کد QR مطلبدریافت لینک صفحه با کد QR

روزگار تلخ خانواده‌ای با ۷ فرزند یتیم در سوق

30 خرداد 1396 ساعت 14:08




خانواده ۷ نفره‌ای در یکی از روستاهای دورافتاده بخش سوق از توابع کهگیلویه چشم انتظار دستان پر مهر خیرین برای رهایی از وضعیت بغرنج زندگی خود هستند.


 یکی از موضوعات مهمی که نه تنها در اسلام، بلکه تمام ملل با آن روبرو هستند واژه یتیم است.

توجه امیرالمؤمنین علیه‌السلام به یتیمان در اجتماع از گفتار و رفتار او به خوبی پیداست؛ چنان که حتی در آخرین ساعات زندگی نسبت به یتیم‌نوازی تأکید می‌کند: او در وصیتش هنگام شهادت می‌فرماید:« شما را به خداوند سوگند می‌دهم که مراعات حال یتیمان را بنمایید. آنان را گاه گرسنه و گاه سیر نگه مدارید. یک روز در میان آنان را طعام می‌دهید که گرسنه می‌مانند.»

از مجموع روایات استفاده می‌شود که در مملکت اسلامی لازم است یتیمان، دوش به دوش سایر فرزندان در آغوش خانواده‌ها تربیت شوند و به قدری به آنان محبت شود که احساس تفاوتی بین خود و سایر فرزندان ننمایند. رسول خدا (صلی الله علیه و آله)نیز که پیام آور رحمت و رحمه للعالمین است و خود نیز طعم یتیمی را چشیده است نسبت به این موضوع شدیداً توصیه کرده و مردم را به سرپرستی یتیمان سفارش می‌کند.

یکی از کاربران فضای مجازی در صفحه اینستاگرام خود حکایت تلخ خانواده‌ای یتیم در یکی از روستاهای سوق را روایت کرده که دل هر انسانی را به درد می‌آورد.

عصر یکی از روزهای ماه مبارک رمضان برای سرکشی از یک خانواده یتیم که گزارش آن را یکی از کارکنان کمیته امداد شهر سوق جناب آقای دیدگاه به اطلاع ما رسانده بود راهی سوق شدیم.

رئیس کمیته امداد شهر سوق جناب آقای برومند نیز همراه ما شد، از سوق خارج شدیم، روستای بی‌بی‌ زلیخایی را پشت سر گذاشتیم. جاده کم کم باریک و صعب العبور می‌شد، پیچ‌های تند و خطرناک روستایی به نام (برد کشکی) را رد کردیم، هر چه جلوتر می‌رفتیم جاده خطرناک‌تر و ترسناک‌تر می‌شد، اتومبیل ناگهان خاموش شد و پس از مدتی کوتاه با تلاش راننده به راه خود ادامه دادیم تا رسیدیم به نزدیکی یک تپه.

خرابه‌ها و آوارهای موجود در دامنه این تپه نشان از وجود یک روستای خالی از سکنه بود؛ روستایی که شاید حتی بومی‌های شهر سوق نیز از آن بی خبرند و نامش را نشنیده‌اند- این روستا نامش آبموه(A'bmoh) بود.


تنها یک خانه از این روستا سکنه داشت، اتومبیل‌ها را پایین تپه پارک کردیم و به سمت بالا حرکت کردیم،رسیدیم به خانه‌ای که در آن یک زن جوان تنها و هفت کودک یک تا چهارده ساله  در میان خرابه‌هایی زندگی می‌کردند، وضعیت بسیار ناراحت کننده بهداشتی به دلیل کمبود آب اولین چیزی بود که هر کسی را ناراحت می‌کرد.

پدر به دلیل نداشتن برادر و حتی عمو، علاقه خاصی به فرزند داشت و به داشتن یک خانواده پر جمعیت عشق می‌ورزید.

پدر خانواده در یک شب سخت بیمار و به دلیل فاصله زیاد و نبود وسیله نقلیه متاسفانه در اوایل صبح دار فانی را وداع گفته است.

پدر رفت و مادر را با کوه مشکلات و هفت فرزند تنها گذاشت.

مهدی ۱۴،علم الهدی ۱۲ ساله،محمد ۱۱ ساله، حسین چهار ساله، نفیسه شیرخوار،حسن ۱٫۵ ساله و محدثه در کلبه محقر با مهر مادر و با توکل به خدا زندگی می‌گذرانند.


و اما پای حرف‌های مادر نشستیم، تنها سرمایه زندگی‌اش را فرزندانش می‌دانست، پسرهای اول و دوم خانواده برای ادامه تحصیل در مقطع راهنمایی باید مهاجرت کنند،که اگر اینطور شود مادر تنهاتر می‌شود.

مادر از مسئولین و خیرین عاجزانه درخواست می‌کند زمینه مهاجرت خود و فرزندانش را از این روستا به شهر سوق فراهم کنند تا هم فرزندانش به تحصیلاتشان ادامه دهند و هم مردمی که به دلیل فاصله طولانی و مسیر سخت روستا نمی‌توانند کمک‌هایشان را به آنها برسانند و فرزندانش را با لطف و محبت مردم و خیرین بزرگ کند.


مادر می‌گوید پنج پسر و دو دختر سالم و بااستعداد دارد که اگر زمینه تحصیل آنها فراهم شود، آینده درخشانی دارند و می‌توانند خلأهای زندگی خود را پر کنند.
وی عاجزانه درخواست کرد که صدای ما را به گوش مسئولین و خیرین برسانید شاید وضعیت بحرانی ما را درک کردند و به فریاد ما رسیدند.

-------------------------

گزارش از طیبه سعادتی‌نیک

------------------------


کد مطلب: 256126

آدرس مطلب :
https://www.kebnanews.ir/news/256126/روزگار-تلخ-خانواده-ای-۷-فرزند-یتیم-سوق

کبنانیوز
  https://www.kebnanews.ir

1