تاریخ انتشار
جمعه ۱۰ شهريور ۱۳۹۶ ساعت ۰۲:۵۰
کد مطلب : ۲۷۱۵۷۵
باجگیری از شهرداران در گردنه شورا / دوقطبی شدن شورا ناشی از آفت باندبازی است
۰
کبنا ؛سید سعید مهریان
اعضای شورای یاسوج قبل از اینکه به متن برسند دچار حاشیه شدند. متأسفانه شورای پنجم شهر یاسوج در آزمون بزرگ انتخاب سکاندار پایتخت طبیعت و تعیین هیئترئیسه شورا بهعنوان مهمترین تحول مدیریتی در استان، دچار دودستگی و اختلافنظر شدید شدند و هر دو گروه (اکثریت و اقلیت) با پافشاری بر مواضع خود، موجبات تعجب و ناراحتی موکلینشان را به وجود آوردند.
گروه اقلیت به نشانه اعتراض به قطب اکثریت که به تنها خواسته و البته بسیار مهم آنها مبنی بر انتخاب محمدرحیم دهرابپور بهعنوان رئیس شورا پاسخ مثبت نداده بودند، در جلسه اول شورا حضور نیافتند تا دود سیاه از دودکش شورا بلند شود ولی ازآنجاکه قطب اقلیت زیر سایه تیغ تیز و برنده قانون نشسته بودند و خطر حذف از عرصه شورا آنها را تهدید میکرد لذا در جلسه دوم شورا و آیین تحلیف شرکت نمودند ولی قبل از رأیگیری برای انتخاب هیئترئیسه، جلسه را ترک کردند تا بهزعم خود، جلسه به حدنصاب لازم نرسد و رأیگیری دچار بنبست عدم مشروعیت قانونی شود و اما چون صورتجلسه را امضا کرده بودند، این ترفند راه بهجایی نبرد و با انجام رأیگیری به شکل صحیح، سید هدایت اکبری بهعنوان رئیس شورای یاسوج انتخاب شد. اگر امضای صورتجلسه به پایان آیین تحلیف موکل میشد، قطعاً این ترفند یعنی ترک جلسه بهوسیله گروه اقلیت کارساز و انتخاب هیئترئیسه غیرقانونی بود. شاید گروه اقلیت گمان کنند که میزبان جلسه، اینگونه با زرنگی، نقشه آنها را خنثی نموده است. به هر صورت ختم این غائله را باید به فال نیک گرفت.
بدون شک جبههگیری اعضای شورا در قالب دو طیف اکثریت و اقلیت در چالش انتخاب هیئترئیسه این شائبه را ایجاد کرد که منتخبین پنجمین دوره شورا، پاسداران خوبی برای صیانت از آرای مردم که امانتی بس گرانبها و به ارزشمندی خون شهداست، نخواهند بود.
بیگمان در سایه تعامل و همدلی امکان تحقق اهداف و برنامهها وجود دارد و تا زمانی که مجلس محلی بهعنوان یکنهاد دموکراتیک محل نزاع و کشمکش برای کسب قدرت باشد، امکان پیشرفت و تعالی وجود نخواهد داشت. از اعضای مجلس محلی یاسوج باید پرسید: چگونه امکان دارد بین شما هماهنگی و تعامل وجود نداشته باشد ولی بتوانید با نهادهای حاکمیتی و دولتی تعامل و ارتباط مناسب برقرار و به مردم به نحو شایسته خدمت نمایید؟ اگرچه وجود دو طیف اکثریت و اقلیت در هر پارلمانی یک امر طبیعی است ولی نباید اختلافنظر آنگونه باشد که به جبههگیری شدید بیانجامد و در بدو کار و بهجای سلاموصلوات، غبار خشم و قهر و غضب و کینه بر ارکان خانه ملت که مقدسترین خانه است، بنشیند.
به نظر میرسد که جنگ قدرت در مجلس یاسوج بیش از اینکه تحت شعاع جنگ احزاب و یا جناحهای سیاسی باشد تحت تأثیر آفت بزرگتر باندبازی قرار دارد. این جدال قطعاً آثار مخربی در پایتخت طبیعت ایجاد خواهد کرد و در این میان فقط مردم متضرر خواهند شد. البته مشکلات و آفات فقط مختص شورای یاسوج و سایر شهرهای متوسط و کوچک نیست، شهرهای بزرگ هم به این معضلات و آفات که بر عملکرد مدیریت شهری تأثیر منفی میگذارد، مبتلا هستند ولی آفات مدیریت شهری در شهرهایی مثل یاسوج مشهودتر است بهطوریکه بارها و بارها اکثر شهرداران یاسوج در جمع اصحاب رسانه از دخالت بیضابطه برخی از اعضای شورا در عملکرد شهرداری جهت سوق دادن برنامهها به سمت منافع شخصی، اعتراض ولی به خاطر ترس از تضعیف جایگاه و عزل شدن، از ذکر نام باج گیران در گردن شورا خودداری میکردند. البته شهردارانی که به برخی از اعضای شورا امتیاز میدادند قطعاً دچار ضعف نفس و یا ضعف کاری بودند وگرنه در مقابل زیادهخواهی آنان مقاومت و نامشان را افشا میکردند ولی گویا دادن امتیاز و حبه کردن بیتالمال راحتترین کار ممکن برای شهرداران ترسو و بزدل بود. برخی از اعضای شورا نیز در مقابل تخلفات شهرداران به امید کسب امتیاز مدت مدیدی سکوت میکردند ولی وقتی از دریافت حق حساب ناامید میشدند فریاد وامصیبتا سر میدادند و دست به افشاگری میزدند. شهرداران هم اکثراً نه به خاطر ترس از خدا بلکه با دلگرمی یاران و حامیان خود در شورا بعضاً دست رد بر سینه آنها میزدند.
اگرچه اعضای شورا از ابتدا در زمینه انتخاب نستهن مقدم بهعنوان شهردار اتفاقنظر داشتند و نهایتاً مردی که سالها دور از خانه بود، با کسب ۶ رأی سکاندار پایتخت طبیعت شد ولی فضای شورای یاسوج مثل دوره قبل دوقطبی و تیرهوتار است و هرآن امکان شعلهور شدن آتش زیر خاکستر اختلافات وجود دارد.
اعضای شورای یاسوج قبل از اینکه به متن برسند دچار حاشیه شدند. متأسفانه شورای پنجم شهر یاسوج در آزمون بزرگ انتخاب سکاندار پایتخت طبیعت و تعیین هیئترئیسه شورا بهعنوان مهمترین تحول مدیریتی در استان، دچار دودستگی و اختلافنظر شدید شدند و هر دو گروه (اکثریت و اقلیت) با پافشاری بر مواضع خود، موجبات تعجب و ناراحتی موکلینشان را به وجود آوردند.
گروه اقلیت به نشانه اعتراض به قطب اکثریت که به تنها خواسته و البته بسیار مهم آنها مبنی بر انتخاب محمدرحیم دهرابپور بهعنوان رئیس شورا پاسخ مثبت نداده بودند، در جلسه اول شورا حضور نیافتند تا دود سیاه از دودکش شورا بلند شود ولی ازآنجاکه قطب اقلیت زیر سایه تیغ تیز و برنده قانون نشسته بودند و خطر حذف از عرصه شورا آنها را تهدید میکرد لذا در جلسه دوم شورا و آیین تحلیف شرکت نمودند ولی قبل از رأیگیری برای انتخاب هیئترئیسه، جلسه را ترک کردند تا بهزعم خود، جلسه به حدنصاب لازم نرسد و رأیگیری دچار بنبست عدم مشروعیت قانونی شود و اما چون صورتجلسه را امضا کرده بودند، این ترفند راه بهجایی نبرد و با انجام رأیگیری به شکل صحیح، سید هدایت اکبری بهعنوان رئیس شورای یاسوج انتخاب شد. اگر امضای صورتجلسه به پایان آیین تحلیف موکل میشد، قطعاً این ترفند یعنی ترک جلسه بهوسیله گروه اقلیت کارساز و انتخاب هیئترئیسه غیرقانونی بود. شاید گروه اقلیت گمان کنند که میزبان جلسه، اینگونه با زرنگی، نقشه آنها را خنثی نموده است. به هر صورت ختم این غائله را باید به فال نیک گرفت.
بدون شک جبههگیری اعضای شورا در قالب دو طیف اکثریت و اقلیت در چالش انتخاب هیئترئیسه این شائبه را ایجاد کرد که منتخبین پنجمین دوره شورا، پاسداران خوبی برای صیانت از آرای مردم که امانتی بس گرانبها و به ارزشمندی خون شهداست، نخواهند بود.
بیگمان در سایه تعامل و همدلی امکان تحقق اهداف و برنامهها وجود دارد و تا زمانی که مجلس محلی بهعنوان یکنهاد دموکراتیک محل نزاع و کشمکش برای کسب قدرت باشد، امکان پیشرفت و تعالی وجود نخواهد داشت. از اعضای مجلس محلی یاسوج باید پرسید: چگونه امکان دارد بین شما هماهنگی و تعامل وجود نداشته باشد ولی بتوانید با نهادهای حاکمیتی و دولتی تعامل و ارتباط مناسب برقرار و به مردم به نحو شایسته خدمت نمایید؟ اگرچه وجود دو طیف اکثریت و اقلیت در هر پارلمانی یک امر طبیعی است ولی نباید اختلافنظر آنگونه باشد که به جبههگیری شدید بیانجامد و در بدو کار و بهجای سلاموصلوات، غبار خشم و قهر و غضب و کینه بر ارکان خانه ملت که مقدسترین خانه است، بنشیند.
به نظر میرسد که جنگ قدرت در مجلس یاسوج بیش از اینکه تحت شعاع جنگ احزاب و یا جناحهای سیاسی باشد تحت تأثیر آفت بزرگتر باندبازی قرار دارد. این جدال قطعاً آثار مخربی در پایتخت طبیعت ایجاد خواهد کرد و در این میان فقط مردم متضرر خواهند شد. البته مشکلات و آفات فقط مختص شورای یاسوج و سایر شهرهای متوسط و کوچک نیست، شهرهای بزرگ هم به این معضلات و آفات که بر عملکرد مدیریت شهری تأثیر منفی میگذارد، مبتلا هستند ولی آفات مدیریت شهری در شهرهایی مثل یاسوج مشهودتر است بهطوریکه بارها و بارها اکثر شهرداران یاسوج در جمع اصحاب رسانه از دخالت بیضابطه برخی از اعضای شورا در عملکرد شهرداری جهت سوق دادن برنامهها به سمت منافع شخصی، اعتراض ولی به خاطر ترس از تضعیف جایگاه و عزل شدن، از ذکر نام باج گیران در گردن شورا خودداری میکردند. البته شهردارانی که به برخی از اعضای شورا امتیاز میدادند قطعاً دچار ضعف نفس و یا ضعف کاری بودند وگرنه در مقابل زیادهخواهی آنان مقاومت و نامشان را افشا میکردند ولی گویا دادن امتیاز و حبه کردن بیتالمال راحتترین کار ممکن برای شهرداران ترسو و بزدل بود. برخی از اعضای شورا نیز در مقابل تخلفات شهرداران به امید کسب امتیاز مدت مدیدی سکوت میکردند ولی وقتی از دریافت حق حساب ناامید میشدند فریاد وامصیبتا سر میدادند و دست به افشاگری میزدند. شهرداران هم اکثراً نه به خاطر ترس از خدا بلکه با دلگرمی یاران و حامیان خود در شورا بعضاً دست رد بر سینه آنها میزدند.
اگرچه اعضای شورا از ابتدا در زمینه انتخاب نستهن مقدم بهعنوان شهردار اتفاقنظر داشتند و نهایتاً مردی که سالها دور از خانه بود، با کسب ۶ رأی سکاندار پایتخت طبیعت شد ولی فضای شورای یاسوج مثل دوره قبل دوقطبی و تیرهوتار است و هرآن امکان شعلهور شدن آتش زیر خاکستر اختلافات وجود دارد.