خادمی پازل این روزهای استان
25 مرداد 1396 ساعت 10:37
سیدمصطفی خادمی
خادمی یک بومی مدیر و مدبر و نشان دهنده توانایی و بلوغ مدیران استانی و اعتماد به نیروی جهش زای درون استانی است.
سال ۹۲ و پس از رای مردم به عقلانیت و تدبیر و اعتماد به آیندهی امیدوار با وجود دو نماینده اصلاح طلب و اعتدال گرا و در واقع نزدیک به دولت زمزمههای انتخاب استاندار بومی به گوش رسید تا بالاخره سید موسی خادمی در تابستان ۹۲ و بعد از تشکیل سخت کابینه که با عناد و کارشکنی نمایندگان به اصطلاح اصولگرا، تکیه بر کرسی مدیریت استان بزند تا سکاندار گذر از مشکلات و رسیدن به پیشرفت استان در سختترین شرایط کشور باشد.
خادمی از ابتدا میدانست که در استان کار سختی در پیش دارد و آن هم به دلیل ساختار قبیله ای و عشیره ای استان است.
در راستای هدف دولت که کابینه را فراجناحی تشکیل داده بود خادمی نیز کابینه استان را تلفیقی از جناحهای مختلف و تجارب گوناگون تشکیل داد تا بلکه بتواند در شرایط کشور پسا سالهای سیاه احمدی نژادیسم به موازات اقدامات دولت، درهای جدیدی از گسترش و پیشرفت را در استان بگشاید.
البته به مانند همیشه که مخالف وجود دارد خادمی نیز مخالفانی داشت که البته عده ای از آنها منصف بوده و اقدامات موثر را تشویق و نقاط ضعف را با زبان خوش نشان داده و کمک کار توسعه بودند.
اما در روی دیگر سکه نیز مخالفان خارج از عرف قرار میگیرند که از ابتدا چون دولت، دولت راست نبود و استاندار هم بومی و از خط خوشان نبود دست به اعتراض و مخالفت برداشته و منافع شخصی را بر منافع عمومی ترجیح دادند تا بیشتر و بیشتر چهره خود را به مردم نشان دهند.
البته ناگفته نماند که مردم این جماعت را از ردههای بالای جریان شکسته خورده خود تا باقی مانده آنها در دورترین نقاط از تهران شناختهاند و میدانند که ۸ سال چه بر سر مملکت آوردند.
بد نیست حال که از سالهای سیاه سخن رانده شد این نکته را عرض نکنم که دولت اصلاحات به ریاست سید محمد خاتمی با کنترل بازار و دیگر اقدامات اقتصادی موثر صندوق ذخیره ارزی را تشکیل و پر تحویل معجزه هزاره سوم داد اما غرق کننده دکل نفتی با تزریق این پول به بازار باعث نقدینگی و تورم بی سابقه شد.
سخن گفتن از ۸ سال فلاکت ملت در این مقال نمیگنجد و نیازمند برگ و ورقی به درازای دیوار چین است.
خادمی در شرایطی استاندار استان شد که تا قبل از وی نگاه تحقیرآمیز و حذفی و به گونه ای قدرت نمایی در استانداری وجود داشت و این نگاه باعث شده بود تا سرمایههای استانی در طول ۴۰ سال عمر انقلاب فقط در ۴ ساله خادمی نبوغ خود را نشان دهد، اما خادمی با حذف چنین عقیده ای و اعتماد و باوری که به مدیران استانی داشت، چینش کابینه استان را بومی محور قرار داد تا مدیرانی به عالم سیاست استان معرفی شوند که حال خود یک چهره مدیریتی و سیاسی بزرگی برای خود هستند.
خادمی از آن دست مدیرانی است که نقد را بر میتابد و تا به حال در این ۴ سال کسی کوچکترین بی احترامی نسبت به نقد را از وی ندیده است و چون این روحیه را دارد برخی که راه انجام کارها را در قدرت نمایی میبینند اقدام به تخریب میکنند، اینان کسی چون صابری یا نیکزاد که سمبلهای استانی را نابود کرد دوست دارند تا بلکه بتوانند به منافع خود برسند و البته با تاسف نیز باید عرض کرد برخی از مخالفان استاندار به اصطلاح حامیان دولت هستند اما چون نگاه قومیتی و سهم خواهی دارند و نتوانستهاند از خادمی سهمی بگیرند علم مخالفت برپا کردهاند.
خادمی کار خود را آغاز کرد و با سخت کوشی توانست به موازات اقدامات آوار برداری کشوری، مخروبههای استان را جمع آوری کرده و در شرایط سخت کشور، استان را به یک روند رو به رشد نسبی برساند.
خادمی را آنگونه که همگان با وی برخورد کردهاند کاردان، دلسوز و مدیر و مدبر میدانند.
عملکرد خادمی را میتوان با گذری کوتاه در استان به وضوح دید و مشاهده کرد و حقیقت ماقبل خادمی و بعد از وی را نظاره گر شد.
کارکرد مناسب خادمی در استانی با این شرایط خاص بر آن شد تا استاندار ۴ ساله استان باشد و بهانه ای برای عزل وی وجود نداشته باشد.
خادمی را در واقع میتوان روحانی دانست که تنها بود و در اکثر موارد باید در مقابل فشارها یک تنه میایستاد اما هیچگاه اجازه نداد واقعیات پنهان شود.
برخی به دلیل آنکه نتوانستهاند از خادمی باج بگیرند وی را متهم به سیاه نمایی و قوم گرایی میکنند حال آن که اگر وی این گونه بود مدیران کل استان همگان باید از یک شهر خاص و یک قوم خاص میبودند کما اینکه اینگونه نبوده است، در این مورد قطعاً کسانی هستند که وجود مدیران کل گوناگون در استان را نه تایید خادمی بلکه فشار نمایندگان استان بدانند اما بالاترین مقام اجرایی استان، خادمی است و نمایندگان تنها میتوانند پیشنهاد بدهند تا در صورت بررسی جوانب و تایید آن بهترین نفر انتخاب شود.
علی ای حال این روزها و بعد از پایان دولت یازدهم گزینههای متعددی برای تکیه بر کرسی استانداری استان مطرح میشود، بعضی از این گزینهها در سال ۹۲ هم مطرح بودند اما از لحاظ اجرایی و سوابق مدیریتی از خادمی شکست خوردند و نتوانستند استاندار شوند و برخی دیگر نیز بهصورت غیر رسمی مطرح میشوند که یکی از این احتمالات غیر بومی است کما اینکه نگاه دولت تدبیر و امید بومی گرایی است و امکان استاندار شدن این گزینه صفر میباشد.
اما به نظر میرسد و احتمال زیادی وجود دارد که خادمی با توجه به عملکرد و کارکرد مناسب در دوران زمام داری استان و به لحاظ سوابق مدیریتی و اجرایی که در ذیل گوشه ای از آنها تحریر شده است، برای بار دوم استاندار استان میشود تا اولین استاندار بومی ۸ ساله باشد.
سوابق مدیریتی و اجرایی خادمی:
معاون عمران و صنایع روستایی جهاد سازندگی
مدیریت شیلات استان کهگیلویه و بویراحمد
معاون برنامهریزی استانداری کهگیلویه و بویراحمد
معاونت برنامهریزی استانداری بوشهر
عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی یاسوج
معاون فنی و اجرایی مرکز توسعه مکانیزاسیون وزارت جهاد کشاوری
عضو هیئت مدیره و معاون اقتصادی مؤسسه تحقیقات جهاد کشاورزی
عضو هیئت مدیره و معاون اقتصادی مؤسسه شرکت سرمایهگذاری نفت
عضو هیئت علمی دانشگاه پیام نور استان تهران
اما سخن را با صحبتهای دکتر گوهرگانی مدیرکل جهاد کشاورزی استان به پایان میبرم:
استاندار محترم کهگیلویه و بویراحمد یکی از بهترین استانداران دولت است و بهترین استاندار تاریخ استان میباشد.
دکتر خادمی یک انسان صبور و مدیر و مدبر است که در تمام حوزهها متخصص است و باید حداقل به یک پست بالاتر ارتقای مقام یابد و استاندار یک استان بزرگ تر شده و یا مقام رده بالایی را در وزارت کشور تصاحب کند.
از زمان استانداری شرایط امنیتی و سیاسی آرامی را برای استان به ارمغان آورده است.
کد مطلب: 267452