کهگیلویه بزرگ و پنج اَبَر چالش فرا رو
11 تير 1396 ساعت 6:56
امیدعلی آرین مهر
به استناد متون تاریخی میتوان از کهگیلویه بزرگ به عنوان گهواره ایمن تاریخ و فرهنگ ایران زمین نام برد. سرزمینی که بواسطه موقعیت استراتژیک و حساسش در جنوب غربی ایران، نقش ایران را در خاورمیانه و جهان دارد. در واقع همانگونه که ایران سهم مهمی در ارتباطات دنیای شرق و غرب از دوران گذشته تا کنون داشته، کهگیلویه نیز در مسیر ترانزیت جنوب به مرکز ایران واقع شده است و از این جهت موقعیت این سرزمین باستانی از ازمنه باستان تا حال حائز اهمیت است. مناسبات و وابستگیهای اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی این سرزمین با آب و هوا و اقلیم آن نیز مطابقت دارد. چنان که موقعیت کوهستانی سرزمین معظم کهگیلویه از یک سو بستری برای رشد و تعالی تمدنها و فرهنگهای آسیب دیده این منطقه فراهم نمود و از سوی دیگر از طریق فعالیتهای بازرگانی با مناطق مرکزی ایران و بین النهرین از جایگاه والایی برخوردار شد.
اگر چه پیدایش کهگیلویه بزرگ را به دوران عیلامی نسبت میدهند اما اوج شهرت، شکوه و اقتدار این سرزمین فرهنگی را به عصر ساسانی مربوط میدانند. آنجا که کهگیلویه منطقه وسیعی از ایالت قبادخوره را شامل میشد. به عقیده هاینس گاوبه در کتاب «ارجان و کهگیلویه» این وضعیت تا پایان دوره صفویه، که نواحی ساحلی خلیج فارس نیز به عنوان فرمانداریهای کهگیلویه تقسیم شده بود، ادامه داشت.
در این دوران به دلیل اینکه کهگیلویه در مسیر پایتخت به بنادر جنوبی واقع بود، ضمن ایجاد تحولات مهم در حوزه راه و شهرسازی بواسطه معبر بودن این سرزمین، روستاها و مناطق اطراف نیز از امنیت برخوردار و زمینه برای توسعه، در سایه سار امنیت فراهم شد. در سفرنامه شاردن چنین آمده است: «آنان در رفاه هستند، چنان که به جرات میتوانیم بگوییم در سرزمینهای حاصلخیز اروپا رعایایی وجود دارند که آسایش آنان را ندارند».
دوران پسا صفویه در ایران و بویژه در کهگیلویه، یک دوران سراسر آشوب، فتنه و هرج و مرج بود. در این دوران، افشارها که دسته بزرگ مهاجران به کهگیلویه بودند و عدهای از قبایل و گروههای جمعیتی از جمله پارهای طوایف ترک زبان در این سرزمین اسکان داده شدند. این گروههای قومی و نژادی به مرور در فرهنگ قوم لُر دچار استحاله فرهنگی شدند.
دوران زندیه نیز یک مهاجرت بزرگ اتفاق افتاد و در این عصر عدهای از ساکنان کهگیلویه (طوایفی از دشمن زیاریها) به حوالی شیراز منتقل و در آنجا به دستور کریم خان زند، مقیم شدند.
فرار، کوچ و به عبارتی دقیقتر، مهاجرتهای مخفیانه در عصر قجر از کهگیلویه به مناطق اطراف بواسطه تشدید اعمال قوانین ناعادلانه مالیاتی و ناامنی به یک مساله حیاتی بدل شد. بنابراین در بررسی مسائل اجتماعی کهگیلویه از گذشته تا کنون میتوان از مهاجرت به عنوان یک ابر چالش یاد کرد که البته در این اینجا به دیگر چالشها و فرصتها ی اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی فرا روی این سرزمین معظم خواهیم پرداخت.
بیکاری
در متون اقتصادی با توجه به آسیبهای اجتماعی و اقتصادی که نرخهای بالای بیکاری بدنبال دارد، از آن به عنوان یکی از ابرچالشهای عمده در حوزه اقتصاد یاد میشود و اساساً یکی از اهداف سیاستهای کلان اقتصادی در کشورها، ایجاد اشتغال کامل برای نیروی کار است. بنابراین حل این مساله در سطح استان و بویژه در کهگیلویه بزرگ نیازمند اتخاذ استراتژیها و سیاستگزاریهای مناسب در کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت است. لذا باید شرایطی فراهم شود تا ظرفیتهای نیروی انسانی در این مناطق به درستی تشخیص و مورد استفاده قرار گیرد و همچنین برنامه ریزی مناسبی برای ایجاد اشتغال متناسب برای ورود زنان به بازار کار صورت گیرد.
نکتهای که در اینجا قابل ذکر است این است که شکاف بین نرخ مشارکت، نسبت اشتغال و نرخ اشتغال استان با کشور طی این سالها همچنان باقی مانده است و این مطلب بیانگر این است که کهگیلویه بزرگ نیازمند افزایش سرمایه گذاری و ایجاد اشتغال بویژه در بخش خصوصی جهت کاهش نرخ بیکاری است.
هزینه و درآمد خانوار
بیشترین هزینه خانوارهای شهری و روستایی کهگیلویه در بخش خوراکی طی سالیان اخیر مربوط به گوشت و مواد پروتئینی بوده است. و در بخش غیر خوراکی و دخانی این سهم مربوط به بخش مسکن است. البته برای روستائیان در کهگیلویه هزینههای مربوط به حمل و نقل و ارتباطات بعد از مسکن به عنوان مهمترین اولویت قرار دارد. نکته جالب این است سهم تفریحات، سرگرمیها و خدمات فرهنگی در این سالها همواره سهم ناچیزی بوده است که میطلبد برای این وضعیت چاره اندیشی و برنامه ریزیهای مناسبی صورت گیرد.
در این میان ذکر این نکته لازم است که نقش مراکز توزیع کالا در عملکرد مطلوب نظام توزیع بر هیچ کسی پوشیده نیست. اگر این مراکز بتوانند کالا و مواد اولیه مورد نیاز تولیدکنندگان، مصرف کنندگان و دیگر صنوف خدماتی را با کمترین واسطه و هزینه و در کوتاهترین زمان در اختیار آنها قرار دهند قادر خواهند بود نقش موثری در شکوفایی اقتصاد کهگیلویه ایفا نمایند.
اعتیاد
امروزه متاسفانه مواد مخدر به عنوان یک معضل اجتماعی دامن گیر جوانان و طیفهای سنی مختلف در کشور شده است. این وضعیت در کهگیلویه بزرگ نیز در حد یک تهدید بزرگ مطرح است. اگر چه نمیتوان علت اصلی گرایش به مواد مخدر را بیکاری قلمداد نمود لکن پدیده بیکاری به عنوان یکی از عوامل روی آوری به مصرف مواد مخدر است. مدرسه گریزی و بیعلاقگی نسبت به تحصیل، عصیان و بیادبی، خطر ابتلا به انواع بیماریها، خساراتهای مالی، فروپاشی بنیان خانواده و ناهنجاریهای فردی و اجتماعی دیگر از جمله پیامدهای اعتیاد به انواع مواد مخدر است که امروز به دو دسته صنعتی و سنتی تقسیم شدهاند.
طلاق
طلاق از آن دسته معضلات اجتماعی است که بار روانی و عاطفی زیادی در جامعه دارد. این پدیده مذموم منجر به نابسامانیهای دیگری نیز در ابعاد اجتماعی میشود و موضوع مخصوصاً زمانی در حد یک تهدید مطرح است که با پدیده «فرزندان طلاق» مواجه باشیم که این خود سرآغاز مشکلات و آسیبهای فراوانی است. متاسفانه پدیده طلاق در نتیجه تغییر در سبک زندگی، بیکاری، اعتیاد، پایین بودن سطح درآمدهای خانوارها و.... در چند سال اخیر در سطح مناطق مختلف کهگیلویه در حال افزایش است.
خشونت و نزاع
مردمان کهگیلویه مردمانی اصیل، باغیرت، با ایمان و مومن هستند و طی سالهای اخیر نیز جوانان زیادی از این خطه مدارک عالیه در سطح دانشگاهی را کسب کردهاند و آگاهیها و معرفتهای لازم در سطح جامعه افزایش یافته و مردم به حاکمیت قانون احترام میگذارند. بنابراین در بررسی پدیده خشونت و نزاع در این منطقه نباید به راحتی دست به هر نوع تحلیلی زد. اگر چه میتوان از بیکاری، آب و هوا و بافت عشیرهای و قومی به عنوان زمینههای بروز این پدیده یاد کرد. اما امید است با مطالعه، برنامه ریزی و تدبیر برای کاهش این چالش اجتماعی و فرهنگی گامهای موثری برداشته شود.
مهاجرت
از نیمه دوم دهه ۷۰ بود که روند مهاجرت از کهگیلویه شتاب بیشتری به خود گرفت. در دهه ۸۰ روستاهای زیادی خالی از سکنه شدند. در سال ۱۳۸۶ در شهرستان بهمئی بالغ بر ۵۲ روستا خالی از سکنه گزارش شده است. در بخش چاروسا در بخش طیبی سرحدی شرقی۲۵ روستا و در طیبی سرحدی غربی نیز ۱۸ روستا خالی از سکنه بودند. در بخش دیشموک (منطقه آجم)، ۵ روستا، و در مناطق دیگر این بخش مجموعاً ۹ روستا خالی از سکنه بودند.
در شهرستانهای چرام و لنده۱۸ روستا، در بخش مرکزی کهگیلویه ۳۱ روستا و در بخش سرفاریاب نیز ۲۱ روستا از سکنه خالی شدند. این وضعیت از سال ۹۲ تا کنون اگر چه کمتر شده ولی همچنان روند مهاجرت از مناطق شهری کهگیلویه بزرگ (کهگیلویه، بهمئی، لنده و چرام) به شهرها و استانهای مجاور ادامه دارد. بنابراین میتوان از پدیده مهاجرت به عنوان یک ابر چالش در سطح کهگیلویه نام برد. موضوعی که ذهن بسیاری از سیاستمداران، جامعهشناسان، مدیران و مسئولین را به خود جلب کرده است. بدیهی است رفع موانع سرمایه گذاری، افزایش سطح خدمات درروستاها، افزایش سهم صنعت و معدن و کشاورزی در اشتغال جوانان وایجاد زیرساختهای لازم در زمینه ارتباطات، مسکن و کشاورزی در کاهش پدیده مهاجرت حائز اهمیت خواهد بود.
کد مطلب: 258080