن اینا بلدی نمی‌خواد. سواد نمی‌خواد بگو با اون همه پولی که رفت اگه یه مشت آسفالت رو جاده‌‌ها‌‌ ریخته ‌می‌شد که کلاغ چشتونو در ‌می‌اورد حیف که من مرده ام و زیر یه خروار خاکم.
وقتی با خودم فکر  کردم دیدم ننه جون درست ‌می‌گوید. این همه مطالب نادرست حتی صدای مرده توی قبر را هم در ‌می‌آورد. ای حرف‌ها و اظ‌هار نگرانی کردن‌‌ها‌‌ نه تن‌ها بدجوری بوی کهنگی و فرسودگی ‌می‌‌دهد که به شکل برخورنده ای توهین آ‌میز است. این چه ندای حق طلبی است که تا دیروز در حلقوم‌‌ها‌‌ مانده بود و امروز به بهانه‌‌ها‌‌ی مختلف بیرون ‌می‌آید. چرا کسی از کسی نپرسید صندوق ذخیره ارزی چرا و به چه علت خالی شد در حالی که نه تن‌ها یک ریال از آن به جیب مردم نرفت، بلکه مردم در آن روز‌ها مفلوک تر و مستاصل تر از همه دوران‌‌ها‌‌ بودند. چرا دلی نسوخت وقتی میلیارد‌ها دلار از بیت المال در جهت اقدامات پوپولیستی بر باد فنا رفت. چرا وقتی بهای نفت به نهایت افزایش خود از زمان دارسی تا کنون یعنی بشکه ای ۱۴۰دلار رسید و مردم فقیر و فقیرتر شدند قلبی از شدت اندوه نترکید؟ بسیار ساده اندیشانه خواهد بود باور دلسوزی‌های امروز به قول ننه جونم ...یم!
این همه مردم نشناسی و نادیده گرفتن خرد جمعی، در زمانه ای که هجوم اطلاعات ارزان و قابل دسترس به سوی اندیشه فرصت خوانش را از آدم ‌می‌گیرد، واقعاً نوبر است! سطحی نگریستن به توده‌‌ها‌‌یی که قدرت جا به جایی حکومت‌‌ها‌‌ی تا دندان مسلح را دارند، نشانه ضعف جامعه شناسی و علم سیاست است. مردم را بزرگ ببینیم تا موفق به انجام کار‌های بزرگ بشویم. بیایید باور کنیم این فقط یک خیال است که مردم چشم به د‌هان ما دوخته اند. بپذیریم مردم عقل دارند. فکر ‌می‌کنند. ‌می‌بینند. ‌می‌شنوند و انتخاب ‌می‌کنند. آن‌ها بهتر از ما ‌می‌دانند که دعوای ما بر سر دادن یا ندادن امکانات نیست بلکه دعوا برسر لحاف ملانصرالدین است. باور کنیم که شاید جوانان کارت شارژ را از ما ‌می‌گیرند زیرا قطره ای از دریای حقشان است اما رای شان را به ما نمی‌دهند، زیرا در مورد رای شان وقتی که سر بی شام بر بالین ‌می‌گذارند تصمیم ‌می‌گیرند با عقلشان مشورت ‌می‌کنند و مطمئناً عقلشان به آن‌ها خواهد گفت کسانی که تا دیروز به تو به چشم خس و خاشاک نگریسته اند امروز نمی‌توانند مدافع حقوق تو باشند.
در انتها به قصه‌‌ها‌‌ی یکی بود یکی نبود اهمیت بیشتری بدهیم و از آن‌ها عبرت بگیریم اگر قصه بزبز قندی یادمان باشد دیدیم که چگونه وقتی که گرگ با ترفند‌های فراوان بزغاله‌‌ها‌‌ را خورد بزبز قندی بیکار ننشست. گریه و زاری نکرد بلکه شاخ‌هایش را تیز کرد. اگر درس گرفته باشیم باید بعد از آن تاراج عظیم به عوض صرف انرژیمان در ...، آن را در دست‌هایمان ریخته و دست‌ها را حائل شکم‌‌ها‌‌یمان کنیم تا مردم برای بیرون آوردن بزغاله‌‌ها‌‌یشان آن را ندرند.


کد مطلب: 93659

آدرس مطلب :
https://www.kebnanews.ir/news/93659/سیاست-یک-بام-چند-هوا

کبنانیوز
  https://www.kebnanews.ir

1