تاریخ انتشار
دوشنبه ۱۱ اسفند ۱۳۹۳ ساعت ۱۰:۳۱
کد مطلب : ۹۳۰۸۵
گفت و گو با داستان کوتاه نویس گچسارانی
۰
کبنا ؛
بانوی نویسنده کهگیلویه و بویراحمد گفت: سال ۷۸ وقتی داشتم با حل مسئلههای ریاضی کلنجار میرفتم به داستان نویسی روی آوردم و در جشنوارههای استانی و شهرستانی شرکت کردم که در اکثر آنها موفق به کسب مقام شدم.
زنان و دختران جمهوری اسلامی ایران در عرصههای مختلف هنری، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی به جهانیان ثابت کردهاند که الگوی تمام زنان در جهان اسلام هستند.
طاهره اسکندری متولد ۱۳۶۲، شهرستان گچساران، اما بزرگ شدهٔ شهرستان دورود استان لرستان است، تا سال ۸۳ در دورود زندگی میکرد و نویسندگی را همان جا شروع کرد. رمانش به عنوان ۱۵ رمان برتر کشور در هفت اقلیم به داوری بزرگانی چون ابوتراب خسروی برگزیده شده است.
وی اظهار داشت: سال ۷۸ وقتی داشتم با حل مسئلههای ریاضی کلنجار میرفتم به داستان نویسی روی آوردم.
این بانوی نویسنده افزود: داستان نویسی را با یک داستان بلند شروع کردم و وقتی با قالب داستان کوتاه آشنا شدم به نوشتن داستان کوتاه علاقهمند شدم و با جدیت به این کار ادامه دادم.
وی با بیان اینکه شنونده و مخاطب همهٔ داستانهایم پدرم بود، ابراز داشت: پدرم در قید حیاتاند و هنوز تصویر لحظههایی که در تابستان خنک حیاط خانه امان مینشست و صدایم میکرد که برایش نوشتهٔ تازهام را بخوانم و داستانهایی را که برایش خواندهام، هنوز بعد از سالها به خاطر میآورم، هر چند خود نوشتهها را ندارم.
اسکندری ادامه داد: در جشنوارههای شهرستانی و استانی، منطقهای و کشوری بسیاری شرکت کردم و در اکثرشان موفق به کسب مقام شدم.
وی جشنواره رفتن را تا یک سنی لذت بخش میداند و ادامه میدهد: حالا چندسالی است که هیچ کاری برای جشنوارهها نفرستادهام، دلایلی بسیاری دارد، که نیازی به باز کردن آنها نمیبینم.
این بانوی نویسنده تصریح کرد: داستان کوتاههایم در مجلات متعددی چاپ و منتشر شدند، به طور مشترک با نویسندههای دیگری مجموعه داستانهایی هم به چاپ رساندهام. اما تنها کار مستقلم رمانم است که در سال ۹۰ با نشر روزگار کار کردهام.
اولین رمان اسکندری با نام (هوای این تنورخانه را خریدارم) داستان این رمان داستان تنهایی انسان است، یک رمان در زمینه روانشناسی اجتماعی است.
وی در ادامه به شکل گیری رمانش اشاره کرد و گفت: فقط نوشتم، به آغاز و دلیلش واقف نیستم، فقط میدانم یک سال هر روز ساعتها نشستم تایپ کردم، قصه ساختم، شخصیت آفریدم و ماجرا بافتم تا شد هوایی این تنورخانه را خریدارم.
اسکندری بیان کرد: آگاهی از پیش تعیین شدهای در کار نبود و اصلاً کار با آن طرح اولیهای که در نظر داشتم پیش نرفت. میانههای راه طرح به کل تغییر کرد و داستان تغییر مسیر داد، دوستان نویسنده از این غافلگیریها زیاد دارند.
بعد از رمانم قصد چاپ هیچ کدام از آثارم را ندارم
وی در پاسخ به سؤالی مبنی بر اینکه در استان تا چه اندزاه به نویسندگی اهمیت داده میشود بیان کرد: من فقط به دوستان هنرمندم میتوانم بگویم نویسندهام و آنها گیج نگاهم نکنند و فکر نکنند خیالاتی شدهام، این جواب من به میزان اهمیت اطرافیانم به هنر نویسندگی است.
این بانوی نویسنده خاطر نشان کرد: در حال حاضر مینویسم و میخوانم، بعد از رمانم داستانهای زیادی نوشتهام که تا به امروز قصد چاپشان را نداشتم و ندارم.
وی ترویج کتاب و کتاب خوانی را کار سخت و ممکنی دانست و افزود: هیچ توصیه و پیشنهاد عاقلانه و کاربردی نمیشود و نیست، مگر به کسانی که بر لذت مطالعه واقف هستند، لذت مطالعه با اولین آموزشهای خواندن و نوشتن اتفاق میافتد.
اسکندری به جایگاه کتاب در زندگیاش اشاره کرد و یادآور شد: همیشه یک جلد کتاب در کیفم دارم، هر جا که بخواهم بروم، در واقع همیشه زمان مناسبی برای کتاب خواندن است، روز را با مطالعه شروع میکنم و با مطالعه به پایان میبرم.
وی یکی از نشانههای اولویت داشتن کتاب در زندگی و دغدغههایش را خرید کتاب در میان سوغاتیها در سفر به شهرهای مختلف بیان کرد.
این بانوی نویسنده یکی از رویای خود را وجود یک جلد کتاب در سبد خرید زنان خانه دار بیان و تأکید کرد: راهکار کارساز و کاربردی میتواند در تبلیغات، تشویق، سخنرانی و یا هدیه دادن کتاب باشد.
وی تصریح کرد: راهکار دادن به زنان خانه دار سخت است، زیرا خانمهای خانه دار زنهای بالغی هستند که اداره یک خانه و خانواده بر عهده آنها است و تربیت فرزند و یا فرزندانی را عهده دار هستند و نیاز به کتاب را باید خودشان احساس کنند.
اسکندری یادآور شد: نیاز به کتاب در صورتی احساس میشود که خانمهای خانه دار ما ارتباطاتی در سطح خوبی با اجتماع و اطرافیانشان داشته باشند و تلاش کنند زندگیشان با علم روز نه مد روز پیش برود در این صورت است که نیاز پیدا میکنند که در مورد فلان موضوعی که در مهمانی حرفش را زدند مطالعه کنند، نه دنبال فلان مارک فلان کیف باشند.
حرف آخر طاهره اسکندری:
اگر گلایهای از نسلهای پیش رو و حاضر داریم و اگر دوست داریم تغییری رخ بدهد، باید مادرها تغییر کنند. در یک کلام تغییر در نسل با تغییر در نگرش و جهان بینی مادرهاست که اتفاق میافتد./ایل بانو
بانوی نویسنده کهگیلویه و بویراحمد گفت: سال ۷۸ وقتی داشتم با حل مسئلههای ریاضی کلنجار میرفتم به داستان نویسی روی آوردم و در جشنوارههای استانی و شهرستانی شرکت کردم که در اکثر آنها موفق به کسب مقام شدم.
زنان و دختران جمهوری اسلامی ایران در عرصههای مختلف هنری، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی به جهانیان ثابت کردهاند که الگوی تمام زنان در جهان اسلام هستند.
طاهره اسکندری متولد ۱۳۶۲، شهرستان گچساران، اما بزرگ شدهٔ شهرستان دورود استان لرستان است، تا سال ۸۳ در دورود زندگی میکرد و نویسندگی را همان جا شروع کرد. رمانش به عنوان ۱۵ رمان برتر کشور در هفت اقلیم به داوری بزرگانی چون ابوتراب خسروی برگزیده شده است.
وی اظهار داشت: سال ۷۸ وقتی داشتم با حل مسئلههای ریاضی کلنجار میرفتم به داستان نویسی روی آوردم.
این بانوی نویسنده افزود: داستان نویسی را با یک داستان بلند شروع کردم و وقتی با قالب داستان کوتاه آشنا شدم به نوشتن داستان کوتاه علاقهمند شدم و با جدیت به این کار ادامه دادم.
وی با بیان اینکه شنونده و مخاطب همهٔ داستانهایم پدرم بود، ابراز داشت: پدرم در قید حیاتاند و هنوز تصویر لحظههایی که در تابستان خنک حیاط خانه امان مینشست و صدایم میکرد که برایش نوشتهٔ تازهام را بخوانم و داستانهایی را که برایش خواندهام، هنوز بعد از سالها به خاطر میآورم، هر چند خود نوشتهها را ندارم.
اسکندری ادامه داد: در جشنوارههای شهرستانی و استانی، منطقهای و کشوری بسیاری شرکت کردم و در اکثرشان موفق به کسب مقام شدم.
وی جشنواره رفتن را تا یک سنی لذت بخش میداند و ادامه میدهد: حالا چندسالی است که هیچ کاری برای جشنوارهها نفرستادهام، دلایلی بسیاری دارد، که نیازی به باز کردن آنها نمیبینم.
این بانوی نویسنده تصریح کرد: داستان کوتاههایم در مجلات متعددی چاپ و منتشر شدند، به طور مشترک با نویسندههای دیگری مجموعه داستانهایی هم به چاپ رساندهام. اما تنها کار مستقلم رمانم است که در سال ۹۰ با نشر روزگار کار کردهام.
اولین رمان اسکندری با نام (هوای این تنورخانه را خریدارم) داستان این رمان داستان تنهایی انسان است، یک رمان در زمینه روانشناسی اجتماعی است.
وی در ادامه به شکل گیری رمانش اشاره کرد و گفت: فقط نوشتم، به آغاز و دلیلش واقف نیستم، فقط میدانم یک سال هر روز ساعتها نشستم تایپ کردم، قصه ساختم، شخصیت آفریدم و ماجرا بافتم تا شد هوایی این تنورخانه را خریدارم.
اسکندری بیان کرد: آگاهی از پیش تعیین شدهای در کار نبود و اصلاً کار با آن طرح اولیهای که در نظر داشتم پیش نرفت. میانههای راه طرح به کل تغییر کرد و داستان تغییر مسیر داد، دوستان نویسنده از این غافلگیریها زیاد دارند.
بعد از رمانم قصد چاپ هیچ کدام از آثارم را ندارم
وی در پاسخ به سؤالی مبنی بر اینکه در استان تا چه اندزاه به نویسندگی اهمیت داده میشود بیان کرد: من فقط به دوستان هنرمندم میتوانم بگویم نویسندهام و آنها گیج نگاهم نکنند و فکر نکنند خیالاتی شدهام، این جواب من به میزان اهمیت اطرافیانم به هنر نویسندگی است.
این بانوی نویسنده خاطر نشان کرد: در حال حاضر مینویسم و میخوانم، بعد از رمانم داستانهای زیادی نوشتهام که تا به امروز قصد چاپشان را نداشتم و ندارم.
وی ترویج کتاب و کتاب خوانی را کار سخت و ممکنی دانست و افزود: هیچ توصیه و پیشنهاد عاقلانه و کاربردی نمیشود و نیست، مگر به کسانی که بر لذت مطالعه واقف هستند، لذت مطالعه با اولین آموزشهای خواندن و نوشتن اتفاق میافتد.
اسکندری به جایگاه کتاب در زندگیاش اشاره کرد و یادآور شد: همیشه یک جلد کتاب در کیفم دارم، هر جا که بخواهم بروم، در واقع همیشه زمان مناسبی برای کتاب خواندن است، روز را با مطالعه شروع میکنم و با مطالعه به پایان میبرم.
وی یکی از نشانههای اولویت داشتن کتاب در زندگی و دغدغههایش را خرید کتاب در میان سوغاتیها در سفر به شهرهای مختلف بیان کرد.
این بانوی نویسنده یکی از رویای خود را وجود یک جلد کتاب در سبد خرید زنان خانه دار بیان و تأکید کرد: راهکار کارساز و کاربردی میتواند در تبلیغات، تشویق، سخنرانی و یا هدیه دادن کتاب باشد.
وی تصریح کرد: راهکار دادن به زنان خانه دار سخت است، زیرا خانمهای خانه دار زنهای بالغی هستند که اداره یک خانه و خانواده بر عهده آنها است و تربیت فرزند و یا فرزندانی را عهده دار هستند و نیاز به کتاب را باید خودشان احساس کنند.
اسکندری یادآور شد: نیاز به کتاب در صورتی احساس میشود که خانمهای خانه دار ما ارتباطاتی در سطح خوبی با اجتماع و اطرافیانشان داشته باشند و تلاش کنند زندگیشان با علم روز نه مد روز پیش برود در این صورت است که نیاز پیدا میکنند که در مورد فلان موضوعی که در مهمانی حرفش را زدند مطالعه کنند، نه دنبال فلان مارک فلان کیف باشند.
حرف آخر طاهره اسکندری:
اگر گلایهای از نسلهای پیش رو و حاضر داریم و اگر دوست داریم تغییری رخ بدهد، باید مادرها تغییر کنند. در یک کلام تغییر در نسل با تغییر در نگرش و جهان بینی مادرهاست که اتفاق میافتد./ایل بانو