تاریخ انتشار
شنبه ۴ شهريور ۱۳۹۶ ساعت ۱۱:۵۱
کد مطلب : ۲۶۹۹۲۶
«مقاومت خندقیان» بخش کوچکی از دریای بیکران حماسه در پد خندق است
۰
کبنا ؛کتاب «مقاومت خندقیان» روایتی از حماسه بزرگ رزمندگان استان کهگیلویه و بویراحمد در عملیات پد خندق است. عملیاتی که در آخرین روزهای دفاع مقدس اتفاق افتاد و سبب تمجید و تقدیر مقامات وقت ازجمله آیتالله هاشمی رفسنجانی از رزمندگان استان کهگیلویه و بویراحمد شد. فتحعلی بزرگمهر نژاد که خود در این عملیات غرورآفرین حضور داشت و از جانبازان دفاع مقدس است ساله است در عرصه جمعآوری خاطرات دفاع مقدس و خاطرهنویسی فعالیت میکند وی این کتاب را بخش کوچکی از دریای بیکران پد خندق میداند. گفت گویی با این رزمنده دیروز و نویسنده امروز انجام داده است که تقدیم میشود.
جناب سرهنگ اگر ممکن است بحث را با معرفی حضرتعالی آغاز کنیم تا خوانندگان عزیز بیشتر آشنا شوند؟
سید فتحعلی بزرگمهر نژاد هستم دانشجوی مقطع دکترای دانشگاه شیراز، رزمنده دفاع مقدس با ۶۲ ماه حضور در جبهههای جنگ و با ۵۰ درصد جانبازی، در عملیاتهای زیادی ازجمله خیبر، بدر والفجر ۸ کربلای ۱،۴،۵،۸ و بیتالمقدس ۲ شرکت داشتم و بعد از جنگ وارد کارهای نویسندگی و مدیریتی شدم. مدتی رئیس دانشگاه امام حسین یاسوج بودم، رئیس ستاد کنگره سرداران و شهدای استان و مدیرمسئول نشریه وصال، عضو نخبگان شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی، عضو انجمن اهلقلم استان، عضو انجمن بنیاد شهید و چند مسئولیت و عنوان دیگر ازجمله سابقه فعالیتی و مدیریتی بنده میباشند.
از چه زمانی وارد حوزه نویسندگی دفاع مقدس شدید؟
بنده از همان زمان جنگ و سال ۶۵ قلم میزدم و مینوشتم ولی بعد از دفاع مقدس اتفاقاتی در زندگیام افتاد که برای نوشتن بیشتر ترغیبم کرد. مسائل اداری و یا دانشگاهی نیز مزید بر علت شد و کمکم من را وارد این حوزه شدم تا اینکه در سال ۸۲ اولین مقاله رسمی تحت عنوان «مقاومت در خندق» را نوشتم و همین مقاله شروع نویسندگی رسمی بنده بود که تاکنون نیز انرا ادامه دادم و ماحصل آن ۵۴ کتاب چاپشده و تقریباً ۲۵ تألیف است.
اخیراً کتاب «مقاومت خندقیان» که توسط حضرتعالی جمعآوری و نوشتهشده است رونمایی شد اگر ممکن است راجع به این کتاب مقداری توضیح دهید؟
آخرین کتاب چاپشده از بنده همین کتابی است که اشاره کردید. خاطرات این کتاب مربوط است بهروزهای پایانی جنگ که ارتش عراق با حمایت استکبار جهانی چه ازنظر تسلیحاتی و چه ازنظر مادی و باهم پیمانی ارتجاعیون منطقه عملیات گستردهای را در رابطه با بازپسگیری مناطق جنگی آغاز نمود که در ۴/۴/۱۳۶۷ یکی از محورهای عملیاتی ارتش عراق در جزایر مجنون و هورالعظیم بود. عراق با یک عملیات گسترده در نظر داشت ضمن اتصال شهرهای هویزه و سوسنگرد، اهواز را محاصره و یا به اشغال خود درآورد. ارتش عراق سرانجام عملیات خود را با اهداف از پیش تعیینشده آغاز نمود که با مقاومت رزمندگان استان کهگیلویه و بویراحمد در منطقه هورالعظیم محور پد خندق مواجه شد و این رزمندگان درحالیکه همه یگانهای جناحین شان عقبنشینی نموده بودند اما رزمندگان استان در قالب تیپ مستقل ۴۸ فتح تا ساعت ۱۶ بعدازظهر روز ۴ تیرماه ۱۳۶۷ مقاومت کمنظیری از خود نشان دادند و در برابر سپاه ششم عراق مقاومت کردند و این مقاومت باعث شد که سپاه ششم عراق نتواند بقیه یگانهای همجوار عراق را الحاق نماید و درنهایت دشمن در اهداف از پیش تعیینشده خود به مشکل برخورد کرد و نتوانست آن چیزی را که در نظر داشت به آن دسترسی پیدا کند. مهمترین نکته در مقاومت این رزمندگان این بود که درواقع این حادثه نمایی دیگر از ظهر عاشورا بود و در این عملیات رزمندگان استان علاوه بر اینکه با دشمن میجنگیدند با کمبود امکانات و مواد غذایی و آب آشامیدنی نیز درگیر بودند.
حضرتعالی کتابهای زیادی در حوزه دفاع مقدس تاکنون چاپ کردهاید نظر خودتان نسبت به آن آثار چیست؟
در بحث کیفیت شاید ۴۰ درصد آنها را قبول نداشته باشم. آن آثار محصول شرایط خاصی است که نوشته شدند. من معتقدم هنوز جای کار وجود دارد و باید کارکنیم و البته این منوط به هزینه و حمایت است همین کتاب «مقاومت خندقیان» سالها به جهت کمبود بودجه روی دستم مانده بود که درنهایت با حمایت حوزه هنری که جا دارد صمیمانه از همکاری این عزیزان و بهویژه آقای اسلامی ریاست محترم حوزه و بزرگوارن در واحد فرهنگ و مطالعات این مرکز قدردانی کنم موفق به چاپ آن شدم. عملیات پد خندق انقدر پیچیده است که جای کار دارد بهطوریکه تنها یک موردش میشود کتاب «پایی که جا ماند» که نویسنده آنیک بسیجی بود و مسئول نبود پس فرماندهان هم حرف دارد. حداقل میشود ۷۸ کتاب «پایی که جا ماند» از درون این عملیات بیرون آورد.
آیا کتابی جدیدی در دست چاپ دارید؟
در حال حاضر بر روی خاطرات خودم کار میکنم و قصد دارم علاوه بر این، خاطرات دوستانم را نیز کارکنم.
جناب سرهنگ اگر ممکن است بحث را با معرفی حضرتعالی آغاز کنیم تا خوانندگان عزیز بیشتر آشنا شوند؟
سید فتحعلی بزرگمهر نژاد هستم دانشجوی مقطع دکترای دانشگاه شیراز، رزمنده دفاع مقدس با ۶۲ ماه حضور در جبهههای جنگ و با ۵۰ درصد جانبازی، در عملیاتهای زیادی ازجمله خیبر، بدر والفجر ۸ کربلای ۱،۴،۵،۸ و بیتالمقدس ۲ شرکت داشتم و بعد از جنگ وارد کارهای نویسندگی و مدیریتی شدم. مدتی رئیس دانشگاه امام حسین یاسوج بودم، رئیس ستاد کنگره سرداران و شهدای استان و مدیرمسئول نشریه وصال، عضو نخبگان شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی، عضو انجمن اهلقلم استان، عضو انجمن بنیاد شهید و چند مسئولیت و عنوان دیگر ازجمله سابقه فعالیتی و مدیریتی بنده میباشند.
از چه زمانی وارد حوزه نویسندگی دفاع مقدس شدید؟
بنده از همان زمان جنگ و سال ۶۵ قلم میزدم و مینوشتم ولی بعد از دفاع مقدس اتفاقاتی در زندگیام افتاد که برای نوشتن بیشتر ترغیبم کرد. مسائل اداری و یا دانشگاهی نیز مزید بر علت شد و کمکم من را وارد این حوزه شدم تا اینکه در سال ۸۲ اولین مقاله رسمی تحت عنوان «مقاومت در خندق» را نوشتم و همین مقاله شروع نویسندگی رسمی بنده بود که تاکنون نیز انرا ادامه دادم و ماحصل آن ۵۴ کتاب چاپشده و تقریباً ۲۵ تألیف است.
اخیراً کتاب «مقاومت خندقیان» که توسط حضرتعالی جمعآوری و نوشتهشده است رونمایی شد اگر ممکن است راجع به این کتاب مقداری توضیح دهید؟
آخرین کتاب چاپشده از بنده همین کتابی است که اشاره کردید. خاطرات این کتاب مربوط است بهروزهای پایانی جنگ که ارتش عراق با حمایت استکبار جهانی چه ازنظر تسلیحاتی و چه ازنظر مادی و باهم پیمانی ارتجاعیون منطقه عملیات گستردهای را در رابطه با بازپسگیری مناطق جنگی آغاز نمود که در ۴/۴/۱۳۶۷ یکی از محورهای عملیاتی ارتش عراق در جزایر مجنون و هورالعظیم بود. عراق با یک عملیات گسترده در نظر داشت ضمن اتصال شهرهای هویزه و سوسنگرد، اهواز را محاصره و یا به اشغال خود درآورد. ارتش عراق سرانجام عملیات خود را با اهداف از پیش تعیینشده آغاز نمود که با مقاومت رزمندگان استان کهگیلویه و بویراحمد در منطقه هورالعظیم محور پد خندق مواجه شد و این رزمندگان درحالیکه همه یگانهای جناحین شان عقبنشینی نموده بودند اما رزمندگان استان در قالب تیپ مستقل ۴۸ فتح تا ساعت ۱۶ بعدازظهر روز ۴ تیرماه ۱۳۶۷ مقاومت کمنظیری از خود نشان دادند و در برابر سپاه ششم عراق مقاومت کردند و این مقاومت باعث شد که سپاه ششم عراق نتواند بقیه یگانهای همجوار عراق را الحاق نماید و درنهایت دشمن در اهداف از پیش تعیینشده خود به مشکل برخورد کرد و نتوانست آن چیزی را که در نظر داشت به آن دسترسی پیدا کند. مهمترین نکته در مقاومت این رزمندگان این بود که درواقع این حادثه نمایی دیگر از ظهر عاشورا بود و در این عملیات رزمندگان استان علاوه بر اینکه با دشمن میجنگیدند با کمبود امکانات و مواد غذایی و آب آشامیدنی نیز درگیر بودند.
حضرتعالی کتابهای زیادی در حوزه دفاع مقدس تاکنون چاپ کردهاید نظر خودتان نسبت به آن آثار چیست؟
در بحث کیفیت شاید ۴۰ درصد آنها را قبول نداشته باشم. آن آثار محصول شرایط خاصی است که نوشته شدند. من معتقدم هنوز جای کار وجود دارد و باید کارکنیم و البته این منوط به هزینه و حمایت است همین کتاب «مقاومت خندقیان» سالها به جهت کمبود بودجه روی دستم مانده بود که درنهایت با حمایت حوزه هنری که جا دارد صمیمانه از همکاری این عزیزان و بهویژه آقای اسلامی ریاست محترم حوزه و بزرگوارن در واحد فرهنگ و مطالعات این مرکز قدردانی کنم موفق به چاپ آن شدم. عملیات پد خندق انقدر پیچیده است که جای کار دارد بهطوریکه تنها یک موردش میشود کتاب «پایی که جا ماند» که نویسنده آنیک بسیجی بود و مسئول نبود پس فرماندهان هم حرف دارد. حداقل میشود ۷۸ کتاب «پایی که جا ماند» از درون این عملیات بیرون آورد.
آیا کتابی جدیدی در دست چاپ دارید؟
در حال حاضر بر روی خاطرات خودم کار میکنم و قصد دارم علاوه بر این، خاطرات دوستانم را نیز کارکنم.