تاریخ انتشار
دوشنبه ۲۹ خرداد ۱۴۰۲ ساعت ۰۸:۳۱
کد مطلب : ۴۶۳۷۴۴
درخصوص برجام؛
یادداشت: آقای عبدی انتخاب با شما!
غلامرضا صادقیان
۰
کبنا ؛
آقای عباس عبدی، تحلیلگر ارشد رسانههای اصلاحطلب با مفروض گرفتن آنچه کسانی «دستاورد هستهای خروج غیرقانونی امریکای ترامپ از برجام برای ایران» نامیدهاند و مقایسه آن با «نتایج فرضی اقتصادی باقیبودن برجام» خطاب به کسی یا کسانی که معلوم نیست کیستند، نوشته است حالا «انتخاب با شما»! یعنی وقتی این همه خسارت اقتصادی داشته چرا باید به دستاورد هستهای آن فخر کرد.
به گزارش کبنا نیوز، آقای عبدی! مخاطب این «شما» چه کسی است؟ ترامپ یا آنها که «نواصولگرا» مینامید؟! اگر به نواصولگرایان کنایه میزنید، آنها الان در تلاش برای توافق هستهای با غرب هستند و در زمان خروج امریکا از برجام، نه در دولت روحانی بودند، نه در طرف ترامپ، نه سرپیاز نه تهپیاز. چرا باید حالا به آنها بگویید «انتخاب با شما»؟!
در این نوشته با خودتان سخن میگویید یا با دیگران؟! حتماً نمیخواهید بگویید «درست است که ترامپ از برجام خارج شد و دوستی و امید دولت روحانی را به امریکا نادیده گرفت، و درست است که اصولگرایان در آن زمان سکان مذاکرات را در دست نداشتند و هیچ امتیازی برای آنان در روند مذاکرات نمیتوان قائل شد-که اگر بودند از آن صدها سکه اهدایی به سلاطین مذاکره، چند تایی را هم باید به آنان میدادند-، اما خب، برخی از همان اصولگراها در دل خود یا در نوشتههای خود، برجام را خوش نمیداشتند!»
معلوم نیست چرا مخاطب داخلی -اصولیها یا هرکس دیگر- باید بابت کاری که ترامپ کرد، بین ۱۱۵ کیلو اورانیوم ۶۰ درصد و دستاوردهای اقتصادی ماندن در برجام، یکی را انتخاب کند!
داستان به این سادگی است: یک ترامپی بود که اصلاحطلبان او را دیوانه مینامیدند و برجام را پاره کرد. ایران حتی تهدیدهایی کرد که مانع آن شود. یعنی مایل به ازهم پاشیدن همان وضعیت نیمبند برجام و بلکه بیبند برجام نبود. دوستان شما میگفتند «امریکا نمیتواند با یک امضا از برجام خارج شود و اگر هم خارج شود، جهان با او همراهی نمیکند.»، اما شد آنچه نباید میشد و امریکا خارج شد و جهان همراهی کرد. فرض کنیم همه آن خسارتهای اقتصادی که شما میگویید هم به بار آمده باشد (با اینکه در این «اگر»ها نتوان نشست و اقتصاد چیزی نیست که بتوان با یکی دو «اگر» و «مگر» از آن یک پیشبینی دقیق بیرون کشید)، این نتایج اقتصادی یعنی کاهش رشد اقتصادی و افزایش تورم، ناگزیر بود و در درجه اول، بر گردن ترامپ و بعد تقصیر کسانی بود که امید و اعتماد به امریکا بستند. وقتی ناگزیر بود، باید چه میکردیم؟! نباید همان ۱۱۵ کیلو اورانیوم ۶۰ درصد را که هم ارزش مالی و سیاسی دارد و هم از نظر بازدارندگی، خودبهخود مثل بمب عمل میکند و هم وزانت توان علمی و فنی و استقلال سیاسی ایران را بالا میبرد، تولید میکردیم؟! این سه دستاورد آیا از هرلحاظ قابل اندازهگیری است و آیا حدی و قیمتی برای آن هست؟! اگر غنیسازی ۶۰ درصد را انجام نمیدادیم، ترامپ یا بایدن به برجام بازمیگشتند یا تضمینی بود که اقتصاد به آن وضع گرفتار نشود؟
مفهوم مخالف نوشته آقای عبدی این است که «اگر ترامپ از برجام خارج نمیشد، وضع اقتصادی ما بهتر بود، هرچند ذخیره اورانیوم ۶۰ درصد هم نداشتیم». خب الان «انتخاب با شما» دیگر یعنی چه؟! انتخاب با کی؟! یعنی آن جماعت تقریباً ذهنی نواصولگرایان (که هرچه میخواهید در لفافه به نظام ناسزا بگویید، با ساختن یک موجود خیالی، آشکارا به آنها میگویید) باید «به هرقیمتی» ترامپ را خشنود میکردند تا در برجام بماند و از این حرفهای خیالی؟!
اگر بخواهیم منصفانه درباره تاریخ بیستساله مناقشه هستهای ایران و غرب قضاوت کنیم، باید بگوییم در آن نوبت که امریکا از برجام خارج شد (ترامپ خارج شد و بایدن و دموکراتها بهرغم آن همه وعده در تبلیغات انتخاباتی، به آن بازنگشتند)، ایران که خود را محروم از فواید لغو تحریمها میدید، دستکم کار خود را ادامه داد و حالا همین مقدار اورانیوم غنیشده را موتور پیشبرنده مذاکرات کرده است. حتماً باید سری به تیترهای متنوع روزنامههایی که در آن مینویسید بزنید تا ببینید که این از نظر دوستان شما نشدنی بود که ما هم اورانیوم ۲۰ درصد داشته باشیم، هم با امریکا انواعی از توافقها را از تبادل زندانیان و رفع مسدودی پولها و آنچه این روزها میشنوید، به انجام برسانیم و هم با روسیه و چین ببندیم- چنانکه سناتورهای امریکا رسماً میگفتند نزدیکشدن به چین مانع توافق است- چه رسد به اورانیوم ۶۰ درصد و این حرفها!
نباید اینکه راهگشایی در کشور به دست کدام دولت و جریان انجام میشود، ما را حساس و به قضاوت عجولانه و متناقض بکشاند. نواصولیهای شما نیز اگر به فرض چنین کرده و موفقیتها را مانع شده باشند تا به دست خودشان رقم بخورد، بیخود کردند. افتخار هر گشایشی باید به پای ملت نوشته شود.
ما ۱۱۵ کیلو اورانیوم ۶۰ درصد داریم که نقد است و اسرائیلیها حالا میگویند اگر ۹۰ درصد نشود، با این کنار میآیند! و امریکا با دوربینهای خاموش آژانس و انباشت اورانیوم در ایران، مشغول آزادسازی پولهای ایران است. این نقد نقد است. آن نتایج فرضی اقتصادی که برشمردید، نسیه است و روی کاغذ و با محاسبه ساده شما. انتخاب با شما که «این نقد بگیرید و آن نسیه بدارید» یا «اصولی و اصلاحی بنشینند کنار هم و آواز دهل از دور بشنوند که مثلاً خوش است!»
منبع: روزنامه جوان
به گزارش کبنا نیوز، آقای عبدی! مخاطب این «شما» چه کسی است؟ ترامپ یا آنها که «نواصولگرا» مینامید؟! اگر به نواصولگرایان کنایه میزنید، آنها الان در تلاش برای توافق هستهای با غرب هستند و در زمان خروج امریکا از برجام، نه در دولت روحانی بودند، نه در طرف ترامپ، نه سرپیاز نه تهپیاز. چرا باید حالا به آنها بگویید «انتخاب با شما»؟!
در این نوشته با خودتان سخن میگویید یا با دیگران؟! حتماً نمیخواهید بگویید «درست است که ترامپ از برجام خارج شد و دوستی و امید دولت روحانی را به امریکا نادیده گرفت، و درست است که اصولگرایان در آن زمان سکان مذاکرات را در دست نداشتند و هیچ امتیازی برای آنان در روند مذاکرات نمیتوان قائل شد-که اگر بودند از آن صدها سکه اهدایی به سلاطین مذاکره، چند تایی را هم باید به آنان میدادند-، اما خب، برخی از همان اصولگراها در دل خود یا در نوشتههای خود، برجام را خوش نمیداشتند!»
معلوم نیست چرا مخاطب داخلی -اصولیها یا هرکس دیگر- باید بابت کاری که ترامپ کرد، بین ۱۱۵ کیلو اورانیوم ۶۰ درصد و دستاوردهای اقتصادی ماندن در برجام، یکی را انتخاب کند!
داستان به این سادگی است: یک ترامپی بود که اصلاحطلبان او را دیوانه مینامیدند و برجام را پاره کرد. ایران حتی تهدیدهایی کرد که مانع آن شود. یعنی مایل به ازهم پاشیدن همان وضعیت نیمبند برجام و بلکه بیبند برجام نبود. دوستان شما میگفتند «امریکا نمیتواند با یک امضا از برجام خارج شود و اگر هم خارج شود، جهان با او همراهی نمیکند.»، اما شد آنچه نباید میشد و امریکا خارج شد و جهان همراهی کرد. فرض کنیم همه آن خسارتهای اقتصادی که شما میگویید هم به بار آمده باشد (با اینکه در این «اگر»ها نتوان نشست و اقتصاد چیزی نیست که بتوان با یکی دو «اگر» و «مگر» از آن یک پیشبینی دقیق بیرون کشید)، این نتایج اقتصادی یعنی کاهش رشد اقتصادی و افزایش تورم، ناگزیر بود و در درجه اول، بر گردن ترامپ و بعد تقصیر کسانی بود که امید و اعتماد به امریکا بستند. وقتی ناگزیر بود، باید چه میکردیم؟! نباید همان ۱۱۵ کیلو اورانیوم ۶۰ درصد را که هم ارزش مالی و سیاسی دارد و هم از نظر بازدارندگی، خودبهخود مثل بمب عمل میکند و هم وزانت توان علمی و فنی و استقلال سیاسی ایران را بالا میبرد، تولید میکردیم؟! این سه دستاورد آیا از هرلحاظ قابل اندازهگیری است و آیا حدی و قیمتی برای آن هست؟! اگر غنیسازی ۶۰ درصد را انجام نمیدادیم، ترامپ یا بایدن به برجام بازمیگشتند یا تضمینی بود که اقتصاد به آن وضع گرفتار نشود؟
مفهوم مخالف نوشته آقای عبدی این است که «اگر ترامپ از برجام خارج نمیشد، وضع اقتصادی ما بهتر بود، هرچند ذخیره اورانیوم ۶۰ درصد هم نداشتیم». خب الان «انتخاب با شما» دیگر یعنی چه؟! انتخاب با کی؟! یعنی آن جماعت تقریباً ذهنی نواصولگرایان (که هرچه میخواهید در لفافه به نظام ناسزا بگویید، با ساختن یک موجود خیالی، آشکارا به آنها میگویید) باید «به هرقیمتی» ترامپ را خشنود میکردند تا در برجام بماند و از این حرفهای خیالی؟!
اگر بخواهیم منصفانه درباره تاریخ بیستساله مناقشه هستهای ایران و غرب قضاوت کنیم، باید بگوییم در آن نوبت که امریکا از برجام خارج شد (ترامپ خارج شد و بایدن و دموکراتها بهرغم آن همه وعده در تبلیغات انتخاباتی، به آن بازنگشتند)، ایران که خود را محروم از فواید لغو تحریمها میدید، دستکم کار خود را ادامه داد و حالا همین مقدار اورانیوم غنیشده را موتور پیشبرنده مذاکرات کرده است. حتماً باید سری به تیترهای متنوع روزنامههایی که در آن مینویسید بزنید تا ببینید که این از نظر دوستان شما نشدنی بود که ما هم اورانیوم ۲۰ درصد داشته باشیم، هم با امریکا انواعی از توافقها را از تبادل زندانیان و رفع مسدودی پولها و آنچه این روزها میشنوید، به انجام برسانیم و هم با روسیه و چین ببندیم- چنانکه سناتورهای امریکا رسماً میگفتند نزدیکشدن به چین مانع توافق است- چه رسد به اورانیوم ۶۰ درصد و این حرفها!
نباید اینکه راهگشایی در کشور به دست کدام دولت و جریان انجام میشود، ما را حساس و به قضاوت عجولانه و متناقض بکشاند. نواصولیهای شما نیز اگر به فرض چنین کرده و موفقیتها را مانع شده باشند تا به دست خودشان رقم بخورد، بیخود کردند. افتخار هر گشایشی باید به پای ملت نوشته شود.
ما ۱۱۵ کیلو اورانیوم ۶۰ درصد داریم که نقد است و اسرائیلیها حالا میگویند اگر ۹۰ درصد نشود، با این کنار میآیند! و امریکا با دوربینهای خاموش آژانس و انباشت اورانیوم در ایران، مشغول آزادسازی پولهای ایران است. این نقد نقد است. آن نتایج فرضی اقتصادی که برشمردید، نسیه است و روی کاغذ و با محاسبه ساده شما. انتخاب با شما که «این نقد بگیرید و آن نسیه بدارید» یا «اصولی و اصلاحی بنشینند کنار هم و آواز دهل از دور بشنوند که مثلاً خوش است!»
منبع: روزنامه جوان