تاریخ انتشار
جمعه ۱۶ ارديبهشت ۱۴۰۱ ساعت ۰۰:۱۵
کد مطلب : ۴۴۷۶۸۱
تراژدی شهید حسین نوروزی اهل کاشان؛
پسری بعد از 34 گمنامی به اغوش مادر برگشت
۰
کبنا ؛ حسین 27 سال سن داشت که در جنگ نابرابر عراق علیه ایران در راه اسلام و میهن اسلامی ایران به شهادت رسید. خبر شهادت حسین به گوش پدر و مادرش میرسد، اما پیکر او هیچ وقت به دست مادرش نرسید تا اینکه بعد از 34 سال خبری از راه میرسید. چشم مادر روشن میشود، داغ دلش تازه و اشک بیهوار بر گونههایش جاری میشود. مادر فرصت پیدا کرده تا حسینش را در بغل بگیرد، اما نه خود حسین را، نه پیکرش را، بلکه قبرش را در وادی غربت به آغوش میکشد، حسین از سرزمین مقدس طلائیه، شلمچه و هویزه سر از منطقه دور افتاده بهمئی در میآورد. مادر به تازگی فهمیده که فرزندش پیدا شده و خاک وجودش را در شهرستان بهمئی از توابع استان کهگیلویه و بویراحمد به خاک سپردهاند.
به گزارش کبنا، حدود 9 سال است که حسین مهمان خاص مردم شهرستان بهمئی کهگیلویه و بویراحمد است. او نه تنها مهمان مزاحم نبود، بلکه حضورش غنمیت و فرصتی به بزرگی واسطه بین بندگان و خداوند است. حسین از پرده گمنامی بیرون آمد، او الان همچون خورشیدی در آسمان شهادت و مردانگی و جوانمردی میدرخشد. او اهل کاشان است و بر اساس آنچه افلاکیان می گویند که درکش برای زمینی ها سخت است، او سال های سال همچون مادر سادات گمنام زندگی می کرد. حسین را الان همه می شناسند. مادر، برادر و خواهران حسین بعد از 34 سال فراق یوسف خود را در شهرستان بهمئی کهگیلویه و بویراحمد دیدار می کنند.
ایرنا در این باره می نویسد: ای شهید گمنام دوران دفاع مقدس تو همان دلاور مردی هستی که در سن ۲۷ سالگی شربت گوارای شهادت را چشیدی و در تیرماه ۹۳ یکی از سه شهید گمنامی بودی که در شهر لیکک مرکز شهرستان بهمئی آرام گرفتی و از ان موقع تاکنون از ورودت به استان شهید پرور کهگیلویه و بویراحمد و خاک بهمئی حدود ۹ سال میگذرد.
خاک کهگیلویه و بویراحمد این مدت همچون فرزند دلبند خودش تو را در آغوشش کشیده است و از وجود چون توشهیدی سرافراز افتخار میکند.
خانوادهات با شنیدن خبر مسرت بخش شناسایی هویتت پس از این همه سال، سر از پا نمیشناسند برای به آغوش کشیدن قامت ات لحظه شماری میکردند.
روزی که به شهر ما آمدی، گمنام آمدی، اما حالا پس از ۳۴ سال آرزوی خانوادهات برآورده شده است.
یکشنبه هجدهم اردیبهشت ماه مردم و مسئولان کشوری و استانی در شهر لیکک مرکز شهرستان بهمئی میزبان اهل خانواده این شهید گمنام خواهند بود.
نمیدانم از احوال خانوادهات آگاهی یا نه اما پدر و یکی از برادرانت دیگر در میان ما نیستند و فوت کردهاند ولی مادر قهرمان و پیرت، دو برادر و پنج خواهرت مشتاقانه به دیدار تو خواهند آمد.
انتظار مادرت دیگر به سر آمده بود و از بس به در چشم دوخته بود تا تو بیایی چشمانش آن چنان سویی ندارند.
پایان فراق ۳۴ ساله مادر با فرزند شهید گمنامش
خوشحالی مادرت وصف نشدنی است او حالا تو را پیدا کرده، فرزند دردانهاش را که برایش عزیزترین است.
آن روزی که برای دفاع از خاک پاک سرزمینت رهسپار جنگ شدی را در ذهن داری؟ آیا فکر همچنین روزی را میکردی روزی گمنام دفن شوی و مادرت در غم هجران تو بسوزد؟
یادت هست که صدام بعثی برای باز پس گیری شهر فاو حمله کرده بود و به همین علّت بدون وقفه و حتی بدون دریافت پلاک و نیز نوشتن وصیتنامه، به سرعت به فاو اعزام شده بودی؟
به خاطر تیر مستقیم دشمن بعثی به درجه رفیع شهادت نائل آمدی و همرزمانت به علّت آتش سنگین دشمن نتوانستند جنازهات را برگردانند.
این همه ماجرا بود که باعث شد ۳۴ سال پیکر مطهرت شناسایی نشود و غریب بمانی اما حالا خانوادهات از شنیدن آمدنت و پیدا شدن پیکر مطهرت غرق شادی هستند.
داستان شناسایی هویت شهید نوروزی آرمیده در شهر «لیکک»
مدیرکل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس کهگیلویه و بویراحمد در این باره گفت: هویت شهید دفاع مقدس که به عنوان شهید گمنام در شهر «لیکک» به خاک سپرده شده بود، بر اساس آزمایش DNA، شناسایی شد.
سرهنگ «امیرعباس آسمند» ابراز داشت: این شهید والامقام یکی از سه شهید گمنامی است که در ۲۵ تیر ۱۳۹۳ در شهر «لیکک» مرکز شهرستان بهمئی به خاک سپرده شدند.
وی با بیان اینکه هویت این شهید دوران دفاع مقدس طی چند ماه گذشته بر اساس آزمایش DNA، شناسایی شد، افزود: نام این شهید والامقام «حسین نوروزی» متولد شهر «کاشان» است که در سن ۲۷ سالگی به فیض شهادت نائل آمد.
مدیرکل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس کهگیلویه و بویراحمد گفت: شهرستان بهمئی و شهر «لیکک» روز یکشنبه ۱۸ اردیبهشت، با استقبال گرم خود، میزبان خانواده این شهید والامقام خواهند بود.
بخشی از زندگی نامه شهیدحسیننوروزی
شهید حسین نوروزی در هفتم مهرماه ۱۳۴۹ در خانوادهای مذهبی و در محیطی گرم و صمیمی در ابوزیدآباد دیده به جهان گشود.
این شهید والامقام دوران کودکی را با روحیهای شاد و با بازیهای کودکانه طی کرد. در سال ۱۳۵۵ راهی مدرسه عنصری شد. او کودکی بسیار صمیمی، با محبّت و صادق بود.
پس از اتمام دوره ابتدایی؛ بدلیل سختیها و مشکلات تنها توانست تا پایان دوم راهنمایی، ادامه تحصیل دهد.
در همین دوران که مصادف با سالهای آغازین انقلاب بود، در راهپیماییها حضوری فعال داشت. وی همچنین بدلیل علاقه خاصی که به خواندن کتابهای مذهبی داشت با کتابخانه ولیعصر عج الله در ارتباط بود.
این رفت و آمدها در دوران دفاع مقدس نیز پس از راه اندازی کتابخانه شهید محمد منتظری توسط جهاد سازندگی در محله کرشاهی ادامه داشت.
با شروع جنگ تحمیلی و تأسیس پایگاه شهید مصطفی خمینی (ره)، ارتباط خود را با فعالیتهای بسیج و حضور در دعای توسل و کمیل بیشتر کرد.
در همین ایام بود که زمزمه رفتن به جبهه را نجوا میکرد. پدر بزرگوار وی نیز با داشتن کهولت سن در جبهه حضور داشت.
با این وجود حسین، در آن مقطع زمانی، در جمع آوری کمکهای مردمی پشت جبهه به کمک آقا علی خشایی میشتافت.
مدتی نیز با جهاد سازندگی کاشان در ساخت سنگرهای آهنی پیش ساخته همکاری نمود.
علاوه بر اینکه در فعالیتهای کشاورزی یاری رسان خانواده بود، مدتی در کورههای فخاری و نیز مغازه جوشکاری به فعالیت پرداخت.
ماههای پایانی سال ۱۳۶۶ بود که برای دوره آموزشی به اصفهان رفت و پس از پایان دوره آموزشی به مدّت چند روز به خانه آمد.
در این مدّت همه خانواده به تغییر چهره و روحیه او پی برده بودند چرا که چهرهای بسیار معنوی پیدا کرده بود.
هرچند در نوجوانی چندین بار تلاش کرده بود تا با دست بردن در شناسنامه خود، به جبهه اعزام شود اما فروردین ۱۳۶۷ بود که برای اوّلین بار از لشگر ۸ نجف اشرف و گردان علی ابن ابیطالب (ع) به شوشتر و از آن جا به خطّ مقدّم جنگ اعزام شد.
در همین زمان بود که عراق برای باز پس گیری شهر فاو حمله کرده بود و به همین علّت بدون وقفه و حتی بدون دریافت پلاک و نیز نوشتن وصیتنامه، نیروهای اعزامی را به سرعت به فاو فرستادند.
شهید حسین نوروزی، ۲۸ فروردین ۱۳۶۷ مصادف با اوّلین روز ماه مبارک رمضان یعنی تنها بعد از ۱۰ روز حضور در جبهه بود که به عنوان آرپی چی زن با تیر مستقیم دشمن بعثی به درجه رفیع شهادت نائل آمد و همرزمان او به علّت آتش سنگین دشمن نتوانستند جنازهاش را برگردانند.
یادمان این شهید مفقود الجسد در دارالسلام شهید عیسی راستی ابوزیدآباد، دارالشفای آزادگان است.
خانواده شهید در خصوص انتقال شهید به زادگاهش هنوز تصمیمی نگرفتهاند
پسر عموی شهید «حسین نوروزی» گفت: در این مدت چند روزه که خانواده شهید از هویت فرزندشان مطلع شدهاند، به خاطر وضعیت روحیشان هنوز صحبتی از انتقال به کاشان نشده است.
مصطفی نوروزی ادامه داد: خانواده شهید روز یکشنبه هفته آینده در مراسم یادواره شرکت خواهند کرد و در این مورد بعداً تصمیم گیری خواهد شد.
حسین جان، آوازه ما کهگیلویه و بویراحمدیها به لحاظ مهمان نوازی زبانزد است و امیدوارم در این مدت که مهمان ما بودی از مهمان نوازی ما راضی باشی.
اما حالا نمیدانم میهمان عزیزمان که نور چشممان است در میان ما خواهد ماند یا رهسپار زادگاه مادریاش خواهد شد.
به مادرت و دیگر اعضای خانوادهات بگو مردمان این دیار تا همیشه قدر شناس شهیدان گلگون کفن خواهند بود و تا پای جان از سرزمین و اعتقادات شما دفاع خواهند کرد و آرزوی ماندن تو را در این خاک دارند.
به گزارش کبنا، حدود 9 سال است که حسین مهمان خاص مردم شهرستان بهمئی کهگیلویه و بویراحمد است. او نه تنها مهمان مزاحم نبود، بلکه حضورش غنمیت و فرصتی به بزرگی واسطه بین بندگان و خداوند است. حسین از پرده گمنامی بیرون آمد، او الان همچون خورشیدی در آسمان شهادت و مردانگی و جوانمردی میدرخشد. او اهل کاشان است و بر اساس آنچه افلاکیان می گویند که درکش برای زمینی ها سخت است، او سال های سال همچون مادر سادات گمنام زندگی می کرد. حسین را الان همه می شناسند. مادر، برادر و خواهران حسین بعد از 34 سال فراق یوسف خود را در شهرستان بهمئی کهگیلویه و بویراحمد دیدار می کنند.
ایرنا در این باره می نویسد: ای شهید گمنام دوران دفاع مقدس تو همان دلاور مردی هستی که در سن ۲۷ سالگی شربت گوارای شهادت را چشیدی و در تیرماه ۹۳ یکی از سه شهید گمنامی بودی که در شهر لیکک مرکز شهرستان بهمئی آرام گرفتی و از ان موقع تاکنون از ورودت به استان شهید پرور کهگیلویه و بویراحمد و خاک بهمئی حدود ۹ سال میگذرد.
خاک کهگیلویه و بویراحمد این مدت همچون فرزند دلبند خودش تو را در آغوشش کشیده است و از وجود چون توشهیدی سرافراز افتخار میکند.
خانوادهات با شنیدن خبر مسرت بخش شناسایی هویتت پس از این همه سال، سر از پا نمیشناسند برای به آغوش کشیدن قامت ات لحظه شماری میکردند.
روزی که به شهر ما آمدی، گمنام آمدی، اما حالا پس از ۳۴ سال آرزوی خانوادهات برآورده شده است.
یکشنبه هجدهم اردیبهشت ماه مردم و مسئولان کشوری و استانی در شهر لیکک مرکز شهرستان بهمئی میزبان اهل خانواده این شهید گمنام خواهند بود.
نمیدانم از احوال خانوادهات آگاهی یا نه اما پدر و یکی از برادرانت دیگر در میان ما نیستند و فوت کردهاند ولی مادر قهرمان و پیرت، دو برادر و پنج خواهرت مشتاقانه به دیدار تو خواهند آمد.
انتظار مادرت دیگر به سر آمده بود و از بس به در چشم دوخته بود تا تو بیایی چشمانش آن چنان سویی ندارند.
پایان فراق ۳۴ ساله مادر با فرزند شهید گمنامش
خوشحالی مادرت وصف نشدنی است او حالا تو را پیدا کرده، فرزند دردانهاش را که برایش عزیزترین است.
آن روزی که برای دفاع از خاک پاک سرزمینت رهسپار جنگ شدی را در ذهن داری؟ آیا فکر همچنین روزی را میکردی روزی گمنام دفن شوی و مادرت در غم هجران تو بسوزد؟
یادت هست که صدام بعثی برای باز پس گیری شهر فاو حمله کرده بود و به همین علّت بدون وقفه و حتی بدون دریافت پلاک و نیز نوشتن وصیتنامه، به سرعت به فاو اعزام شده بودی؟
به خاطر تیر مستقیم دشمن بعثی به درجه رفیع شهادت نائل آمدی و همرزمانت به علّت آتش سنگین دشمن نتوانستند جنازهات را برگردانند.
این همه ماجرا بود که باعث شد ۳۴ سال پیکر مطهرت شناسایی نشود و غریب بمانی اما حالا خانوادهات از شنیدن آمدنت و پیدا شدن پیکر مطهرت غرق شادی هستند.
داستان شناسایی هویت شهید نوروزی آرمیده در شهر «لیکک»
مدیرکل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس کهگیلویه و بویراحمد در این باره گفت: هویت شهید دفاع مقدس که به عنوان شهید گمنام در شهر «لیکک» به خاک سپرده شده بود، بر اساس آزمایش DNA، شناسایی شد.
سرهنگ «امیرعباس آسمند» ابراز داشت: این شهید والامقام یکی از سه شهید گمنامی است که در ۲۵ تیر ۱۳۹۳ در شهر «لیکک» مرکز شهرستان بهمئی به خاک سپرده شدند.
وی با بیان اینکه هویت این شهید دوران دفاع مقدس طی چند ماه گذشته بر اساس آزمایش DNA، شناسایی شد، افزود: نام این شهید والامقام «حسین نوروزی» متولد شهر «کاشان» است که در سن ۲۷ سالگی به فیض شهادت نائل آمد.
مدیرکل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس کهگیلویه و بویراحمد گفت: شهرستان بهمئی و شهر «لیکک» روز یکشنبه ۱۸ اردیبهشت، با استقبال گرم خود، میزبان خانواده این شهید والامقام خواهند بود.
بخشی از زندگی نامه شهیدحسیننوروزی
شهید حسین نوروزی در هفتم مهرماه ۱۳۴۹ در خانوادهای مذهبی و در محیطی گرم و صمیمی در ابوزیدآباد دیده به جهان گشود.
این شهید والامقام دوران کودکی را با روحیهای شاد و با بازیهای کودکانه طی کرد. در سال ۱۳۵۵ راهی مدرسه عنصری شد. او کودکی بسیار صمیمی، با محبّت و صادق بود.
پس از اتمام دوره ابتدایی؛ بدلیل سختیها و مشکلات تنها توانست تا پایان دوم راهنمایی، ادامه تحصیل دهد.
در همین دوران که مصادف با سالهای آغازین انقلاب بود، در راهپیماییها حضوری فعال داشت. وی همچنین بدلیل علاقه خاصی که به خواندن کتابهای مذهبی داشت با کتابخانه ولیعصر عج الله در ارتباط بود.
این رفت و آمدها در دوران دفاع مقدس نیز پس از راه اندازی کتابخانه شهید محمد منتظری توسط جهاد سازندگی در محله کرشاهی ادامه داشت.
با شروع جنگ تحمیلی و تأسیس پایگاه شهید مصطفی خمینی (ره)، ارتباط خود را با فعالیتهای بسیج و حضور در دعای توسل و کمیل بیشتر کرد.
در همین ایام بود که زمزمه رفتن به جبهه را نجوا میکرد. پدر بزرگوار وی نیز با داشتن کهولت سن در جبهه حضور داشت.
با این وجود حسین، در آن مقطع زمانی، در جمع آوری کمکهای مردمی پشت جبهه به کمک آقا علی خشایی میشتافت.
مدتی نیز با جهاد سازندگی کاشان در ساخت سنگرهای آهنی پیش ساخته همکاری نمود.
علاوه بر اینکه در فعالیتهای کشاورزی یاری رسان خانواده بود، مدتی در کورههای فخاری و نیز مغازه جوشکاری به فعالیت پرداخت.
ماههای پایانی سال ۱۳۶۶ بود که برای دوره آموزشی به اصفهان رفت و پس از پایان دوره آموزشی به مدّت چند روز به خانه آمد.
در این مدّت همه خانواده به تغییر چهره و روحیه او پی برده بودند چرا که چهرهای بسیار معنوی پیدا کرده بود.
هرچند در نوجوانی چندین بار تلاش کرده بود تا با دست بردن در شناسنامه خود، به جبهه اعزام شود اما فروردین ۱۳۶۷ بود که برای اوّلین بار از لشگر ۸ نجف اشرف و گردان علی ابن ابیطالب (ع) به شوشتر و از آن جا به خطّ مقدّم جنگ اعزام شد.
در همین زمان بود که عراق برای باز پس گیری شهر فاو حمله کرده بود و به همین علّت بدون وقفه و حتی بدون دریافت پلاک و نیز نوشتن وصیتنامه، نیروهای اعزامی را به سرعت به فاو فرستادند.
شهید حسین نوروزی، ۲۸ فروردین ۱۳۶۷ مصادف با اوّلین روز ماه مبارک رمضان یعنی تنها بعد از ۱۰ روز حضور در جبهه بود که به عنوان آرپی چی زن با تیر مستقیم دشمن بعثی به درجه رفیع شهادت نائل آمد و همرزمان او به علّت آتش سنگین دشمن نتوانستند جنازهاش را برگردانند.
یادمان این شهید مفقود الجسد در دارالسلام شهید عیسی راستی ابوزیدآباد، دارالشفای آزادگان است.
خانواده شهید در خصوص انتقال شهید به زادگاهش هنوز تصمیمی نگرفتهاند
پسر عموی شهید «حسین نوروزی» گفت: در این مدت چند روزه که خانواده شهید از هویت فرزندشان مطلع شدهاند، به خاطر وضعیت روحیشان هنوز صحبتی از انتقال به کاشان نشده است.
مصطفی نوروزی ادامه داد: خانواده شهید روز یکشنبه هفته آینده در مراسم یادواره شرکت خواهند کرد و در این مورد بعداً تصمیم گیری خواهد شد.
حسین جان، آوازه ما کهگیلویه و بویراحمدیها به لحاظ مهمان نوازی زبانزد است و امیدوارم در این مدت که مهمان ما بودی از مهمان نوازی ما راضی باشی.
اما حالا نمیدانم میهمان عزیزمان که نور چشممان است در میان ما خواهد ماند یا رهسپار زادگاه مادریاش خواهد شد.
به مادرت و دیگر اعضای خانوادهات بگو مردمان این دیار تا همیشه قدر شناس شهیدان گلگون کفن خواهند بود و تا پای جان از سرزمین و اعتقادات شما دفاع خواهند کرد و آرزوی ماندن تو را در این خاک دارند.