تاریخ انتشار
دوشنبه ۵ دی ۱۴۰۱ ساعت ۲۱:۵۷
کد مطلب : ۴۵۶۱۸۳
قوت بازوی مولایی به مولا، فاطمه؛
ایام فاطمیه هویت مکتب تشیع است / چه کسانی همراه حضرت فاطمه(س) به بهشت میروند؟
۰
کبنا ؛خداوند در روز قیامت به حضرت زهرا(س) میفرماید: حساب هیچ فردی را بررسی نمیکنم تا اینکه تو، نسل تو، شیعه تو و هر کسی که به شما یک خوبی کرده که شیعه شما هم نبوده، وارد بهشت شوید.
برای شناخت منزلت و شأن حضرت زهرا سلامالله علیها باید به آیههای قرآن کریم و حدیث و کلام پیامبر(ص) و اهل بیت علیهم السلام مراجعه کنیم تا از میان آنها بتوانیم در حد وسع خود، شناختی از منزلت بانوی گرامی اسلام داشته باشیم و بدانیم به چه دلیل حضرت زهرا سلامالله علیها به عنوان الگو و سرآمد مردان و زنان عالم معرفی شدهاند.
به طوری که پیامبر گرامی اسلام صلوات الله علیه بارها در کلام گهربار خود به منزلت آن حضرت در نزد خدای متعال اشاره فرمودند و همچنین حضرت امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام ایشان را الگوی کاملی برای مردم جهان معرفی میکردند. و یا ائمه اطهار علیهم السلام هر بار نام مادر گرامی خود را میبردند، به قدری تواضع و خشوع از خود نشان میدادند که مشخص میکرد حتی نام مبارک آن حضرت منزلتی دارد که باید در برابر آن تواضع و فروتنی نشان دهیم.
شیطان به عنوان دشمن قسم خورده انسان همواره در تلاش است تا اعمال بد را بیاراید و زمینه گمراهی افراد را فراهم کند چنان که قرآن کریم میفرماید: «وَ زَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطَانُ أَعْمَالَهُمْ فَصَدَّهُمْ عَنِ السَّبِیلِ؛ و شیطان اعمالشان را برای آنان آراسته بود، از این رو آنان را از راه (خدا) بازداشت.» در این مواقع خطرناک داشتن الگوی مناسب و برتر میتواند ما را از مرتکب شدن به اعمال زشت بازدارد.
چرا مردم مدینه حضرت فاطمه(س) را یاری نکردند؟
حجت الاسلام و المسلمین پناهیان به دلایل این که چرا مردم مدینه حضرت فاطمه(س) را یاری نکردند پرداخته است و میفرماید: یکی از زشتترین انواع ترسها در جامعه «ترس از تحقیر و سرزنش» است که یک ترس روانی است. این بدتر از ترسِ از مرگ یا فقر است که سلطهگران بهکار میگیرند.
مردم کوفه از سرِ چه ترسی امامحسین(ع) را یاری نکردند؟ ترسیدند که مبادا لشکر یزید بیاید و آنها را تکهتکه کند. اما در فاطمیه، مردم از چه چیزی ترسیدند و نالۀ فاطمه(س) را جواب ندادند؟ آیا کسی تهدید کرده بود که آنها را تکهتکه میکند؟
وقتی امامحسین(ع) صدا زد «هَل مِن ناصرٍ ینصُرنی» هرکسی به ایشان کمک میکرد، کشته میشد، اما وقتی فاطمۀ زهرا(س) بین در و دیوار ضجه زد، اگر کسی به ایشان کمک میکرد، کشته نمیشد. کمااینکه زبیر با شمشیر آمد که مثلاً کمک کند، اما شمشیرش را گرفتند و خودش را نکشتند.
در مدینه نه ترس از فقر بود، نه ترس از کشتار بود، بلکه یک ترس روانی وجود داشت؛ مردم مدینه در رودربایستیِ همدیگر ماندند و فاطمه را کمک نکردند، آنها سکوت زشتی کردند و این خیلی خیانتکارانه بود.
یک جوّ روانی سنگین علیهِ علی(ع) ایجاد شده بود که هیچکسی به ایشان کمک نمیکرد. حتی نقل شده است تعداد زیادی در یک شب به علی(ع) وعدۀ یاری دادند اما روز که شد، در رودربایستی ماندند و نیامدند!
چه کسانی با حضرت زهرا راهی بهشت میشوند؟
حجتالاسلام حسین انصاریان اظهارداشت: «فاذا بلغت الی باب قصرها» وقتی به در ورودی کاخ میرسد «وَجدَت الحسن قائم» میبیند جیگر گوشهاش امام حسن ایستاده و «و الحسین قائما مقطوع الرأس» اما حسین با سری جدا روی زمین افتاده است «فتقول للحسن من هذا؟» دخترم زهرا به پسرش حضرت مجتبی میگوید که این بدی روی زمین افتاده سربریده کیست؟ «فیقول هذا اخی» مادر این برادر من است «ان أمه ابیک قتلوه» این مردمی که ادعای امت کردن میکردند، او را کشتند «و قطعوا رأفه» و سرش را هم از بدن جدا کرد «فیأتیها النداء من عند اللّه» اینجا دیگر مقام زهرا آشکار میشود، خداوند خودش به زهرا خطاب میکند «یا بنت حبیب اللّه انی أریتک ما فعلت به امه ابیک» من حسین تو را به این شکل به تو ارائه دادم که اولاً بدانی امت با او چه کردند، ثانیاً «لانی ذخرت لک عندی تعزیته بمصیبتک فیه» من یک آرامشِ دائمیِ همیشگی را به خاطر این مصیبت در این عالم آخرت برای تو ذخیره و اندوخته کرده بودم که حالا میخواهم این آرامش را به تو بدهم، این پیش من ذخیره بود. «اِنی جعلت لَتعزیتک بمصیبتک انی لا انظر فی محاسبه العباد» این آرامشی که میخواهد به تو بدهم این است که من حساب احدی را محاسبه نمیکنم، «حتی تدخلی الجنه انت و ذُریتک و شیعتک و من اولادکم معروفا ممن لیس هو من شیعتک» تا اینکه تو، نسل تو، شیعه تو و هر کسی که به شما یک خوبی کرده که شیعه شما هم نبوده، وارد بهشت شود.
ایام فاطمیه هویت مکتب تشیع است
بیگمان تمام روزها، روزهای خدا است؛ همه مکانها متعلق به خدا است، همانگونه که همه موجودات از خدا است، اما اگر نقطهی خاصی به نام «بیت اللَّه» (خانه خدا) نامیده شد، دلیل بر ویژگی آن است.
مناسبتهای مذهبی درواقع مناسبتها و بزرگداشتهای اعتقادی هستند و تشخص و هویت یک مذهب به شمار میروند. بر همین اساس حجت الاسلام سید محمدباقر علوی تهرانی درخصوص ایام فاطمیه و ضرورت بحث درباره آن مطالبی بیان کردند که تقدیم مخاطبان میشود. آنچه در این بخش خواهید خواند بخش نخست این سلسله مطلب است:
ایام فاطمیه مربوط به وجود مقدس حضرت فاطمه زهرا (س) میشود و قرار گرفتن در صف فاطمه زهرا (س) در واقع حمایت از غدیر است برای همین شهادت ایشان و ایام فاطمیه یک مناسبت اعتقادی و دفاع از بحث امامت محسوب میشود چرا که امامت هویت بحث تشیع است.
مناسبتهای دینی از اهمیت ویژه و خاصی برخوردار هستند و میطلبد انسان با یک ویژگی و اهتمام بیشتر آنها را احیا کند که ایام فاطمیه یکی از آن مباحث است. بر این اساس لازم است برای ایام فاطمیه یک تعریف خاصی صورت بپذیرد. شاید وقتی سخن از ایام فاطمیه میشود در ذهن مردم به معنای ایام شهادت حضرت زهرا (س) تداعی شود در حالی که مراد از ایام فاطمیه آن وقایع و حوادثی است که در جهان اسلام بعد از رحلت پیامبراکرم (ص) اتفاق افتاد که محوریت آن حوادث حضرت فاطمه (س) است.
مساله ایام فاطمیه، چون ریشه در اعتقادات تشیع دارد بنابراین نباید توقع داشت که مخالفان با این بزرگداشت و مناسبت صادقانه و از روی صدق و صفا برخورد کنند از این رو تا جایی که میتوانند نسبت به این مناسبت ایجاد شبهه و ابهام کرده و قصد کمرنگ کردن آن حقیقت دراند.
نکتهای که در بحث فاطمیه وجود دارد بیان تاریخ معتبر ٩٥ روز زندگی حضرت زهرا (س) از ۲۸ صفر تا ۳ جمادیالثانی است که میتوان بر اساس حوادث رخ داده پاسخی منطقی و مستند به این ابهامات داد؛ بنابراین قصد بیان این مطالب، درک و فهم حرکت حضرت زهرا (س) در دفاع از امامت و ولایت حضرت علی (ع) است.
نکتهای که وجود دارد، چون معلومات عموم مردم نسبت به مساله فاطمیه شنیداری است و این هم عمدتاً از منابر شنیده شده که به دلیل ضیق وقت تنها قطعاتی از حادثه به صورت ذوقی و سلیقهای بیان میشود و این دو عنصر دست به دست هم میدهد تا افرادی که معلوماتشان شنیداری است در پی شنیدن این وقایع دچار ابهامات و اشکالات شوند. برای مثال در واقعه فاطمیه هیچ شکی نیست که ایشان توسط مخالفان و دشمنان مورد ضرب و شتم قرار گرفتند و حداقل آن این است که سیلی خوردند و این مطلب در منابع اهل سنت و تشیع وجود دارد.
همچنین از جمله حوادثی که غیر قابل انکار است و نمیتوان به این مطلب خدشه وارد کرد ایراد خطبهای است که حضرت تحت عنوان خطبه فدکیه داشتند. حال خطبه فدکیه و ضرب و شتم که غیر قابل انکار است را مستمع میشنود و میآید با هم مقایسه میکند و یک شبهه و ابهام برایش ایجاد میشود اینکه اگر حضرت فاطمه زهرا (س) سیلی خوردند پس چرا کلامی از این واقعه در خطبه فدکیه وجود ندارد؟ چرا حضرت زهرا (س) خطاب به مردم از این واقعه گله و شکایت نمیکنند؟ این ابهام شنیداری است.
برای رفع این ابهامات باید وقایع ۹۵ روز پس رحلت رسول الله (ص) مورد بررسی قرار گیرد.
این ابهام به این شکل برطرف میشود که تقدم و تاخر وقایع باید مطرح شود که کدام حادثه اول، کدام واقعه دوم و کدام ظلم در مرتبه سوم واقع شده است بنابراین اگر در خطبه فدکیه سخنی از سیلی بیان نشده معلوم میشود که خطبه فدکیه در ابتدا ایراد شده است.
همچنین از مسلمات و وقایع فاطمیه این است که حضرت زهرا (س) آنچنان مورد ضرب و شتم شدید قرار گرفتند که پهلوی مبارکشان شکست و سقط جنین داشتند و این از آسیبهای شدید است و از طرف دیگر تاریخ بیان میکند مکانی به نام بیت الاحزان در منطقه کوه احد وجود داشت که حضرت به آنجا میرفتند و برای مظلومیت حضرت علی (ع) گریه میکردند و این از حوادث غیر انکار محسوب میشود. این نیز یک ابهام ایجاد میکند اینکه چگونه یک زن با این جراحات هر روز به منطقه احد میرفتند؟ پاسخ روشن است، چون این ضرب و شتم شدید اختصاص به ۱۵ روز آخر عمر حضرت دارد.
ابهام دیگر مربوط به سقیفه میشود اینکه وقتی سقیفه روی کار آمد و کودتایی انجام شد دو اتفاق افتاد نخست بحث غصب مال حضرت زهرا (ع) تحت عنوان فدک و دیگر غصب خلافت امیرمومنان (ع) است در حالی که در بین این دو اتفاق حضرت زهرا (س) بیشترین اهتمامشان را معطوف به مساله فدک میکنند بنابراین شاید این ابهام ایجاد شود که آیا بانوی عظیم شأن اسلام واقعاً به دنبال منافع مالی خودشان بودند؟ و هدایت مردم برایشان اهمیت نداشت؟ در حالی که امام صادق (ع) میفرمایند اگر سقیفه رخ نمیداد هیچ دو نفری نبودند که بر سر توحید با هم اختلاف داشته باشند. آیا هدایت مردم مهم است یا مساله فدک؟ چرا حضرت زهرا (س) راجب فدک خطبه میخواند، اما راجب حکومت خطبه نمیخواند؟
پاسخ بسیار ساده است اگر حضرت زهرا (س) به مساله مالی میپردازند به خاطر آن است که هضم این مساله برای جامعه راحتتر است برای همین ایشان این مساله را مطرح میکنند تا بتوانند حق امیرمومنان علی (ع) را احیا کنند. حتی ابن ابی الحدید نیز به این مساله اشاره دارند و از استاد خویش میپرسند اگر فاطمه زهرا حق میگفتند شاهد درست بود پس چرا آنان مخالفت کردند؟ استاد به ایشان لبخند میزنند و میگویند اگر آنها در مساله فدک با آن شواهد و استدلالی که حضرت زهرا آورده بود کوتاه میآمدند مجبور بودند خلافت را نیز تحویل دهند، چون فاطمه همان شاهدها را میآورد بنابراین آنها فدک را ندادند که خلافت را ندهند؛ بر این اساس حضرت زهرا (س) مساله فدک را مطرح کردند نه به خاطر منافع مالی بلکه میخواستند از این راه منطقی و عقلانی خلافت غصب شده احیا شود.
چرایی دفن شبانه حضرت زهرا (س)
حجت الاسلام و المسلمین عزیزی در ادامه گفت: حضرت زهرا در وصیت نامه خود به همسرشان گفته بودند: «من را شبانه غسل بده، سپس کفن و دفن کن". بسیاری از افراد دلیل این امر را نمیدانند. برای فهمیدن علت وصیت حضرت زهرا لازم است بگویم که پیشتر عبدالله ابن مسعود، از یاران عمار یاسر و یکی از شخصیتهای معتبر جامعه اسلامی به اقدامات مخالفان حضرت زهرا اعتراض کرد. او را آنقدر کتک زدند تا در آخر بر اثر جراحات جانش را از دست داد. عبدالله ابن مسعود وصیت کرد شبانه او را دفن کنند تا کسانی که به او ظلم کردند، به مراسم تدفینش نیایند. صبح روز تشییع خلیفه آمد تا بالای سر ابن مسعود نماز میت بخواند؛ چرا که میخواست به عوام نشان دهد حسن نیت دارد و مهربان است. برای همین حضرت زهرا گفتند شبانه دفنم کنید؛ چون نمیخواستند کسانی که به ایشان ظلم کرده اند در تشییع جنازه شان بیایند و به مردم نشان دهند که انسانهای خوبی هستند.
محورهای اصلی که باید در عزاداری فاطمی به آن توجه شود
باید به این نکات توجه کنیم که دچار آسیبهای عزاداری نشویم؛ پیامبر (ص) برای همه جوامع اسلامی مورد توجه است و حضرت زهرا (س) به عنوان تنها فرزند ایشان جایگاه خاصی در جوامع اسلامی شیعه و سنی دارد. ما باید در هنگام عزاداری برای حضرت زهرا (س) مراقب رفتار و صحبتهای خود باشیم و به گونهای رفتار نشود که زمینه و بستر تفرقه و اختلاف به وجود بیاید.
ما حق نداریم از اشعار فاش و بی پرده در روضهها استفاده کنیم. باید در بیان اشعار و روضه خوانیها شأن و منزلت حضرت فاطمه (س) حفظ شود. اگر به این موضوع توجه نشود، شاهد یک آسیب بزرگ خواهیم بود. هنگام عزاداری و روضه خوانی باید فضای فرهنگی و بومی در مناطق مختلف کشور در نظرگرفته شود و با توجه به عقاید مردم آن منطقه برای حضرت زهرا (س) عزاداری شود تا بستر تفرقه و اختلاف ایجاد نشود.
برخورد حضرت زهرا(س) با مشکلات اقتصادی
نقل است روزی امام علی علیهالسلام فرمود: فاطمه جان آیا غذایی موجود است که بیاوری؟ پاسخ شنید: سوگند به خداوندی که حق و قدر تو را بزرگ شمرد، سه روز است که غذای کافی در منزل نداریم و همان مقدار ناچیز خوراکی را به شما بخشیدم و خود گرسنگی را تحمل کردم؛ وَ اَلَّذِی عَظَّمَ حَقَّكَ مَا كَانَ عِنْدَنَا مُنْذُ ثَلاَثٍ إِلاَّ شَیْءٌ آثَرْتُكَ به».
امام علی علیهالسلام فرمود: چرا اطلاع ندادی؟ پاسخ داد: رسول خدا(ص) مرا نهی فرمود که چیزی از تو درخواست کنم و به من سفارش فرمود: چیزی از پسر عمویت درخواست مکن، اگر چیزی برای تو آورد بپذیر و الا تو درخواست چیزی نداشته باش؛ نَهَانِی أَنْ أَسْأَلَكَ شَیْئاً فَقَالَ لاَ تَسْأَلِی اِبْنَ عَمِّكِ شَیْئاً إِنْ جَاءَكِ بِشَیْءٍ عَفْواً وَ إِلاَّ فَلاَ تَسْأَلِیهِ» پس از شنیدن سخنان و مشاهدۀ ایثارگری فاطمه علیهاالسلام امام از منزل خارج شد و با وام گرفتن از دوستان، مشکلات خانواده را برطرف کرد. (دلائلالإمامۀ ص 3 و 4 و مناقب ص 380)
برای شناخت منزلت و شأن حضرت زهرا سلامالله علیها باید به آیههای قرآن کریم و حدیث و کلام پیامبر(ص) و اهل بیت علیهم السلام مراجعه کنیم تا از میان آنها بتوانیم در حد وسع خود، شناختی از منزلت بانوی گرامی اسلام داشته باشیم و بدانیم به چه دلیل حضرت زهرا سلامالله علیها به عنوان الگو و سرآمد مردان و زنان عالم معرفی شدهاند.
به طوری که پیامبر گرامی اسلام صلوات الله علیه بارها در کلام گهربار خود به منزلت آن حضرت در نزد خدای متعال اشاره فرمودند و همچنین حضرت امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام ایشان را الگوی کاملی برای مردم جهان معرفی میکردند. و یا ائمه اطهار علیهم السلام هر بار نام مادر گرامی خود را میبردند، به قدری تواضع و خشوع از خود نشان میدادند که مشخص میکرد حتی نام مبارک آن حضرت منزلتی دارد که باید در برابر آن تواضع و فروتنی نشان دهیم.
شیطان به عنوان دشمن قسم خورده انسان همواره در تلاش است تا اعمال بد را بیاراید و زمینه گمراهی افراد را فراهم کند چنان که قرآن کریم میفرماید: «وَ زَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطَانُ أَعْمَالَهُمْ فَصَدَّهُمْ عَنِ السَّبِیلِ؛ و شیطان اعمالشان را برای آنان آراسته بود، از این رو آنان را از راه (خدا) بازداشت.» در این مواقع خطرناک داشتن الگوی مناسب و برتر میتواند ما را از مرتکب شدن به اعمال زشت بازدارد.
چرا مردم مدینه حضرت فاطمه(س) را یاری نکردند؟
حجت الاسلام و المسلمین پناهیان به دلایل این که چرا مردم مدینه حضرت فاطمه(س) را یاری نکردند پرداخته است و میفرماید: یکی از زشتترین انواع ترسها در جامعه «ترس از تحقیر و سرزنش» است که یک ترس روانی است. این بدتر از ترسِ از مرگ یا فقر است که سلطهگران بهکار میگیرند.
مردم کوفه از سرِ چه ترسی امامحسین(ع) را یاری نکردند؟ ترسیدند که مبادا لشکر یزید بیاید و آنها را تکهتکه کند. اما در فاطمیه، مردم از چه چیزی ترسیدند و نالۀ فاطمه(س) را جواب ندادند؟ آیا کسی تهدید کرده بود که آنها را تکهتکه میکند؟
وقتی امامحسین(ع) صدا زد «هَل مِن ناصرٍ ینصُرنی» هرکسی به ایشان کمک میکرد، کشته میشد، اما وقتی فاطمۀ زهرا(س) بین در و دیوار ضجه زد، اگر کسی به ایشان کمک میکرد، کشته نمیشد. کمااینکه زبیر با شمشیر آمد که مثلاً کمک کند، اما شمشیرش را گرفتند و خودش را نکشتند.
در مدینه نه ترس از فقر بود، نه ترس از کشتار بود، بلکه یک ترس روانی وجود داشت؛ مردم مدینه در رودربایستیِ همدیگر ماندند و فاطمه را کمک نکردند، آنها سکوت زشتی کردند و این خیلی خیانتکارانه بود.
یک جوّ روانی سنگین علیهِ علی(ع) ایجاد شده بود که هیچکسی به ایشان کمک نمیکرد. حتی نقل شده است تعداد زیادی در یک شب به علی(ع) وعدۀ یاری دادند اما روز که شد، در رودربایستی ماندند و نیامدند!
چه کسانی با حضرت زهرا راهی بهشت میشوند؟
حجتالاسلام حسین انصاریان اظهارداشت: «فاذا بلغت الی باب قصرها» وقتی به در ورودی کاخ میرسد «وَجدَت الحسن قائم» میبیند جیگر گوشهاش امام حسن ایستاده و «و الحسین قائما مقطوع الرأس» اما حسین با سری جدا روی زمین افتاده است «فتقول للحسن من هذا؟» دخترم زهرا به پسرش حضرت مجتبی میگوید که این بدی روی زمین افتاده سربریده کیست؟ «فیقول هذا اخی» مادر این برادر من است «ان أمه ابیک قتلوه» این مردمی که ادعای امت کردن میکردند، او را کشتند «و قطعوا رأفه» و سرش را هم از بدن جدا کرد «فیأتیها النداء من عند اللّه» اینجا دیگر مقام زهرا آشکار میشود، خداوند خودش به زهرا خطاب میکند «یا بنت حبیب اللّه انی أریتک ما فعلت به امه ابیک» من حسین تو را به این شکل به تو ارائه دادم که اولاً بدانی امت با او چه کردند، ثانیاً «لانی ذخرت لک عندی تعزیته بمصیبتک فیه» من یک آرامشِ دائمیِ همیشگی را به خاطر این مصیبت در این عالم آخرت برای تو ذخیره و اندوخته کرده بودم که حالا میخواهم این آرامش را به تو بدهم، این پیش من ذخیره بود. «اِنی جعلت لَتعزیتک بمصیبتک انی لا انظر فی محاسبه العباد» این آرامشی که میخواهد به تو بدهم این است که من حساب احدی را محاسبه نمیکنم، «حتی تدخلی الجنه انت و ذُریتک و شیعتک و من اولادکم معروفا ممن لیس هو من شیعتک» تا اینکه تو، نسل تو، شیعه تو و هر کسی که به شما یک خوبی کرده که شیعه شما هم نبوده، وارد بهشت شود.
ایام فاطمیه هویت مکتب تشیع است
بیگمان تمام روزها، روزهای خدا است؛ همه مکانها متعلق به خدا است، همانگونه که همه موجودات از خدا است، اما اگر نقطهی خاصی به نام «بیت اللَّه» (خانه خدا) نامیده شد، دلیل بر ویژگی آن است.
مناسبتهای مذهبی درواقع مناسبتها و بزرگداشتهای اعتقادی هستند و تشخص و هویت یک مذهب به شمار میروند. بر همین اساس حجت الاسلام سید محمدباقر علوی تهرانی درخصوص ایام فاطمیه و ضرورت بحث درباره آن مطالبی بیان کردند که تقدیم مخاطبان میشود. آنچه در این بخش خواهید خواند بخش نخست این سلسله مطلب است:
ایام فاطمیه مربوط به وجود مقدس حضرت فاطمه زهرا (س) میشود و قرار گرفتن در صف فاطمه زهرا (س) در واقع حمایت از غدیر است برای همین شهادت ایشان و ایام فاطمیه یک مناسبت اعتقادی و دفاع از بحث امامت محسوب میشود چرا که امامت هویت بحث تشیع است.
مناسبتهای دینی از اهمیت ویژه و خاصی برخوردار هستند و میطلبد انسان با یک ویژگی و اهتمام بیشتر آنها را احیا کند که ایام فاطمیه یکی از آن مباحث است. بر این اساس لازم است برای ایام فاطمیه یک تعریف خاصی صورت بپذیرد. شاید وقتی سخن از ایام فاطمیه میشود در ذهن مردم به معنای ایام شهادت حضرت زهرا (س) تداعی شود در حالی که مراد از ایام فاطمیه آن وقایع و حوادثی است که در جهان اسلام بعد از رحلت پیامبراکرم (ص) اتفاق افتاد که محوریت آن حوادث حضرت فاطمه (س) است.
مساله ایام فاطمیه، چون ریشه در اعتقادات تشیع دارد بنابراین نباید توقع داشت که مخالفان با این بزرگداشت و مناسبت صادقانه و از روی صدق و صفا برخورد کنند از این رو تا جایی که میتوانند نسبت به این مناسبت ایجاد شبهه و ابهام کرده و قصد کمرنگ کردن آن حقیقت دراند.
نکتهای که در بحث فاطمیه وجود دارد بیان تاریخ معتبر ٩٥ روز زندگی حضرت زهرا (س) از ۲۸ صفر تا ۳ جمادیالثانی است که میتوان بر اساس حوادث رخ داده پاسخی منطقی و مستند به این ابهامات داد؛ بنابراین قصد بیان این مطالب، درک و فهم حرکت حضرت زهرا (س) در دفاع از امامت و ولایت حضرت علی (ع) است.
نکتهای که وجود دارد، چون معلومات عموم مردم نسبت به مساله فاطمیه شنیداری است و این هم عمدتاً از منابر شنیده شده که به دلیل ضیق وقت تنها قطعاتی از حادثه به صورت ذوقی و سلیقهای بیان میشود و این دو عنصر دست به دست هم میدهد تا افرادی که معلوماتشان شنیداری است در پی شنیدن این وقایع دچار ابهامات و اشکالات شوند. برای مثال در واقعه فاطمیه هیچ شکی نیست که ایشان توسط مخالفان و دشمنان مورد ضرب و شتم قرار گرفتند و حداقل آن این است که سیلی خوردند و این مطلب در منابع اهل سنت و تشیع وجود دارد.
همچنین از جمله حوادثی که غیر قابل انکار است و نمیتوان به این مطلب خدشه وارد کرد ایراد خطبهای است که حضرت تحت عنوان خطبه فدکیه داشتند. حال خطبه فدکیه و ضرب و شتم که غیر قابل انکار است را مستمع میشنود و میآید با هم مقایسه میکند و یک شبهه و ابهام برایش ایجاد میشود اینکه اگر حضرت فاطمه زهرا (س) سیلی خوردند پس چرا کلامی از این واقعه در خطبه فدکیه وجود ندارد؟ چرا حضرت زهرا (س) خطاب به مردم از این واقعه گله و شکایت نمیکنند؟ این ابهام شنیداری است.
برای رفع این ابهامات باید وقایع ۹۵ روز پس رحلت رسول الله (ص) مورد بررسی قرار گیرد.
این ابهام به این شکل برطرف میشود که تقدم و تاخر وقایع باید مطرح شود که کدام حادثه اول، کدام واقعه دوم و کدام ظلم در مرتبه سوم واقع شده است بنابراین اگر در خطبه فدکیه سخنی از سیلی بیان نشده معلوم میشود که خطبه فدکیه در ابتدا ایراد شده است.
همچنین از مسلمات و وقایع فاطمیه این است که حضرت زهرا (س) آنچنان مورد ضرب و شتم شدید قرار گرفتند که پهلوی مبارکشان شکست و سقط جنین داشتند و این از آسیبهای شدید است و از طرف دیگر تاریخ بیان میکند مکانی به نام بیت الاحزان در منطقه کوه احد وجود داشت که حضرت به آنجا میرفتند و برای مظلومیت حضرت علی (ع) گریه میکردند و این از حوادث غیر انکار محسوب میشود. این نیز یک ابهام ایجاد میکند اینکه چگونه یک زن با این جراحات هر روز به منطقه احد میرفتند؟ پاسخ روشن است، چون این ضرب و شتم شدید اختصاص به ۱۵ روز آخر عمر حضرت دارد.
ابهام دیگر مربوط به سقیفه میشود اینکه وقتی سقیفه روی کار آمد و کودتایی انجام شد دو اتفاق افتاد نخست بحث غصب مال حضرت زهرا (ع) تحت عنوان فدک و دیگر غصب خلافت امیرمومنان (ع) است در حالی که در بین این دو اتفاق حضرت زهرا (س) بیشترین اهتمامشان را معطوف به مساله فدک میکنند بنابراین شاید این ابهام ایجاد شود که آیا بانوی عظیم شأن اسلام واقعاً به دنبال منافع مالی خودشان بودند؟ و هدایت مردم برایشان اهمیت نداشت؟ در حالی که امام صادق (ع) میفرمایند اگر سقیفه رخ نمیداد هیچ دو نفری نبودند که بر سر توحید با هم اختلاف داشته باشند. آیا هدایت مردم مهم است یا مساله فدک؟ چرا حضرت زهرا (س) راجب فدک خطبه میخواند، اما راجب حکومت خطبه نمیخواند؟
پاسخ بسیار ساده است اگر حضرت زهرا (س) به مساله مالی میپردازند به خاطر آن است که هضم این مساله برای جامعه راحتتر است برای همین ایشان این مساله را مطرح میکنند تا بتوانند حق امیرمومنان علی (ع) را احیا کنند. حتی ابن ابی الحدید نیز به این مساله اشاره دارند و از استاد خویش میپرسند اگر فاطمه زهرا حق میگفتند شاهد درست بود پس چرا آنان مخالفت کردند؟ استاد به ایشان لبخند میزنند و میگویند اگر آنها در مساله فدک با آن شواهد و استدلالی که حضرت زهرا آورده بود کوتاه میآمدند مجبور بودند خلافت را نیز تحویل دهند، چون فاطمه همان شاهدها را میآورد بنابراین آنها فدک را ندادند که خلافت را ندهند؛ بر این اساس حضرت زهرا (س) مساله فدک را مطرح کردند نه به خاطر منافع مالی بلکه میخواستند از این راه منطقی و عقلانی خلافت غصب شده احیا شود.
چرایی دفن شبانه حضرت زهرا (س)
حجت الاسلام و المسلمین عزیزی در ادامه گفت: حضرت زهرا در وصیت نامه خود به همسرشان گفته بودند: «من را شبانه غسل بده، سپس کفن و دفن کن". بسیاری از افراد دلیل این امر را نمیدانند. برای فهمیدن علت وصیت حضرت زهرا لازم است بگویم که پیشتر عبدالله ابن مسعود، از یاران عمار یاسر و یکی از شخصیتهای معتبر جامعه اسلامی به اقدامات مخالفان حضرت زهرا اعتراض کرد. او را آنقدر کتک زدند تا در آخر بر اثر جراحات جانش را از دست داد. عبدالله ابن مسعود وصیت کرد شبانه او را دفن کنند تا کسانی که به او ظلم کردند، به مراسم تدفینش نیایند. صبح روز تشییع خلیفه آمد تا بالای سر ابن مسعود نماز میت بخواند؛ چرا که میخواست به عوام نشان دهد حسن نیت دارد و مهربان است. برای همین حضرت زهرا گفتند شبانه دفنم کنید؛ چون نمیخواستند کسانی که به ایشان ظلم کرده اند در تشییع جنازه شان بیایند و به مردم نشان دهند که انسانهای خوبی هستند.
محورهای اصلی که باید در عزاداری فاطمی به آن توجه شود
باید به این نکات توجه کنیم که دچار آسیبهای عزاداری نشویم؛ پیامبر (ص) برای همه جوامع اسلامی مورد توجه است و حضرت زهرا (س) به عنوان تنها فرزند ایشان جایگاه خاصی در جوامع اسلامی شیعه و سنی دارد. ما باید در هنگام عزاداری برای حضرت زهرا (س) مراقب رفتار و صحبتهای خود باشیم و به گونهای رفتار نشود که زمینه و بستر تفرقه و اختلاف به وجود بیاید.
ما حق نداریم از اشعار فاش و بی پرده در روضهها استفاده کنیم. باید در بیان اشعار و روضه خوانیها شأن و منزلت حضرت فاطمه (س) حفظ شود. اگر به این موضوع توجه نشود، شاهد یک آسیب بزرگ خواهیم بود. هنگام عزاداری و روضه خوانی باید فضای فرهنگی و بومی در مناطق مختلف کشور در نظرگرفته شود و با توجه به عقاید مردم آن منطقه برای حضرت زهرا (س) عزاداری شود تا بستر تفرقه و اختلاف ایجاد نشود.
برخورد حضرت زهرا(س) با مشکلات اقتصادی
نقل است روزی امام علی علیهالسلام فرمود: فاطمه جان آیا غذایی موجود است که بیاوری؟ پاسخ شنید: سوگند به خداوندی که حق و قدر تو را بزرگ شمرد، سه روز است که غذای کافی در منزل نداریم و همان مقدار ناچیز خوراکی را به شما بخشیدم و خود گرسنگی را تحمل کردم؛ وَ اَلَّذِی عَظَّمَ حَقَّكَ مَا كَانَ عِنْدَنَا مُنْذُ ثَلاَثٍ إِلاَّ شَیْءٌ آثَرْتُكَ به».
امام علی علیهالسلام فرمود: چرا اطلاع ندادی؟ پاسخ داد: رسول خدا(ص) مرا نهی فرمود که چیزی از تو درخواست کنم و به من سفارش فرمود: چیزی از پسر عمویت درخواست مکن، اگر چیزی برای تو آورد بپذیر و الا تو درخواست چیزی نداشته باش؛ نَهَانِی أَنْ أَسْأَلَكَ شَیْئاً فَقَالَ لاَ تَسْأَلِی اِبْنَ عَمِّكِ شَیْئاً إِنْ جَاءَكِ بِشَیْءٍ عَفْواً وَ إِلاَّ فَلاَ تَسْأَلِیهِ» پس از شنیدن سخنان و مشاهدۀ ایثارگری فاطمه علیهاالسلام امام از منزل خارج شد و با وام گرفتن از دوستان، مشکلات خانواده را برطرف کرد. (دلائلالإمامۀ ص 3 و 4 و مناقب ص 380)
مرجع : جهان نیوز