تاریخ انتشار
چهارشنبه ۱۵ تير ۱۴۰۱ ساعت ۱۵:۰۶
کد مطلب : ۴۴۹۹۸۸
یادداشتی از صیاد خردمند؛
چگونه ناجیان بلوطها علیه آبریز شدند؟
۰
کبنا ؛
صیاد خردمند در یادداشتی نوشت: چند سالی است فعالیت در حوزه محیط زيست و منابع طبیعی، جذابیتی بیش از پیش پیدا کردهاند و افرادی که در سایر حوزههای سیاسی و اجتماعی امکان فعالیت نداشته و یا از هزینهزایی این حوزه ها واهمه داشتند وارد این حوزه بدیع شدهاند و در فضای رسانهای نامی برای خود دست و پا کردهاند.
کهگیلویه و بویراحمد نیز از این امر مستثنی نیست و برخی افراد تحت تأثیر این جو قرار گرفتهاند و در حوزه محیط زیستی به فعالیت پرداختهاند.
اما طی روزهای اخیر بحث پروانه سفید بعنوان بزرگترین خطر بلوطهای زاگرس و به ویژه درختان کهگیلویه و بویراحمد را تهدید میکند و این موضوع منجر به فعالیت و کنشگری برخی فعالین حوزه محیط زيست شده است.
محمد درویش و حسین آخانی از جمله افرادی هستند که در این روزها در چند جبهه با مسائل کهگیلویه و بویراحمد درگیرند. این دو از یک طرف علیه حقابه مردم کهگیلویه هستند و از طرف دیگر داعیهدار دفاع از بلوطها در مقابله با آفت پروانه سفید شدهاند!
این دو، ابتدا با پر کردن چند کلیپ در محل سد آبریز و انتشار آن در فضای مجازی، به شلوغ کاری علیه حقابه برکه آبریز پرداختند. حتی گاهی در این کلیپها با وارونه سازی واقعیت اذهان عمومی را منحرف کرده که این اقدامات نمونه عینی تفرقهانگیزی میان مردم دو استان کهگیلویه و بویراحمد و خوزستان بود که از دیرباز باهم قرابت فرهنگی زیادی دارند.
این فعالین محیط زیستی که بواسطه دوستان محلی و کهگیلویه و بویراحمدی خود صرفا با ایجاد یک طرح بوم گردی شوی تبلیغاتی و رسانهای عظیم در منطقه ایجاد کرده اکنون جوی علیه یک مطالبه به حق عمومی مردم کهگیلویه ایجاد کردهاند و در خفا و آشکار علیه آن میتازند.
این در حالی است که زمان مناسب برای مقابله با پروانه سفید در اسفند ماه ۱۴۰۰ بود که با فرایند محلول پاشی میشد با این بحران مقابله کرد. اما در آن مقطع و در کمال تعجب در صفحات مجازی درویش، آخانی و شاگردهای محلیشان هیچ فریاد وامصیبتای داده نشد!
این افراد اگر دغدغه بلوطهای کهگیلویه و بویراحمد را دارند و این مسأله برایشان مهم جلوه میکند نمیبایست میان کهگیلویه و باشت تمایزی قائل میشدند و این آفت در هر نقطهای از استان میبود میبایست واکنش رسانهای نشان میدادند. چرا در اردیبهشت ماه که این آفت در شهرستان باشت به نقطه اوج رسید (حتی مسولان استانی نشستی در این رابطه تشکیل دادند) هیچ گونه حرکت رسانهای خاصی از خود نشان ندادند؟!
نیمه اول اردیبهشت این آفت نسل ابتدایی خود را گذرانده بود و با شروع فعالیت نسل دوم آن باز فرصت برای مقابله به دلیل شرایط آب و هوایی وجود داشت اما سکوتی بر صفحات مجازی این افراد حاکم بود. در حالی که در مقطع کنونی که این آفت وارد نسل سوم و چهارم شده است، به چه دلیل دیرتر از موعد به جوسازیهای رسانهای روی آوردهاند؟
از آنجایی که این آفت در نقطه اوج فعالیت خود قرار دارد و تا شهریور ماه ادامه خواهد داشت و در یک چرخه اسفند ماه مجدد فعالیت آن آغاز خواهد شد این تحرکات چندان معقول و منطقی جلوه نمیکند در نتیجه همه تفاسیر بالا زمان مناسب برای مقابله با این آفت اسفند ماه بوده و در مقطع کنونی محلول پاشی بحران را به مراتب گستردهتر خواهد کرد و به دلیل گرمای هوا زمان مناسبی برای مبارزه با آن نیست.
در شرایط کنونی که تمامی فعالین مدنی و محیط زیستی در استان درگیر مطالبه حقابه شهرستان کهگیلویه هستند. نمیتوان به جوسازیهای رسانه این افراد چندان خوشبین بود و افرادی که کلیپهایی تحت عنوان مرگ تدریجی یک رویا منتشر میکنند بیشک نیتی فراتر از بلوط های مظلوم زاگرس دارند در جبههای دیگر علیه حقابه مردم کهگیلویه میجنگند و سعی در انحراف اذهان از یک مطالبه مردمی و عمومی دارند.
اما طی روزهای اخیر بحث پروانه سفید بعنوان بزرگترین خطر بلوطهای زاگرس و به ویژه درختان کهگیلویه و بویراحمد را تهدید میکند و این موضوع منجر به فعالیت و کنشگری برخی فعالین حوزه محیط زيست شده است.
محمد درویش و حسین آخانی از جمله افرادی هستند که در این روزها در چند جبهه با مسائل کهگیلویه و بویراحمد درگیرند. این دو از یک طرف علیه حقابه مردم کهگیلویه هستند و از طرف دیگر داعیهدار دفاع از بلوطها در مقابله با آفت پروانه سفید شدهاند!
این دو، ابتدا با پر کردن چند کلیپ در محل سد آبریز و انتشار آن در فضای مجازی، به شلوغ کاری علیه حقابه برکه آبریز پرداختند. حتی گاهی در این کلیپها با وارونه سازی واقعیت اذهان عمومی را منحرف کرده که این اقدامات نمونه عینی تفرقهانگیزی میان مردم دو استان کهگیلویه و بویراحمد و خوزستان بود که از دیرباز باهم قرابت فرهنگی زیادی دارند.
این فعالین محیط زیستی که بواسطه دوستان محلی و کهگیلویه و بویراحمدی خود صرفا با ایجاد یک طرح بوم گردی شوی تبلیغاتی و رسانهای عظیم در منطقه ایجاد کرده اکنون جوی علیه یک مطالبه به حق عمومی مردم کهگیلویه ایجاد کردهاند و در خفا و آشکار علیه آن میتازند.
این در حالی است که زمان مناسب برای مقابله با پروانه سفید در اسفند ماه ۱۴۰۰ بود که با فرایند محلول پاشی میشد با این بحران مقابله کرد. اما در آن مقطع و در کمال تعجب در صفحات مجازی درویش، آخانی و شاگردهای محلیشان هیچ فریاد وامصیبتای داده نشد!
این افراد اگر دغدغه بلوطهای کهگیلویه و بویراحمد را دارند و این مسأله برایشان مهم جلوه میکند نمیبایست میان کهگیلویه و باشت تمایزی قائل میشدند و این آفت در هر نقطهای از استان میبود میبایست واکنش رسانهای نشان میدادند. چرا در اردیبهشت ماه که این آفت در شهرستان باشت به نقطه اوج رسید (حتی مسولان استانی نشستی در این رابطه تشکیل دادند) هیچ گونه حرکت رسانهای خاصی از خود نشان ندادند؟!
نیمه اول اردیبهشت این آفت نسل ابتدایی خود را گذرانده بود و با شروع فعالیت نسل دوم آن باز فرصت برای مقابله به دلیل شرایط آب و هوایی وجود داشت اما سکوتی بر صفحات مجازی این افراد حاکم بود. در حالی که در مقطع کنونی که این آفت وارد نسل سوم و چهارم شده است، به چه دلیل دیرتر از موعد به جوسازیهای رسانهای روی آوردهاند؟
از آنجایی که این آفت در نقطه اوج فعالیت خود قرار دارد و تا شهریور ماه ادامه خواهد داشت و در یک چرخه اسفند ماه مجدد فعالیت آن آغاز خواهد شد این تحرکات چندان معقول و منطقی جلوه نمیکند در نتیجه همه تفاسیر بالا زمان مناسب برای مقابله با این آفت اسفند ماه بوده و در مقطع کنونی محلول پاشی بحران را به مراتب گستردهتر خواهد کرد و به دلیل گرمای هوا زمان مناسبی برای مبارزه با آن نیست.
در شرایط کنونی که تمامی فعالین مدنی و محیط زیستی در استان درگیر مطالبه حقابه شهرستان کهگیلویه هستند. نمیتوان به جوسازیهای رسانه این افراد چندان خوشبین بود و افرادی که کلیپهایی تحت عنوان مرگ تدریجی یک رویا منتشر میکنند بیشک نیتی فراتر از بلوط های مظلوم زاگرس دارند در جبههای دیگر علیه حقابه مردم کهگیلویه میجنگند و سعی در انحراف اذهان از یک مطالبه مردمی و عمومی دارند.