کد QR مطلبدریافت لینک صفحه با کد QR

توهمی برای گذر از ۸۸

18 دی 1393 ساعت 10:27


 سید عباس مرادی*
تا پیش از این بعنوان خواننده‌ای خاموش اتفاقات استان را از دریچه‌ی رسانه‌های مجازی دنبال می‌کردم، اما انتشار مقاله‌ ای با عنوان «زمانی برای گذر از ۸۸»[کلیک کنید] در سرمقاله روزنامه ابتکار و انتشار آن همچنین بی پاسخ ماندنش، مرا بر آن داشت که پاسخی در شان توهمات باقیمانده از فتنه‌ی ۸۸ دهم، باشد که مورد قبول شهدای عزیز و غریب آن هشت ماه دفاع مقدس واقع گردد.
برادر عزیزم!
نمیدانم هیجان ۱۳۸۸ از کی برای شما به اوج رسید، اما برای من از ساعت ۲۱:۴۵ اول خردادماه ۱۳۸۸ هیجانات به اوج رسید. آن شب (در میان هیاهوی خوشحالی اعلام نتایج کنکور کارشناسی ارشد) میرحسین حرف از تقسیم دوستی زد، از دور هم بودن گفت و از دادن و ستاندن. از استقبال گرم مردم در پیش از شروع تبلیغات رسمی تشکر کرد، یادآور شد که در آستینش پول نفتی ندارد که بین مردم تقسیم کند و صحبت از چراغ‌هایی به میان آمد که به خانه روا هستند و به مسجد حرام.
همه چیز پر شور و هیجان پیش می‌رفت تا جمعه‌ی رای گیری؛ مردمی که تا دیروز رو در روی همدیگر می‌ایستادند و کاندیداهای همدیگر را نقد یا مسخره می‌کردند، حالا در صف‌های طویل رای در اوج رافت و مودت اسلامی تقسیم دوستی می‌کردند و از دور هم بودن لذت می‌بردند. همه چیز از جانب مردم در خیر و خوشی بود و صدا و سیما مطابق معمول «صبح امید وطن» را پخش میکرد. در گوشه‌ای از تهران اما، میرحسین موسوی از تریبون خبرنگارانی که دورش حلقه زده بودند «برنده‌ی قاطع انتخابات» را به زبان آورد تا خودش را نه فقط پیش از شمارش آرا بلکه قبل از پایان رای‌گیری رئیس‌جمهور دهم معرفی نماید.
هنوز که هنوز است نمیدانم چرا وقتی آن صحنه و گفتن دوباره‌ی «برنده‌ی قاطع انتخاب» به یادم می‌آید، یاد اسناد منتشر شده‌ی کودتای ۲۸ مردادماه می‌افتم. وقتی مجری برنامه‌ی شبانگاهی بنگاه خبرپراکنی انگلستان (بی بی سی) بجای گفتن «الان ساعت ۱۲ نصف شب است» گفت: «الان دقیقا ساعت ۱۲ نصف شب است» و رمز شروع کودتا را به اطلاع تمامی دستگاه‌های تحت فرمانش رساند.
بعد از همان ساعت ۱۱ شب بود که مردم جلوی وزارت کشور تجمع کردند و صحبت از قیامت شدن در کشور راندند، بعد از همان ساعت ۱۱ شب بود که واقعه‌ی دلخراش کوی دانشگاه و مجتمع سبحان اتفاق افتاد، بعد از همان ساعت ۱۱ شب بود که از انقلاب تا آزادی مردم برای پس گرفتن رایشان موج موج به هم پیوستند، بعد از همان ساعت ۱۱ شب بود که حوزه‌ی ابوذر به آتش کشیده شد و ۷ نفر از هموطنانمان کشته شدند، بعد از همان ۱۱ شب بود که با نظریه‌ی «داماد لرستان» مردم را نسبت به نظام بدبین کردند، بعد از همان ۱۱ شب بود که با تئوری صندوق‌های دو طبقه مردم را دو دسته کردند و رو در روی هم قرار دادند، بعد از همان ۱۱ شب بود که وزن رای‌ تهران از رای لوداب و زیلایی سنگین‌تر و مهم‌تر شد، بعد از همان ۱۱ شب بود که رهبری «جان» خود را ناقابل خواندند و «بدن» خویش را ناقص، بعد از همان ۱۱ شب بود که با کفش در نماز جمعه شرکت کردند و شعار نه غزه نه لبنان سر دادند.
نمی‌دانم که شما سال ۸۸ کجا بودید، اما من از ۲۴ شهریور ۸۸ به تهران آمدم. یعنی همان لباس شخصی‌ای که ۲۶ خرداد در میدان امام و خیابان باغ زهرای بوشهر باتوم سبز به دست گرفت و جلوی کسانی ایستاد که به پشتوانه‌ی اعتمادشان به میرحسین موسوی اعتمادشان به نظام را از دست داده بودند، حالا دانشجوی دانشگاه تهران شده بود. نمی‌دانم یادتان هست که روزنامه‌های هفکر با حضرتعالی برای زنده نگه‌داشتن آشوب‌های نیمه جان خیابانی و فتنه‌ی سبز تاریخ تولد سران فتنه را ۷، ۱۴ و ۲۱ مهر تیتر کردند؟ یادتان هست که چگونه آشوب‌ها را از روز قدس تا ۱۳ آبان کشاندند؟ یادتان هست که بعد از همان ۱۱ شب بود که شیطان بزرگ از کاخ سفید به کاخ کرملین اسباب‌کشی کرد و بجای اینکه «تمام فریادهایمان را بر سر آمریکا بزنیم» آدرس لانه‌ی جاسوسی را در سفارت روسیه به ما نشان دادند؟ شما فضای دانشگاه تهران و دانشگاه‌های کشور در سال ۸۸ را بخاطر دارید؟ فضای اقتصادی آن روزها را چطور؟ از فضای جامعه چیزی بیادتان مانده که اینطور شیردلانه حرف از «گذر» می‌زنید و فراموشی آن ایام؟
حرف از محسن رضایی زده‌اید و افاضاتشان در فلان برنامه‌ی تلویزیونی! این آقا محسن که الان برای شما ملاک و مبنا و معیار شده است برای ما هنوز هم یکی از خواص مردود است. محسن رضایی همان کسی است که بجای تو دهنی زدن به متوهمان و فتنه‌گران، حرف از ۹۰۰ هزار کدملی زد. آقا محسن در عین اینکه می‌دانست ساختار انتخابات بگونه‌ای نیست که احتمال وقوع چنین تقلبی وجود داشته باشد و بجای آبروداری و محافظت از حیثیت، امانتداری و جمهوریت نظام حرف از پیگیری و اثبات زد. آیا گستاخی‌های نماینده‌ی ایشان در محضر رهبری را فراموش کرده‌اید؟ محسن رضایی به واسطه‌ی اخلاص و فداکاری‌هایش در زمان جنگ مورد لطف خداوند قرار گرفت و خیلی زود مسیرش را از سران فتنه جدا گرد، اما این بدان معنی نیست که کارنامه‌ی قابل قبولی در فتنه‌ی آن سال داشته باشد.
انگار فراموش کرده‌اید که خود موسوی برای اینکه ژست روشنفکری بگیرد (و احتمالا برای اینکه first lady آیندۀ ایران را به همه نشان بدهد!) همسرش را در اکثر سفرها و میتینگ‌ها با خود همراه ساخت و پوستر «شهر خالی است زعشاق…» را به‌صورت تمام‌رنگی به در و دیوار شهر چسباند؟ پس چه شده که وقتی حرف از رانت‌خواری تحصیلی ایشان می‌شود، یک دفعه گفتمان لمپنی و ضدروشنفکری «غیرت ناموسی» غوغا به راه انداخت؟ نشان دادن چند ثانیه‌ای کپی عکس ۳*۴ سیاه و سفید رهنورد، نشان دادن ناموس است ولی پوستر «شهر خالی است ز عشاق…» عین ناموس پرستی؟
همیشه برایم سوال بود که مگر شما «خس و خاشاک» هستید که حرف احمدی‌نژاد را به خودتان گرفته‌اید و اینچنین برآشفته اید؟ مگر شما جزو همان ۴۰ میلیون نفر نبودید؟ مگر احمدی‌نژاد آن ۴۰ میلیون نفر را از «خس و خاشاک‌»ها جدا نکرد؟ مگر صدا و سیما غیر از این گفت که مسئولین باید در ایام حساس بر انتخاب عبارات و کلماتشان بیشتر دقت نمایند؟ حال چه شده که مستند اخیر صداوسیما خوشحالتان کرده و آن را به چشم یک پیروزی می‌نگرند؟
اما استناد شما به حرف‌های علی مطهری مصداق بارز اشاره‌ی « الغریق یتشبث به کل حشیش» است. نه تنها علی مطهری بلکه تمام کسانی که به ایشان ارجاع می‌دهند بعد از گذشت ۵ سال اتفاقات ۸۸ را درگیری دو گروه بر سر قدرت می‌داند، نه یک جنگ همه جانبه علیه جمهوریت و اسلامیت نظام و متاسفانه برای آگاه سازی این دسته از ساده لوحان هیچ کاری جز دعای شفا نمی‌توان کرد.
آرزوی گذشتن و بخشیدن سران فتنه یک آرزوی دست نیافتنی هست و خواهد ماند. آنها باید تاوان تمام دلشوره‌ها، خسارت‌ها، خونریزی‌ها و جنایت‌های وارده به بدنه‌ی نظام و مردم را پس بدهند. ظلمی که سران فتنه به امام و آرمان‌هایش کردند نهضت آزادی نکرد و حتی منافقین هم نکردند. آنها شمشیر را از رو بستند و در روی امام ایستادند و اینها خودشان را پیش عبارت «نخست وزیر امام» قایم کردند و با کف و سوت تلاویو و کاخ سفید خوش رقصی نمودند.
نمیدانم شما را برادر بزرگتر خود خطاب کنم یا در جایگاه برادر بزرگتر شما را نصیحتی نمایم (اگرجه مطمئن هستم که از نظر تقوا صدها پله از بنده بالاتر هستید)، اما دست از آرزوهای دراز بردارید که به فرموده‌ی معصوم باعث هلاکت است. ان شاا… که بزودی آن خائنین به اسلام و نظام مقدس جمهوری اسلامی را در دادگاه عدل خواهیم دید و شیرینی مجازاتشان را در کوی و برزن پخش خواهیم کرد.

*مسوول سابق بسیج دانشجویی پردیس دانشگاه تهران
*مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.


کد مطلب: 82722

آدرس مطلب :
https://www.kebnanews.ir/news/82722/توهمی-گذر-۸۸

کبنانیوز
  https://www.kebnanews.ir

1