رسانه های صیغه ای
10 تير 1393 ساعت 9:54
علیرضا کفائی
نظریه مسئولیت اجتماعی حاکی از آن است که خبرنگاران، روزنامه نگاران و بطور کلی رسانهها در وهله اول باید جوابگوی تاثیری باشند که بواسطه درج خبر و یا ارائه تحلیلی بر جامعه میگذارند و در قبال مخاطبین و خوانندگان خود و اجتماع مسئول هستند.
ممکن است عملاً این امر دشوار باشد زیرا این خوانندگان نیستند که به رسانهها حقوق میدهند بلکه موسسه و شرکتهای رسانه ایی هستند که حقوق کارگزاران رسانه را تامین میکنند و آن موسسات و شرکتها تعییین میکنند که به چه موضوعی پرداخته شود و یا چه مطلب و تحلیلی ارائه گردد و نیز شکل خبر رسانی را مشخص میکنند.
اما مسئولیت اجتماعی و رسالت رسانه ایی تاکید دارد که اخلاق حرفه ایی و بایستههای اخلاقی رعایت گردد.
رسانهها حق دارند از سازمانهای گوناگون انتقاد و آنها را به چالش بکشند و در زوایای تاریک و مبهم جامعه و سیاست، اقتصاد و فرهنگ، آموزش و پرورش، هنر و ورزش و..... ورود یابند و حقایق را برای مردم و مخاطبین خود روشن نمایند و آگاهی عمومی را بالا ببرند اما خود نیز در قبال منافع و نیازهای جامعه مسئولند و حتماً باید پاسخگو باشند، زیرا با اشتباه آنها حتی اگر سهوی باشد، ممکن است افکار عمومی دچار خطا و انحراف شود.
این مطلب را نظریه مسئولیت اجتماعی میگوید که بر اساس آن میان آزادی و مسئولیت رسانه پیوند برقرار میشود. یعنی مطبوعات و رسانهها ضمن اینکه از آزادیهای تضمین شده در قانون اساسی بهرهمند میشوند به همان میزان میبایست مسئولیتهایی را متقبل شوند.
مغرضانه نوشتن و عملکرد غیر منصفانه و عدم رعایت اصول حرفه ایی و اخلاقی در جمع آوری و انتشار اخبار نگران کننده است و از اولین پیامدهای آن انحراف و جهت دهی غیر اخلاقی به افکار عمومی است که بدتر از محدودیت در آزادی بیان است.
از همین روست که میگوئیم رسانهها باید بتوانند مرزهای اخلاقی و حرفه ایی را رعایت نموده و از جاده انصاف و اخلاق و البته آرامش دادن به جامعه و حفظ منافع عمومی دور نشوند.
اگرچه کمیسیون هاچینز مرکب از تعدادی اندیشمند در حوزه فلسفه، حقوق، جامعهشناسی، روانشناسی و نخبگانی فکری و و فرهنگی با ریاست رابرت هاچینز رئیس دانشگاه شیکاگو پس از تحقیقات بسیار، نظریه مسئولیت اجتماعی را به حکومت و مطبوعات ارائه دادند اما کاملاً منطقی و بر اساس اصول حرفه ایی و بایدها و نبایدهای اخلاقی و انسانی استوار است و در کار رسانه ایی خصوصاً نزد مسلمانان و بالاخص شیعیان، این نظریه با توجه به اعتقادات مذهبی و در نظر گرفتن مبدا و معاد ضروری است.
اخلاقی و حرفه ایی عمل کردن رسانه و دوری از تغلب و تقلب و تسلط منافع تجاری بر رسانه در نظریه مسئولیت اجتماعی بسیار حائز اهمیت است.
هدف از ذکر این مقدمه واضحه و مورد قبول عامه از آنروست که برخی از رسانهها بدون در نظر گرفتن اصول حرفه ایی و با زیر پا گذاشتن اخلاق و مسئولیت رسانه ایی خود، مداوم در پی ایجاد تنش و تشنج زایی در جامعه هستند و سعی در اختلاف افکنی دارند و مرتب ترقه تفرقه منفجر میکنند که اگر نارنجکی واقعی بدست داشتند به گمانم در کشتار بیپناهان و آزادگان از داعش هم بدتر بودند.
رسانه ایی که بر نوشته دیگران میافزاید و نظر خود را قبل از قضاوت خوانندگان تیتر میکند و سعی دارد به ناحق، افکار دیگران را جهت داده و به انحراف بکشاند و مطمع نظر خود را برداشت کند، به یقین از انصاف و حق گویی خارج شده است و رسالت خبرنگاری خود را در حد خبر چینی مذبوحانه پایین آورده است و چون رسانه ایی صیغه ایی که به مدت معلوم هر از چندی به صیغه مدیری، وکیلی، موسسه ایی، شرکتی، نهادی، فردی، جمعی، گروهی و.... در میآید و از این رهگذر نان و نوایی دست و پا میکند و به فرمان نفقه رسانان خود در کار آشوب و بلوا است و به اصطلاح خبرگزاری است.
آویزان شدگان به قبای دولت اعتدال و مدیریتهای شهر و استان که بجای نقد آن مدیریت های ناکارآمد و در جاهایی خویشاوند مدیری، به مدیحه سرایی و چاپلوسی مدیرانی میپردازد که حال و روزی معلوم تر از روز روشن نزد مردم دارند.
این رسانه صیغه ایی بیدرکتر از همیشه اوضاع و احوال شهر و استان را تحلیل میکند و عاجز از ارائه گفتمان اعتدالی، از اعتدال فقط به نامی بسنده کرده و تلاش در ایجاد تشنج و تنش در گفتمان های سیاسی افراد و احزاب و گروهها را دارد.
اگر به درستی و از روی انصاف بررسی شود، رد پای زشت و کریه این آویزان شدگان لااقل در نوشتههای این حقیر مشاهده میشود که عنوان مقالات را با خیانت در امانت و جعل و با مفروضات باطل خود و صرفاً برای ایجاد لجاج و دشمنی و لاجرم تفرقه و نفاق و انشقاق میان همفکران و خصوصاً اصلاح طلبان به شکلی غیر منطقی به خورد خوانندگان خود میدهد.
نوع و نحله گفتمانی که حقیر هر از گاهی قلمی میکنم از ابتدا بر یک شیوه و بر یک رسم و سیاق بوده و در برخی از رسانههای محلی در شهرستان و استان و نیز رسانههای داخل کشور و خارج هم منتشر شدهاند اما عیناً همان که خود نوشتهام و پیرایه ایی یا تیتری برای جهت دهی بر آن افزوده نشده است و آن رسانههای محترم در عین امانتداری به انعکاس آن پرداختهاند و البته افرادی هم بر برخی از آنها نقد نوشته و مردودشان دانستهاند که بعضی از آن نقدها کاملاً درست و منطقیاند.
اما نه توان و نه علاقه ایی بر صیغه کردن این رسانه را ندارم که نه به میل حقیر که بر سبیل راستی و درستی بنویسد تا حقیقت جویان خود در تکافوی نقد و نظر برآیند و در محیطی آرام و مطمئن سره از ناسره مشخص گردد.
بیشک افکار حتی در یک جناح سیاسی طابق النعل بر نعل با هم همپوشانی ندارند و اختلاف فکر طبیعی است اما دشمنی نیست و اختلاف میان اصلاح طلبان چه در شهرستان و چه در سطح کشور هم از همین نوع است ولی در اهداف و مقصد مشترک هستند. حال چرا رسانه ایی سعی دارد طور دیگری القا کند داستان دیگری است که به همان صیغه ایی بودن و آویزان شدن بر میگردد و فعلاً از این حوصله خارج است.
در آشفته بازاری که نخبگان و پخمگان را کنار هم مینشانند و زیرکانه، مزدورانه و مزورانه با برچسب تندرو و افراطی و چپ قدیم و مردگان سیاسی و قس علیهذا، به نان و نوای فردی و خانوادگی خود میاندیشند و گفتمان سیاسی و اجتماعی را به چاقو کشی سیاسی تبدیل میکنند و با دو کلمه تا مغز استخوانشان میسوزد کهای امان منظورش از شبیخون سیاسی فلان بود چه باید گفت الا اینکه نقصی در خود میبینند که از عیانش به وحشت افتادهاند که تهدید میکنند فتنه گر است و بگیرید و به بندش درکشید و سر از تنش جدا سازید. غافل از آنکه ما اگر سر بریده میترسیدیم در محفل عاشقان نمیرقصیدیم.
آوردن تنها دو کلام در آن تحلیل، موجب شد تا برخی احساس خطر شدید کنند و داد و فغان سر دهند که ایهالناس تنگ نظری شده و میخواهند جلو پیشروی ما را بگیرند.!
چگونه فقط دو کلمه آنها را اینگونه به هراس میافکند و خود را منظور نظر «شبیخون سیاسی» یافتهاند؟ مگر آنکه واقعاً خود را مصداق آن مرقومه میدانند و خیانتی در خود سراغ دارند که در اینصورت این همه جز و ولزشان و تهدید و ارعابشان توجیه خواهد داشت و گرنه «کلاه ما نمدی باشد، عیب ما همین باشد».
متاسفم که عده ایی مغرض و غیر منصف ضوابط خبر نویسی و خبرنگاری را نمیدانند و اقدام به راه اندازی سایت به اصطلاح خبری تحلیلی! کردهاند.
آن قدر ناآگاهانه و ناشیانه به کاهدان میزنند که در تشخیص تفاوت وبلاگ شخصی و باورها و نظرات فردی با سیاست های یک خبرگزاری فراگیر و دارای مسئولیت اجتماعی دچار گیجی و سر در گمی شدهاند و نمیدانند فعالیت در یک خبر گزاری یعنی پیروی از شرایط کاری بنا بر پذیرش مسئولیت اجتماعی و مختصات آن رسانه و پاسخگویی به افکار عمومی.
رسانه محلی باید به دنبال تعالی و ترقی دیار خود باشد نه مقاصد ریاکارانه و عوام فریبانه و تجزیه طلبی و تفرقه اندازی را دنبال کند که در این صورت به یک شبکه مافیایی تبدیل خواهد شد.
عملکرد یک رسانه در ایجاد نفاق و فضای مسموم و ناآرامی در منطقه و در میان جناح های سیاسی پر هزینه خواهد بود و اعتماد عمومی را خدشه دار خواهد کرد و دست بدخواهان را درازتر.
امید است با تفکر و تدبر و از روی خیر خواهی و دلسوزی، برخی که همواره در هر شرایطی به گونه ایی «زمانه پسند» به قدرت آویزان شدهاند و به عقد و صیغه ناهم کیشان در میآیند بر سر عقل آمده و در امانت خیانت روا ندارند و از هرزگی رسانه ایی دست بردارند و القای اختلاف و قصد تجزیه و افتراق ننمایند. بعون الله و المنه
کد مطلب: 54248