کد QR مطلبدریافت لینک صفحه با کد QR

اشکها و لبخندهای ورزش

10 خرداد 1393 ساعت 8:32


سیدجاسم دانشور

مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های بینندگان کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. بینندگان می توانند با ارسال یادداشت خود، مطلب ذیل را تایید یا نقد کنند.

دوشنبه ۵ خرداد ۹۳ ساعت ۵ بعد از ظهر سالن اجتماعات فرهنگیان گچساران شاهد صحنه های زیبایی بود. نمایش احساس و عاطفه، قدرشناسی و پهلوانی، خوب بودن و خوب ماندن و خوب رفتن یک چهره ی برای همیشه ماندگار در شهر گچساران ؛ اسماعیل پناهپوری، نامی‌آشنا، برای پیرو جوان، زن و مرد، ورزشکار و مربی، آبی و قرمز، آری اینها اغراق نیست،IMG_0377 در وصف کسی که ۳۰ سال از عمرش را به عنوان خادم ورزش و سالها به عنوان ورزشکار در جامعه حضور فعال، جدی و تاثیرگذار داشته سخن گفتن سخت است. باید کنارش بودی تا قضاوت کنی باید می‌دیدی تا اظهار نظر کنی. وقتی مردی با بیش از ۵۰ سال سن برای گرفتن اعتبار جهت تکمیل ساخت سالنهای ورزشی همه خویش را کنار می‌گذارد، منیت را کنار می‌گذارد و بدون توجه به چشمهایی که نظاره گر او بودند و به خاطر جوانان این شهر که سربلند باشند دست نماینده ویژه رئیس جمهور را می‌بوسد !! آری آقای پناهپوری این کار را می‌کند اما نه برای خودش، نه برای خانواده و فرزندانش بلکه برای جوانان این شهر که سرگرم ورزش شوند و نه آلوده.... !! او بارها مسافت ۲۶۰ کیلومتری گچساران تا اهواز را طی می‌کند تا از مهندس جشن ساز مدیر محترم وقت مناطق نفت خیز جنوب جهت پیشرفت ورزش شهر اعتبار بگیرد و انصافاً موفق هم بود که به ساخت چندین سالن ورزشی در شهر گچساران می‌توان اشاره کرد تامین البسه و پول هیئتها از این طریق سالها به خوبی تامین می‌شد. بعد از رفتن مهندس جشن ساز به تهران آقای پناهپوری تا وزارت نفت هم دست بردار تلاش نبودند. یا دم هست زمانی که سالن سرپوشیده چند منظوره کوی کارکنان دولت گچساران در  حال ساخت بود شاید نزدیک به نیم متر باید مسافت طولانی را در خاک طی می‌کردیم تا پیشرفت کار بررسی شود. پیشکسوتانی بودند که به مشکلات مالی برخورد کرده بودند و آقای پناهپوری از حقوق ناچیز کارمندی اش به آنها مساعدت می‌کرد با ساخت همین سالنها جوانان زیادی مشغول به کار شدند اما در روز تودیع و معارفه ابتدا از مهندس رحیمی‌فرماندار محترم باید تشکر کرد که متواضعانه و خالصانه و از صمیم قلب نسبت به آقای پناهپوری اظهار نظر کردند. و سپاس از ایزدپور مدیر محترم اداره ورزش و جوانان استان هم که تا آخرین لحظه اصرار بر ماندن آقای پناهپوری داشتند و حتی این تقاضا را هم از آقای دکتر تاجگردون نماینده محترم مردم شهرستان گچساران و باشت نقل نقول کردند که از حسن نظر آقای تاجگردون هم باید تقدیر کرد. در سالن اجتماعات فرهنگیان جا برای نشستن نبود و اگر با هر مربی، رئیس هیئت یا ورزشکاری در هر رشته کار داشتی می‌توانستی او را ببینی حتی خیلی از روسای ادارات خوشبختانه  این روز پر بود از جوانمردی که بهترین این لحظه ها وقتی بود که اسماعیل حسینی رئیس جدید اداره ورزش گچساران خم شدند و دست اسماعیل پناهپوری رئیس پیشین را بوسیدند. آفرین بر این مرام و اخلاق و افتادگی و صد درود به این قدرشناسی و حرمت بزرگتر و پیشکسوت را نگه داشتن و آفرین.
هنرمند صحنه زیبای دیگر حسن باشی بود، قهرمان و مربی بوکس ایران وقتی که این پیشکسوت قهرمان با بیش از ۸۰ سالن یکی از مدالهای قهرمانی اش را به آقای پناهپوری اهداء کردند. انشاءالله که آقای باشی همیشه همینطور بمانند. اما صحنه ای که اشک همه را درآورد؟ وقتی که احساس و عاطفه بر غرور و مردانگی غلبه می‌کند وقتی که بغضهای ناگفته ۳۰ سال زندگی مشترک می‌ترکد. شاید در مدت ۳۰ سال آقای پناهپوری که شبانه روز در خدمت ورزش این شهر بود و این مسئله باعث می‌شد کمتر در خدمت خانواده باشد برایش پیش نیامده بود که از همسر محترمشان یک عذرخواهی ساده بکند و شاید در همان چند ثانیه که آقای حیدری مجری محترم مراسم خانم پناهپوری را برای اهداء دسته گل به همسرش دعوت کردند تمام رویدادهای ۳۰ ساله در یک سکانس کوتاه جلوی چشمهای آقای پناهپوری رژه رفتند که اشکهایش به جای زبانش حرف زدند و اشک همه را درآوردند. اما آقا و خانم پناهپوری مطمئن باشید خداوند جواب این زحمات را به شما و فرزندانتان خواهد داد.
ساخت بیش از یازده ۱۱ سالن ورزشی در شهر گچساران و خدماتی که در روستاها صورت گرفته است هر چند با بودجه دولت محترم صورت گرفته است اما آقای پناهپوری وقت و آبرو گذاشتند و به خاطر قلب پاک و نفس زلالشان خداوند کمکشان می‌کرد. اما سخن کوتاه خودم : آقای پناهپوری حقیر ۴ سال به عنوان مسئول هیئت بوکس گچساران زیر مجموعه جنابعالی بودم. در آن ۴ سال هر آنچه از شما انتظار داشتم و حتی فراتر از آن در اختیار هیئت بوکس قرار دادید که مهمترین آن ساخت بهترین سالن اختصاصی بوکس گچساران بود.
مدت ۳ سال هم مسئول هیئت بوکس استان بودم که باز هم این هیئت را مورد لطف خودتان قرار می‌دادید و علی رغم اینکه اداره کل ورزش مساعدتهای زیادی کردند اما اگر گاهی کوتاهی می‌شد حضرتعالی جبران می‌کردید که برای نمونه اهدا یک سکه بهار آزادی به محمدرضا صمدی قهرمان بوکس آسیا و مربی تیم ملی بود که جهت مربی گری و آموزش بوکس استان به گچساران آمده بودند و وقتی هم جهت حضور در لیگ برتر از قهرمانان ایران و آسیا استفاده کردیم در اولین بازی لیگ که شدیداً زیر فشار مالی بودیم به ۲ قهرمان بوکس آسیا و عضو تیم المپیک پکن و لندن علی مظاهری و مرتضی سهپوند هر کدام یک سکه بهار آزادی اهداء کردید و هزاران و هزاران محبت دیگر. آقای پناهپوری زبان تشکر در برابر بزرگی و خوبیهایتان را ندارم فقط چیزی که یقین دارم این است که کمترین خوبی انسان نزد خداوند پنهان نمی‌ماند. در پایان این شعر سعدی را با هم بخوانیم.
سعدیا مرد نکو نام نمیرد هرگز                              مرده آن است که نامش به نکوئی نبرند


کد مطلب: 50476

آدرس مطلب :
https://www.kebnanews.ir/news/50476/اشکها-لبخندهای-ورزش

کبنانیوز
  https://www.kebnanews.ir

1