کبنانیوز - ناسیونالیسم و مشکلات حاصل از آن

چند وقتی است که در محافل های جمعی و شبکه های مختلف اجتماعی، اشخاصی رو در حال فعالیت های زیر پوستی که به واسطه ی حس قومیت گرایی و طایفه پرستی اقوام موجود در شهرمان گچساران، سعی بر تحریک مردم میبینیم. روی سخن بنده با این عزیزان که به ظاهر تحص

یل کرده هستند، سوالاتیست که ذهنم رو مشغول کرده...
اولا آیا دوستان ندانسته سعی بر تحریک مردم دارند و نمیدانند نتیجه این اقدامشان چیست؟
ثانیا آیا دوستان دانسته سعی بر تحریک مردم دارند و البته نمیدانند نتیجه این اقدامشان چیست؟
ثالثا آیا دوستان دانسته سعی بر تحریک مردم دارند و حتی میدانند ماحصل این تحریکها چیست ؟
در ابتدا باید برگی از تاریخ رو ورق بزنیم و ناسیونالیسم رو بهتر بشناسیم.
ناسیونالیسم یک نوع آگاهی ملی است که اغلب پدیدآورنده حس وفاداری، شور، و دلبستگی افراد به عناصر تشکیل‌دهنده ملت (نژاد، زبان، سنت‌ها و عادت‌ها، ارزش‌های اجتماعی، اخلاقی، و به طور کلی فرهنگ) است و گاه موجب بزرگداشت مبالغه‌آمیز از آنها و اعتقاد به برتری این مظاهر بر مظاهر ملی دیگر ملت‌هامی‌شود .
روسو و مونتسکیو از نخستین پیامبران ناسیونالیسم بودند. تعریف ملت و اراده ملی تا زمان انقلاب فرانسه در بوته ابهام بود. این ایده همراه با فتوحات ناپلئون در سراسر اروپا گسترش یافت. تا آن جا که ناسیونالیسم حتی ازدموکراسی و آزادی خواهی هم زودتر به مشرق زمین صادر شد.
قرن ۱۹ را باید عصر طلایی ملی گرایی نامید.جفرسون و پین ناسیونالیسم آمریکایی را پایه گذاری کردند. در انگلیس بنتام و گلادستون ناسیونالیسم انگلیسی را به اوج رساندند. در ایتالیاگاریبالدی و مزینی که از بزرگ‌ترین تئوریسین‌های مکتب ناسیونالیسم بودند قد علم کردند. ویکتور هوگو در فرانسه و بیسمارک در آلمان از پرچمداران بنام ملی گرایی بودند.
جنگ‌های یگانگی ایتالیا و یگانگی آلمان و همچنین بحران‌های بالکان با انگیزه‌های ملی صورت گرفت و در نهایت جنگ جهانی اول را عده‌ای بحران ناسیونالیسم و پایان آن را حل این مسئله دانسته‌اند.
حال با این تعاریف موجود به یک وجه اشتراک میشود رسید که آن هم ترجیح عرق ملی گرایی یا سنت گرایی و یا طایفه گرایی به عقل و استدلال و منطق هست که در عرایضم اشاره کردم که چه نتایجی رو در پی خواهد داشت. حال به بیان ساده تر باید گفت که حس قومیت گرایی که ماحصلش انتخابی کورکورانست که عاملی چون عدم داشتن تخصص و شایستگی در انتخاب اشخاص را در بر میگیرد که بنا به تجربه دستخوش حوادثیست که ملزوم به تکرار آن نیست.
حال باید گفت دوستانی که دانسته سعی بر تحریک این حس در جامعه هستند اغلب افرادیند که شایستگی لازم را ندارند و به دنبال رسیدن به هدف (منظور فعالیتهای انتخابات پیش رو) خود را به در و دیوار میزنند و طبل رسوایی خود را در جامعه به صدا در می اورند.
نکته:
البته جا داره این نکته رو هم اشاره کنم دوستانی که به وعده وعید هایی که درتخیلات خود میپردازند درآیند و با شناخت از پتانسیلهایی موجود سعی به برنامه ریزی و هدفگذاری کنند (با تشکر).
جا دارد ورق زنیم دفتر حضرت مولانا را بر شان انسان در ورای دوری از انسانیت:
ای نسخه اسرار الهی که تویی
و ای آینه جمال شاهی که تویی
***بیرون ز تو نیست هرچه در عالم هست
از خود بطلب آن چه خواهی که تویی
پ ن: در آخر باید عرض کنم چه خوب میشد اگر معیار سنجش شایستگی افراد بود نه اموری که به شان و منزلت آدمی خدشه ای وارد کند و حقا که سرنوشت ادمی جز به دست خود ادمی تغییر نخواهد کرد.