کد QR مطلبدریافت لینک صفحه با کد QR

پاسخی به مطلب «نقدی تند بر رئیس شورای شهر دهدشت»

3 ارديبهشت 1396 ساعت 6:49


 سعیده جهادگر
بعد از انتشار مطلبی با عنوان «نقدی تند بر رئیس شورای شهر دهدشت»[کلیک کنید] در پایگاه خبری کبنانیوز یکی از مخاطبان این سایت خبری به آن واکنش نشان داد.
به گزارش کبنا، متن ارسالی به پایگاه خبری کبنانیوز  به شرح زیر است؛
در دفاع از آبرو و حیثیت و شخصیت ملی مردم شریف و نجیم و انقلابی شهر دهدشت و ریاست محبوب و دلسوز شورای اسلامی شهر دهدشت برادر گرامی جناب اقای حاج حسین جهادگر در سایت‌های محلی که بدون در نظر گرفتن مقررات قانونی و امنیتی و انتخاباتی توسط پریسا کاظمی کاندید دوره پنجم شورای اسلامی شهر دهدشت در تاریخ ۲/۲/۱۳۹۶ درج گردیده است به خاطر قداست و شرافت مردم انقلابی و ولایی و بزرگ شهر دهدشت پاسخ و جوابیه هتک حرمت ونشر اکاذیب خانم پریسا کاظمی در روزنامه فوق الذکر که خاطر همه ی شهروندان عزیز دهدشتی را بشدت رنجانده بود متن جوابیه مطالب خلاف قانون خانم پریسا کاظمی در سایت‌های محلی جهت استحضار و مطالعه و قضاوت کلیه شهروندان عزیز دهدشتی به عرض می رسد.
 
سرکار خانم پریسا کاظمی سلام
اخیرا در تقبیح جناب آقای جهادگر قلمی فرسودید که حقیر را مجبور به پاسخ کرد.
پاسخی نه به حضرتعالی بلکه به وجدانهای بیدار و قلبهای سلیم و مردمانی عزیز.
هر چه خواستید گفتید و گمان کردید که پاسختان کَتوم هست.
البته قبل از پاسخ باید نکته ای اخلاقی را عارض شوم که ای کاش  از امام ، رهبری و اخلاق دم می زدید و بدون سند ، حتی یک یهودی یا مسیحی را تخطئه و مجرم خطاب نمی کردید.
نمیشود از اخلاق گفت و بی اَخلاقی کرد، از متانت گفت و چَموشی کرد از رأفت گفت و شماتت کرد.
و اما بعد
بگونه ای تحلیل می کنید که گویا مستضعفین کمیته امداد، بندگان شکم هستند و هر کس به آنها نانی دهد، نامی گیرد. شرم آور هست که گمان میکنی همگان بسان خودتان، " عبید الاکرام" هستند.
کدام ید بیضایی هست که مردم شرافتمند مستضعف را وادار!! به اجبار رأی کند.
اگر هست، صراحتا و بی محابا نام ببرید و اگر نیست لختی درنگ کنید و اندکی خِجِل شوید.
گمانم این هست ک حضرتعالی شرح احوال خود را به حاج جهادگر نوشتی که به قول شاعر ( از کوزه همان تراود که در اوست).
فهم شما از دموکراسی چیست؟
درکتان از  مردمان دهدشت کدام هست؟
سرکار خانم، اینجا همان دهدشتی است که مردمانش برای عزت، اقتدار و ازادگی، جان می دهند و رای و اراده دموکراتیک خود را با هزاران کوپن و یارانه تعویض نمی کنند لذا چه اصراری دارید که سایرین را مثل خود بدانید و حکم بالعموم صادر نمایید.
تفاوت ایدئولوزیک شما با حاج حسین جهادگر در آن هست که شما تصور می کنید با پول و قدرت می توان رأی جمع آوری کرد، لیکن جهادگر بر این تصدیق هست که رأی آوردن معلول خدمت، متانت، تعهد و تخصّص می باشد.
فرموده اید که تکیه زدن جهادگر بر صندلی شورا، ایشان را مغرور کرده است، غافل از اینکه تکیه گاه ایشان مردم داری تواَمان با صداقت هست نه صندلی های چند صباحی.
اگر فکر می کنید که صندلی شورا جای تکیه زدن هست بسی در اشتباهید و باید از حاج جهادگر بیاموزید که شورا جای قیام هست و تلاش نه سکون و قعود.
سرکار خانم کاظمی. به حضرتعالی هم توصیه می کنم اگر هوای نشستن بر روی صندلی شورا را دارید بهتر هست وارد نشوید زیرا چه بسا همان کسانی که یحتمل به شما رای خواهند داد، انچنان صندلی را از شما خواهند گرفت که به مخیّلتان هم نگنجد.
قاعده دموکراسی آن هست که تجدید قدرت به واسطه استمرار اعتماد هست و افتخار جهادگر به آن هست که ده سال هست که با تواضع و تعبّد، معتمد همشهریان شفیق خود می باشد.
مگر می شود مردم به کسی رأی دهند که سلطانی کند و فخر بفروشد؟
اگر شورا عرصه تبختر و فخر بود که الآن شما و امثالتان عضو شورا بودید که از دموکراسی و جمهوریت می گویید و به دموکراسی تازیانه می زنید.
حرف زیاد هست و حوصله نگارنده محدود، لیکن اگر بخواهم از دهها پارادوکس ایدئولوزیک در متنتان انصراف دهم هم نمی توانم از اشتباهات آماتور وار و تاکتیکیتان عبور کنم.
شما به گونه ای نوشتید که اقای جهادگر از دیوار فقر بالا نرو که حتی نمیدانی بالا رفتن از دیوار ثروت هست نه فقر.
اساسا فقر محفظه و دیواری ندارد که کسی بخواهد رهپویش شود.
ایضاً آنکه مگر آقای جهادگر خزانه کمیته هست که بخواهد چیزی بدهد یا ندهد.
و مگر این خزانه ، سوله های مصر عصر یوسف پیامبر هست که تمامی نداشته باشد.
خانم کاظمی بزرگوار نکته مهم آن هست که اولا اگر سَندی دال بر اِرتشای ایشان دارید حتما افشا نمایید و ثانیا اگر ندارید بر طبل بی اطلاعی خود نکوبید تا به قول شاعر ( تا سیه روی شود هر که در او غَش باشد).
ثالثاً آمادگی این را نیز داشته باشید که علاوه بر محکمه وجدان ، پاسخگوی افعال و ادعای خود در مراجع قانونی و قضایی نیز باشید .
چرا که زبان دروغگویان آنجاست که بریده می شود و اَلکن.
رابعاً استدلتان انچنان چوبین بوده است که نمیدانید اتفاقا در همین کمیته امداد هم داوطلبانی برای شورا بودند که اتفاقا موفق به رأی آوری نبودند.
منطق حضرتعالی آنچنان هولناک هست که زین پس هیج استاد دانشگاهی از ترس دانشجو داشتن ، هیچ مدیری بواسطه نیرو داشتن، هیچ معلمی بواسطه شاگرد داشتن نباید وارد کارزار انتخابات شود و آبروی خویش را مخدوش اتهامات واهی اینچنینی نکنند.
منطقتان ساده اما تاکتیکتان راهبردی و هوشمندانه هست زیرا فقط با اَنگ زدن و فحاشی و تهمت هست که امثال حضرتعالی می توانید بزرگان را از صحنه خارج کنید و به جای سیمرغان بنشینید.
مسأله ای که من را نگران کرده است این هست که چرا باید شجاعتتان به حدی برسد که حتی متنتان را نا خوانده منعکس می کنید به گونه ای که حتی به تناقضات مبرّز نوشته تان هم پی نبردید .مثلا در جایی مدعی غرور و بی پروایی حاج جهادگر شدید و در جای دیگر ایشان را کارمند ساده ای دانستید.آخر دُم خروس را باور کنیم یا قسم حضرت عباستان را؟
و ای کاش قبل از انتشار، درگیری پارادوکسیکالتان را حل می کردید و سپس اقدام به نوشتن می فرمودید.
در جایی از نوشته خود، از امام خمینی عزیز نامی بردید .ای کاش آمران به نوشتن نامه توسط حضرتعالی رزومه و سابقه ایشان را هم یاداوری می کردند که مادامیکه حضرتعالی در عالم بیرون نبودید ایشان (علی اکبر وار) در قلاویزان و شلمچه و اروند ،جانبازی می کرد تا امروز من و شما آزمون اخلاق و دموکراسی خواهی کنیم.
خانم کاظمی بزرگوار
حضرتعالی که هیچ کاره اید، به آنانکه فرهنگ قلم به مُزدی را به حضرتعالی آموختند سلام من را برسانید و بگویید.( ولله عزه جمیعا).
جایی از مرقومه تان آورده اید که مردم شعور و فهم دارند.
احسنت بر شما، حرف خوبی را زدید که بیرقشان را خودتان لگد مال کردید.
جگونه می شود انسانهای با شعور و شرف بخاطر پول و وعده و وعید رأی فروشی کنند و شرفشان را به حراج بگزارند؟
چرا به تناقضات متنتان توجه نمی کنید ؟
چرا در عالم خلأ خود را به غفلت زدید؟
کدام انسان و شعورا  رأی خود را مقهور به جبر می کند؟
چرا همگان را به مثابه خودتان می بینید که ( ما به ازای)  پول و قدرت رأی خود را حراج می کنند؟
که به قول شاعر: کافر همه را به کیش خود پندارد.
و در آخر
اولا عادت کنید خودتان قلم بزنید و قلم به مزد نشوید.
ثانیا: منطق گفته هایتان را واحد کنید یا با ادبیات اسلامی مداقّه کنید و یا از منویات کلامی لیبرال.
ثالثا: در ادعاهای خود مفروضات حقوقی و مستدل بیان کنید و خود را مجرم نکنید چرا که با متن نوشته مرتکب چندین جرم شدید از جمله تهمت ناروا و تشویش اذهان عمومی که ان شاالله به موقع خود باید در محضر دادگاه پاسخگو باشید.
خامسا: خدا را در کلمه کلمه، مطالبتان داور بدانید.
امیدوارم تا ابد پیروز و مستدام باشید
 


کد مطلب: 245015

آدرس مطلب :
https://www.kebnanews.ir/news/245015/پاسخی-مطلب-نقدی-تند-رئیس-شورای-شهر-دهدشت

کبنانیوز
  https://www.kebnanews.ir

1