کد QR مطلبدریافت لینک صفحه با کد QR

هیهات من الضعف؛ این حق کهگیلویه نیست / بزرگانی که «سنگ کس دیگری را به سینه می‌زنند»

19 مهر 1396 ساعت 10:49


 
میرآرش تقوی

در ابتدای مطلب باید عرض کنم که هیچ انگیزه سیاسی در نوشتن این مطلب دخیل نیست و صرفاً این مطلب جهت ادای دین به مردم مظلوم کهگیلویه تهیه شده است که اگر فردای قیامت مورد سووال قرار گرفتم که چرا در فضای آزادی بیانی که در سایه نظام مقدس جمهوری اسلامی پدید آمده بود درد همشهریانت را فریاد نزدی جوابی داشته باشم و خدای نکرده متهم نشوم که دلخور شدن فلان مسوول را بر حقوق مردم ترجیح دادی؟
هرکس به اندازه مقدوراتش مورد انتظار است و جز این کاری از ما بر نمی‌آید:
حق مردم کهگیلویه این نیست که سال‌ها و سال‌ها با وجود تمامی نابرابری‌ها و مشکلات مردانه پای آرمان‌های انقلاب ایستادند و همیشه صف شکنان عرصه پیکار و متاسفانه محرومان تقصیم غنائم باشند.
محرومانی که گوش به فرمان رهبر معظم انقلاب همیشه و همیشه از جبهه‌های جنوب تا بیابان‍‌های سوریه شیران عرصه نبرد بوده و هستند.
چرا از نعمات نظام مقدس جمهوری اسلامی به نسبت خدماتشان بهرمند نمی‌شوند؟
سال‌های سال است که کهگیلویه در نظام اداری استان کهگیلویه و بویراحمد غریب افتاده است، چرا؟
روزگاری کهگیلویه هم در ادارات کل فرزندانی داشت که حافظ منافعش بودند اما تاریخ شاهد است که هیچگاه اینگونه که بر سر کهگیلویه آمده است باهیچ شهرستانی تا نمی‌کردند.
همگان شاهدند که فرزندان کهگیلویه هر جا که هستند همه هم استانی‌ها را همشهری می‌دانستند و می‌دانند.
ظرف بیش از پنج سال گذشته که دولت تدبیر و امید مستقر شده است، کهگیلویه با وجود بهرمندی از منابع غنی نفت و گاز و آبهای شیرین که جنوب ایران را سیراب میکند سهمی حداقلی هم از بودجه دریافت نکرد، چرا؟
اگر نگاهی به جدول بودجه‌های استانی بیندازید با من هم عقیده خواهید شد که ما شدیداً مظلوم واقع شده‌ایم و همسایگان ما بسیار بیش از حقشان برداشت کرده‌اند.
روزی که تاجگردون به ریاست کمیسیون برنامه و بودجه برگزیده شد، خدا شاهد است که شادمانه گریستم و از خدای منان برای ایشان سلامتی و موفقیت خواستم و امیدوار بودم تا در سایه توفیقات ایشان محرومیت از استان کهگیلویه و بویراحمد رخت بربندد.
با خود اندیشیدم که تاجگردون حق استان را از پایتخت نشینان خواهد گرفت و ما دیگر بی نصیب از دلارهای نفتی و پست‌های مدیریتی نخواهیم بود، اما افسوس!!!
بودجه استان در سال ۹۶ نسبت به ۹۲ سه برابر شده اما افسوس، مدیران کل اکثراً بومی شده‌اند، اما افسوس. بودجه دو در هزار نفت هر سال واریز می‌شود، اما افسوس. اعتبارات عمرانی تخصیص و محقق می‌شوند، اما افسوس. و ده‌ها افسوس دیگر.
افسوس که سهم کهگیلویه فقط و فقط افسوس و افسوس و حسرت است.
ما بخیل پیشرفت فلان شهرستان نیستیم اما به قول معروف همه ما به کم قانع بودیم اگر همسایه اینقدر زیاد نداشت.
وقتی بحمدالله پتروشیمی گچساران اینقدر با شتاب به‌ سوی کامیابی می‌رود چرا پتروشیمی کهگیلویه سال‌ها خاک بخورد و بعد از سالیان دراز که متروک مانده بود با آن تبلیغات پر سر و صدا عملیات اجرایی آغاز شد، اما افسوس که امروز شاهد خاکبازی دو دستگاه بیل مکانیکی هستیم که ماه‌هاست دور خود می‌گردند.
وقتی بهترین زمین‌های کشاورزی شهرستان را به اسم پتروشیمی از مدار کشاورزی خارج کنند، مردم حق دارند بپرسند تفاوت گچساران و دهدشت چیست؟
وقتی که سیمان مارگون در اندک زمانی به بهره برداری می‌رسد، چرا سیمان سپو اینطور غریبانه از یاد رفته است؟
چرا به آن رسیدگی نمی‌شود؟ کجا هستند چینی‌هایی که عکس‌های یادگاریشان هنوز هم در رسانه‌ها موجود است؟
وقتی از امامزاده جعفر تا لیشتر و خیرآباد الحمدلله زیرکشت آبی رفته‌اند، گناه دشت‌های حاصلخیز لیکک، بهمیی و دهدشت و چرام و سوق چیست؟
وقتی جاده باباکلان به گچساران با آنهمه طول مسیر و بی بی حکیمه به گچساران اعتبار دارند و نماینده محترم هر روز خبر از مسیر جدیدی جهت شکوفایی شهرش می‌دهد، گناه مردم سوق و لنده چیست که در ۱۳ کیلومتر جاده تاکنون بیش از سیزده نفر تلفات داده‌اند؟؟
سهم بهمئی از اعتبارات نفت کجا خرج می‌شود؟
وقتی بحمدالله معابر گچساران مکانیزه نظافت می‌شود، بی انصافی نیست رفتگران دهدشت و لیکک ماه‌ها بدون حقوق بمانند؟
چرا بودجه توسعه فضاهای ورزشی فلان شهر از سر جمع بودجه چهار شهرستان کهگیلویه بیشتر است؟
آیا همه ما شهروندان جمهوری اسلامی نیستیم؟
چرا مدیران استان نباید از تمام نقاط استان باشند؟ مگر در هیچ جای دیگر و به خصوص کهگیلویه شایسته ای وجود ندارد که مدیریت‌ها در استان از مناطق خاصی انتخاب شوند؟
گناه جوانان تحصیلکرده کهگیلویه چیست که در استان خود غریبند و در سایر استان‌ها غیر بومی محسوب می‌شوند؟
زمانی که فلان نماینده آشکارا در انتخابات شهرستان‌های دیگر دخالت می‌کرد، امروز را پیش بینی می‌کردم که در خلاء نمایندگان قدرتمند اینگونه ترک تازی‌ها خواهد شد، اما افسوس که بزرگان سیاسی شهرستان ما جز منافع شخصی خود هیچ را نمی‌بینند و تعداد زیادی از این مدعیان حتی رای خود را هم در گچساران به صندوق تاجگردون ریختند.
ما مردم کهگیلویه از مسوولان خدوم نظام انتظار داریم که با بررسی و پیگیری مؤثر جلوی این رویه معمول ناثواب را بگیرند و نگذارند مردم مظلوم شهرستان‌های کهگیلویه بزرگ بیش از این قربانی ضعف سیاسیون خود و قدرت دیگران بشوند، چرا که انتظار به‌ حق این است نظام جمهوری اسلامی حامی مظلومان باشد.
خداوند سایه پر نعمت مقام معظم رهبری حفظ الله تعالی و نظام مقدس جمهوری اسلامی را بر مرز و بوم ایران مستدام بدارد. انشاالله
بنا بر این گزارش، آرزوی ما این است که همه شهرهای استان کهگیلویه و بویراحمد در همه ابعاد پیشرفت و توسعه پیدا کند.


کد مطلب: 283054

آدرس مطلب :
https://www.kebnanews.ir/news/283054/هیهات-الضعف-این-حق-کهگیلویه-نیست-بزرگانی-سنگ-کس-دیگری-سینه-می-زنند

کبنانیوز
  https://www.kebnanews.ir

1