کد QR مطلبدریافت لینک صفحه با کد QR

پشت پرده های جلسه استانداری برای فولاد بویراحمد؛ آقای استاندار ما را به خیر تو امید نیست!

16 خرداد 1396 ساعت 13:25


یکی از مخاطبان کبنانیوز با ارسال متن زیر از استاندار کهگیلویه و بویراحمد به دلیل کم توجهی به کارگران کارخانه فولاد یاسوج انتقاد کرد که از این پایگاه خبری صرفاً در راستای وظایف رسانه‌ای و پاسخگویی مسئولان آن را منتشر می‌کند؛
پیمان فرامرزی

موسی خادمی است دیگر، حاضر است برود تهران با مدیرعامل بانک ملی رایزنی کند و ۱۰۰ میلیارد ریال وام برای کارفرمایی بگیرد که در کارخانه اش زیر گداخته‌های فولاد ۹ نفر سوختند که سه نفرشان مظلومانه زیر خروارها خاک رفتند اما حاضر نشد یک تُکه پا به جمع پسرهای بی‌پدر شده و پدرهای بی‌پسر شده حادثه فولاد برود و حداقل یک تسلیت بگوید. دمت گرم آقای استاندار که اینقدر به فکر کارخانه فولادی و پشت درهای بسته برایش ستاد تسهیل برگزار می‌کنی اما کاش یکبار هم بار هم اینگونه برای آن کارگرانی که فولاد و گوشت تنشان یکی شد، جلسه میگرفتی، کاش حداقلش یک پیام تسلیت می دادی، کاش همینگونه که حاضری برای کسی که گفته و شنیده می شود هزار میلیارد-ریال- بدهی بانکی دارد به دیدار مدیر یک بانک دولتی بروی و وی را راضی کنی که از کیسه بیت المال دوباره خرج کارخانه فولاد کند، همینطور هم پاشنه کفشت را بالا می کشیدی و یکبار و فقط یکبار به دیدار کودکانی میرفتی که نبود یکدست لباس نسوز به خاک سیاه نشاندشان.
دمت گرم آقای استاندار، کارگران فولاد سوختند و شما فرصت را غنیمت می دانید که برای کارخانه  فولاد عوایدی دست و پا کنید. احتمالا یا اشتباه به شما آدرس داده اند و یا راهی که می روید به ترکستان است وگرنه بلایی سر کارخانه فولاد بویراحمد نیامده، شاید رسانه ها به اشتباه گفتند کوره منفجر شده اما اینگونه نیست، مواد مذاب درون کوره فوران کرده و کوره سالم است، لطفا نگران راه اندازی مجدد نباشید. آنان که بلایی سرشان آمد، قهرمانانی هستند که سوختند و از میان ما رفتند، کسانی که فریاد وامصیبتای خانواده هایشان هم به گوش شما نرسید.
دمت گرم آقای استاندار اما اجازه بدهید کمی از جلسه ستاد تسهیلی بگویم که پشت درهای بسته برگزار شد. ستاد تسهیلی که ابتدا روابط عمومی استانداری خبرنگاران را دعوت کرد و بعد خبر داد که به زمان و ساعت دیگری موکول شده اما راس ساعت و زمان مقرر با نامحرم تصور کردن مردم برگزار شد و سپس خبری کلیشه ای از آن انتشار یافت و اصل مباحث مطرح شده در جلسه سانسور شد. چرا خواسته های کارفرمای فولاد بویراحمد از استاندار رسانه ای نشد. چرا استانداری نگفت که کارفرمای کارخانه فولاد تقسیط دوباره و چندباره قریب به ۶۰ میلیارد ریال پول برق و گاز را از استاندار خواست. چرا نگفتند و نخواستند که مردم و بویژه خانواده های کارگران فولاد بفهمند که استاندار قول مساعد داد که ۱۰۰ میلیارد سرمایه در گردش و تقسیط قبوض آب و برق فولاد را شخصا خودش حل می کند. چرا آقای استاندار که مقابل رسانه ای شدن این جلسه را گرفتید.
در بخش هایی از خبر منتشر شده روابط عمومی استانداری آمده بود که "سیاسی کردن حادثه فولاد با اخلاق اسلامی منافات دارد" حالا چه کسی میخواهد خون سرخ و گوشت فولاد سوز کارگران فولاد را سیاسی کند، رسانه ای که درد خانواده های کارگران فولاد را منتشر کرد یا کسانی که با استفاده از خون کارگران فولاد می خواهند با تحت فشار قرار دادن مدیران بانکها یا شرکت های خدمات رسان برای کارخانه فولاد سرمایه در گردش و تقسیط بدهی بگیرند؟ قضاوت با مردم و بیش از این یک سوال از سیاسی کردن حادثه فولاد سخن نمی گویم که درد سنگینی است وقتی پس از مرگ کارگر فولاد از حقوق معوقش سخن بگویی و بگویند سیاسی است اما جلسه پشت درهای بسته و قول و قرار جمعی سیاسی نیست.
دمت گرم آقای استاندار و البته دست مریزاد اگر بفکر پدری که با دمپایی و لباس معمولی کنار کوره بود و فولاد بر سرش ریخت نبودید، حداقلش تظاهر می کردید که به فکر فرزندان این قهرمانان هستید و البته حق هم دارید درد خانواده های کارگران فولاد را نفهمید شما چه می دانید وقتی به درمانگاه و بیمارستان می روی و می گویند، دفترچه ات اعتبار ندارد یعنی چه؟ و پاسخ کودک مریضت را چه باید بدهی؟ شما چه می دانید وقتی یکماه کار کنی و سرآخر با مساعده چندرغاز مجبور باشی خرج و مخارج زندگیت را بدهی یعنی چه؟ با این اوصاف طبیعی است که کلاس کاریتان اجازه ندهد که حتی در حد یک پیام تسلیت و یا یک حضور ساده در مراسم تشییع جنازه سه قهرمان عرض اندام هم بکنید.
کارخانه ای که عدم رعایت مسائل ایمنی ۹ کارگر را سوازند، حتی برای یک روز هم پلمب نشد و کسی از کارفرمای آن نپرسید:"آخر مرد! مگر یک دست لباس نسوز چقدر قیمت داشت" اما حالا همه عاشق سینه چاک شده اند که کارخانه ای که هیچ بلایی سرش نیامده را دوباره راه اندازی کنند و این هم از عجایب روزگار است که آنهایی که بلا خانمانش را سوزاند فریادش از آی سی یو یا سینه قبرستان به جایی نمی رسد و برخی از کسانی که کارگرها را در دوران حیات و مماتشان شرمنده خانواده هایشان کرده بودند، عزیز دل مسئولان می شوند. این گلایه هم برای تمام مسئولان استان به یادگار بماند که در جایی ۹ کارگر سوختند که سه تنشان با تنی آکنده از فولاد زیر خاک رفتند اما حتی یک حکم موقت به عنوان مسکن بر آلام کارگران فولاد صادر نشد و بد بیراه نمی گویند که مسئولان هیچ کاری نمی کنند تا این مصیبت بزرگ مردم استان زنگار فراموشی به خود بگیرد.
و البته باید به خانواده های داغدار فولاد بویراحمد تسلیتی دوچندان گفت که بعضی برچسب سیاسی بودن به زبانهایشان زده تا یک موقع خواهان حقوق خود نشوند. خواهان محاکمه خاطیان و خواهان پاسخگویی به این سوال که «چرا باید کارگری زیر کوره فولاد با دمپایی و لباس عادی کار کند» نشوند تا آنها بتوانند به راحتی خون کارگران فولادی را پله کنند.
حرفی نمی‌ماند در میان این همه غم، از یک سو کارگرانی با اراده‌ای فولادین و با تکه‌های فولاد رخ در نقاب خاک می‌کشند و خانواده‌ای که سالهاست از کار بیکاری سرپرست هایشان داغدارند و حالا در آتشی عظیم تر از فولاد که در زیر خاک هم جسم بی جانشان را رها نمی کند و ناشی از تبعیض است رفته اند و سالها در خدمت کارفرما بوده‌اند و کمی آنورتر خانواده‌هایشان به خاطر مستمری بیمه که حق مسلم هر خانواده کارگر بیمه شده ای است، تحقیر می‌شوند و خودشان هم نمی‌دانند که عدالت در مجازات این همه سود طلبی که به قیمت جان سه تن و سوختگی شش تن دیگر تمام شد، چه می‌شود؟
دمت گرم آقای استاندار، خانواده کارگران فولاد از همان ابتدای حادثه فهمیدند که به خیر شما امید نیست حداقل بر داغشان نمک نپاشید...
 


کد مطلب: 254169

آدرس مطلب :
https://www.kebnanews.ir/news/254169/پشت-پرده-های-جلسه-استانداری-فولاد-بویراحمد-آقای-استاندار-خیر-امید-نیست

کبنانیوز
  https://www.kebnanews.ir

1