تاریخ انتشار
سه شنبه ۱۲ دی ۱۳۹۶ ساعت ۱۳:۳۶
کد مطلب : ۳۰۴۹۱۸
شهیدی که صلابت «رود مارون» را در فلوریدا به اثبات رساند / غربت این شهید در موگر کهگیلویه / مسئولان پای کار بیایند
۰
کبنا ؛
شهرستان کهگیلویه جاذبههای گردشگری زیادی دارد که به دلیل مناسب نبودن راه ارتباطی و جاده، بسیاری از افراد از دیدن این زیباییها محروم ماندهاند. یکی از این مناطق روستای موگر واقع در ۴۰ کیلومتری شهر سوق است.
به گزارش کبنا از دهدشت، ۲۶ آذرماه ۱۳۹۶ برای برگزاری کنگره ملی شهید طیب، مسئولان شهرستان راهی موگر شدم. مسئولان با گذر از شهر سوق دل به جادهای مالرو و سنگلاخی زدیم، از روستای بیبی زلیخایی و برم سبز کمی جلوتر، همین راه مالرو نیز به مارون خروشان ختم میشود، آنجا که حتی ماشینهای ساخت ژاپن یارای مقابله با خروش مارون را نداشتند، پیاده شدند.
ولی گویی حسی شما را به سمت دیگر مارون فرامیخواند، اینجا موگر است زادگاه شهید والامقام، شاخص کشوری (هدایت الله طیب) که به دلیل جایگاه معنوی و علمی شهید، این روزها در بین جوانان طرفداران زیادی پیدا کرده و عزیز شده است.
ای شهید، آن هنگام که در انجمنهای سیاسی دانشجویی میخروشیدی، تظاهرات میکردی، پیروز مناظرهها میشدی، به راستیکه صلابت و خروش را از مارون به ارث برده بودی.
کسی چه میداند از نجوای عاشقانه تو با معبودت بر فراز کوه، لب مارون، یا آن هنگام که نسیم بهاری با دستان خدا، گونههایت را نوازش میکرد.
شاید پیمانی بسته بودی که دل از غرب(فلوریدا) با آنهمه امکاناتش بریدی و رهسپار فتح المبین شدید. وصیت کرده بودید که مرا در موگر دفن کنید تا از قِبَلِ شهادت من روستای من آباد شود».
حال آنکه پس از گذشت ۳۵ سال از عروج ملکوتیتان، پس از انقلاب شکوهمند اسلامی، میبینیم مسئولان استان و کهگیلویه چه خوب جواب دلدادگی تو به وطن و زادگاهت را دادهاند!
پای درد و دل چند خانوار به جای مانده در موگر نشستهایم، یکی از ساکنان به خبرنگار کبنا گفت: روزگاری که اینهمه مشکل نبود، همه این زمینها آبی بودند و دورتادور دژ کوه حتی از حومه خوزستان هم محصولاتشان (برنج، جو گندم) را از موگر برداشت میکردند.
چشمهها خشک شد، راه ارتباطی مناسبی وجود نداشت، مدرسهای نبود، به دختران زیادی در موگر ظلم شد که از نعمت سواد محروم ماندند. کودکان مجبور بودن بهجای قلم، آهن زمخت تلهکابین یا به گویش محلی (جره) را لمس کنند برای گذر از مارون تا بتوانند در سوق به مدرسه بیایند و الفبای شیرین فارسی را فراگیرند.
چون هیچگونه پل ارتباطی وجود نداشت، آب آشامیدنی نداشتیم به دلیل این مشکلات، همه به شهر سوق و دهدشت مهاجرت کردند.
یکی دیگر از ساکنان موگر گفت: تنها چیزی که به ما رسیده برق است، آب شرب، آب رودخانه است. زمانی که به علت باد شدید یا رعدوبرق، برق قطع میشود به دلیل نبود پل برای گذر از رودخانه مارون و مناسب نبودن جاده، کسی برای وصل برق به موگر نمیآیید. تنها تراکتور به زحمت میتواند از مارون بگذرد.
یکی دیگر از ساکنان به خبرنگار کبنا گفت: مسئولان خود همه مشکلات را میدانند اگر بخواهند برای رضای خدا کاری کنند، میکنند! اگر کسی از اهالی موگر نصف شب آپاندیس بگیرد چه گونه باید از مارون بگذرد، آیا باید بمیرد؟ چندین سال است که فقط چندپایه پلی را نصبکرده که آن را نیمهکاره رها کرده و رفتهاند.
وی ادامه داد: روزی یکی از فرزندانم را عقرب نیش زد، بهزحمت او را نیمهجان به آنطرف رودخانه رساندیم. اگر کسی بخواهد از سوق با تاکسیتلفنی به موگر بیاید باید نزدیک ۵۰ هزار تومان هزینه کند.ما از مسئولان تقاضای معجزه نداریم، گاز نمیخواهیم، ولی چیزی که نیاز اساسی موگر است، احداث پل بر روی مارون و بازسازی جاده است.
آب آشامیدنی مناسب و سالم نیاز ماست که مجبوریم ۴۰ کیلومتر را تا شهر سوق برویم آنهم برای آوردن چند بشکه آب آشامیدنی که کفاف نمیکند و مجبوریم با آب رودخانه آن را مخلوطکنیم بعد استفاده کنیم.
علی پوزش فرماندار کهگیلویه به خبرنگار کبنا گفت: در خصوص احداث پل بر روی مارون که نیاز اساسی روستای موگر است، در حال مکاتبه با وزیر راه هستیم که بتوانیم بودجهای در این خصوص و جاده، بگیریم.
علی پوزش بابیان اینکه موگر جز حوزه لنده است تصریح کرد: در خصوص آب آشامیدنی باید از مسئولان لنده جویای پاسخ باشید.
یکی از ساکنان روستای موگر گفت: وقتی راه ارتباطی مناسبی وجود نداشته باشد گویی هیچگونه خدمترسانی هم وجود ندارد، چه بهداشتی و پزشکی، تعمیر برق، دامپزشکی و... وی نیاز اساسی موگر را نبود پل و راه مناسب و نبود آ ب آشامیدنی سالم بیان کرد و از مسئولان کهگیلویه و لنده درخواست یاری کرد.
===============
گزارش از: فاطمه خطیبی
===============
شهرستان کهگیلویه جاذبههای گردشگری زیادی دارد که به دلیل مناسب نبودن راه ارتباطی و جاده، بسیاری از افراد از دیدن این زیباییها محروم ماندهاند. یکی از این مناطق روستای موگر واقع در ۴۰ کیلومتری شهر سوق است.
به گزارش کبنا از دهدشت، ۲۶ آذرماه ۱۳۹۶ برای برگزاری کنگره ملی شهید طیب، مسئولان شهرستان راهی موگر شدم. مسئولان با گذر از شهر سوق دل به جادهای مالرو و سنگلاخی زدیم، از روستای بیبی زلیخایی و برم سبز کمی جلوتر، همین راه مالرو نیز به مارون خروشان ختم میشود، آنجا که حتی ماشینهای ساخت ژاپن یارای مقابله با خروش مارون را نداشتند، پیاده شدند.
ولی گویی حسی شما را به سمت دیگر مارون فرامیخواند، اینجا موگر است زادگاه شهید والامقام، شاخص کشوری (هدایت الله طیب) که به دلیل جایگاه معنوی و علمی شهید، این روزها در بین جوانان طرفداران زیادی پیدا کرده و عزیز شده است.
ای شهید، آن هنگام که در انجمنهای سیاسی دانشجویی میخروشیدی، تظاهرات میکردی، پیروز مناظرهها میشدی، به راستیکه صلابت و خروش را از مارون به ارث برده بودی.
کسی چه میداند از نجوای عاشقانه تو با معبودت بر فراز کوه، لب مارون، یا آن هنگام که نسیم بهاری با دستان خدا، گونههایت را نوازش میکرد.
شاید پیمانی بسته بودی که دل از غرب(فلوریدا) با آنهمه امکاناتش بریدی و رهسپار فتح المبین شدید. وصیت کرده بودید که مرا در موگر دفن کنید تا از قِبَلِ شهادت من روستای من آباد شود».
حال آنکه پس از گذشت ۳۵ سال از عروج ملکوتیتان، پس از انقلاب شکوهمند اسلامی، میبینیم مسئولان استان و کهگیلویه چه خوب جواب دلدادگی تو به وطن و زادگاهت را دادهاند!
پای درد و دل چند خانوار به جای مانده در موگر نشستهایم، یکی از ساکنان به خبرنگار کبنا گفت: روزگاری که اینهمه مشکل نبود، همه این زمینها آبی بودند و دورتادور دژ کوه حتی از حومه خوزستان هم محصولاتشان (برنج، جو گندم) را از موگر برداشت میکردند.
چشمهها خشک شد، راه ارتباطی مناسبی وجود نداشت، مدرسهای نبود، به دختران زیادی در موگر ظلم شد که از نعمت سواد محروم ماندند. کودکان مجبور بودن بهجای قلم، آهن زمخت تلهکابین یا به گویش محلی (جره) را لمس کنند برای گذر از مارون تا بتوانند در سوق به مدرسه بیایند و الفبای شیرین فارسی را فراگیرند.
چون هیچگونه پل ارتباطی وجود نداشت، آب آشامیدنی نداشتیم به دلیل این مشکلات، همه به شهر سوق و دهدشت مهاجرت کردند.
یکی دیگر از ساکنان موگر گفت: تنها چیزی که به ما رسیده برق است، آب شرب، آب رودخانه است. زمانی که به علت باد شدید یا رعدوبرق، برق قطع میشود به دلیل نبود پل برای گذر از رودخانه مارون و مناسب نبودن جاده، کسی برای وصل برق به موگر نمیآیید. تنها تراکتور به زحمت میتواند از مارون بگذرد.
یکی دیگر از ساکنان به خبرنگار کبنا گفت: مسئولان خود همه مشکلات را میدانند اگر بخواهند برای رضای خدا کاری کنند، میکنند! اگر کسی از اهالی موگر نصف شب آپاندیس بگیرد چه گونه باید از مارون بگذرد، آیا باید بمیرد؟ چندین سال است که فقط چندپایه پلی را نصبکرده که آن را نیمهکاره رها کرده و رفتهاند.
وی ادامه داد: روزی یکی از فرزندانم را عقرب نیش زد، بهزحمت او را نیمهجان به آنطرف رودخانه رساندیم. اگر کسی بخواهد از سوق با تاکسیتلفنی به موگر بیاید باید نزدیک ۵۰ هزار تومان هزینه کند.ما از مسئولان تقاضای معجزه نداریم، گاز نمیخواهیم، ولی چیزی که نیاز اساسی موگر است، احداث پل بر روی مارون و بازسازی جاده است.
آب آشامیدنی مناسب و سالم نیاز ماست که مجبوریم ۴۰ کیلومتر را تا شهر سوق برویم آنهم برای آوردن چند بشکه آب آشامیدنی که کفاف نمیکند و مجبوریم با آب رودخانه آن را مخلوطکنیم بعد استفاده کنیم.
علی پوزش فرماندار کهگیلویه به خبرنگار کبنا گفت: در خصوص احداث پل بر روی مارون که نیاز اساسی روستای موگر است، در حال مکاتبه با وزیر راه هستیم که بتوانیم بودجهای در این خصوص و جاده، بگیریم.
علی پوزش بابیان اینکه موگر جز حوزه لنده است تصریح کرد: در خصوص آب آشامیدنی باید از مسئولان لنده جویای پاسخ باشید.
یکی از ساکنان روستای موگر گفت: وقتی راه ارتباطی مناسبی وجود نداشته باشد گویی هیچگونه خدمترسانی هم وجود ندارد، چه بهداشتی و پزشکی، تعمیر برق، دامپزشکی و... وی نیاز اساسی موگر را نبود پل و راه مناسب و نبود آ ب آشامیدنی سالم بیان کرد و از مسئولان کهگیلویه و لنده درخواست یاری کرد.
===============
گزارش از: فاطمه خطیبی
===============