تخریب روحانیت تخریب انقلاب است / دلیل تخریب بزرگواری چیست؟
12 آذر 1396 ساعت 10:28
میرآرش تقوی
وقتی که قلم داد به من حضرت استاد
میگفت خدا خواسته دلتنگ نباشی
مدتی است که دلتنگم! دلتنگ از حرمت بر باد رفته قلم وشان پایمال شده این موجود مقدس مگر می شود که این بداخلاقی ها را دید و دلتنگ نبود؟
در همه جوامع قلم و أهل قلم سنگ بنای تعالی و پیشرفت بوده و هستند، هر چه بشر آموخت با قلم جاودانه شد و برای آیندگان به یادگاراند
افسوس که مدتی است در فضای مجازی استان اتفاقات ناخوشایند پیوسته تکرار می شوند و گویا تدبیری هم برای جلوگیری از این موج ویرانگر اندیشیده نشده است و یاکسی خود را مسئول نمیداند.
فضای مجازی که در همه جوامع عامل توزیع بی واسطه اطلاعات و نشرعلم وآگاهی است در جامعه ما به محلی برای ترکتازی قلمهای اجاره ای ومستعارنویسان بی هویت تبدیل شده است تابه سادگی باآبروی افراد بازی کنند و حرمتها را بشکنند، در میان ما عشایر آبرو از جان مهمتربود و احترام از نان شب واجبتر و همه میدانیم بزرگان ما عشایر غالباً از مال دنیا بهره چندانی نداشتند و سرمایه آنها آبرویشان بود.
اگر سری به سایتهای خبری استان بزنید ومقالات یکی دو سال گذشته را که اکثراً با اسم مستعار منتشر شده اند را مطالعه کنید بابنده هم عقیده خواهید شد که جریانی با رویکرد حرمت شکنی از بزرگان استان و علی الخصوص روحانیت درحال رشد و نمو است که از قضا مدتی است نوک پیکان حملاتشان را متوجه حجه الاسلام بزرگواری نمودهاند.
و در راستای این تخریب بی امان حرمت هیچ چیزی راهم نگه نمیدارند، اما آیا حجت الاسلام بزرگواری به عنوان یک بسیجی خستگی ناپذیرکه درتمام سالهای جنگ حضور دائمی داشتند.
به عنوان جانبازی که بارها و بارها رنج مجروحیت در دفاع از ملک و دین را تحمل کردهاند، به عنوان کسی که داغ برادر دیده اند و جگر گوشه هایشان را فدای انقلاب و اسلام و ایران کردهاند.
ب عنوان پدری فداکار که همه اجزای بدن جوان برومندش را به بیماران نیازمند بخشیده اند.
به عنوان معلمی که عمرشان را صرف تعلیم و تربیت فرزندان این استان کردهاند. به عنوان نماینده مردم که هشت سال با صداقت و در حدتوان خدمت کردهاند، شایسته احترام و نقدمحترمانه نیستند؟
چرا اسم مستعارحاشیه امنیتی فراهم میکند تا هتاکان چشم برحرمت شخصیتهای استان ببندند و هر طور مایلندبا آبروی افراد بازی کنند؟
همیشه و همیشه در جامعه ما احترام اهل خانه و نوامیس واجب بود و هست و حتی در جنگها و خونریزی های بین طوایف هیچگاه پای زنان به موضوع مورد مناقشه کشیده نمیشد اما در این موج ویرانگر حتی اهل بیت شخصیتها در امان نیستند.
نیازی نیست حقیر در مورد جایگاه روحانیت دربین ایلات و طوایف استان قلمفرسایی کنم که همه شما بزرگواران واقف بر این امر هستید و نیازی به تاکید و دوباره گویی نیست اما مطلب مورد اشاره حقیر این است که آیا واقعا در استان ما قوانین حکومت جمهوری اسلامی حاکم است؟
اگر ما در سایه حکومت اسلامی زندگی میکنیم این هجم از توهین و تخریب و هتاکی برعلیه روحانیت که سعی دارد این رکن رکین انقلاب را با اینگونه سخنان نادرست مورد حمله قرار میدهند، چه توجیهی دارد؟
من همیشه منتقد حجت الاسلام بزرگواری بودم و مقالات زیادی را در این رابطه منتشرکردم و اگر بار دیگر ایشان مسئولیت بگیرند باز هم منتقدخواهم بود، اما انتقاد آداب و أصولی دارد که باید رعایت شود.
چطور میشود که جریانی حساب شده خدمات چهل ساله انقلاب را منکر شود و باتمام توان برمسئولان ادوار گذشته استان بتازد و به صورت برنامه ریزی شده مظلوم واقع شدن و نادیده گرفته شدن در قالب نظام اسلامی را به نسل جوان و نو رسیده تلقین کند تا کسانی را قهرمان جلوه دهدکه تازه ازگرد راه رسیده و از قِبَل نظام اسلامی و توجه روحانیت به همه جا و همه چیز رسیدند.
کسانی که از انقلاب فقط به میوه چینی رسیده اند و با استفاده از امکاناتی که از صدقه سر روحانیت و نظام اسلامی بدست آوردند، کاملاً سیستماتیک برای تخریب همان روحانیت استفاده میکنند.
چطور میتوان باور کرد که این مهم از چشم نهادهای نظارتی پنهان مانده است؟
بنده به نوبه خود از مسئولان امر تقاضامندم در جهت حفظ بهداشت روانی جامعه و صیانت از ارزشهای بومی و اسلامی نسبت به این موضوع حساسیت لازم را مبذول دارند که همه میدانیم تخریب فرهنگ و هنجارها بدترین نوع تخریب یک اجتماع است.
و در طول تاریخ چه بزرگانی با تبلیغات منفور جامعه شدند و چه خیانتکارانی قهرمان و این اتفاق در سایه نظام اسلامی پذیرفتنی نیست.
خداوند همه ما را هدایت کند تا قلم و قدم را جز برای رضای خدا بر نداریم و سایه پر نعمت مقام معظم رهبری و نظام مقدس اسلامی را بر مرز و بوم ایران مستدام بدارد. انشاالله
کد مطلب: 296556