کد QR مطلبدریافت لینک صفحه با کد QR

قالب دو قطبی لاهوتی–منطقیان

17 خرداد 1393 ساعت 12:55


فرزاد باقرزاده

مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های بینندگان کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. بینندگان می توانند با ارسال یادداشت خود، مطلب ذیل را تایید یا نقد کنند.

ماعاشقیم وقصه عشاق خوانده ایم/  با اشک چشم آتش دل را نشانده ایم

اصلاح طلبان این روزها شرایط حساسی را پشت سر میگذرانند، آنها که پس از هشت سال کوچ اجباری از اداره امور کشورو عزلت و گوشه نشینی اکنون به متن قدرت سیاسی باز گشته اند می بایستی تمامی توان خود را برای مهار مشکلات کشور در حوزه های مختلف بکار بسته و به اعتمادی که مردم به آنها نموده اند پاسخی درخور دهند. تفطن به این مهم قبل از هر چیز درایت می خواهد و عقلانیت، به معنای واقعی میانه روی میطلبد و اعتدال، نه عقب نشینی و انفعال!

vahdat
البته آنچه تا کنون اصلاح طلبان در همه سطوح حتی در اشل استانی آن انجام داده اند، تا حدودی حاکی از نوعی عقلانیت و خرد سیاسی است. آنان نه بابت حمایت خود از دولت منتی بر آن گذاشته اند ونه خواسته ای نامعقول از آن داشته اند، آنچه تا به امروز بوده حمایت همه جانبه از رئیس محترم جمهورو تلاش جهت تحقق شعار اعتدال وی بوده است. حتی اصلاح طلبان پیشرو نیز با وجود محق بودن  خویش وشاید کم توجهی و کم انصافی بعضی از مدیران نسبت به خود نیز کمتر لب به اعتراض گشوده اند و به چیزی غیر از موفقیت دولت نیندیشیده اند و فی المثال در استان، مدیران استانی را در انجام اعمال وتدابیر خویش یاری نموده اند، گر چه به عقیده این راقم مدیران استانی نیز تا کنون آنچه را که توانسته اند.
تا حدودی انجام داده اند و توقعات از ایشان شاید فراتر از توان ایشان باشد، لیکن این را نیز نباید فراموش کنند که اعتدال هم مانند اصلاحات مدیر توانمند و شجاع می خواهد نه آدمهای ترسو ومنفعل...
به هر ترتیب شکی نباید کرد که گفتمان دولت روحانی گفتمانی اصلاح طلبی است و شکست یا پیروزی این دولت در تحقق وعده های خویش  توفیق یا شکست اطلاح طلبان نیز هست ودر آینده اصولگرایان تندرویی که خود در هشت سال با حمایت بی چون وچرا از پاکترین دولت تاریخ!؟ مملکت را به نابودی کشاندند و ملت را فقیرتر، در صورت به بار ننشستن کامل وعده های دولت اعتدال حتی در دوره ای کوتاه زبان دراز خواهند نمود و زمین و زمان را به هم خواهند ریخت، همانهایی که تا میتوانند پیش پای دولت سنگ اندازی خواهند کرد و در نهایت انتظار معجزه نیز از آن خواهند داشت.
واما......همه میدانیم که دست دولت تدبیر وامید برای تحقق وعده ها و پیشبرد برنامه هایش تا حدودی بسته است. علاوه برمشکلات و تنگناهای خارجی، در داخل نیز عده ای که تعدادشان در نهادهای مهم و تاثیرگذار کم نیست، کمر به شکست برنامه های دولت بسته اند. یکی از همین نهادها مجلس است، مجلس امروز گر چه تا حدودی با برنامه های دولت منتخب همراهی و همکاری میکند وتعداد افراد عاقل ودوراندیش آن ازهر دوجناح کم نیستند، لکن عده ای محدوداما پرهیاهو از آنان نیز که گاه اکثریت مجلس را با شانتاژهای خود همراه میسازند، نمیخواهند یا شاید نمیتوانند خود را با دولتی که همسو با آنان نیست تطبیق دهند.
فلذا انتخابات آینده مجلس شورای اسلامی از اهمیتی حیاتی و استراتژیک برای اصلاح طلبان و حامیان روحانی برخوردار است، مجلسی قوی و کارامد ودر عین حال مستقل که هم دستگیر دولت محترم باشد وهم در عین حال با ارشاد و انتقاد سازنده از دولت راه رسیدن او را به اهداف متعالی و بلندش هموار سازد. سالهاست که در انتخابات مجلس اصلاح طلبان در شهرستانهای کهگلویه ، چرام، بهمئی و بویراحمد ودنا قافیه را به رقیب اصولگرای خویش باخته اند، گر چه دلایل بسیاری را میتوان برای این ناکامی بر شمرد از جمله (رد صلاحیت افراد شاخص و شایسته و...........) اما بی تردید یکی از مهمترین عوامل عدم توفیق آنان علی الخصوص در حوزه کهگلویه، چرام وبهمئی همانا اختلاف، تشتت و تفرقی است که مدتی است گریبانگیر آنان شده است. این اختلافات که در ادوار گذشته خود را در قالب دو قطبی لاهوتی – منطقیان نشان داده است، باعث شده تا همه توان اصلاح طلبان آن دیار مصروف تخریب، تهمت  و بداخلاقی بر علیه همدیگر و کوبیدن این دو یار دیرین و این دو پشتوانه قدرتمند اصلاحات گردد ودر نهایت رقیبان نه چندان قدرتمند که به واسطه پیروزی دریک دور، همه فوت وفن انتخاب شدن در ادواربعد را نیز فرا گرفته بودند، برای بار دوم وسوم و..... پیروز انتخابات گردند و آنچه از رهگذر این خودخواهیها ومنیت ها نصیب اصلاح طلبان ( بخصوص قشر زحمتکش، بی ادعا وگمنام آن ) گردید، یأس و دلشکستگی و سرخوردگی بود، اما در عین حال هیچ گاه این دو بزرگوار که هر دو عمری را برای اعتلای این جریان مجاهدت نموده بودند و زجرها کشیده بودند، نخواستند و یا شاید اطرافیانشان نگذاشتند تا سر در گریبان تفکر فرو برند و بر آنچه در این سالها بر سر هوادارانشان آمده بود نظری افکنند، شاید اگر کمی به فرجام کار خود و خودخواهیها و خود محوریهای دیگران ساخته برای خویش فکر میکردند، راه دیگری در پیش میگرفتند و اکنون وضعیت به این گونه نبود!!
صد گل به باد رفت در این گلشن و دریغ / برقی نزد به خار و خس آشیان ما
باور کنید هر گاه میشنویم که فی المثال فلانی را به خاطر طرفداری از آقای لاهوتی و یا بهمانی را به دلیل حمایت از آقای منطقیان برای این یا آن پست در نظر گرفته یا رد نموده اند، از احوال اصلاحات و اینکه گرفتار چه کسانی شده است خنده مان میگیرد! آخر چرا تصمیم گیرندگان این یا آن گروه یک بار نمیپرسند که فلانی طرفدار واقعی اصلاحات بوده است یا نه؟ آیا در حمایت از این جریان ثابت قدم بوده است یا نه؟ آیا برای اصلاحات زحمت کشیده است یا نه؟ این چه رویه ای است که عده ای قلیل و خود خواه از طرفداران این یا آن شخصیت که بیشتر به صورت محفلی نیز می اندیشند و کار می کنند، برای تمامی اصلاح طلبان تصمیم می گیرند و همانند جنگهای طایفه ای در یک قرن پیش حوزه ای را به طرفدارفلان شخصیت و حوزه ای دیگر را به حامی شخصیتی دیگر میدهند ؟  این چه شیوه ای است که مسئولین محترم استانی نیز برای سپردن مسؤلیتها به افراد ملاحظات غیرمنطقی این محافل را در نظر میگیرند؟
به جرأت باید گفت آنان که تحت عنوان هوادار یا دلسوز این یا آن بزرگواردر سالهای گذشته بر تنور اختلافات این دو دمیدند، نه تنها هیچ نسبتی با اصلاحات واقعی نداشتند، بلکه تا توانستند خواسته یا ناخواسته به آن ضربه زدند و در حق این جریان ظلم نمودند، وگرنه همه میدانیم در بین اکثر افراد حامی این دو عزیز کدورت و اختلاف چندانی نبوده و نیست و آنان در بیشتر انتخابات بجز انتخابات مجلس همواره با هم و در کنار هم بوده اند و برای یک هدف که همان زنده نگهداشتن نام اصلاحات است کوشیده اند. کافی است تا انتخابات دو دور پیش مجلس شورای اسلامی را یک بار دیگر با هم مرور کنیم وببینیم چگونه در آن واپسین روزها اجماع نسبی بر سر آن تک کاندیدای محترم و همیاری و همکاری هر دو گروه لرزه بر اندام رقیب انداخته بود، آن روزها حقیقتا بهترین ایام سیاسی برای ما اصلاح طلبان رقم خورده بود. هم اینک نیز برهمه اصلاح طلبان واقعی واجب است تا با تأسی ازرفتار بزرگان خویش در انتخابات ریاست جمهوری گذشته و با گذشت و فداکاری در انتخابات مجلس پیش رو، راه وحدت و همدلی وپرهیز از خودخواهی وخودمحوری را در پیش گرفته و با کنار گذاشتن اختلافات و کدورتهای بی حاصل واجماع بر روی یک کاندیدا (البته پس از تأیید شورای نگهبان ) فرصت پیروزی دوباره را برای خود و فرصت یاری به دولت اعتدال را از دست ندهند، گرچه میدانیم رسیدن به این مهم،هم کاری سخت وپیچیده است و هم ایثار و از خود گذشتگی آن دو عزیز را میطلبد، اما باید بدانیم که پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری نباید ما را فریب دهد و دچار اختلافات رایج پس از قدرت و غرور نماید، سر گذشت  دور اول شوراهای اسلامی شهر تهران پیش روی ماست:
اوعصاتان داد تا پیش آمدید/    آن عصا از خشم هم بر وی زدید    
چون عصا شد مایه جنگ ونفیر/ آن عصا را خرد بشکن ای ضریر
آنچه حتی از انتخابات ریاست جمهوری گذشته مهمتر است، انتخابات مجلس پیش روست، بیایید دست دردست هم دهیم ودر انتخابات پیش رو طرحی نو از یکدلی و یکرنگی و اتحاد در اندازیم :
نوبت کهنه فروشان در گذشت /  نوفروشانیم واین بازار ماست
اگر راست میگوییم به اصلاحات معتقدیم اولین شرطش غلبه بر اختلافات، خودمحوریها و تک رویهاست، باور کنید تا پیروزی در مجلس راهی نیست ،اگر بخواهیم واگر بگذارند...
(والسلام)


کد مطلب: 51400

آدرس مطلب :
https://www.kebnanews.ir/news/51400/قالب-دو-قطبی-لاهوتی-منطقیان

کبنانیوز
  https://www.kebnanews.ir

1